اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

مقاله‌ای برجسته است که پرسش ایجاد کند

معیار برجستگی یک مقاله در ایجاد تردید، ابهام و پرسش در ذهن خواننده است مقاله ای که ذهن خواننده  خود را مملو از پرسش نماید و بر مسلمات او تلنگر بزند، می تواند در ردیف مقالات برجسته ارزیابی شود.    

به گزارش خبرگزاری مهر، دومین جلسه از سلسله جلسات بررسی برجسته ترین مقالات علم سیاست و روابط بین الملل انجمن علوم سیاسی ایران (شعبه زنجان) با حضور جمعی از دانشجویان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد، دانش آموختگان علوم سیاسی و روابط بین الملل و استادان این حوزه مطالعاتی، در سالن شهید مطهری دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان برگزار شد. در این جلسه مقاله ۸ می ۲۰۱۳ رابرت جرویس (Robert jervis) تحت عنوان: Do leader Matter and How Would We Know?  مورد بررسی قرار گرفت.

فرشید جعفری عضو هیئت علمی گروه روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی زنجان ابتدا معیارهای برجسته بودن یک مقاله آکادمیک را بر شمرد.

بنا به اظهار وی چهار معیار برای برجسته بودن یک مقاله وجود دارد: اول اینکه نویسنده مقاله باید از اندیشه ورزان و نظریه پردازان آن حوزه مطالعاتی باشد. ایشان سلسله مراتبی برای نویسندگان قائل شدند. به این صورت که اندیشه ورزان و نظریه پردازان در رأس این سلسله قرار می گیرند. سپس در مرحله بعد نویسندگان حرفه ای هستند که بعضاً از شارحان اندیشه های گروه اول نیز هستند. بعد از این نویسندگان، ژورنالیستها قرار دارند که خود به ژورنالیستهای آکادمیک و غیرآکادمیک تقسیم می شوند که ژورنالیستهای آکادمیک نسبت به غیرآکادمیکها رجحان و برتری دارند. گروه دیگر نویسندگان غیرحرفه ای و آماتور هستند.

وی افزود: دوم اینکه مقاله در چه نشریه ای به چاپ رسیده است برخی از نشریات، مروج و اشاعه دهنده ی یک مکتب، تئوری، یا اندیشه هستند. این دسته از نشریات در توسعه ادبیات یک حوزه  مطالعاتی نقش بسزایی را ایفا می کنند. بدیهی است مقاله ای که در این دسته از نشریات منتشر می شوند از برجستگی برخوردارند. سومین معیار برجستگی یک مقاله، در ایجاد تردید، و ابهام و پرسش در ذهن خواننده است مقاله ای که ذهن خواننده خود را مملو از پرسش نماید و بر مسلمات او تلنگر بزند، می تواند در ردیف مقالات برجسته ارزیابی شود.

مطابق اظهار جعفری چهارمین معیار برجستگی یک مقاله مربوط به نوع سازماندهی و ساختار مقاله برمی گردد. مقاله ای که یک آغاز و یک انجام داشته باشد و این آغاز و انجام از نظمی منطقی تبعیت کند. مقاله ای برجسته خواهد بود. مقاله ای که برای اثبات ادعای مطروحه مصداق های عینی را عرضه می کند و برای هر چه قانع نمودن خواننده از نویسندگان برجسته ی دیگر نیز کمک می گیرد.

وی با این معیارها مقاله جرویس را مورد بحث قرار داد و گفت: به قول ایشان رابرت جرویس از اندیشه ورزان به نام روابط بین الملل است که مقاله خود را در مجله International Studies منتشر نموده است. او از اصحاب رئالیسم در روابط بین الملل به حساب می آید و یکی از نظریه پردازان تحلیل سیاست خارجی است. بنابراین هیچ جای بحثی برای مقام علمی ایشان و فصلنامه ای که مقاله در آنجا به چاپ رسیده وجود ندارد.

جعفری ضمن اشاره به اینکه مقاله جرویس ذهن خواننده را مملو از پرسشهایی می کند که راه را برای پژوهش های آتی هموار می نماید، برخی از پرسش های مطروحه در مقاله را ذکر کرد و گفت: اینکه آیا شخصیت و نقش متفاوت رهبران سیاسی در اتخاذ تصمیمات در مواجهه با پدیده های بین المللی و وضعیتها تأثیرگذار است یا وضعیتها و پدیده های محیطی (داخلی و بین المللی) تصمیمات آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد؟ هویت و ماهیت یک رئیس جمهور در اتخاذ سیاستها تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا افراد را باید مسئول رفتارشان قلمداد کنیم؟ چرا وقتی یک رئیس جمهور اقدامی را انجام می دهد مستوجب تمجید و ستایش می گردد و دیگری مورد ملامت و سرزنش قرار می گیرد؟

وی اظهار داشت:  از بعد ساختار و سازماندهی نیز مقاله از برجستگی بسیار بالایی برخوردار است. نظم استدلالی معرفت شناسی اثباتی یا پوزیتیویسم با برداشتی واقعگرایانه بر این مقاله حاکم است هر بحث این مقاله از بعدی یا جنبه ای اهمیت رهبران سیاسی را برای خواننده بازگو می کند. او مستقیماً موضوع مقاله را که در عنوان منعکس شده، مورد بحث قرار می دهد. او در استنباط هر بخش از مقاله ابتدا پرسشهایی را طرح می کند، سپس ادعای فرضی و یا ذهنی خود را ارائه می کند و در مرحله بعد برای اثبات ادعای خود مصداق های عینی را که بیشتر تجربه سیاست خارجی آمریکاست استخراج می نماید و برای هر چه قوی تر کردن استدلالهای خود جهت اثبات ادعای خویش از منابع درجه اول در هر موضوع کمک می گیرد. پاورقی های این مقاله مملو از ارجاعاتی است که خواننده را دعوت به خوانش آنها می کند.

جعفری در مرحله بعد ادعاهای مطروحه جرویس را مطرح نمود اول اینکه روسای جمهور افراد متفاوتی هستند که لیاقت و شایستگی رئیس جمهور شدن را دارند تا سیاست خارجی را بهتر هدایت کنند، اما از سوی دیگر بررسی کل دوره ریاست جمهوری آنها بیانگر مدیریت وضعیتها توسط آنهاست که این امر متفاوت بودن آنها را زیر سؤال می برد و وضعیت ها باعث تعبیر دیدگاههای آنها می شود. دوم اینکه رهبران تخت شرایط جبر و محدودیت قرار دارند. این جبر، جبر محیطی است و این جبر محیطی باعث می شود که آنها فارغ از هر گونه استعداد و توانمندی های شخصی رفتار یکسانی در مواجهه با پدیده ها داشته باشند. امّا وضعیت ها برابر حادث نمی شوند و افراد نیز برابر نیستند. جایی را که یک شخص محدودیت تلقی می کند دیگری ممکن است مجال و فرصتی مطلوب قلمداد نماید.

وی در ادامه سخنانش گفت: سوم اینکه تفاوت و عدم استمرار در سیاست خارجی وجود دارد. رهبران متفاوت یا انواع متفاوتی از رهبران در شرایطی مشابه از سیاست متفاوتی پیروی می کنند. استمرار در سیاست خارجی یعنی تفاوتهای فردی معنای ندارد و نقاط عطف در سیاست خارجی معنای خود را از دست می دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد