اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

در محضر امام خمینی(ره)


 
 Image result for ‫تصویر زندگی خانواده‬‎
 

روزی یک مرحله بحرانی وضعیت قلبی حضرت امام را می‌گذراندیم. مراحل سخت با استفاده از اقدامات درمانی به تدریج سپری شد و وضعیت نسبتا ثابتی حاصل گردید، ولی حضرت امام بسیار ناراحت به نظر می‌رسیدند و این حالت کمتر سابقه داشت.

پزشکان ضمن بررسی و مشورت به این نتیجه رسیدند که آن مراحل بحرانی اثر نامطلوبی در روحیه امام باقی گذاشته و ضرورت دارد که از نظر روانی تقویت شوند تا مطمئن‌تر شوند که خطر رفع شده است و قرار شد این مطلب توسط آقای دکتر عارفی به عرض ایشان برسد.

آقای دکتر عارفی توضیح می‌دادند که آقا، اصلا جای نگرانی نیست، خوشبختانه همه چیز به خوبی انجام شده و می‌شود، همه امکانات فراهم است، شما مطمئن باشید... که در اینجا امام فرمودند: لازم نیست به من اطمینان و دلداری بدهید. 

بروید فکری به حال این مردم بکنید و ما آن حالت خاص امام را می‌دیدیم که حاکی از آن بود که این حرف‌‌‌ها را به چه کسی می‌گویید. چه موقع امام از مرگ، ترس و وحشتی داشته‌اند که این بار دوم باشد و بعد ما پی بردیم که در آن موقع ایشان نگرانی خاصی در مورد کارهای امت اسلامی داشتند که نمی‌‌خواستند نیمه تمام باقی بماند. 

*‌ دکتر ابراهیم نعمتی‌پور، کتاب طبیب عشق- ص92

خانواده و ازدواج از نگاه رهبری

 
 Image result for ‫تصویر زندگی خانواده‬‎
 


  
تقسیم کارها 

وقتی دو نفر در کنار هم قرار می‌گیرند و همسر می‌شوند، بعضی از وظایف وجود دارد که بین اینها مشترک است. مانند کشیدن بارهای خانواده، همکاری‌های گوناگونی که در راه بردن خانواده مؤثر است. اینها باید با هم همکاری کنند. این کارها بین زن و مرد مشترک است. حداکثر این است که تقسیم کار شود. گاهی تقسیم کار هم نمی‌کنند امّا بهترش این است که تقسیم کار هم بشود. بخشی از کارها را زن انجام می‌‌دهد، بخشی از کارها را مرد انجام می‌دهد. مثل همه‌ همکاری‌هایی که وجود دارد؛ مثل همه‌‌ همسنگری‌ها.(1)
در محیط خانواده، زن و شوهر با هم همکاری کنند. اگر شوهر یک مشکلی یا مضیقه‌ای دارد، زن با او بسازد، اگر زن داخل خانه یا در محیط کار یا هر جور که هست، دشواری دارد، شوهر باید به او کمک کند. خود را در سرنوشت همسر باید شریک بدانند، هر دو آنها این را برای خاطر خدا انجام دهند.(2)


به هم روحیّه بدهید

همکاری و کمک، گاهی به این نیست که وارد حجم کار یکدیگر بشوند، نه. بلکه یکدیگر را روحاً تدارک کنند. مردها معمولاً با مسائل مشکل‌تری در جامعه برخورد دارند، زن‌ها می‌توانند به آنها روحیّه بدهند. می‌توانند ‌خستگیِ آنها را از تنشان بیرون کنند. به آنها تبسّم کنند و به آنها دلخوشی دهند. اگر چنانچه خانم‌ها هم کاری بیرون از خانه دارند، باز مرد به آنها کمک کند و او را تقویت نماید.(3)
مراد از همکاری، همکاریِ روحی است. اینکه زن ضرورت‌های مرد را درک کند، فشار اخلاقی، روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای نکرده به راه‌های نادرست متوسّل بشود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدان‌های زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی مثلاً رسیدگی کافی نداشته باشد، این را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفه‌هایی است از طرف زن، از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورت‌های زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد.(4) 

زمینه‌سازی برای موفقیت

پسر اگر می‌بیند دختر در راه انجام تکالیف اسلامیِ خودش، یک قدم خیری می‌خواهد بردارد، وسایل را برایش فراهم بکند و مانع‌تراشی نکند. بعضی دخترها هستند می‌خواهند فرض کنید ادامه تحصیل بدهند، درس دین بخوانند، با قرآن آشنا بشوند، کارهای خیر بکنند و در بعضی از امور خیریه شرکت داشته باشند. شوهرانشان گاهی نسبت به اینها بداخلاقی می‌کنند که ما حوصله این کارها را نداریم! ما زن گرفته‌ایم که زندگی کنیم. نمی‌گذارند این دختر به کار خیر برسد. به عکس بعضی از مردها می‌خواهند صدقات جاریه بدهند، می‌خواهند شرکت در مسائل گوناگون داشته باشند دختر مانع می‌شود.(5) 

شرط مهمِّ فعالیّت اجتماعی خانم‌ها

بعضی‌ها از ما می‌پرسند: شما موافقید زن‌ها بروند کار کنند؟ ما می‌گوییم: البته، ما با بیکاری خانم‌ها مخالفیم؛ زن اصلاً باید کار کند. البته کار دو جور است: یکی کارِ داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این ‌اشتغال ـ حتی در داخل خانه ـ به پیوند زن و شوهر لطمه‌ای نزند. بعضی از خانم‌ها هستند که خودشان را از صبح تا شب می‌کشند بعد که مرد به خانه می‌آید، حوصله یک لبخند زدن به او را هم ندارد. این هم بد است. کار خانه را باید کرد اما نه آ‌ن قدری که این کار خانه به انهدام خانواده منتهی بشود.(6) 
زن اگر خواست برود کار کند، این ‌اشکالی ندارد، اسلام هم مانع نیست، امّا این وظیفه‌ او نیست. این بر او واجب و لازم نیست. چیزی که بر او واجب است، عبارت است از حفظ فضای حیاتی برای مجموع این خانواده.(7) 

*پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

1. خطبه‌ عقد مورخه‌ 22/12/1378      ۲. خطبه‌ عقد مورخه‌ 15/1/1378
3. خطبه‌ عقد مورخه‌ 15/1/1378       4. خطبه‌ عقد مورخه‌ 10/2/1375
5. خطبه‌ عقد مورخه‌ 5/8/1375         6. خطبه‌ عقد مورخه‌ 12/11/1372
7. خطبه‌ عقد مورخه‌ 8/3/1381

آمده از جایی دور، اما زاده زمین ام


 Image result for ‫تصویر منظره ابری‬‎

 

آمده از جایی دور، اما زاده زمین ام 


 

آمده از جایی دور،


اما زاده زمین ام.


امانت دار آب و گیاه،


آورنده آرامش و


اعتبار امیدم.


من به نام اهل زمین است


که زنده ام.


 


زمین


با سنگ ها و سایه هایش،


من


با واژه ها و ترانه هایم،


هر دو 


زیستن در باران را



 

زمین


در تعلق خاطر من و


من در تعلق خاطر تو


کامل ام.


ما


همه


اگرچه زاده سرزمین تخیل و ترانه ایم،


 

"سیدعلی صالحی"

بیزاری از برخی پدران مومن


Related image

 

پیامبر گرامی اسلام(ص) به برخی از کودکان نگاه کردند و فرمودند: وای بر اولاد آخرالزمان از دست پدرانشان! سوال شد یا رسول‌الله! آیا از پدران مشرک آنان؟
فرمودند: خیر از دست پدران مومن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی‌آموزند، و اگر اولاد آنها بخواهند بیاموزند، آنان را منع می‌کنند، و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند. من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند. (1)

_________________

1- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625

لزوم برنامه‌ریزی در زندگی


 
 Related image
 


قال الامام علی(ع):
 
«من قعد عن حیلته اقامته الشدائد»

امام علی(ع) فرمود:
 
کسی که از برنامه‌ریزی غفلت کند، مشکلات بر او غلبه خواهند کرد. (1)

___________________

1- میزان‌الحکمه، ج2، ص551

چرا نوشیدن آب ولرم در صبح مفید است؟


Image result for ‫تصویر لیوان اب‬‎




درباره ضرورت نوشیدن آب به ویژه در روزهای گرم تابستانی زیاد گفته شده اما نوشیدن آب ولرم هنگام صبح از نظر متخصصان فواید زیادی دارد.
 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، یکی از ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌ها برای ایجاد حس تعادل و احساس سلامت در بدن نوشیدن آب است.

بنابر گزارش جدید دویچه وله، متخصصان سلامت به ویژه نوشیدن آب ولرم در هنگام صبح به صورت ناشتا را توصیه می‌کنند. برخی از مهمترین دلایل این توصیه به شرح زیر است:


کمک به دفع سریع‌تر سموم از بدن


در طول شب بدن در حال استراحت، به بازسازی خود مشغول است و سعی می‌کند سموم را دفع کند. اگر در هنگام صبح، با معده خالی آب نوشیده شود کمک بزرگی به بدن برای دفع این سموم زیان‌آور است. علاوه بر این نوشیدن صبحگاهی آب یاری دهنده بدن در تولید سلول‌های ماهیچه‌ای و سلول‌های خونی است.


بهبود سوخت و ساز بدن


با نوشیدن آب به صورت ناشتا تا ۲۴ درصد بر قدرت سوخت و ساز بدن افزوده می‌شود. بهبود سوخت و ساز بدن به معنی کمک به کار بهتر سیستم گوارش است. به همین دلیل برای افرادی که در پی کاهش وزن هستند نوشیدن آب ناشتا کمک شایانی است. با این عمل روده‌ی بزرگ امکان جذب مواد غذایی مغذی را می‌یابد و هضم غذا سریع‌تر و روان‌تر می‌شود.


تسکین سوزش و درد معده


هضم غذا با تولید زیاد اسید در معده توام است. اگر این اسید به سوی مری بالا بیاید احساس سوزش در معده خواهید کرد. نوشیدن آب پیش از صبحانه باعث رقیق شدن این اسید و بازگرداندن آن به معده می‌شود. پس از نوشیدن آب ولرم بدن آماده پذیرش دوباره غذا است.


بهبود درخشندگی و شفافیت پوست


کم آبی در بدن باعث شروع پیش از موعد چین و چروک پوست و افزایش آن می‌شود. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که نوشیدن نیم لیتر آب ولرم در صبح ناشتا باعث افزایش جریان خون و درخشندگی و شفافیت پوست می‌شود.


کمک به سلامت و براق شدن مو


نوشیدن کم آب بر رشد مو تاثیر زیادی می‌گذارد. یک چهارم وزن تار مو از آب تشکیل شده است. نوشیدن فراوان آب باعث تقویت درونی و تغذیه بهتر مو می‌شود. اگر آب کمتری به مو برسد مو نازک و شکننده می‌شود. نوشیدن آب در طول روز نیز دارای اهمیت زیادی است ولی نوشیدن آب ولرم در ناشتا به بهترین صورت به سلامت و تقویت کیفی مو کمک می‌کند.


جلوگیری از ایجاد سنگ کلیه و عفونت مثانه


نوشیدن آب در صبح در جلوگیری از به وجود آمدن سنگ کلیه و عفونت مثانه اهمیت به سزایی دارد. دلیل این امر رقیق کردن اسیدی در بدن است که مسبب ایجاد سنگ کلیه و یا ایجاد عفونت مثانه است. با نوشیدن زیاد آب از ساختن این نوع سنگ‌ها در بدن جلوگیری می‌شود.


تقویت سیستم ایمنی بدن


نوشیدن آب در صبح باعث تقویت سیستم ایمنی بدن و ایجاد تعادل در آن است. نوشیدن آب به تخلیه سریع‌تر سموم از بدن کمک می‌کند. نوشیدن آب کمکی به تقویت کار غدد لنفاوی است.


کد خبر : 3396073337185780523
 
جام جم 
 

هنوز خواب می بینم ابری می آید .....


 Image result for ‫تصویر منظره ابری‬‎

 

حالم خوب است!

 

هنوز خواب می بینم ابری می آید 


و مرا


تا سرآغازِ روییدن


بدرقه می کند.


 

"سیدعلی صالحی"

قافلۀ شوق (13)


 Image result for ‫تصویر گلهای زیبا‬‎


حوالی پنج عصر بود که رسیدیم اهواز. اول اسفند بود، ولی بهار جنوب به نیمه رسیده بود. آفتاب عصرگاهی با زرد نارنجیِ رو به سرخی‌اش، روی خطِ افق، چنان رنگ ارغوانی پاشیده بود، که چشم برداشتن از آن، کار آدم‌های عاقل بود و از من برنمی‌آمد. خاک رنگارنگ خوزستان توی آن ساعت، خیالم را تا دشت بی‌انتهای خاطرات جنگ برده بود. در طول جاده، از شوش تا اهواز، کتاب خاطره‌هایم را ورق زده بودم و تمام نمی‌شد. یادهای دیروز، همچون درختی کهنسال، ریشه در اعماقم داشت و شاخ و برگش، دوباره پیش چشمم، به رقص و رویش درآمده بود. نزدیک اهواز، با دیدن نخلستان‌هایِ انتهای دشت آزادگان، که 28 سال پیش، آوازهایم را در پای نخل‌هایش ریخته بودم، دلم طوفانی شد و چشمم تا مرز بغض و باران پیش رفت. دلتنگی‌هایم به زمزمه نشسته بود:

ما بچه‌ها مردان شب‌های شکیبیم

مجروح تیر و ترکشیم و بی‌طبیبیم

داخل زرد قناری، زمزمۀ دلم مثل پرنده‌ای کوچک، آهسته از روی لبم برمی‌خاست و در فضای ماشین پر می‌زد و باز روی شاخۀ دلم می‌نشست. دوستانِ دُور و برم توی مینی‌بوس، زمزمه را که می‌شنیدند، با کنجکاوی دنبال پرندۀ ناشناس می‌گشتند، ولی پیدایش نمی‌کردند...
از حملۀ سراسری عراق حدود چهار ماه گذشته بود که نیمۀ اول دی ماه ۵۹ وارد اهواز شدیم. چند روزی در کیلومتر پنج جادۀ خرمشهر، پشت کارخانۀ «نورد»، جایی به نام «دبّ حَردان» بودیم و بعد از سه چهار ماه، از این نقطه جاکن شدیم و رفتیم پشت پادگان «حمید»، نزدیک امامزاده‌ای که کنار خط آهن اهواز - خرمشهر بود. گنبد بسیار کوچکی داشت که عراقی‌ها با گلوله توپ یا تانک خرابش کرده بودند.
اسفند سال ۶۰ منطقۀ عمومی «دشت عباس»، تپه‌های «میش‌داغ‌»؛
گروهان را از حومۀ پادگان حمید، جایی به اسم «آب تیمور» برداشتند و به عنوان پشتیبان، توی تپه‌های میش‌داغ، موقعیتِ شهیدبهشتی مستقر کردند. قبل از عملیات فتح‌المبین بود. قرار بود هر وقت که لازم شد، با یکی از یگان‌های عمل‌کننده توی عملیات، جابه‌جا بشویم. بچه‌ها کنار جاده‌ای که به خطوط مقدم و خاکریز تانک‌ها و توپخانۀ خودی می‌رفت، آماده حرکت بودند. اما واحدهای درگیر، چنان روی نیروهای چندملیتی صدام مسلط شده بودند که تا آخر عملیات هم، به حضور ما در خطوط درگیری نیاز نشد. از ظهرِ اولین روز عملیات، کار ما این شده بود که؛ کنار جاده بایستیم و به اسرای مصری و سودانی و عرب‌های آفریقایی و عراقی، خوشآمد بگوییم! توی عملیات فتح‌المبین ۱۵۰۰۰ اسیر دشت کرده بودیم.
 
  منصور ایمانی

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

که ازو خصم به دام آمد و معشوقه به‌کام

یادبود سالگرد شهادت روحانی شهید محمد‌حمید اقارب‌پرست


  
Image result for ‫تصویر گلهای زیبا‬‎
 
 

روحانی شهید محمد حمید اقارب پرست در سال 1346 در اصفهان دیده به جهان گشود. خانواده‌اش پس از مدتی به شهر تهران عزیمت کردند و محمد‌حمید تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را در تهران گذراند.
وی در دوران راهنمایی مشغول درس و تحصیل خود بود که با زمزمه‌های انقلاب اسلامی آشنا شد. مشاهده تظاهرات و راهپیمایی مردم در خیابان‌ها و گفت‌وگوهای خانواده و دوستان و اقوام پیرامون ظلم و ستم شاه و خوبی‌های امام خمینی(ره) باعث شد که جانی تازه در محمد حمید شکل بگیرد.
روزها تظاهرات مدرسه را رها می کرد و به صف مردم می پیوست و از هیچ چیز هم بیم نداشت. گویی عشقی الهی او را به این مسیر کشانده بود. در دوران راهنمائی در مدرسه فعالیت انقلابی داشت و بعد از تعطیلی مدرسه به تظاهرات می‌رفت و مرتب بر روی دیوارها شعار می‌نوشت. سن او کم بود ولی فکر او بزرگ‌تر از خودش بود.
شهید محمد حمید اقارب پرست پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتش را دو چندان کرد و در بسیج و کمیته های انقلاب اسلامی حضوری فعال داشت. او پس از اتمام درسش وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و همه وسائل رزمی را فرا گرفت و حتی به بچه‌های کوچک‌تر از خود نیز آموزش می‌داد.
هنگامی که جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد، محمد حمید فرصت را غنیمت شمرد و تصمیم گرفت که در جبهه‌های جنگ تحمیلی حماسه ای دیگر بیافریند و این بار در آنجا انجام وظیفه کند.
او برای رفتن به جبهه تنها یک مشکل داشت و آن هم رضایت مادرش بود که دلش نمی خواست فرزند عزیزش از کنارش جدا شود و به مسلخ عشق برود، اما این بار نیز محمد حمید موفق شد با استناد به سخنان نورانی و گهربار امام خمینی(ره) و عشقی که پدر و مادرش به حضرت امام داشتند، رضایت آنان را جلب کند و به منطقه نبرد اعزام شود.
او همیشه خطاب به پدر و مادرش می‌گفت: «مگر شما نمی‌خواهید به کربلا بروید، خب من می‌روم و راه کربلا را باز می کنم و مطمئن باشید در بهشت خانه‌ای به شما خواهند داد».
او فقط و فقط از خدا و امام حسین و باز کردن راه کربلا سخن می گفت و اینکه امام خمینی‌(ره) گفته است که به جبهه برویم و وظیفه هر فرد مسلمانی است که فرمان رهبر و ولی فقیه‌اش را اطاعت کند.
محمد حمید خیلی کم حرف بود و بیشتر فکر می کرد و گاهی ساعت‌ها با خودش خلوت داشت و به تفکر می پرداخت. خاطرات کمی از زندگی این شهید عزیز و والامقام باقی مانده است اما وصیت نامه وی موجود است که فرازهائی از وصیت نامه شهید محمد حمید اقارب پرست را در ذیل می خوانیم:
«حمد و سپاس خدای را که آموخت درس زندگی را به ما از طر یق قرآن و پیغمبر (ص) و بعد از او ائمه (ع) و فعلاً که ولی عصر(عج) است و چه خوب استادان به ما آموختند که در زندگی از چه کسانی کمک بخواهیم و نوکری چه کسانی را بکنیم و اطاعت از چه کسانی بکنیم و چه خوب آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» را به ما یاد دادند و چه خوب اربابهائی داشتیم و داریم.
پاکیزه و منزه است آن خدائی که این راه را بر ما آموخت... و آموخت که نوکری چه کسانی را بکنیم و آن بزرگوار بقیه‌الله است و آن همان قطب عالم بشریت است و آخرین ذخیره الهی است و شاید این نوکر ناقابل را در آستان مقدس قبول نماید و این برای من بس است که توانسته باشم نوکری او را انجام داده باشم.
 تابحال که به زیارتش موفق نشده ام و از این درد اعماق وجودم شعله‌ای می‌سوزد و متن وجودم را آتش می‌زند ولی مرتب و به کرات حس کرده‌ام که دستی غیبی مرا از پرتگاه‌ها نجات می‌داده ولی باز من به طرف پرتگاه می‌رفته‌ام و او آقائی خود را و اربابی خود را کرده و من خوب نوکری برایش نبودم.
او من را به سفره خود راه داده ولی من نمک نشناسی کرده‌ام و حق نوکری را ادا نکرده‌ام. وای بر من اگر بمیرم و نوکر مهدی نباشم. نمی‌توانم این حرف را بزنم ولی می‌گویم حاضرم آرزوی دیدنت را بگور ببرم ولی هیچوقت محبت تو و خاندانت از دلم بیرون نرود.

بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو

سخنم با همه دوستان و آشنایان این است که بدانید فقط یک نفر می‌تواند در کره زمین همه گرفتاری‌های شما را برطرف نماید و او وجود مبارک ولی عصر (روحی‌له‌الفدا) است. همیشه او را شاهد بر اعمالتان بدانید و گرفتاری‌هاتان را با او در میان بگذارید.
خدایا عمرم را در فراموشى تو و در گناهان گذرانیدم و تنها چشم امید به درگاه تو دارم. بیامرز گناهانم را زیرا تو حکم دادى به بندگانت براى پرستش خود و دستور دادى آنها را به دعا به درگاهت و خود ضامن اجابت آن شدى.
خدایا رو به تو دارم به عزت و جلالت دعایم را مستجاب کن. «ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار».
به جبهه حق علیه باطل به اختیار مى‌روم تا کفر را نابود کنم و پرچم توحید را در جهان به اهتزاز درآورم. این بار از رفتن شورى دگر دارم گویا نداى هل من ناصر ینصرنى حسینمان به گوش می رسد که بپاخیزید و خود را در کنار آن حضرت مى‌بینم که بسوى پیروزى و شهادت پیش می روند. بلى خداوند مى‌فرماید: از مومنین مردان راستگویى هستند که به عهد و پیمان خویش که با خداى خود بسته بودند وفا کردند و عده‌اى از آنان در انتظار شهادتند و هیچ عهد و پیمان خود را تغییر ندادند.
پدر و مادر مهربانم به‌سوى دیار عاشقان، به دیار کربلاى حسینى و گویا امید رسیدن به لقاء محبوب میروم. وقت عروج فرا رسیده است اما رضایت شما در این امر بزرگ شرط است و از شما می‌خواهم که از این حقیر درگذرید و‌اشتباهات گذشته‌ام را به چشم احسان خود عفو کنید و برایم طلب آمرزش و مغفرت نمائید تا شاید از عذاب الهى در امان باشم.
مادرم می‌دانم که تو زحمات بسیارى برایم کشیده‌اى و مرا از هر انحرافى در زندگى بازداشتى و دائم تذکر دادى که یاد خدا را فراموش نکنم ولى در مقابل بى‌احترامى‌هاى بسیارى بر شما کردم و اکنون می‌خواهم به احترام آن مقام بزرگى که خداوند به شما عطا نموده از این خطاها درگذرید.
هرگاه شهید شدم در فقدان فرزند خود بى‌تابى نکنید ولى هرآنقدر دلتان سوخت به درگاه خدا گریه کنید و ‌اشک بریزید و از خداوند پیروزى رزمندگان اسلام و آزادى کربلاى حسینى را طلب نمائید و حمد خداى را به‌جا آورید و صابر باشید که این از نشانه‌هاى ایمان است.

آخرین توصیه شهید:‌

و اى دوستان عزیزم ننشینید که شهدا راه کربلا را باز کنند ، حرکت کنید بسوى جبهه‌هاى حق که از این فیض عظماى الهى بى‌نصیب نباشید که دیگر معلوم نیست چنین سفره‌اى در تاریخ انقلاب اسلامى پهن شود و بهره‌اى ببرید.
و مبادا به خون شهدا خیانت شود و از فرامین امام سرپیچى کنید و در جامعه دست به احتکار و کم کارى بزنید و یا صحنه مساجد و نماز جمعه‌ها را خالى بگذارید که حضرت بقیهًْ‌الله الاعظم ارواحنا له الفدا از شما راضى نخواهد شد.
 
سعید رضایی
 
کیهان

با خورشید انقلاب (خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)


  Related image
 
 

  بها دادن به هنرمندان

حوزه‌ هنری همان اول انقلاب در سال 58، 59 تشکیل شد. جلسات هفتگی شعر در حوزه برقرار بود که آقا شرکت می‌کردند. نه اینکه شعر بخوانند، بلکه می‌آمدند و به جماعت شعرا سرکشی می‌کردند.
تقریباً می‌توان گفت که هیچ گروهی از هنرمندان انقلاب نبودند که آقا با آنها سروکار نداشته باشد، حمایت نکند، رهنمود ندهد و راه نشان ندهد. به نظر بنده کل فضای شعر و ادبیات و هنر بعد از انقلاب را باید مرهون ایشان دانست. راهی که نشان می‌دادند و برخورد و مواجهه‌ای که با جماعت اهل هنر داشتند، خیلی مؤثر بود.
خیلی از بزرگان برنمی‌تافتند که مثلاً طرف چرا سبیلش بلند است، گیسش بلند است؟ اما برخورد ایشان همواره جانبدارانه، پدرانه و برخورد حمایتی و هدایتی بود. خیلی‌ها می‌خواستند هدایت کنند و نمی‌شد، چون نگاه می‌کردند و می‌دیدند که مثلاً قیافه‌ فلانی موجه نیست. اینکه برخی از جماعت هنرمندان رنجیدند، به دلیل همین برخوردهایی بود که آقایان نمی‌دانستند چطور باید جنس هنرمند را شناخت.
البته به نظر بنده، این حمایت آقا از هنرمندان به این دلیل نیست که شعرا همراه با حکومت باشند، بلکه برای ذات هنر و نفس هنر است؛ هنری که به تعبیر خود ایشان که گفته‌اند: هیچ حقیقتی پایدار نمی‌ماند، مگر اینکه صورت هنری پیدا کند. از همین منظر بوده که ایشان با اهل استعداد همواره با بزرگمنشی برخورد می‌کنند و حتی گلایه‌ها و بعضاً گستاخی‌های جماعت را تحمل می‌کنند. در حالی‌ که خیلی‌ها ناراحت می‌شوند، اما ایشان خیلی باآرامش برخورد می‌‌کنند، چون جنس هنرمند را می‌شناسند و آن حساسیت اهل هنر را درک می‌کنند.

* آقای یوسفعلی میرشکاک، شاعر، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

تساوی یا تشابه حقوق زن و مرد(پرسش و پاسخ)


 Image result for ‫تصویر گلهای زیبا‬‎

   پرسش:


آیا شارع مقدس در مسائل حقوقی اسلام بین زن و مرد تبعیض روا داشته است
 
و مردان از حقوق بیشتری نسبت به زنان برخوردارند؟

پاسخ:

به طور کلی مکتب متعالی اسلام در رابطه با حقوق زن و مرد قائل به تساوی است. به بیان دیگر اسلام خصوصیات فیزیکی و روحی و روانی زن و مرد را به درستی در نظر گرفته است و متناسب با ساختارهای روحی و جسمی هر یک، وظایفی برعهده آنان نهاده و حقوقی متناسب شأن اعتبار کرده است. اینکه گاهی گمان می‌شود، در مسائل حقوقی، اسلام بین زن و مرد تبعیض روا داشته است، این مسئله ناشی از عدم توجه به مسئله فوق، و همچنین خلط بین تساوی و تشابه است.
اینکه در همه روبناهای حقوقی باید احکام مشابهی برای زن و مرد وجود داشته، در واقع نوعی گرایش به سوی تشابه است نه تساوی. در تشابه مسئله تفاوت‌های طبیعی زن و مرد و وظایف ویژه هر یک جداگانه ملاحظه نمی‌شود.
و این همان چیزی است که فرهنگ غرب آن را تبلیغ می‌کند و در نهایت نه به سود زن است و نه به نفع مرد. ولی ملاحظه شرایط فوق و هماهنگ‌سازی نظام حقوقی زن و مرد با ویژگی‌های وجودی و وظایفی که نظام خلقت برعهده هر یک قرار می‌دهد، در اسلام به خوبی رعایت گردیده است. به عنوان مثال چون زن به جهت ویژگی‌های برتر عاطفی برای پذیرش مسئولیت رشد و تربیت فرزند و مرد برای تامین نیازهای اقتصادی خانواده مناسب‌تر است، از این سهم‌الارث مرد دو برابر زن قرار داده شده است. بدیهی است که زن هیچ مسئولیت اقتصادی در خانه ندارد و نفقه او برعهده مرد است و در مقابل خانه‌داری و حتی شیر دادن فرزند هم می‌تواند درخواست اجرت نماید. علاوه بر آنکه از حقوقی همچون مهریه و جهیزیه نیز بهره‌مند می‌گردد. در حالی که در جوامع غربی زن باید مخارجش را خود تامین کند و مهریه و جهیزیه هم به این شکل در فرهنگ غرب وجود ندارد. از طرف دیگر قانون خاصی در رابطه با تقسیم‌الارث نیست، بلکه مورث می‌تواند به دلخواه همه اموال خود را تنها به یکی از ورثه بدهد و یا حتی به شخص بیگانه‌ای ببخشد. در حالی که اسلام با نظام حقوقی خاصی سهم‌الارث را بین ورثه تقسیم می‌کند و از جهت رعایت حقوق بازماندگان کوچک‌ترین نقصی در قانون آن وجود ندارد.
شهید مطهری(ره) در این رابطه معتقد است: «زن و مرد در انسانیت برابرند، ولی دو گونه انسانند، با دو گونه خصلت‌ها و دو گونه روانشناسی و این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست، بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده است. طبیعت از این دوگونگی‌ها هدف داشته است و هر گونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت عوارض نامطلوبی به‌بار می‌آورد. (نظام حقوق زن در اسلام، ص 17)
بنابراین زن و مرد به لحاظ تفاوت‌های خلقتی و روانشناسی اگرچه از حقوق مساوی برخوردارند اما هیچ‌گاه از حقوق مشابه یکدیگر برخوردار نیستند.

مسلمان واقعی پست و لئیم نیست

Related image

 
روزی امام سجاد (ع) زن مومنی را خواستگاری و با او ازدواج نمود. یکی از دوستان صمیمی امام چون آن زن را نمی‌شناخت و می‌ترسید که مطابق معیارهای مرسوم چنین زنی در شأن امام نباشد، از این ازدواج نگران بود.
 آن مرد به پرس‌وجو از خانواده همسر امام پرداخت و مطلع شد که او از خانواده‌ای در طایفه بنی‌شیبان است و خانواده او در آن طایفه از مقام و موقعیت بالایی برخوردارند. پس خدمت امام رسید و عرض کرد: فدایت شوم! من به خاطر ازدواج شما با این خانم، پیوسته نگران بودم و با خود می‌گفتم: امام با یک زن ناشناس ازدواج کرده است و مردم نیز چنین می‌گفتند تا اینکه پس از تحقیق او را شناختم که از خانواده‌ای بلندمرتبه در بنی‌شیبان است. 
امام فرمود: من تو را خوش‌فکرتر از این می‌دانستم، بدان که خداوند، پستی را به واسطه اسلام برطرف و نقص را به کمال و بخیل را به کریم مبدل ساخته است. پس مسلمان پست و لئیم نیست، و پستی و لئامت فقط همان پستی جاهلیت است.(1)

ـــــــــــــــــ

1- عوالم، بحرانی، ج 18، ص 209

رمزگشایی از آواز پرندگان


بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان در تلاشند تا بفهمند چه ارتباطی 


بین آواز پرندگان با زبان ما انسان‌ها وجود دارد. اگر به درخت تبارزایی


 رجوع کنید، خواهید دید که ما و پرندگان به‌لحاظ نیای مشترک خیلی


 از هم دوریم.

تصویر رمزگشایی از آواز پرندگان


از آنجا که آخرین نیای مشترک پرندگان و پستانداران بیش از ۳۰۰ میلیون سال پیش می‌زیسته است، شاید باورتان نشود که ما و پرندگان هنوز هم در تولید صدا مشترکاتی داریم. مثلا نتایج پژوهش مشترک اخیر اِمیلی دولیتِل، آهنگساز و موسیقی‌شناس زیستی، با مؤسسه تحقیقاتی ماکس پلانک آلمان نشان داده است که سِسک‌ها در آوازشان از همان فواصل موسیقایی ما انسان‌ها (اُکتاوها، پنجم کامل و چهارم کامل) استفاده می‌کنند. اما آواز پرندگان دارای چه شاخصه دیگری غیر از ملودی است؟ آیا هیچ پیچیدگی عمیق‌تری که در معنا تأثیرگذار باشد نیز در آواهای تولیدی پرندگان وجود دارد؟

نتایج پژوهشهای توشیتاکا سوزوکی و همکارانش در دانشگاه مطالعات پیشرفته ژاپن حاکی از آن است که آواز برخی پرندگان میتواند معنادار باشد. تیم پژوهشی سوزوکی دریافتند که تیتهای ژاپنی میتوانند صداهایی را که تولیدکنند، درست مثل کلمات یک جمله، بهشکلی کنار هم بچینند که با جابهجاییشان معنای کلی عوض خواهد شد. قوانین دستور زبان ما انسانها نیز با ساختار جمله و ترتیب بیان کلمات در ارتباط است. این قوانین موجب میشود مثلا بهجای «میروم من به کرمان» بگوییم «من به کرمان میروم.»

دیوید ویتکرافت از دانشگاه اوپسالای سوئد که در پژوهش فوق نیز حضور داشته است، میگوید: «تیتها از چنین ساختارهای آوایی پیچیدهای برخوردارند و بسیاری از صداهایشان معنادار است.» مثلا صدای تیتها هنگام مشاهده مار با وقتی که شکارچی دیگری مثلا شاهین را میبینند متفاوت است. تیتهای پدر یا مادر نیز آواهای متفاوتی برای صدازدن جوجههایشان و هشدار فرار تولید میکنند. آنچه درخصوص تیتهای ژاپنی جلبتوجه میکند، توانایی آنها در ادغام حداقل دو نوع از این آواها با یکدیگر است. حتی پژوهشگران دریافتند که ترکیب خاصی از این آواها وجود دارد که تیتها را به ارزیابی عامل خطر و سپس نزدیکشدن و حمله به آن برمیانگیزد، اما این ترکیب آوایی فقط زمانی کار میکند که درست مثل ساختار دستوری جملات ما انسانها به ترتیب مشخصی بیان شود.

سوزوکی میگوید: «قبلا تصور میشد که ساختار نحوی بهطور خاص در انسانها تکامل یافته است، اما این پژوهش نشان میدهد که دستور زبان در گونهای از پرندههای وحشی نیز تکامل یافته است. بهنظرم بسیاری از مشخصههای پایهای ظرفیت زبان بین انسانها و غیرانسانها شامل پرندگان مشترکند.» ویتکرافت نیز معتقد است آواز پرندگانی مثل تیت ژاپنی میتواند الگوی مناسب جدیدی در مطالعه تکامل دستور زبان باشد.

مویرا ییپ، مدرس زبانشناسی در کالج دانشگاهی لندن، در عین استقبال از پژوهشهایی اینچنین تأکید میکند که ظرفیت تیتها در مقایسه با آنچه از انسانها برمیآید محدودیت دارد. ییپ میگوید: «در پژوهش مذکور سیستمی دو کلمهای با یک ترکیب کشف شده و درحال حاضر بیشتر از این نیست. درحالیکه ما انسانها میتوانیم هر صفت و اسمی را باهم ترکیب کنیم و عبارت جدیدی بسازیم... بهعبارتی از مجموع فقط ده صفت و ده اسم میتوانیم ۱۰۰ عبارت دو کلمهای سرهم کنیم.»

ییپ در ادامه میافزاید: «پرندگان از جنبه تکاملی، خویشاوندی خیلی دوری با انسانها دارند.» با اینحال طرز یادگیری آواز در پرندگان دارای شباهتهایی با طرز یادگیری زبان توسط انسانهاست. برای مثال نمونهای از این شباهتها را میتوان در طریقهای که ما از هجاها استفاده میکنیم و روی برخی صداها بهشکل ضربآهنگدار تکیه میگذاریم جستوجو کرد. طبق یافتههای ییپ، «ساختار درونی آواز پرندگان یادآور طرز دستهبندی صدا در گفتار انسانهاست.»


تعامل انسانها با پرندگان


هرقدر هم که ما انسانها بهلحاظ تکاملی با پرندگان فاصله داشته باشیم، اما این فاصله دلیل نمیشود که از آوازشان لذت نبریم. کسانی که از پرندگان نگهداری میکنند، معمولا پس از مدتی تقلید صدای پرنده محبوبشان را یاد میگیرند. حتی جالب است بدانید که برخی جوامع قادرند با پرندگان محل زندگیشان بهنوعی گفتوگو کنند. برای مثال در قسمتهایی از آفریقا، جستوجوگران عسل با پرندهای که در میانشان به راهنمای عسل معروف است ارتباط برقرار میکنند و بهکمک این پرندگان ردیاب به لانه زنبورهای عسل میرسند. کلِر اِسپاتیسوود، زیستشناس تکاملی در دانشگاه کمبریج، میگوید: «این افراد در لابهلای بوتهزارها حرکت میکنند و صداهای مخصوصی برای برانگیختن راهنمایان عسل از خودشان درمیآورند. مردم یائویی موزامبیک صدای بخصوصی در چنین شرایطی تولید میکنند.» این صداها درواقع نوعی از صحبتکردن با پرندگان است.

یکی از جستوجوگران عسل در گفتوگو با اِسپاتیسوود میگوید: «این صداها به راهنمایان عسل میگوید که شما دوستشان هستید.» چنین سیستمی فواید بسیاری دارد. برای مثال برای مردم قبیله هادزا در تانزانیا که حدود یکدهم کالری مورد نیازشان را با مصرف عسل تأمین میکنند پرندگان ردیابی همچون راهنمایان عسل اهمیت ویژهای دارند. این افراد در عوض پس از اینکه عسلشان را جمعآوری کردند، موم را برای تغذیه به پرندگانی میدهند که مسیر را نشانشان دادهاند. اِسپاتیسوود در توضیح میگوید: «تعامل بین انسانها و راهنمایان عسل سابقهای دیرینه دارد که شاید به صدها هزار سال هم برسد.» اگر حیوانات اهلی با صاحبانشان بهطریقی ارتباط برقرار کنند خیلی تعجب نخواهیم کرد، اما راهنمایان عسل جزو پرندگان وحشی هستند و همین وحشیبودنشان است که برقراری ارتباطشان با انسانها را خاصتر میکند. بهعقیده اِسپاتیسوود، «این رفتار مشارکتی بر اثر انتخاب طبیعی تکامل یافته است.»


پرندهها احمق نیستند!


بعضیها پرندگان را موجوداتی کودن تصور میکنند، اما نتایج پژوهشهایی که به آنها اشاره شد بهصراحت بر نادرستی این تصور دلالت دارد. در پژوهش دیگری نیز که سال 1395/ ۲۰۱۶ انجام شد، پژوهشگرانی از اروپا و آمریکای جنوبی درنتیجه بررسی ۲۴ گونه از پرندگان دریافتند این موجودات با وجود مغز کوچکی که دارند، مغزشان سلولهای انبوهتری را در مقایسه با جوندگان و برخی پریماتها در خود جای داده است. گفته میشود طوطیها و پرندههای آوازهخوان، بهلحاظ ساختار مغزی جزو شگفتانگیزترینها محسوب میشوند.

اکنون پژوهشگران بیش از پیش مطمئن هستند که نباید سیستمهای ارتباطی پرندگان را دست کم گرفت. البته که سیستم زبانی انسانها با سیستمهای ارتباطی کشفشده در پرندگان، والسانها و حتی پریماتها دارای تفاوتهای بسیاری است، اما هنوز مشخص نیست که سیستم زبانی انسانها چگونه به این حد از تکامل رسید و از سیستمهای ارتباطی ابتدایی در سایر موجودات فاصله گرفت.

با اینحال با وجود تفاوتهای عمده باعث شگفتی است که بین انسانها و پرندگان بویژه بهلحاظ نوای آهنگین شباهتهایی وجود دارد. پژوهشگران براین باورند که شاید پرندگان و انسانها هرکدام در سیر تکاملی جداگانه خودشان دارای شباهتهایی شدهاند که مشخصههای موسیقایی مشترک را برایشان رقم زده است.


منبع: BBC Earth


صدف دژآلود


" جام جم "

مصیبت‌های امتحانی و اکتسابی

   

Related image


 از نظر آموزه‌های قرآن، مصیبت‌ها و شرور به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود:
 
1- مصیبت و شرور اکتسابی:
 
این دسته از مصیبت‌ها و شرور به سبب اعمال انسانی به‌وجود می‌آید؛ زیرا انسان کار بدی می‌کند که پیامدها و آثار آن‌گریبانگیر خودش می‌شود. خدا در این باره می‌فرماید: وَمَا اصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهًٍْ فَبِمَا کَسَبَتْ اَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ؛ و هرگونه مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد و عملکرد خود شماست؛ در حالی که خدا از بسیارى از آن دستاوردهای شما درمى‌گذرد و تنها برخی‌گریبان‌گیر شما می‌شود. (شوری، آیه 30) در جایی دیگر نیز می‌فرماید: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛ به سبب عملکرد خود مردم ، فساد در خشکى و دریا پدیدار شده است تا سزاى بعضى از آنچه را که کرده‏‌اند به آنان بچشاند‌، باشد که بازگردند. (روم، آیه 41)

2- مصیبت‌ها و شرور امتحانی:
 
این دسته از مصیبت‌ها و شرور به حکم کلی الهی در قالب سنت و قانون امتحان است؛ زیرا خدا همان طوری که با خیر‌، نعمت‌، آسایش و آسانی انسان را می‌آزماید«تا سیه‌رو شود هر که در او غش باشد»، با مصیبت و شرور نیز انسان را می‌آزماید. خدا می‌فرماید: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ؛ هر نفسى چشنده مرگ است و شما را به وسیله شر و خیرخواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى‌‏شوید. (انبیاء، آیه 35) 
از آیات و روایات به دست می‌آید که مصیبت و شرور اکتسابی اختصاص به کسانی دارد که گناه کرده و در دنیا تنها پیامد و دنباله‌های برخی از گناهان خویش را می‌چشند؛ بنابراین، کسانی چون معصومان(ع) گرفتار چنین مصیبت‌ها و شروری نخواهند شد؛ زیرا گناهی را مرتکب نشده‌اند تا کیفر آن را در قالب مصیبت و شرور ببیند؛ اما مصیبت‌ها و شرور امتحانی و افتنانی اختصاص به غیرمعصوم ندارد، بلکه معصومان نیز گرفتار آن خواهند شد؛ زیرا این مصیبت‌ها و شرور، عام و فراگیر است. (عنکبوت، آیات 2 و 3)
درباره علی(ع) آمده است: روزی امام بیمار شده بود. جمعى از برادران و یاران  به عیادتش آمدند. آنان عرض ‍ کردند: کَیفَ نَجِدک یَا امیرالمومنین؟ حالتان چطور است اى امیرمومنان؟ قَال: بِالشرّ؛ فرمود: شرّ است!!
قَالوا: مَا هَذا کَلامُ مِثلِکَ؛ گفتند: این سخن شایسته مثل شما نیست.
امام فرمود‌: انّ الله تَعالَى یَقولُ: وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهًًْ؛ فَالخیرُ الصّحهُ وَ الغنا؛ وَ الشَّرُّ المَرضُ و الفَقرُ؛ خداوند متعال مى‌گوید: ما شما را با شرّ و خیر آزمایش مى‌کنیم. خیر همان تندرستى است و بى نیازى و شر بیمارى و فقر است و این تعبیرى است که من از قرآن مجید انتخاب کرده‌ام. (مجمع‌البیان، ذیل آیه 53 سوره انبیاء)

بهترین مردان


Related image


قال‌النبی(ص): «خیرکم، خیرکم لنسائکم و بناتکم

پیامبر گرامی(ص) فرمود:
 
بهترین شما (مردان) کسی است که برای زنان و دخترانش بهترین باشد. (1)

ـــــــــــــــــــ

1- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 255