اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

دختر کوچولو را طوری بیرون آوردیم انگار همه زندگی را از زیر آوار بیرون آوردیم


100 عکس حیرت انگیز از گل سنبل با حال و هوای نوروزی

بمباران صف منتظران آرایشگاه

آواره از درد خودم به درد دیگران و در حالی که‌گریه‌ام را به تعویق انداخته‌ام در‌گریۀ بزرگ‌تر و گسترده تری به اندازه کل باریکه غزه غرق می‌شوم از شمال خونین تا جنوب خونریزش و از شرق شعله‌ور تا دریای وحشتناکش. در برابر فاجعه خانه همسایگانمان که روی سر ساکنانش فرو ریخت زمینگیر و ناتوان و درهم شکسته شده بودم: جایی که بیش از بیست نفر در آرایشگاه پایین ساختمان منتظر نوبتشان بودند و همین طور هرکسی که در مغازه فروش لوازم موبایل بود.

سریع دفن می‌کنیم و برای نجات برمی گردیم

ساختمان چهار طبقه در یک آن روی خود و همه ساکنانش فرو ریخت و ابر عظیمی از گرد و غبار و دود ایجاد کرد که محله را پوشاند چند دقیقه بیشتر طول نکشید که احمد پسر علی الشنا را بیرون:کشیدند.شهید آمبولانس او را به بیمارستان ناصر.برد همان‌جا کفنش کردند و بر جنازه‌اش نماز خواندند بعد هم به سرعت زیر وزوز پهپادهای شناسایی به قبرستان منتقل و دفن شد. ماجرا به همین جا ختم نشد: مادر و دو خواهر احمد هنوز زیر آوار بودند. کار با بولدوزر برای بیرون آوردن آنهائی که در آرایشگاه بودند شروع شد ابو محمود و محمود البطش (آرایشگر و پسرش) شهید... علی عامر شهید و... همین طور شهید بعد از شهید... و چند نفر هم مجروح با حال وخیم!

در انتظار باقر

تاریکی شب که همه جا را پوشاند کار هم متوقف شد. در حالی که خانواده همسایه من و دوستم علی الشنا و همین طور بچه‌های همسایه‌ها هنوز زیر آوار بودند شب، دو قتل عام دیگر هم در همان منطقه رخ داد دو مجموعه مسکونی دیگر ویران شد. ده‌ها شهید از خانواده‌های مختلف. این را می‌گویم چون ماشین آلات کار محدود است، به ویژه «باقر» که متخصص آواربرداری بود! صبح که می‌شود

می فهمیم حالا حالاها طول می‌کشد تا باقر بیاید

سی ساعت از بمباران گذشته و امیدی به زنده ماندن کسی نبود نهایت کاری که می‌شد کرد حفظ حرمت مرده‌ها و دفنشان بود یک بولدوزر رسید که طبیعتاً نمی‌توانست کار خاص و مؤثری صورت بدهد. اما در بیرون آوردن دو قربانی کودک کمک کرد. حالا نصف خانه در خیابان تل انبار شده بود و نصف دیگرش روی زن و دو دختر دوستم على الشنا.

صدای افنان از زیر آوار می‌آید

در حین پرسه زدن بین آوارها یک نفر تأکید کرد از زیر آوار صدایی به گوشش خورده عمویش تأیید کرد که صدای افنان است. معجزه‌ای از طرف خدا: بعد از بیش از سی و شش ساعت هنوز صدای زندگی از زیر آوار می.آمد باقر را آوردند با زدن تونلی به محل آمدن صدا تلاش کرد به دخترک‌،برسد دخترک خوب و هشیار بود فقط صورتش خراشیده شده بود و قفسه سینه‌اش از چند جا شکسته بود. با خروج او امید هم آمد و رنگ زندگی به چهره پدر و برادر و عموهایش برگشت لطف خدا را ببین افنان را درآورده بودیم اما انگار همه زندگی را از زیر آوار بیرون کشیده بودیم.

همسر و دختر دیگر علی همچنان زیر آوار بودند و کار باید متوقف می‌شد. با اصرار کار تا یک دیر وقت شب بی‌وقفه ادامه یافت بی‌هیچ نتیجه‌ای

افنان می‌گوید خواهرم داشت جلوی من بازی می‌کرد

صبح روز سوم بر مبنای توصیف افنان که زنده مانده بود و می‌گفت خواهرش داشته مقابل او بازی می‌کرده و مادرش هم روی کاناپه نشسته بوده و قرآن می‌خوانده مردان شروع به حفاری تا رسیدن به محلی که او می‌گفت کردند. کاری که با دست خالی و تنها به مدد امید ادامه یافت دوستم علی در تمام این سه روز خویشتندار و سپاسگزار و شاکر بود. فقط هر از چندی اشکی که از آتش درون سینه‌اش جوشیده بود صبر از کفش می‌برد استواری او به ما هم نیرو می‌داد و صلابتی که در او می‌دیدیم سیل دردی را که در چشمانش می‌درخشید از ما مخفی نمی‌کرد. صبور بود و قدردان و کار با دستان خالی همچنان ادامه داشت و شکست استیصال قدم قدم پیش می‌آمد این‌گونه بعد از سه روز بالأخره‌ام احمد [همسر] و اخلاص [دختر دیگر علی] هم از زیر آوار پیدایشان شد: هر دو شهید. هر دو به احمد پیوستند آنها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

مأخذ: کتاب «لهجه‌های غزه»، انتشارات سوره مهر

یوسف القدره (نویسنده اهل غزه)

یکشنبه ۵ نوامبر ۲۰۲۳،۰۹:۱۹ صبح

فانوس


100 عکس حیرت انگیز از گل سنبل با حال و هوای نوروزی

خط‌شکنی فرمانده

سردار محمد نبی رودکی، فرمانده لشکر ۱۹ فجر شیراز در دوران دفاع مقدس روایت می‌کند:

در جریان عملیات رمضان، در جناح راست ما، تیپ المهدی(عج) و در جناح چپ، تیپ جوادالائمه‌(ع) بود.

در معبر چپ، خط در ساعت اول شکسته نشد، یکی دو تیربار مستقیماً روی گردان‌های پیاده ما، که به خط زده بودند، دائم شلیک می‌کردند تا نیروها را زمین‌گیر کنند.

فرمانده گردان خط‌شکن ما، عبدالحسین صحراییان، تماس گرفت که در یک معبر خط شکسته نشده است. فرماندهان محور، برادر مجید سپاسی، آقای عالیکار و معاون تیپ آقای محسن بنائیان و نیروهای تاکتیکی، همه متمرکز شده بودیم که اول خط را بشکنیم.

سمت چپ ما، تیپ جوادالائمه‌(ع) بود که یک معبر به سمت راستشان شکسته نشده بود و نیروهای دشمن از همان محور سمت راست به معبر سمت چپ ما شلیک می‌کردند.

فرمانده گردان پیشنهاد داد تا خودش برود و کار را تمام کند. معمولاً در مواقعی که نیروهای تکاور گردان‌ها نمی‌توانستند یک تیرباری را در خط اول یا در عمق خاموش کنند و این تیربار موجب گرفتن تلفات می‌شد، خود فرماندهان داوطلب می‌شدند.

در طول جنگ، تعدادی از این فرماندهان عزیز را داشتیم که با فرمانده مافوق تماس می‌گرفتند تا اجازه بگیرند خودشان با نارنجک به جلو بروند.

اینجا هم برادر عبدالحسین صحراییان به همراه دو تن از نیروهای بسیجی برای خاموش کردن تیرباری که نیروهای دو گردان را زمینگیر کرده بود، جلو رفت و به شهادت رسید؛ البته تیربار هم منهدم و معبر هم باز شد.

مأخذ: تاریخ شفاهی دفاع مقدس؛ روایت محمد نبی رودکی

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صفحه 209


منتقم کربلا در راه است

عکس امام زمان و یارانش - عکس نودی

بیا! و گرنه در این انتظار خواهم مرد
اگر که بی تو بیاید بهار، خواهم مرد

به روی گونه ی من، اشک سالها جاری است
و زیر پای همین آبشار خواهم مرد

خبر رسید که تو با بهار می آیی
در انتظار تو من تا بهار خواهم مرد

نیامدی و خدا آگه است، من هر روز
به اشتیاق رُخَت، چند بار خواهم مرد

تمام زندگی من در این امید گذشت
که در رکاب تو با افتخار خواهم مرد

پدر که تیغ به کف رفت مژده داد که من
به روی اسب سپیدی، سوار، خواهم مرد


محسن محسن زاده

منتقم کربلا در راه است


عکس نوشته های ولادت امام زمان (عج)

این جشنها برای من آقا نمی شود

عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست؟
صاحب عزای تشنه لب آن بی نشان کجاست

احساس می کنم که کنارم نشسته است
مردی که چهار گوشه قلبش شکسته است

مردی که ذکر های مصیبت برای اوست
هر جا که مجلس روضست جای اوست

در انتهای شعر گریزم به دلبر است
از هرچه بگذرم سخن دوست خوش تر است

اصلا فضا مناسب اشعار من نبود
بهتر ز هر بنی بشری محتشم سرود

کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریادالعطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلندشد

مهدی بیا

سیدالشهدا اباعبدالله الحسین ( ع ) ...... 2


بازسازی واقعه عاشورا به کمک هوش مصنوعی

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید


شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم

خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است

بر صخره از سیب زنخ بر می‌توان دید
خورشید را بر نیزه کمتر می‌توان دید

در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب

بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری می‌توانند

این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند

من صحبت شب تا سحوری کی توانم
من زخم دارم من صبوری کی توانم

تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک
ساقی سلامت این صبوران را مبارک

من زخم‌های کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم

من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم

من زخم‌دار تیغ قابیلم برادر
میراث‌خوار رنج هابیلم برادر

یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه
یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه

از نیل با موسی بیابانگرد بودم
بر دار با عیسی شریک درد بودم

من با محمد از یتیمی عهد کردم
با عاشقی میثاق خون در مهد کردم

بر ثور شب با عنکبوتان می‌تنیدم
در چاه کوفه وای حیدر می‌شنیدم

بر ریگ صحرا با اباذر پویه کردم
عمار وَش چون ابر و دریا مویه کردم

تاوان مستی همچو اشتر باز راندم
با میثم از معراج دار آواز خواندم

من تلخی صبر خدا در جام دارم
صفرای رنج مجتبی در کام دارم

من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم
من با حسین از کربلا شبگیر کردم

آن روز در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

فریادهای خسته سر بر اوج میزد
وادی به وادی خون پاکان موج میزد

بی درد مردم ها خدا، بی درد مردم
نامرد مردم ها خدا، نامرد مردم

تصویر سازی هوش مصنوعی از عاشورا - ویرگول

از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند
دست علمدار خدا را قطع کردند

نوباوگان مصطفی را سربریدند
مرغان بستان خدا را سربریدند

دربر گریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم

چون بیوه‌گان ننگ سلامت ماند برما
تاوان این خون تا قیامت ماند برما

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

محمدعلی معلم دامغانی

سیدالشهدا اباعبدالله الحسین ( ع ) ...... 1


رونمایی اثر هنری «مسیح عاشورا» + تصویر باکیفیت


جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

خاک در خون خدا می شکفد، می بالد
آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم

تیغ در معرکه می افتد و برمی خیزد
رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم

دست عباس به خون خواهی آب آمده است
آتش معرکه پیداست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان
راه ما از دل دریاست بیا تا برویم

کاش ای کاش که دنیای عطش می فهمید
آب مهریه ی زهراست بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم
آخر راه همین جاست بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

ابوالقاسم حسینجانی

ابوالفضل العباس ( ع ) علمدار دشت کربلا ....... 2


عکس پروفایل تاسوعا

در بین این شب ها شب تو فرق دارد
چون بین ما اصلا تب تو فرق دارد

از پرچمی که روی دوشت فخر میکرد
معلوم شد که منصب تو فرق دارد

مثل علی مرد خدا مرد دعایی
در سجده یارب یارب تو فرق دارد

عباسیون را به بصیرت می شناسند
آقا اصول مکتب تو فرق دارد

تو پیر عشقی میر عشاق الحسینی
با کل عالم مذهب تو فرق دارد

با دست دادن عشق را اثبات کردی
طرز بیان مطلب تو فرق دارد

وقتی که زانو میزنی در پای محمل
یعنی رکاب زینب تو فرق دارد

در دست هایت آب بود اما نخوردی
از تشنگی زخم لب تو فرق دارد

وقتی به تو آقا به نفسی انت را گفت
در آسمان جبرئیل فورا مرحبا گفت


(سید پوریا هاشمی)

ابوالفضل العباس ( ع ) علمدار دشت کربلا ....... 1

عکس نوشته محرم و تاسوعا و عاشورا برای پروفایل * عکس نوشته پروفایل عاشقانه و  جدید

علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم

تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم

تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم

خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم

قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم

به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم

کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم

خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم

نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم

تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم

بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم


(حسن لطفی)

علت عدم بیعت با یزید


عکس گل های نزدیک به گل کوکب دانلود تصویر زمینه گل روی رایانه رومیزی ، تبلت  - imgfa.ir

امام حسین(ع) فرمود: ای امیر! مائیم خاندان نبوت و معدن رسالت، در خاندان ما محل رفت و آمد فرشتگان و محل نزول رحمت خدا است. خداوند اسلام را از خاندان ما شروع و افتتاح نمود و تا آخر نیز همگام با ما خاندان به پیش خواهد برد. اما یزید مردی شرابخوار که دستش به خون افراد بیگناه آلوده است، او شخصی است که دستورات الهی را درهم شکسته، و در مقابل چشم مردم مرتکب فسق و فجور می‌گردد.

آیا رواست شخصی همچون مثل من با آن سوابق درخشان و اصالت خانوادگی با چنین مرد فاسق بیعت کند؟ ‌باید در این زمینه شما و ما آینده را در نظر بگیریم و خواهید دید که کدام یک از ما سزاوار خلافت و رهبری امت اسلامی و شایسته بیعت مردم است.(1)

____________

1- مقتل‌الحسین(ع)، خوارزمی، ج 2، ص 184

منتقم کربلا در راه است


120 تصویر پروفایل آغاز امام زمان و مهدویت و حضرت مهدی (عج)- حوزه علمیه  منصوریه شیراز

ای قبله ی نمازگذاران آسمان
ای خلق عالمت به سر سفره مهمان

هجر تو کرده قامت اسلام را کمان
الغوث یا بن فاطمه الغوث الامان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
ای روح دین حقیقت ایمان بیا بیا
ای جان جان و مصلح کل جهان بیا

تنها دمید عترت و قرآن بیا بیا
خورشید تا به کی به پس ابرها نهان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
ای غائب از نگاه و چراغ دل همه
داغ فراغ تو شده داغ دل همه

گل کرده این شراره به باغ دل همه
آه از جگر بر آمده آتش گرفته جان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
ای پر ز اشک چشم تو صحرا بیابیا
ای سینه سوز ناله زهرای بیا بیا

ای آرزوی زینب کبرا بیا بیا
تا چند سرو قامت دخت علی کمان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
مولا کنار چاه صدا می زند تو را
زهرا به سوز و آه صدا می زند تو را

زینب به قتلگاه صدا می زند تو را
زخم عزیز فاطمه گوید به مرزبان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
از قلب داغدیده ندا می رسد بیا
از ناله ی کشیده ندا می رسد بیا

از حنجر بریده ندا می رسد بیا
ای داغدار لعل لب و چوب خیزران

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
تا کی ز دیده اشک نشانیم سیدی
تا کی در انتظار بمانیم سیدی

تا کی دعای ندبه بخوانیم سیدی
تا کی سر بریده ی جد تو بر سنان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
----
یاران دعا کنید که دلدار می رسد
خورشید از درون شب تار می رسد

صبح ظهور و وصل رخ یار می رسد
میثم بریز اشک و دعای فرج بخوان

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

منتقم کربلا در راه است


دانلود عکس وضعیت و استوری امام زمان HD (امام مهدی) ولادت و روز جمعه

بیا مهدی بیا دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

اباصالح بیا دردم دوا کن
مرا با دیدنت حاجت روا کن

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

اباصالح عزیز آل یاسین
بیا در جمع ما آقا تو بنشین

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

گلی گم گرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را

گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهم کهنه به تن داشت

اگر بینم گلم را در بیابان
ز آب دیدگان می شویم او را

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

------
خدایا تا ظهور دولت یار
عزیز ما خامنه ای نگهدار

کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی

بسیجی ام بسیجی ام بسیجی
فدای رهبرش باشد بسیجی

صبر بر طاعت و حاکمیت عقل


معرفی گل کوکب مکزیکی ، گونه ای خاص با زیبایی خیره کننده !

قال الامام الحسین(ع):

«اصبر علی ما تکره فیما یلزمک الحق، واصبر عما تحب فیما یدعوک الیه الهوی».

امام حسین(ع) فرمود:

راهی که تو را به حق می‌رساند، در برابر سختی‌ها و ناملایمات آن صبر کن، و در آنچه

تو را به هواپرستی می‌کشاند و تو آن را دوست داری، شکیبایی پیشه کن.(1)

____________

1- نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج 1، ص 85

دستیابی به حقیقت و رفع اختلافات با پیروی از ائمه(ع)

دستیابی به حقیقت و رفع اختلافات با پیروی از ائمه(ع)

55 عکس باکیفیت گل کوکب برای بک گراند و پروفایل

امام حسین(ع) فرمود: از ما پیروی کنید که اطاعت ما واجب و لازم است، زیرا که اطاعت ما در شمار اطاعت خدا و پیامبرش قرار دارد. و خداوند بزرگ فرمود: فرمان برید خدا و پیامبرش و صاحب امر خویش را، و چون در چیزی اختلاف کردید، آن را به خدا و پیامبرش ارجاع دهید، و باز می‌فرماید: اگر هر مشکلی را به پیامبر(ص) و صاحبان امر ارجاع می‌دادند، کسانی که در پی دانستن چگونگی حل مشکلات بودند، حقیقت را از آنها فرامی‌گرفتند. اگر کرم و رحمت خداوند شامل شما نبود، شیطان را پیروی می‌کردید.(1)

____________

1- وسائل‌الشیعه، ج 8، ص144، ح 45

منتقم کربلا در راه است

شیوه‌های نصرت امام زمان(عج) توسط خدا - شبستان

گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد
گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد

پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید
بی پرده گر بر آید شرم و حیا ندارد

ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم
باز آکه درد هجران بی تو دوا ندارد

فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته
از بسکه ناله کردم آهم صدا ندراد

بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم
باز آی تا نمردم دنیا وفا ندارد

گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت
دیدم که جان هم اینجا قدر و بها ندارد

هر کس تورا ندارد جز بیکسی چه دارد
جز بیکسی چه دارد هر کس تو را ندارد
سازکار

منتقم کربلا در راه است

داستانی درباره ظهور امام زمان(عج) به قلم سیده فاطمه موسوی

بیا مهدی بیا دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

اباصالح بیا دردم دوا کن
مرا با دیدنت حاجت روا کن

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

اباصالح عزیز آل یاسین
بیا در جمع ما آقا تو بنشین

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

گلی گم گرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را

گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهم کهنه به تن داشت

اگر بینم گلم را در بیابان
ز آب دیدگان می شویم او را

ابا صالح ابا صالح کجایی
کجایی یوسف زهرا کجایی

------
خدایا تا ظهور دولت یار
عزیز ما خامنه ای نگهدار

کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی

بسیجی ام بسیجی ام بسیجی
فدای رهبرش باشد بسیجی