ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
فرمانده گروه کومهله پس از اشغال پادگان سنندج، سرهنگ ایرج نصرت زاد، فرمانده تیپ یکم لشکر 28 را که اسیرشان شده بود به بدترین شکل ممکن دید. خم شد و چانه نصرت زاد را میان مشتهایش گرفت و گفت:
- در چه حالی فرمانده... مرا میشناسی؟
سرهنگ نصرت زاد، آب دهانش را به صورت سرتیپ یحیوی که حالا پرچمدار گروه کومهله شده بود انداخت و گفت:
- نمک به حرام! تو به کشور و ملتت خیانت میکنی. من قسم خوردهام که تا آخرین قطره خونم از کشور و ملتم دفاع کنم.
چند روز بعد جنازه شهید ایرج نصرت زاد در حالی در بیابانهای اطراف سنندج پیدا شد که حکایت از بدترین و سختترین شکنجههایی داشت که او در راه انقلاب متحمل شده بود.
ابوالقاسم محمدزاده