اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

سفره های خالی/ کاریکاتور





































" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "

ضرورت وجود رهبری در جامعه


معرفی جاذبه های گردشگری تابستانی در ایران +تصاویر|تور لحظه آخری,تور ارزان ,  تور استانبول, آنتالیا,تور نوروز 99, دبی,تور تایلند



قال الامام‌الرضا(ع):

«انا لانجد فرقه من الفرق و لاملهًًْْ من الملل،

بقوا و عاشوا الا بقیم و رئیس لما لا بدلهم منه فی الامر الدین و الدنیا»


«فضل بن شاذان نیشابوری» می‌گوید:

از امام رضا(ع) شنیدم که فرمود: به درستی که ما در بررسی احوال بشر هیچ

گروه و فرقه‌ای را نمی‌یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد، مگر به وجود

سرپرستی که امور مادی و معنوی (دین و دنیای) آنان را مدیریت کند. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 23، ص 32
 

مرگ؛ تولدی دوباره

 

Summer Nights ~ Lupine sunset, Mt Rainier, Washington by Lijah Hanley~~ |  Landscape, Beautiful landscapes, Landscape photography

بر اساس آیات قرآن، مرگ، تولدی دوباره است. اگر بخواهیم  رفتن به آخرت را تمثیل کنیم همانند آمدن کودک به دنیا است؛ یعنی همان‌طوری که کودک در رحم مادر در نشئه‌ای از نشئات عالم زندگی می‌کند و پس از بلوغ در رحم به‌عنوان «اجل مسمی» می‌بایست به دنیا بیاید، همچنین هر انسانی پس از بلوغ در دنیا به «برزخ» می‌رود تا امکان رفتن به آخرت فراهم شود.


Summer sunset and Wildflowers, Mount Rainier National Park, Washington. |  Nature, Nature photography, Beautiful nature
البته همان‌طوری که برخی از کودکان زودتر از رحم مادر خارج شده و به دنیا می‌آیند، برخی از انسان‌ها این‌گونه از دنیا به آخرت منتقل و با «اجل معلق» از دنیا خارج می‌شوند؛ چنانکه کودکان بالغ در رحم مادر، جزو کسانی هستند که به «اجل مسمی» از آنجا خارج می‌شوند.


انسان‌ها در «نشئات» گوناگون انشاء(آفرینش)  جدیدی دارند و با آنکه از جهاتی میان افراد و نیز نشئات تشابهاتی است، اما «تمایزاتی» هم وجود دارد، از همین رو خدا در قرآن، از «امثال» برای تغییرات در انسان در عوالم و نشئات گوناگون سخن به میان می‌آورد تا ضمن تبیین تشابه، به تمایز نیز توجه داده باشد: عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَنُنْشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ شما را به امثال خودتان تبدیل می‌کنیم و  شما را به‌صورت آنچه نمی‌دانید، انشاء می‌کنیم. (واقعه، آیه 61)


ممکن است سؤال شود که نشئاتی که ما از آن آگاه نیستیم، شدنی است یا نه؟ آیا برای خدا چنین امکانی هست که با توجه به هر «نشئه» از نشئات عالم «مثل» ما را بسازد که هم ما باشیم و هم ما نباشیم؟! خدا می‌فرماید که پیش از این چنین چیزی را خودتان تجربه کرده‌اید؛ یعنی قبل از آنکه به دنیا بیایید در نشئه دیگری این تجربه را داشته‌اید؛ پس امکان بلکه شرایط برای وقوع آن در آینده نیز فراهم آست.


خدا می‌فرماید: وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ؛ و قطعا انشاء خودتان را در نخستین نشئه می‌دانید؛ پس چرا آن را یاد نمی‌آورید و بر آن استدلال نمی‌کنید؟ (واقعه، آیه 62)


این نشئه نخستینی که خدا از آن سخن می‌گوید و هر انسانی پیش از زندگی در دنیا آن را تجربه کرده است، همان نشئه رحم مادر است؛ زیرا خدا در جایی دیگر می‌فرماید: آنگاه نطفه را به‌صورت علقه و خون لخته شده درآوردیم؛ پس آن علقه را به‌صورت مضغه و گوشت جویده شده گردانیدیم؛ و آنگاه مضغه را استخوان‌هایى ساختیم، بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم؛ آنگاه آن را انشاء کرده و آفرینشى دیگر دادیم. آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است. (مومنون، آیه14)


پس آن نشئه نخستین که هر انسانی آن را تجربه کرده است، نشئه رحم پیش از تولد است. شکی نیست که زندگی در رحم با زندگی در دنیا بسیار متفاوت و در همان حال شبیه آن است؛ یعنی تشابهات و تمایزاتی دارد. پس اگر کودک در رحم«مثل» کودک در دنیا است، «انسان» نیز در برزخ و آخرت، «مثل» انسان در دنیا است.


از طرفی همان طوری که زایمان تولدی برای کودک است، مرگ هم زایمانی دیگر و تولدی دیگر است که انسان را به نشئه دیگر یعنی آخرت می‌برد. از همین رو پیامبر(ص) می‌فرماید: پیامبر گرامی(ص) می‌فرماید: ما خلقتم للفناء بل خلقتم للبقاء و انما تنتقلون من‌دار الی دار؛ شما برای فناء و نابودی خلق نشدید، بلکه برای بقا آفریده شدید و فقط از خانه‏ای به خانه‏ای دیگر منتقل می‌شوید.

‏(بحارالانوار، چاپ کمپانی، ج 14، ص 409؛ رساله الانسان بعدالدنیا، علامه طباطبائی ص2؛ معادشناسی، ج 1 ص79)
مجید درخشان

اوصافی که در موقعیت‌های خاص خود ظاهر می‌شوند


فصل زیبای تابستان



قال‌الامام‌الصادق(ع)

ثلاثه لاتعرف الا فی‌ثلاث مواطن:

لایعرف الحلیم الاعند الغضب و لاالشجاع الاعندالحرب، ولا اخ الاعندالحاجه»


امام صادق(ع) فرمود:

سه کس‌اند که جز در سه جایگاه و موقعیت شناخته نمی‌شوند:


بردبار جز در هنگام خشم و غضب، شجاع جز در جنگ و برادر جز در

هنگام نیازمندی و احتیاج(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 78، ص 229

معرفی شیعه نماها


عکس تابستان زیبا - کامل (هلپ کده)



امام صادق(ع) در اعتراض به رفتار برخی از شیعه‌نماها فرمودند:

گروهی در مسجد ما را انگشت‌نما و خودشان را مطرح می‌کنند، نه آنها از ما هستند و نه ما از آنها.

من می‌روم و پنهان می‌شوم و پرده بر اسرار خود می‌افکنم، ولی آنها پرده ما را می‌درند، خدا پرده ایشان را بدرد.

آنها به من می‌گویند: امام! بخدا من امام نیستم مگر برای کسی که از من فرمان برد.

ولی کسی که نافرمانی‌ام کند، من امام او نیستم.

چرا این ها خود را به نام من می‌چسبانند؟! چرا اسم من از دهانشان نمی‌افتد؟!

به خدا سوگند که خداوند مرا با آنها در یک سرا با هم قرار نخواهد داد.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- الکافی، ج 8، ص 374

شاخص‌های عالم بودن

حاج‌قاسم در بین‌الحرمین + عکس جدید | نارین‌خبر

قال‌الامام‌الحسین(ع):

«من دلائل العالم، انتقاده لحدیثه، و علمه بحقایق فنون النظر»


امام حسین (ع) فرمود:

از نشانه‌های علم و دانش و علامات عالم و دانشمند این است که گفتار و سخنان خود

را خوب بسنجد و نقد نماید و از حقایق علوم و فنون نظری آگاه باشد. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 75، ص 119

عکس گل برای پروفایل واتساپ جدید و زیبا (50 عکس) - مینویسم


ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟


چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری


من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری


از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟


در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

شعرانتظار ....


شعر انتطار .... 98



از میان اشک ها خندیده می آید کسی

خواب بیداری ما را دیده می آید کسی



با ترنم با ترانه با سروش سبز آب

از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی



مثل عطر تازه تک جنگل باران زده

در سلام بادها پیچیده می آید کسی



کهکشانی از پرستو در پناهش پرفشان

آسمان در آسمان کوچیده می آید کسی



خواب دیدم , خواب دیده در خیالی دیده اند

از شب ما روز را پرسیده می آید کسی

اخبار ۲ برادر از مصائب یکدیگر


 

دانلود عکس بین الحرمین برای پروفایل - کامل (هلپ کده)

روزی امام حسین(ع) بر برادرش امام حسن(ع) وارد شد و چون چشمش به برادر افتاد بسیار گریه کرد.
امام حسن(ع) با مشاهده اشک‌های برادر، پرسید: ای برادر برای چه گریه می‌کنی؟ حضرت فرمود: گریه‌ام به سبب جور و ظلم و ستم رفتاری است که با تو می‌شود.

امام حسن(ع) فرمود: پیش‌آمدی که برای من می‌شود، و ظلم و ستمی که بر من وارد خواهد شد، زهری است که در کامم می‌ریزند و مرا مسموم کرده و به قتل می‌رسانند، ولی یا اباعبدالله! هیچ کس همچون تو روزی در پیش ندارد، روزی که سی هزار نفر اطراف تو را می‌گیرند و ادعا می‌کنند که از امت جد ما حضرت محمد(ص) هستند و دین اسلام را بر خود می‌بندند،

ولی همه برای کشتن و ریختن خون تو، و هتک حرمت تو، و اسیر کردن زنان و فرزندان و غارت کردن اموال تو، آماده و همدست می‌شوند، و چون چنین ظلم و ستمی کنند، خداوند نفرین و لعنت خود را بر بنی‌امیه فرو فرستد و از آسمان خون و خاکستر بر سر مردم ببارد و همه چیز در مصیبت تو و به حال و مظلومیت تو گریان شود، حتی حیوانات وحشی در بیابان‌ها و صحراها و ماهیان در آب‌ها و دریاها و تمام موجودات زمین و آسمان در مصائب تو خواهند
گریست.(1)

____________
1- بحارالانوار، ج 45، ص 218

تسبیح و عبادت نفس غمزده برای مظلومیت اهل‌بیت(ع)


دل به تو سجده میکند قبله اگرچه نیستی - ویسگون



قال‌الامام‌الحسین(ع):

«نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادهًْ»


امام حسین(ع) فرمود:

نفس و جان و روح آن کسی که به خاطر مظلومیت ما اهل‌بیت(ع) مهموم و غم زده

باشد تسبیح است و حزن و اندوه او عبادت می‌باشد. (1)

____________

1- بحارالانوار، ج 44، ص 278

من با حسین از کربلا شبگیر کردم

الله الحسین ( ع ) ...... 11

پرونده:Haramein(92)-Karbobala.jpg - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


بر ثور شب با عنکبوتان می‌تنیدم

در چاه کوفه وای حیدر می‌شنیدم

 

بر ریگ صحرا با اباذر پویه کردم
عمار وَش چون ابر و دریا مویه کردم

 

تاوان مستی همچو اشتر باز راندم
با میثم از معراج دار آواز خواندم

 

من تلخی صبر خدا در جام دارم
صفرای رنج مجتبی در کام دارم

 

من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم
من با حسین از کربلا شبگیر کردم

 

آن روز در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

 

فریادهای خسته سر بر اوج میزد
وادی به وادی خون پاکان موج میزد

 

بی درد مردم ما خدا، بی درد مردم
نامرد مردم ما خدا، نامرد مردم

 

از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

 

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند
دست علمدار خدا را قطع کردند

 

نوباوه‌گان مصطفی را سربریدند
مرغان بستان خدا را سربریدند

 

دربر گریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم

 

چون بیوه‌گان ننگ سلامت ماند برما
تاوان این خون تا قیامت ماند برما

 

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

 

شعر از استاد علی معلم دامغانی

روزی که .......بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

9553501


روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

 

شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم

 

خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است

 

بر صخره از سیب زنخ بر می‌توان دید
خورشید را بر نیزه کمتر می‌توان دید

 

در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب

 

بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری می‌توانند

 

این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند

 

من صحبت شب تا سحوری کی توانم
من زخم دارم من صبوری کی توانم

 

تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک
ساقی سلامت این صبوران را مبارک

 

من زخم‌های کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم

 

من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم

 

من زخم‌دار تیغ قابیلم برادر
میراث‌خوار رنج هابیلم برادر

 

یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه
یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه

 

از نیل با موسی بیابانگرد بودم
بر دار با عیسی شریک درد بودم

 

من با محمد از یتیمی عهد کردم
با عاشقی میثاق خون در مهد کردم

 

شعر از استاد علی معلم دامغانی

باز هم فصل عزای تو شده یا مظلوم

عکس پروفایل مذهبی پروفایل این جا است بهشت آری کربلا ؛ | پروفایل گرام

 باز هم فصل عزای تو شده یا مظلوم
دیده خونبار برای تو شده یا مظلوم



هر چه خوبی شده خلق ای ز همه خوبترین
همه اش وقف عزای تو شده یا مظلوم



آفرید آنچه خدا بهر تجلی تو بود
عشق حق خرج به پای تو شده یا مظلوم



کربلا صاحب یک وسعت نا محدود است
همه جا صحن و سرای تو شده یا مظلوم



انبیا گریه کن بزم عزایت هستند
که خدا نوحه سرای تو شده یا مظلوم



ارمنی، گبر، یهودی، ز تو حاجت گیرند
همه مشمول عطای تو شده یا مظلوم



کیستی که همه گلها ز غمت پژمردند
بلبلان نوحه سرای تو شده یا مظلوم

کیستی که دل عشاق به نامت لرزد
اشکشان رمز بقای تو شده یا مظلوم

ناله ها سر زد و فرزند شهیدی می گفت:
پدرم آه، فدای تو شده یا مظلوم

تو حسینی و ظهور پسرت نزدیک است
فرج او به دعای تو شده یا مظلوم

یک شهید، یک خاطره

سه تصویر ویژه از ضریح مطهر حضرت ابوالفضل (ع) | خبرگزاری بین المللی ...


بچه‌های حاجی



قبل از ازدواجمان سرپرستی سه بچه یتیم را قبول کرده بود. طوری که بچه‌ها در مراسم عروسی‌مان شرکت کردند و حتی ابتدای زندگی مشترکمان هر جا می‌رفتیم همیشه با ما بودند. همه آن‌ها را به نام بچه‌های حاجی می‌شناختند. محمدناصر برایشان خانه‌ای اجاره کرده بود و مدام به آن‌ها سر می‌زد تا از نظر مالی کم و کسری نداشته باشند.


با شروع جنگ، سرپرستی بچه‌ها را به یکی از برادران سپاه سپرد و خودش راهی منطقه شد. اما بازهم از راه دور هوای بچه‌ها را داشت و به کارهایشان رسیدگی می‌کرد. محمدناصر با تمام گرفتاری کاری‌، از طبقه محروم جامعه غافل نمی‌شد.


خاطره‌ای از شهید محمدناصر ناصری جازار
راوی: فاطمه هاشمی، همسر شهید

مریم عرفانیان

عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم

200 عکس نوشته پروفایل محرم 99 جدید و با کیفیت | Islamic art ...

 

عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم

شرمنده ام آقا بدرد تو نخوردم

 

تو فکر من بودى ولیکن من نبودم

اصلا به فکر نوکرى کردن نبودم

 

من دور بودم تو مرا نزدیک کردى

راه مرا از کربلا نزدیک کردى

 

گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم

حتى اگر غرق گناهى، من حسینم

 

گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من

تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من

 

گفتى بیا مثل تو خیلى خار دارم

حتى براى مثل تو هم کار دارم

 

آواره ام، آواره را آواره تر کن

بیچاره ام، بیچاره را بیچاره تر کن

 

آوارگى در این حسینیه می ارزد

بیچارگى در این حسینیه مى ارزد

 

هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت

دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت

 

من چاى میریزم گناهم را بریزى

یکجا تمام اشتباهم را بریزى

 

شان نزولت میکند آخر بلندم

سر را تو دادى جاى آن من سربلندم