در حسرت تو خون شده چشم نگارها
ای انتظار آخر چشم انتظار ها
ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد
نشناخته اگرچه تو را دیده بارها
خار طمع به چشم و به پا ریسمان ترس
افتاده ایم بی تو در این گیر و دارها
جز اشک ناشیانه و جز آه پشت آه
دیگر چه چشم داشتی از تازه کارها!؟
کار دل از ترحم دلدار هم گذشت
زنگار بسته آینه جای غبار ها
پاییزمان شدند و گلاویزمان شدند
سرمی رسند بی تو یکایک بهار ها
مشتی پیاده در دل این جاده مانده ایم
رحمی به ما نکرد کسی از سوار ها
دل کاش جز مسیر تو راهی بلد نبود
شد درد سر برای من این اختیار ها
تاری ز موی یار دل زار را بس است
این ما و این گلوی مهیای دارها
برگرد! تا به دور تو گردم مرید وار
در دور نامرادی این روزگارها
قالالنبی(ص):
«خصلتان و لیس فوقهما خیر و منهما:
الایمان بالله و النفع لعبادالله، و خصلتان لیس فوقهما شر:
الشرک بالله و الاضرار لعبادهًْ الله»
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
دو خصلت خیر وجود دارد که بالاتر از آنها خیری وجود ندارد:
1- ایمان به خدا 2- نفع رساندن به بندگان خدا. و دو خصلت شر وجود دارد که بالاتر از آنها شری وجود ندارد.
1- شرک به خدا 2- ضرر رساندن به بندگان خدا(1)
_______________________
1- تحفالعقول، ص 37
قالالامامعلی(ع): «رب عالم قد قتله جهله، و علمه معه لا ینفعه»
امامعلی(ع) فرمود: چه بسا دانشمندی که جهلش او را کشته است،
و در حالی که علم به همراه او است، اما به حالش سودی نمیبخشد.(1)
____________
1- نهجالبلاغه، حکمت 107
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود
که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
چو زر عزیز وجودست شعر من آری
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
خیال آب خضر بست و جام کیخسرو
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد
عیـــد میــــلاد محمّــد آمد
گل برافشانید که احمد آمد
آمنــه محــو جمــالش مکـه مبهـوتِ جلالـش
صلـــــوات صلـــــوات بـه محمّـد و بـه آلش
یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـلادت مبارک
آمنه از حق گوهر گرفتی
کل قـرآن را در بر گرفتی
بین جمال ذوالمنن را از لبش بشنو سخن را
با فروغش کن تماشا قصر شامـات و یمـن را
یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـــلادت مبـارک
اختران امشب شبزندهدارند
بــا رســـولالله زمزمــه دارند
مه شده شب زندهدارش آسمــان دل بـیقـرارش
لحظه لحظه هـر ستاره اینسخن باشد شعارش:
یـــا محمّـد یــا محمّـد عیــــد میـــلادت مبــارک
مکه میگـردد دور محمّد
سجده آرد بر جمال احمد
یا محمّـد دلبری کن تا ابـد روشنگــری کن
بــار دیگـــر امتـت را رهبری کن، رهبری کن
یـا محمّـد یـا محمّـد عیــد میــلادت مبـارک
طی شده دوران کفر و مستی
گشتـــه دوران خـــداپــرستی
از بتـان کعبــه امشب بشنوید آوای «یـارب»
در حرم بتها سراسر ذکرشان گردیده برلب
یــا محمّـد یــا محمّد عیـد میــلادت مبـارک
غلامرضا سازگار
امام علی(ع) میفرماید: قوام و استواری دنیا به چهار نفر بستگی دارد:
1- عالمی که به علمش عمل کند
2- جاهلی که از یاد گرفتن خودداری نکند
3- ثروتمند و دارایی که مالش را به فقرا ببخشد
4- و فقیری که دینش را به دنیایش نفروشد.
پس وقتی که عالم به علمش عمل نکرد،
جاهل از یاد گرفتن علم و دانش خودداری میکند و زمانی که دارا و ثروتمند نسبت به مالش بخل ورزید،
فقیر دینش را به دنیایش خواهد فروخت. (1)