فارس:
ظهور مهدی موعود(عج)، برانگیخته شدن آخرین نور هدایت و ذخیره الهی برای
هدفی بسیار بزرگ و به پایان رساندن راه نیمه تمام پیامبران و اولیای خداوند
است.
بیشتر
روایاتی که از آن عصرِ روشنایی، سخن به میان آورده، از زندگی و جهان پیش
از آن، به عنوان تاریکترین دوران زندگی بشر و ستمبارترین مرحله حیات وی
یاد کرده است.
دورانی
که میرود تا یأس و ناامیدی حاکم بر بخشهای قابل توجه آن، آخرین رشتههای
پیوند انسانها را از پروردگار یگانه بگسلد و آنها را در گردابهای هلاکت
نابود سازد.
روایاتِ
مربوط به ظهور و قیام جهانی، از برپایی «عدل و قسط» در آن دوران خبر داده،
وضع جهان در آستانه ظهور را آکنده از ستم و بیعدالتی دانستهاند.
برخی
روایات به دیگر جنبههای زندگی و وضع عمومی جهان نیز اشاره کردهاند که در
یک بررسی میتوان تحولات جهان را در دو محور انسانی و طبیعی، قابل بررسی
دانست.
به
همین مناسبت گفتوگوی مشروحی با حجتالاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان،
استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و
فرهنگ اسلامی درباره وضع انسانها و جهان در آستانه ظهور انجام دادهایم که
متن آن از نظر میگذرد.
بیشتر زنان و مردان آخرالزمان منحرف میشوند
* به عنوان اولین سؤال بفرمایید زندگی انسانها و حال زنان و مردان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟
روایاتی
که این زندگی را در پایان دوران و آستانه ظهور و قیام جهان مهدی موعود(عج)
پیشگویی کرده، در دو بخش دگرگونی در زندگی فردی و اجتماعی قابل بررسی است.
شاخصترین نمود تحوّل در زندگی فردی را میتوان در چگونگی دینداری، ناامیدی و سرخوردگی انسانها دانست.
آزمایشهای
خداوند متعال برای زنان و مردان یکسان است؛ ولی پارهای از روایات، به
ویژه درباره زندگی فردی مردان نقل شده است؛ آن گونه که در برخی روایتها
سخن از زندگی فردی زنان به میان آمده است.
امام
صادق(ع) در اینباره میفرماید: «… و َرَأَیتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ
یَوْمٌ وَلَمْ یَکْسِبْ فِیهِ الذَّنبَ العَظِیمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ
بَخْسِ مِکْیالٍ اَوْ مِیزانٍ اَوْ غِشیَانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ
کَئیباً حَزِیناً… »
یعنی
مرد را میبینی هنگامی که یک روز بر او گذشته و گناه بزرگی انجام نداده
است از قبیل فحشا، کمفروشی، کلاهبرداری و یا نوشیدن مستکنندها، غمگین و
اندوهگین میشود.
امیر
مؤمنان علی(ع) میفرماید: «یَظْهَرُ فِی آخِرِالزَّمانِ وَاقتِرَابِ
السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الاَزمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفاتٌ عَارِیاتٌ
مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلاتٌ فِی الفِتَنِ مَائِلاتٌ اِلَی
الشَّهَواتِ مُسرِعاتٌ اِلَی اللَّذَّاتِ مُستَحِلّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ
فِی جَهَنَّمَ خَالِداتٌ»
یعنی
در آخِرُالزّمان و نزدیک شدن رستاخیز که بدترین زمانها است، زنانی آشکار
میشوند که برهنه و لخت هستند؛ زینتهای خود را آشکار میسازند، به
فتنهها داخل میشوند و به سوی خواستههای نفسانی و شهوتها میگرایند.
به لذتها میشتابند، حرامهای الهی را حلال میشمارند و در جهنم جاودانه
خواهند بود.
از
ویژگیهای یادشده هر چند در همه دورههای زندگی انسانها بوده است؛ به نظر
میرسد در پایان دوران به اوج و نهایت خود میرسد؛ از این رو مورد تأکید
روایات قرار گرفته است.
زندگی در دوران غیبت، با سختیهای فراوانی همراه است
* آیا زندگی اجتماعی مردم نیز تغییر خواهد کرد؟
بله
زندگی در دوران غیبت حجت الهی، با سختیهای فراوانی همراه است؛ بویژه آنکه
تلاش شیطانهای انساننما در این دوران به اوج خود میرسد و هر چه به
روزگار ظهور آن حجت الهی نزدیکتر میشویم، بر شدّت این وضعیت افزوده
میشود.
پیش از ظهور مردان به زنان و زنان به مردان تشبّه میکنند
* پیش از ظهور جامعه از لحاظ فرهنگی چگونه خواهد بود؟
پیش
از ظهور امام زمان(عج) جوّ حاکم بر جهان، جوّ ستم، گناه و فساد خواهد بود؛
چنان که در قرآن کریم آمده است. «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ
فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» یعنی برای مردم (وقت) حسابشان نزدیک شـده است و
آنان در بیخبری رویگردانند.
در این آیه، مردم آخرالزمان در آستانه برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) به غفلت و رویگردانی از خداوند متّصف شدهاند.
در روایات نیز منظور از «اشراط الساعة» رواج کفر، فسق و ظلم دانسته شده و موارد پرشماری از آن بر شمرده شده است.
امام
باقر(ع) در روایتی برخی از مخالفتها با دستورات الهی را در آستانه ظهور
اینگونه بیان فرموده است: «إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ
النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ اکْتَفَی الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ
النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَکِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ
قُبِلَتْ شَهَادَاتُ الزُّورِ وَ رُدَّتْ شَهَادَاتُ الْعُدُولِ وَ
اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ وَ ارْتِکَابِ الزِّنَاءِ وَ أُکِلَ
الرِّبَا وَ اتُّقِیَ الْأَشْرَارُ مَخَافَةَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ…»
یعنی
آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و مردان به مردان
اکتفا کنند و زنان به زنان، و زنان بر زینها سوار شوند و شهادتهای دروغ
پذیرفته شود و شهادتهای عدول مردود گردد و مردم خونریزی و ارتکاب زنا و
رباخواری را سبک شمارند و از اشرار به خاطر زبانشان پرهیز کنند.
زمانی بر مردم خواهد آمد که دِرهمهای آنان دینشان خواهد بود
* وضعیت دینداری و عمل به دین در آخر زمان چگونه وصف شده است؟
در
آن زمان روز به روز عوامل فراوان، گوهر تابناک دین را در هالهای از
غبار و غفلت فرو میبرد، از ایــن رو در جوامع انسانی دین رو به کمرنگ
شدن میرود و خرافهها و انحرافهای مختلفی، گریبانگیر آن میشود، و
وقتی حضرت مهدی(عج) قیام میکند غبار از چهره دین بر میگیرد؛ بسیاری
میپندارند این دین جدیدی است که آن حضرت آورده است.
امیر
مؤمنان(ع) از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده که فرمود: «سَیَأْتِی عَلَی
النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَی مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ
الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ یُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ
مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِیَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَی»
یعنی
بر مردم روزی فرا میرسد که از قرآن جز رسم آن باقی نماند و از اسلام جز
نام آن؛ بدان نامیده میشوند، در حالی که دورترین مردم از آن هستند!
مسجدهای آنان آباد، اما از هدایتگری خراب است.
پیامبر
اسلام(ص) در باره دینداری برخی انسانهای این دوران فرمود: «یَأتِی عَلَی
النَّاسِ زَمانٌ…دینُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ
وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ یَرکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَیَسْجُدُونَ
لِلدِّرْهَمِ حیارَی سُکاری لا مُسلِمینَ وَ لا نَصاری»
یعنی
زمانی بر مردم خواهد آمد… که دِرهمهای آنان دینشان خواهد بود و همّت
ایشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. برای طلا و نقره، رکوع و سجود به جای
میآورند. آنان همواره در سرگردانی و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب
مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.
امیر
مؤمنـان علی(ع) این حقیقت را اینگونه بیان فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ
سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ یُکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلَامُ کَمَا یُکْفَأُ
الْإِنَاءُ بِمَا فِیه»
یعنی ای مردم! به زودی زمانی بر شما میرسد که اسلام چونـان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است، ریخته میشود.
مهمترین
عامل در پدید آمدن این وضعیت، تحریف در آموزههای متعالی دین در این دوران
است که سبب میشود مردم از محتوای اصلی آن دور شده، به باورهای واهی رو
بیاورند. البته نقش دشمنان در این زمینه نباید نادیده گرفته شود.
مهمترین سبب نجات در زمان غیبت عمل به سخنان پیشوایان معصوم (ع) است
اگر
چه در این دوران، انسانهای فراوانی منحرف خواهند شد، اما اینگونه نیست که
همه انسانها در مسیر باطل گام بردارند؛ بلکه برخی به سبب ویژگیهای
شخصیتی و آگاهیهای دینی، از نجات یافتگان این مرحله خواهند بود.
در
این باره وقتی پیامبر گرامی(ص) از چهرههای پیروز این دوران یاد میکند،
با شگفتی تمام به حضرت علی(ع) میفرماید: «یا عَلی اَعجَبُ النَّاسِ
اِیمانا ًوَ اَعْظَمُهُمْ یَقیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِالزَّمانِ
لَمْ یَلْحَقُوا النَبِی وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ
عَلَی بَیَاضٍ…»
یعنی
ای علی! بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین، مردمی
هستند که در آخِرالزمان ـ با آنکه پیامبر خود را ندیده و از امام خود در
پردهاند. به نوشته که خطی سیاه بر صفحهای سپید است، ایمان میآورند.
در اینجا مهمترین سبب یقین و نجات توجه و عمل به سخنان پیشوایان معصوم علیهمالسلام دانسته شده است.
از
بعضی روایات، استفاده میشود نجات یافتگان این دوران در میان انسانها،
ناشناس و غریب هستند که رسول اکرم(ص) از آنان به نیکی یاد میکند: «إِنَّ
الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ کَمَا بَدَأَ فَطُوبَی
لِلْغُرَبَاءِ» یعنی اسلام به غریبی آغاز شد و در آینده نیز بدان حال که
شروع شده، باز خواهد گشت؛ پس خوشا به حال غریبان.
در آخرالزمان ستم و بیداد وهرج و مرج و فتنههای بزرگ گسترش پیدا میکند
* به تحولات و انحرافات در عرصه اجتماع برسیم. در روایات مطالبی در اینباره داریم؟
بله.
بحث از دگرگونیهای اجتماعی پیش از ظهور، با عبارتهای مختلفی در روایات
اسلامی بیان شده و در متون دینی پیشگوییهای قابل توجهی شده است؛ مانند
فراگیر شدن ستم.
در
بررسی روایات مربوط با قیام جهانی حضرت مهدی(عج) و اهداف ایشان، کمتر
روایتی به چشم میآید که به گونهای به فراگیر شدن ستم در آستانه ظهور
اشاره نکرده باشد.
رسول
اکرم(ص) فرمود: «لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حَتَّی یَقُومَ بِأَمْرِ
أُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ یَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا
مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»
یعنی
دنیا هرگز به پایان نمیرسد تا آنکه امر امت مرا مردی از دودمان حسین بر
پا دارد. زمین را پر از عدل میسازد، آنگونه که از ستم و بیداد پر شده
باشد.
امیر
مؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «لَتُمْلَأَنَّ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً
حَتَّی لَا یَقُولَ أَحَدٌ اللَّهُ إِلَّا مُسْتَخْفِیاً ثُمَّ یَأْتِی
اللَّهُ بِقَوْمٍ صَالِحِینَ یَمْلَئُونَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا
مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»
یعنی
زمین آکنده از ستم و بیداد میشود، به گونهای که کسی خدا نمیگوید مگر در
پنهانی؛ سپس خداوند گروهی از شایستگان را میآورد که زمین را پر از قسط و
عدل میکنند آنگونه که پر از ظلم و جور شده بود.
در
همه روایات سخن از پر شدن زمین از ستم و بیداد است، نه ظالم و ستمگر؛ چرا
که ممکن است برخی از انسانها با ستم بر انسانهای فراوانی، اسباب پر شدن
جهان را از ستم فراهم کنند.
یکی
دیگر از نمودهای تحول در اجتماع، گسترش هرج و مرج و فتنههای بزرگ است.
درهم ریختگی در نظام زندگی و پیدایش فتنههای تاریک و گمراه کننده و نیز
نابسامانی در نظم اجتماعی، از ویژگیهای فراگیری ستم در جهان است. از آنجا
که این فراگیری در آستانه ظهور به اوج خود میرسد، چنین آشفتگی جامعه جهانی
را درگیر میسازد.
از
رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: مهدی این امت از نسل حسنین است
آن هنگام که دنیا گرفتار هرج و مرج و فتنههای فراوان گردید و راهها بسته
شد….
همچنین
به نقل از جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «… وَ
مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِذَا صَارَتِ الدُّنْیَا هَرْجاً وَ
مَرْجاً وَ تَظَاهَرَتِ الْفِتَنُ وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ وَ أَغَارَ
بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ فَلَا کَبِیرٌ یَرْحَمُ صَغِیراً وَ لَا صَغِیرٌ
یُوَقِّرُ کَبِیراً فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِکَ
مَهْدِیَّنَا التَّاسِعَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْن»
یعنی
مهدی این امت از ما خاندان رسالت است؛ وقتی که دنیا پر از هرج و مرج شد و
فتنهها در میان مردم نمایان گشت و امنیت از راهها گرفته شد و برخی از این
مردم به بعضی دیگر هجوم آوردند و بزرگان به زیردستان رحم نکردند و افراد کم
سن و سال به بزرگان و کهنسالان احترام نگذاشتند، در چنین ایامی، خداوند
مهدی ما را که نهمین فرزند حسین(ع) است، بر میانگیزاند.
* ارتباط مردم آخرالزمان با همدیگر چگونه خواهد بود؟
از برخی روایات استفاده میشود اختلاف بین انسانها در آستانه ظهور شدت فراوانی مییابد که ناشی از ستمها و هرج و مرج در جهان است.
امام
صادق(ع) فرمود: «لَا یَکُونُ ذَلِکَ الْأَمْرُ حَتَّی یَتْفُلَ
بَعْضُکُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ وَ حَتَّی یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ
حَتَّی یُسَمِّیَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً کَذَّابِینَ»
یعنی
آن امر واقع نخواهد شد تا اینکه برخی از شما در روی بعضی دیگر آب دهان
اندازند و تا اینکه بخشی از شما دیگری را لعن کنند و تا اینکه گروهی از شما
گروه دیگر را دروغگو بنامند.
مردم دچار ناامیدی و احساس بیپناهی خواهند شد
از
اتفاقهای رایج در زندگی انسانها در آستانه ظهور، احساس ناامیدی از
بسامان شدن امور زندگی است. این حالت روحی که عموم انسانها را در بر
میگیرد، برخاسته از فاصلهای است که انسانها از خداوند و آموزههای دینی
میگیرند و زندگی آنان همراه با گناه است.
داوود
بن کثیر رقی گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ
طَالَ هَذَا الْأَمْرُ عَلَیْنَا حَتَّی ضَاقَتْ قُلُوبُنَا وَ مِتْنَا
کَمَداً»
یعنی فدایت گردم! این امر(فرج و گشایش) بر ما به درازا کشید، تا بدآنجا که سینههای ما تنگ شد و از اندوه جانمان به لب رسید.
آن حضرت فرمود: «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ آیَسُ مَا یَکُونُ وَ أَشَدُّ غَمّا»
یعنی این امر آنگاه صورت گیرد که از آن در کمال نومیدی و شدیدترین اندوهها باشند.
ابوحمزه ثمالی میگوید از امام باقر(ع) شنیدم فرمود: «وَ خُرُوجُهُ إِذَا خَرَجَ عِنْدَ الْإِیَاسِ وَ الْقُنُوط»
یعنی و خروج او آنگاه که خروج کند، هنگام یأس و ناامیدی است.
امام
صادق(ع) نیز فرمود: «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ
إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی
تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ
مَنْ یَسْعَدُ»
یعنی
این امر (ظهور امام دوازدهم) به شما نمیرسد، جز پس از ناامیدی و نه به
خدا (به شما نمیرسد) تا خوب از بد جدا شوید و نه به خدا تا بررسی شوید و
نه به خدا تا شقاوت به شقی رسد و سعادت به سعید.
از
بارزترین پیامد ناامیدی هم، احساس بیپناهی است؛ پیشوایان معصوم
علیهمالسلام در وصف آستانه ظهور، بر این نکته تأکید کردهاند که یکی از
ویژگیهای این دوره، احساس بیپناهی و بیکسی در مردم است.
آنان میاندیشند همه درها بر رویشان بسته شده و جایگاهی که حق خود را باز ستانند، دور از دسترس است.
صنعانی
یکی از بزرگان اهل سنت نقل میکند: «ذَکَرَ رَسولُ الله بلاءَ یُصیب هذه
الاُمّة حَتّی لایّجِد الرّجلُ مَلْجَأُ یَلْجَأُ اِلیه مِنَ الظُّلمِ
فَیَبْعَثُ اللهُ رَجُلا مِنْ عِتْرَتی مِنْ اَهلِ بَیتِی…»
رسول
گرامی اسلام(ص) بلایی را یاد کرد که بر این امت سرازیر خواهد شد تا آنکه
در آن مرد پناهگاهی نمییابد تا از ستمی که به او میشود، بدان پناه برد.
پس خداوند مردی از اهل بیت من را برانگیزد….
مرگ و میر فراوان در آستانه ظهور
* آیا واقعیت دارد که در آستانه ظهور مرگ و میر و کشتار زیاد خواهد شد؟
بله،
در بعضی از روایات به طور روشن از مرگ و میرهای گسترده در آستانه ظهور سخن
به میان آمده است. صرف نظر از بررسی سند آنها، حجم قابل توجهی از روایات
اختصاص به این موضوع یافته و علتهای مختلفی برای آنها بیان شده است.
سلیمان
بن خالد میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «قُدَّامَ الْقَائِمِ
مَوْتَانِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیَضُ… الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ
الطَّاعُونُ»
پیشتر از قائم دو مرگ خواهد بود یکی مرگ سرخ و دیگری مرگ سفید… مرگ سفید طاعون است.
بعید نیست که مراد حضرت در این روایت از طاعون، ویژگی همهگیر بودن آن، است.
امروزه
ثابت شده به رغم همه پیشرفتهای بشر در دانش، گاهی یک بیماری همهگیر،
جامعه جهانی را به طور جدّی تهدید میکند! انواع آنفولانزاها نمونهای از
اسباب این بیماریهای فراگیر است که امروزه بسیاری از برنامههای جهانی را
تحت تأثیر خود قرار میدهد!
در
آستانه ظهور کشتار نیز فراگیر خواهد شد. زیرا در جامعهای که بر مدار ستم
به دیگران و دوری از آموزههای الهی استوار باشد، فتنهها، آشوبها و
اختلافات در آن به اوج خود میرسد و مردم در ناامیدی از سامان یافتن زندگی
میباشند، جنگهای خونینی به راه میافتد و انسانهای بیشماری را به کام
مرگ سوق میدهد که این حقیقت در روایات فراوانی از پیشوایان معصوم
علیهمالسلام انعکاس یافته است.
در آستانه ظهور، جنگهای خونین فراوانی رخ خواهد داد که بسیاری از مردم، کشته خواهند شد. از این کشتار، به مرگ سرخ یاد شده است.
حضرت
علی(ع) در این باره فرمود: «بَیْنَ یَدَی القائِمِ مَوْتٌ اَحْمَرٌ
وَمَوْتٌ اَبْیَضٌ وَجَرادٌ فی حینِهِ وَجَرادٌ فِی غَیرِ حینِهِ اَحْمَرٌ
کَاَلْوانِ الدَّمِ فَاَمّا المُوتُ الاَحْمرُ فَالسَّیفُ وَاَمّا المَوتُ
الاَبیَضُ فَالطّاعُونُ»
یعنی
در آستانه قیام قائم، مرگ سرخ، مرگ سفید و ملخهایی به هنگام و ملخهایی
نا بههنگام سرخ، همچون خون خواهد بود؛ امــا مرگ سرخ (کشته شدن با) شمشیر
است و مرگ سفید به وسیله طاعون است.
اگر
چه در برخی روایات مربوط به این جنگهای فراوان و کشتارهای بزرگ،
تردیدهایی شده است؛ اما بدون شک عوامل یاد شده، چنین وضعیتی را به طور
طبیعی رقم خواهد زد؛ بویژه آنکه دیده میشود سازمانهای حقوق بشر به جای
حمایت از صلح جهانی و ستمدیدگان، در جهت منافع مستکبران بیانیههایی صادر
میکنند.
* وضعیت اقتصادی مردم در زمان پیش از ظهور چگونه بیان شده است؟
از لحاظ اقتصادی، عموم مردم، با فاصله گرفتن از آموزههای دینی و یاد خداوند، در زندگی سختی به سر خواهند برد.
همانگونه
که خداوند میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ
مَعیشَةً ضَنْکا» یعنی و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ
(و سختی) خواهد داشت.
در
نگاه نخست به نظر میرسد جوامع انسانی رو به رفاه و آسایش میروند؛ اما
بخشهای زیادی در لایههای آشکار و پنهان جامعه، همچنان با فقر و ناداری
دست به گریبان هستند.
محمّد
بن مسلم از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: همانا پیش از قیام
قائم (عج) نشانههایی خواهد بود از جمله: آزمایش به گرفتاری از جانب خدای
تعالی برای بندگان با ایمان، عرض کردم: آن آزمایش چیست؟ فرمود: همان فرمایش
خدای عزّ و جلّ است که: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ
وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ
بَشِّرِ الصَّابِرینَ» یعنی و قطعاً شما را به چیزی از (قبیلِ) ترس و
گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده ده
شکیبایان را.
آن
حضرت فرمود: حتماً شما را خواهیم آزمود؛ یعنی، مؤمنان را به چیزی از ترس
از پادشاهان فلان خاندان در پایان سلطنتشان و گرسنگی با گرانی نرخهایشان و
کاستی در مالها منظور خراب شدن بازرگانی و کم شدن رشد و سود در آن، و
جانها….
ابو
بصیر میگوید: امام صادق(ع) فرمود: «لَا بُدَّ أَنْ یَکُونَ قُدَّامَ
الْقَائِمِ سَنَةٌ تَجُوعُ فِیهَا النَّاسُ وَ یُصِیبُهُمْ خَوْفٌ شَدِیدٌ
مِنَ الْقَتْلِ وَ نَقْصٌ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ
الثَّمَرَاتِ فَإِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَبَیِّنٌ ثُمَّ تَلَا
هَذِهِ الْآیَة»
ناگزیر
باید پیش از آمدن قائم» یعنی سالی باشد که مردم در آن سال گرسنه بمانند و
آنان را ترسی سخت از کشتار و کاهش در مالها و کم شدن عمرها و محصولات
فراگیرد. این در کتاب خداوند بسیار آشکار است؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ…»
نزاعها و درگیریها گسترش مییابد و عمر حکومتها کوتاه میشود
* در عرصه سیاسی چطور؟
در
برخی از روایات به صورت ویژه این درگیریها را در عرصه سیاسی مورد توجه
قرار دادهاند. از این رو یکی از نشانههای آخرالزمان، اختلافها و
درگیــریهای فـــراوان میان گروهها و احزاب معرفی شده است.
خداوند
متعال در این باره میفرماید: «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنهِمْ
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشهْدِ یَوْمٍ عَظِیم» یعنی
گروهها با هم اختلاف کردند، پس وای بر کافران به هنگام حضور در آن روز
بزرگ!
برخی
روایات، این آیه را به ظهور فرقههای گوناگون در جهان اسلام مربوط
دانستهاند که در آخـرالزمان پدید آمده، موجب اختلافهای بسیار خواهند
شد.
امام
باقر (ع) فرمود: از علی (ع) در باره آیه «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ
بَیْنِهِمْ» پرسیده شد؛ فرمود: از سه چیز انتظار گشایش داشته باشید. راوی
گوید: پرسیدم: ای امیر مؤمنان! آنها چیست؟
فرمود: «اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ بَیْنَهُمْ وَ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ وَ الْفَزْعَةُ فِی شَهْرِ رَمَضَان»
یعنی اختلاف بین مردمان شام، پرچمهای سیاه از خراسان و صدای بلند در ماه رمضان.
صرف نظر از اعتبار اینگونه روایات، روشن است که برخی از آنچه در روایت آمده، مربوط به ظهور حضرت مهدی(عج) است.
کوتاهی عمر حکومتها و مرگ زمامداران نیز یکی از اتفاقات سیاسی آن زمان است.
در
پارهای از روایات گفته شده در دوران آخر و آستانه قیام جهانی، حکومتها
مجال چندانی پیدا نخواهند کرد. در آستانه ظهور، ستم و بیداد به اوج خود
میرسد و بیشترین ظلم از ناحیه حاکمان به مردم است و در روایات اشاره شده
خداوند، ستمگران را به زودی بازخواست و سرنگون خواهد کرد.
* آیا طبیعت نیز در آستانه ظهور، دست خوش تغییراتی خواهد شد؟
از مجموع روایات، میتوان به این حکم کلی رسید که در آستانه ظهور، نظام آفرینش دچار برخی تغییرات میشود.
از مهمترین پدیدههای طبیعی میتوان به زلزلههای شدید، مرگ و میرهای فراوان، بارانهای زیاد و آفتهای طبیعی نام برد.
اگرچه
ممکن است برخی به خاطر پیشرفتهای شگرف در عرصههای گوناگون، این امر را
دور از دسترس بدانند؛ اما تجربه ثابت کرده با وجود پیشرفتهای بزرگ در
عرصههای طبیعی، دخالتهای نابجای انسان در طبیعت، منشأ پدید آمدن برخی
آفتها شده که حاصل جهشهای ناخواسته در مسیر حرکت طبیعیت است.
یکی از این آسیبها وقوع زلزلههای فراوان است.
ابو
سعید خدری از پیامبر اعظم(ص) نقل کرد که فرمود: «أُبَشِّرُکُمْ
بِالْمَهْدِیِّ یُبْعَثُ فِی أُمَّتِی عَلَی اخْتِلَافٍ مِنِ النَّاسِ وَ
زَلَازِلَ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً
وَ جَوْرا»
یعنی
بشارت میدهم شما را به مهدی برانگیخته میشود بر اختلاف میان مردم و
زلزلهها؛ پس زمین را پر میکند از عدل و قسط آنگونه که پر شده است از ستم و
بیداد.
یکی دیگر از این آسیبها وقوع بلاهای شدید است.
از
أبو حمزه ثمالی روایت شده که گفت: شنیدم امام باقر(ع) میفرماید: «یا
أَبَا حَمْزَةَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ إِلَّا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ
زَلَازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ النَّاسَ…»
یعنی ای أبا حمزه، قائم قیام نمیکند مگر در دوره ترس و وحشت، و زمین لرزهها و گرفتاری و بلائی که گریبانگیر مردم میگردد و….
البته همه اموری که گفته شد، میتواند برای آزمایش انسانها در این دوران باشد.
صفوان
بن یحیی گوید: امام رضا(ع) فرمود: «وَاللَّهِ لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ
إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ تُمَیَّزُوا وَ حَتَّی لَا
یَبْقَی مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ»
یعنی
آنچه شما چشمان خود را به سویش میدارید (منتظر و چشم به راه آن هستید)
واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما
مگر هر چه کمتر و کمتر.
در زمان ظهور آرامش و امنیت همه جا را فرا میگیرد
پس از این دوران سخت و طاقتفرسا با ظهور و قیام حضرت مهدی (عج) جهان وضعیت دیگری پیدا میکند.
مثلاً
ترس و ناامنی از بین رفته و امنیت و آرامش همه جا را فرا میگیرد، ستم و
تباهی از جهان ریشه کن و از قسط و دادگری آکنده میشود.
برکتهای بیشمار آسمان، نازل و نعمتهای بیکران زمین، آشکار شده و گنجینهها و معادن آن استخراج میشود.
علوم، صنعت و فن آوری پیشرفت خارقالعادهای یافته و خرد و عقل مردم کامل میشود.
کشورها و شهرها آباد و زمین خرّم گشته و دیگر ویرانی و عقب ماندگی در آن وجود نخواهد داشت.
اقتصاد جوامع پیشرفت کرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزیع میشود. علم طب و بهداشت و درمان، رشد یافته و بیماریها ریشهکن میشود.
کارگزاران امور، از افراد با ایمان و کاردان انتخاب شده و آنان خدمت گزاران مردم خواهند بود.
سرانجام
بشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر حکومتی عادلانه، جامعهای
اخلاقمدارانه، آیینی خداپرستانه و رفاه و امنیتی جاودانه خواهد رسید.
از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار میگردد، بیامنیّتی خانوادگی
و ناموسی است، حضرت علی(ع) در این خصوص میفرمایند: «سفیانی در حالی که نیزهای
در دست دارد، زنی باردار دستگیر مینماید و به یکی از یارانش میگوید: به او تعدّی نما و
او سپس شکم زن را میدرد و جنینش را بیرون میآورد و هیچ کس نمیتواند چنین وضعیّت
هولناکی را تغییر دهد.»
یکی از مسائلی که در حکومتهای آخرالزّمان مطرح است، بنا بر اخباری که از معصومان(علیه السلام) وارد گردیده است، سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی میباشد:
امیر مؤمنان(علیه السلام) میفرماید: «... و آن هنگامی است که زنها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند.»1
«هنگامی که زنها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نگردد.»2
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «و زنان را میبینی که بهسان مردان، مجالس (کنفرانس) راه میاندازند.»3
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابسامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع میپیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «بعضی از مردان را میبینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق میکنند.»4
حضرت علی(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت مینمایند.»5
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»
وضعیّت اجتماعی زنان در آخرالزّمان
1. عدم امنیّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار میگردد، بیامنیّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آنچنان فراگیر میشود که کمتر کسی میتواند یا میخواهد از آن جلوگیری نماید.»6
حضرت علی(علیه السلام) در این خصوص میفرمایند: «سفیانی در حالی که نیزهای در دست دارد، زنی باردار دستگیر مینماید و به یکی از یارانش میگوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را میدرد و جنینش را بیرون میآورد و هیچ کس نمیتواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد.»7
2. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است.
محمّد بن مسلم میگوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(علیه السلام) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زنها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»8
و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمودند:«... در آن زمان زنان را میبینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمهای ندارند.»9
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»10
3. افزایش زنان بیسرپرست: در آخرالزّمان وضعیّت به گونهای است که بر اثر جنگهای پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری مییابد و به همین دلیل، زنان زیادی بیسرپرست میگردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «قیامت برپا نمیشود، مگر اینکه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد.»11
و در حدیث دیگری میفرمایند: «زمانی فرا رسد که پنجاه زن با یک مرد رو به رو شده، یکی میگوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری میگوید به من پناه ده.»12
با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعیّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده میشود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمیتوان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و با ایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.13
پینوشتها:
1. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج2، ص 761 به نقل از
بشاره الاسلام، صص 41 و 44.
2. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 259.
3. همان، ص 257.
4. همان.
5. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428.
6. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامه شمیم یاس، سال سوم، ش 8، آبان 1382، ص 8.
7. همان، ص 9. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص 409.
8. منتخب الاثر، ص 292.
9. بحارالانوار، ج52، صص 257 و 258.
10. منتخب الاثر، ص 426.
11. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص 9، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص 120.
12. همان، به نقل از بحارالانوار، ج52، ص 250.
13. همان.
چون از سختی و مرارت سفر آزرده بود، در کنار خانقاهی از مرکب خویش فرود آمد تا شب را در آنجا سرکرده و خستگی راه از تن بهدر کند. مرکب خود را به خادم خانقاه سپرد. وارد خانقاه شد. شب هنگام که درویشان به سماع برخاستند و به رقص و پایکوبی مشغول شدند این مسافر نیز در حلقه درویشان درآمد و با آنان به رقص و پایکوبی پرداخت.
جماعت درویشان چون چیزی برای شام در بساط نداشتند، به اشاره مرشد چند تن از آنان خر را سر بریدند و از آن طعام لذیذی برای شام فراهم ساختند و از اینرو در حین سماع آواز «خر برفت و خر برفت و خر برفت» را تکرار میکردند. مسافر بیچاره نیز غافل ازآنچه اتفاق افتاده است،این عبارت را همراه و همصدا با دیگران تکرار میکرد. خادم خانقاه چندباری آمد تا موضوع را به مسافر بگوید و چون او را در میان درویشان و همآواز آنان دید، منصرف شد.
مسافر که شام را خورده و شب در خانقاه آرمیده بود، صبح که از خواب نوشین برخاست و سراغ الاغش رفت تا ادامه مسیر دهد، خر خود را نیافت. علت راازخادم خانقاه جویا شد و او گفت «بیچاره! شب که همراه درویشان پای میکوبیدی و آواز خر برفت و خر برفت سر داده بودی، چرا فکر خرت را نکردی؟». حال آن خر برفته است. آری خر برفته بود و مسافر مانده بود و مسافت عظیمی که باید با پای پیاده طی میکرد. این حکایت وضع حال و روز بسیاری از افراد جامعه امروز ماست.
در پروندهای مردی در حالی که دست دو فرزند خردسال زیبا و نازنیناش را گرفته بود، آمده بود دادگاه تا از همسرش شکایت کند. وقتی خواستم چنانچه سواد دارد شکایت را خودش بنویسد، گفت آنقدر افکارم به هم ریخته و پریشان است که خودم قادر به نوشتن نیستم.
ناگزیر خواستم چنانچه کسی همراهش آمده است، بچههایش را به او بسپارد تا در موقع بیان کردن شکایتش بچهها داخل شعبه، نباشند. با ناامیدی آهی از تهدل کشید و گفت حالا دیگر چه فرقی میکند؟ این بچهها نیز خیلی از مسائل را میدانند.
گفتم به هرحال درست نیست آنچه اتفاق افتاده است را نزد این بچههای معصوم بازگو کنی. پذیرفت و بچههایش را به بیرون از دادگاه برد و برگشت. گفت من هشت سال است ازدواج کردهام و حاصل این زندگی مشترک دختر و پسری است که امروز همراه خود آوردهام. من هیچ مشکلی با همسرم نداشتم. بهدلیل شرایط کاری چهار سال را در خارج از تهران گذراندیم و بعد توانستم انتقالی بگیرم و دوباره به تهران برگشتیم. چون دست و بالمان تنگ بود، برادربزرگم کمک کرد و یک آپارتمان نقلی در همان مجتمعی که خودش خانه داشت اجاره کردیم. ایکاش به توصیه برادرم گوش میکردم. حقیقتش ما درخانه پدریمان ماهواره نداشتیم و همه ما بیش از آنکه از پدرمان حساب ببریم از برادربزرگمان حساب میبردیم. او فردی تحصیلکرده و دانشگاهی بود. ضمن اینکه خیلی دلسوز بود و همیشه به ما کمک میکرد و حواسش به همه چیز بود. برادران و خواهران بهخاطر ملاحظه احترام او هم که شده بود، سعی میکردند کاری نکنند که برادرمان خوشش نمیآید. برادرم اگر مطلع میشد بعضی از ما قصد خرید ماهواره داریم، مخالفتش را به نحوی اعلام میکرد. میگفت در ایران متأسفانه ما هنوز فرهنگ و زمینه استفاده صحیح از ماهواره، موبایل و اینترنت را فرا نگرفتهایم، پس بهتر است سراغ ماهواره نرویم. یکبار به من گفت در زندگیت همیشه «مراقب باش ولی بدبین مباش». من با شناختی که از همسرم داشتم خیلی به حرفش بها ندادم. همسر من در بعضی رفتوآمدها که میدید اکثر دوستان و اقوام ماهواره دارند، اصرار داشت هر جوری هست ما هم از قافله عقب نمانیم. میگفت برادرت آدم امُّلی است. اصلا او چکاره است که ما ملاحظه او را بکنیم. اینقدر گفت و گفت تا بالاخره من هم گیرنده ماهواره تهیه کردم. اما مخفی از چشم برادر بزرگم که همسایه او بودیم. از قضا یک روزی که بالای پشتبام بادیش ماهوارهور میرفتم، دیدم یکی با دست به پشتم زد و گفت پس بالاخره گرفتی! برادرم آمده بود کولر منزلش را راه بیندازد. مدتی از این ماجرا گذشت. یک روز عصر که همسرم خانه نبود، شیطنت و سروصدای بچهها کلافهام کرد. دستشان را گرفتم و بردم پارکی که روبهروی منزل بود.
آنها مشغول بازی بودند و من روی صندلی پارک نشسته بودم و توخودم بودم. برادرم که میخواست برای خرید بیرون برود من را دیده بود و آمد کنارم نشست. پس از یکسری صحبتهای متفرقه گفت «گفته بودم ماهواره نگیر. گوش نکردی و گرفتی لااقل مواظب همسرت باش». با شنیدن این حرف چشمانم تیره و تار شد. انگار دیگر جایی را نمیدیدم. سریع دست بچهها را گرفتم برگشتم خانه. به خانه مادرخانمم زنگ زدم. گفتند اینجا نیامده است. در حالی که همسرم به من گفته بود میخواهد سری به منزل مادرش بزند. به تلفن همراه همسرم زنگ زدم ولی جواب نداد. چندبار پشتسر هم تماس گرفتم. پاسخگو نبود. پیامک فرستادم و خواستم سریع تماس بگیرد. بعد از نیم ساعت زنگ زد و گفت تو را هم و دارم برمیگردم. بعد از اینکه به خانه برگشت نتوانستم خودم را کنترل کنم و تا در را باز کرد از کوره در رفتم و گفتم «کدام جهنم دره بودی؟» این سوال من تبدیل شد به یک جروبحث طولانی. بعدش بدون اینکه به من و بچهها شامی بدهد، با بیخیالی رفت و خوابید. از آن شب به این طرف زندگیام شده جهنم. هفت هشت ماهی است هر روز با هم جنگ و دعوا داریم. من فقط به خاطر بچهها تابهحال کوتاه آمده و تحمل کردهام. خانمم دیگر هر وقت دلش میخواهد میرود و میآید. با یکی از زنان همسایه که تنها زندگی میکند، دوست شده و هر کجا میروند با هم هستند. گوشش به هیچ حرف و نصیحتی بدهکار نیست. میگوید اگر نمیخواهی طلاقم بده. بچهها هم مال خودت.
دکتر محمدباقر قربانزاده - رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران
ضمیمه تپش جام جم
" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "
بنابراین،
هر کاری که دارای تبعات و پیامد و دنباله باشد، ذنب نامیده میشود. در
اصطلاح عربی، ذنوب به معنای دلو پُرآب آمده است؛ چون این چنین حالتی موجب
میشود تا خطی از آب روی زمین کشیده شود و تبعات و آثاری داشته باشد.
خداوند میفرماید: فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذَنُوبًا؛ پس برای کسانی
که ستم ورزیدند، دنبالهها و آثاری است.(ذاریات، آیه 59)
گناه را ذنب میگویند چون دنبالهای دارد که همان عقوبت دنیوی و عذاب اخروی است.
" کیهان "
.
1.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله : زمانی که دیدید زنانی موهای سر خود را مثل برآمدگی پشت شتر نموده و در میان نامحرمان ظاهر می شوند، به آنها بگوئید که نمازشان قبول نیست.�کنزالعمال/ ج 16/ ص 392�
1- امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(5820)
2- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج5)
3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام
حسن مجتبی علیه السلام فرمود:�با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار
میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات
بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن،
زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را
نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند
4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت
امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود
خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:� چرا از
او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟� فاطمه عرض کرد:� او مرا نمیبیند،
اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس
میکند
5- رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) از حضرت جبرئیل (علیه السلام) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت(پدر و برادر و شوهرش و... از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند
6-
در یک روز بارانی حضرت علی(علیهالسلام) با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در
بقیع بودند که زنی سوار بر الاغ از آنجا عبور میکرد. ناگهان پای الاغ در
چالهای فرو رفت و زن از بالای آن به زیر افتاد. رسول خدا به سرعت روی خود
را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند این زن شلوار به تن دارد. حضرت سه
بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت کند. سپس فرمودند: ای مردم!
شلوار را به عنوان پوشش برگزینید؛ چرا که از پوشانندهترین لباسهای
شماست. و بهوسیلهی آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت
کنید. (البته باید توجه داشت که پیامبر، شلوار را به عنوان مکمل پوشش مطرح
کردند، نه جایگزین پوشش!)
7- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین کرده است.
8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمیشوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و...
9- امام علی علیه السلام می فرماید: بهترین لباس ؛ لباسی است که تو را از خدا به خود مشغول نسازد.
10- در حدیث قدسی آمده است :به بندگانم بگوئیدبه لباس دشمنانم در نیایند و
خود را شبیه دشمنان من نکنند که در این صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود
11- پیامبر می فرمایند:خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم
کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند
مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر
12- از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند: آیا در تنهایی میتوانیم
کشف عورت کنیم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بیش از مردم سزاوار است که از او
شرم شود.( سنن ابن ماجه )
13- رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)فرمودند: خداوند شما را از عریان شدن
بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عریان شدن بپرهیزید.( سنن
الترمذی )
14- حضرت علی(علیهالسلام) می فرمایند: وقتی کسی عریان شود، شیطان به او
نظر میاندازد و در او طمع می کند؛ پس خود را بپوشانید.( تهذیب )
15- پیامبر سه بار فرمود :خدایا ! زنان شلوار پوش را بیامرز . اى مردم !
شلوار بپوشید که شلوار پوشاننده ترین جامههاى شماست و زنان خود را در
موقعى که بیرون مىآیند با شلوار حفظ کنید
16- پیامبر فرمود: صیانت زن او را شادابتر و زیبایى اش را پایدارتر مىکند
17- پیامبر فرمود: غذائی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند
18- در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند پیامبر قواره ای
را به یکی از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتی را
برای خود جامه کن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری کند.
بعد به وی فرمود: به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم کند تا بدن وی
از زیر آن نمایان نباشد.( سنن أبی داود، ج 2)
19- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: �طلا و لباس نازک�.( شیخ مفید، امالی).
20- حضرت علی(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک است.
21- اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که
جامههای نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند
و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او
دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5)
22- رسول خدا(ص) وضعیت دوران ما را از قبل پیش بینی میکنند: در آخر امت
من، مرد نماهایی هستند که سوار بر وسایل نقلیه خود، بر در مساجد پیاده
میشوند. زنان اینان، پوشیدههایی برهنهاند که موهایشان برآمده است.
اینها زنان نفرینشدهاند.( المحاسن، ج1)
23- رسول خدا(ص) میفرماید: برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد
نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه
او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم
اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او
در روز قیامت آماده شده است.هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان
دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ پای خود
را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیرشوهرش انجام دهد دین
خود را فاسد کرده و خداوند را نسیت به خود خشمگین کرده است.
24- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:1- زر و زیور خود را در منظر و
دیدگاه غیرشوهر مگذار و در غیاب شوهر خود را خوشبو مکن و مچ پا را نشان
مده اگر چنین کنید دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده اید.
25- پیامبر اکرم(ص)زنان را از پوشیدن لباسهای توجه برانگیز بر حذر میداشتند.
26- امام صادق(ع) به یکی ازخواهران محمدبن ابیعمیر فرمود : وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگارنگ و تحریکآمیز برتن نکن.
27- رسول حق (ص) به حولا فرمود :روسرى خود را که جلب نظر مى کند نشان مده اگر چنین کنی دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده ای.
28- امام رضا (ع):هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گری کند خدا رحمتش را از او باز می دارد .(همراه با نماز)
29- پیامبر فرمود: لباسی بپوش که انگشت نمای مردم نشوی و عزت واحترامت هم محفوظ بماند.
30- فضیل بن یسار می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم که آیا ساعد
های زن از قسمتهائی است که باید از غیر محارم بپوشاند ؟ فرمود بلی و آنچه
زیر روسری قرار می گیرد باید پوشیده شود همچنین از محل دستبند به بالا باید
پوشیده شود . (کافی جلد 5 )
31- نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در
برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش
استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسری (خمار)، پوششی وسیع تر از روسری که بر
روی سینه می افتد (جلباب) و چادر (ازار).(مجمع البحرین).
32- عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود در حالی
که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه
وآله)نیز وارد شد و هنگامی که او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا
رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامی
که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری
را نمایان کند.( جامع البیان، ج 9)
33- امام صادق(ع) میفرمودند:�سزاوار نیست زن مسلمانی، لباسی بپوشد که بدن وی را نمیپوشاند�
34- عبداللّه بنعباس، مفسّر و شاگرد سرشناس امیرالمؤمنین علی(علیه
السلام) گفته است:زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را
بپوشاند.�( مجمع البیان، ج7)
35- از حدیث امام باقر استفاده میشود که محارم زن مانند برادر، پدر و ...
حق ندارند به همه جای زن بنگرند و زن نیز نباید بگذارد پایینتر از جای
گردنبد و بالاتر از مچ دست آشکار گردد. چنین نیست که زن نزد محرمها، هر
لباسی بپوشد و با هر آرایشی بیرون آید واندام خود را بنمایاند.
36- یکی از اصحاب پیامبر میگوید روزی نشسته بودم و لباسم کنار رفت و ران
پایم پیدا شد. پیامبر که در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را
بپوشان که جزء عورت است.( مسند احمد )(قابل توجه برخی آقایان)
37- حضرت موسی(علیهالسلام) آنقدر بر پوشیدگی خود محافظت میکرد که مردم
میپنداشتند وی بیماری جسمانی دارد. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) دربارهی
او میفرمود: همانا موسی مردی باحیا و پوشیده بود که به دلیل حیایش، هیچ
نقطه از بدن وی دیده نشد و لذا هنگامی که میخواست وارد آب شود تا بدنش
وارد آب نمیشد، لباس خود را بیرون نمیآورد؛ در حالی که بنیاسرائیل حیا
نمیکردند و در برابر هم برای شستشو برهنه میشدند و به یکدیگر نگاه
میکردند.
38- پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هم هرگاه میخواستند غسل کنند، کسی بهوسیلهی پرده ایشان را مستور میساخت.
39- امام صادق(علیهالسلام) پوشیدگی شدید لقمان را از علل حکیم شدن وی
میدانند. (قابل توجه کسانی که می گویند پوشش فقط برای زن است)
40- پیامبر روزی یکی از کارگران خود را دید که در فضای باز غسل میکند. به
وی فرمود: نمیبینم از خدایت شرم کرده باشی! مزدت را بگیر ما نیازی به تو
نداریم.( المصنف )
قمست سوم :
حدیث اول :
قَالَ النَّبِیُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لفاطمه (سلام الله علیها):
� أَیُّ شَیْءٍ خَیْرٌ لِلْمَرْأَةِ قَالَتْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ
لَا یَرَاهَا رَجُلٌ فَضَمَّهَا إِلَیْهِ وَ قَالَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها
مِنْ بَعْض�
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند:
چه چیز برای زن بهتر است؟
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود:
این که مردی را نبیند و مردی او را نبیند.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حضرت فاطمه را به خود چسبانید و فرمود :
� ذریه ای که برخی از نسل برخی دیگراند (یعنی همه در فضائل و کمالات یکدست و به مانند یکدیگرند)�(1)
حدیث دوم :
الامام علی (علیه السّلام):
�صِیَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا�
امام علی (علیه السّلام) فرمود :
� پوشیدگی زن (با توجه به موقعیت روحی و جسمی اش) برای او بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد�. (2)
حدیث سوم :
قال النبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ
خَیْرَ نِسَائِکُمُ ... الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانُ عَنْ
غَیْرِهِ
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
مىخواهید بهترین زنان را معرفى کنم؟ گفتند آرى یا رسول اللَّه. فرمود:
بهترین زنان آنست که ... برای شوهرش زیبائی هاى خود را اظهار کند و نسبت به
دیگران (از مردان) مستور و خوددار باشد. (برای شوهرش آرایش و خودنمایی
کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند). (3)
حدیث چهارم :
قَالَ رَسُولُ اللَّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ نِسَائِکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ
خَیْرَ نِسَائِکُمُ ... إِذَا خَلَا بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا أَرَادَ
مِنْهَا وَ لَمْ تَتَبَذَّلْ لَهُ تَبَذُّلَ الرَّجُل
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
مىخواهید بهترین زنان را معرفى کنم؟ گفتند آرى یا رسول اللَّه. فرمود:
بهترین زنان آنست که ... در خلوت خود را براى او بیاراید و چون مردان ترک
زینت ننماید.
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 43 ص 84
2- غررالحکم، فصل 44، حرف صاد، حدیث 10 ؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 405
3- بحارالانوار، ج 103، ص 235 ؛ مکارم اخلاق ص 220
4- مکارم اخلاق