اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

در سوگ دخت نبی فاطمه الزهرا ( س ) .............. چه کنم ؟؟؟؟؟ 3


مجموعه عکس نوشته شهادت حضرت زهرا برای عاشقان بنت مصطفی - ستاره

تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد
مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد

آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد
خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد

زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر
تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر

نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا
دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی

گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت
احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت

گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل
وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل

از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر
بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر

بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر
کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر

مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت
یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت

در سوگ دخت نبی فاطمه الزهرا ( س ) .............. چه کنم ؟؟؟؟؟ 2

عکس پروفایل شهادت حضرت فاطمه + شعر کوتاه در مورد شهادت حضرت فاطمه | حیاط  خلوت

دیشب حسن(ع)اشـــــــک برادر پاک می کرد
حــــــــیدر از این ماتم گریبان چاک می کرد

دیشب حسین(ع)نازنین با چشم گــــــریان
ازخوردن آب و غــــــــــــذا امساک می کرد

اسطـــــــــوره ی صبر و سکوت و پایمردی
جسم نحـــــــیف همسرش را خاک می کرد

مـُهر کــــــــــــــبودی بر رخ ماهش نمایان
این شکوه را با خالق افــــــــــلاک می کرد

اشک ملایک ریخـــــــــــــــت از بام مدینه
خاک بقیع و کـــــــــوچه را نمناک می کرد

بانگ عزا در عرش می پیچــــــــید ، گویا
این داغ را هر ذره ای ادراک می کــــــرد

دستان هستی بخش فخـــــــــــر عالم خاک
یا رب مگر خـــلق جهان را خاک می کرد

در سوگ دخت نبی فاطمه الزهرا ( س ) .............. چه کنم ؟؟؟؟؟ 1


عکس مذهبی با موضوع شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

صدف چشم من از داغ تو گوهر بارست
چه کنم؟! کار علی بی تو به عالم، زارست!

اشتیاق تو مرا می‏کشد از خانه برون
ور نه از خانه برون آمدنم، دشوارست!

موقع آمد و شد، فاطمه جان! می‏بینم
دیده‏ی زینب تو مات در و دیوارست!

به گواهی شب و، زمزمه‏ی مرغ سحر
اهل یثرب همه خوابند و، علی بیدارست

روز در خانه، پرستار حسین و حسنم
کمکم کن! که نگهداری شان دشوارست!

یاد آن روز که با زینب تو می‏گفتم:
دخترم! گریه مکن! مادرتان بیمارست!

چاه داند که به من، عمر چه ِسان می‏گذرد
قصه، کوتاه کنم ور نه سخن بسیارست

بشنو از شاعر (ژولیده)، تو راز دل من
صدف چشم من از داغ تو، گوهر بارست
ژولیده نیشابوری

منتقم کربلا در راه است ..........


عکس پروفایل شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۱۴۰۱ ⚫️و ایام فاطمیه - ماگرتا

چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی
سر و جان بها ندارد که کنم
فدای مهدی

همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان
که یکی دقیقه بینم
رخ دلگشای مهدی

نه هوای کعبه دارم نه صفا و مروه خواهم
که ندارد این مکانها به خدا صفای مهدی

چه کنم چه چاره سازم که دل رمیده من
نکند هوای دیگر به جز از هوای مهدی

من دلشکسته هر دم به امید درنشستم
که مگر عیان ببینم رخ دلشگای مهدی

اهمیت تسبیح خدا

دشت رنگارنگ لاله ها در شهر امام مهربانی ها+تصاویر


واژه تسبیح، از ریشه «سبح» به معنای حرکت پرشتاب(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 392، «سبح»)، همانند حرکت پرشتاب ماهی در آب و شناگری است. بنابراین، کسی که تسبیح می‌کند، ضمن تنزیه خدا از هر گونه عیب و نقص و تاکید بر تمامیت خدا در جمیع کمالات، خود را در شرایطی قرار می‌دهد که همانند ماهی، پرشتاب در عوالم و نشئات هستی به سوی کمال بندگی و کسب صفات الهی تلاش می‌کند؛ چرا که کسب این صفات که آن را نهایتی نیست، نیازمند حرکت و صیرورتی است که حد و مرزی برای آن نیست تا بدانجا توقف شود و انسان از حرکت و شدن‌ها باز ایستد.

آثار تسبیح خدا

دانلود جدیدترین عکس های استوک پاییز با وضوح و کیفیت بالا

بر اساس گزارش‌های قرآنی، همه هستی در حال تسبیح خدا هستند(اسراء، آیه 44) که ابعاد ژرف تسبیح هستی برای عموم مردم غیر قابل درک و فهم دقیق است.(همان) اما پیامبران و مؤمنان اهل تسبیح در صیرورت کمالی خویش تسبیح هستی را می‌شنوند و می‌فهمند، حتی از آنجا که انسان می‌تواند خلیفهًْ‌الله باشد، هرگاه به چنین مقامی برسد هستی تابع تسبیح او می‌شود؛ چنان‌که براساس گزارش قرآنی خدا کوه‌ها و پرندگان را به تسخیر حضرت داود(ع) در‌آورده بود تا با ایشان تسبیح گویند.(انبیاء، آیه 79)

بر طبق تعالیم قرآن، هر کسی بخواهد از ظلمات رهایی یابد و به نورانیت برسد باید از تسبیح الهی بهره گیرد؛ چنان‌که حضرت یونس در ظلمات سه‌گانه ظاهری شکم ماهی و دریا و شب، و ظلمات سه‌گانه باطنی حسی و خیالی و عقلی و نشئات آن، به تسبیح «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» توسل جسته و بر براق آن سوار شده و به نور رسیده است و هر کسی که چنین کند می‌تواند به چنان نورانیت برسد و از ظلمات گوناگون رها شود.(انبیاء، آیات 87 و 88؛ صافات، آیات 142 تا 144)

البته آثار دیگری برای تسبیح الهی همچون اجابت دعا (انبیاء، آیات 87 و 88)، رفع دلتنگی و ضیق صدر(حجر، آیات 97 و 98)، مصونیت از عذاب دنیوی(قلم، آیات 20 و 28 و 33) و مانند آنها وجود دارد. از طرف دیگر ترک تسبیح خدا آثار مخرب و زیانباری چون محرومیت از نعمت‌های خدا دارد که باید به این مسئله توجه کرد و از تسبیح خدا غافل نشد.

با توجه به این آثار شگرف است که خدا بارها از ارزش و اهمیت تسبیح الهی سخن گفته است و پیامبر(ص) و مؤمنان مکلف شده‌اند تا در طول شبانه‌روز از تسبیح الهی گویند و دست‌کم در هنگام اوقات نمازهای پنج‌گانه(طه، آیه 130؛ ق، آیات 39 و 40؛ طور، آیات 48 و 49) به‌ویژه در ذکر رکوع و سجود «سبحان ربی الاعلی و بحمده» و «سبحان ربی العظیم و بحمده» را تکرار کنند و با تسبیح در سجده به معراج بروند که نماز، معراج مؤمن است.(اعلی، آیه 1؛ واقعه، آیات 74 و 96؛ حاقه، آیه 52؛ حجر، آیه 98)

اگر انسان همراه با استغفار تسبیح خدا گوید، اجابت دعا از سوی خدا قوی‌تر است و خدا در مقام «تواب» برایش ظهور می‌کند: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا. (نصر، آیه 3)

همچنین عبور از شرایط دشوار در سایه صبر و تسبیح میسر خواهد بود.(طه، آیه 130) بنابراین نمی‌توان از ذکر تسبیح و سبحان‌الله بسادگی گذشت، بلکه لازم است ارزش و اهمیت آن را دانست؛ زیرا توجه به این امر عظیم نه تنها جایگاه بی‌مانند خدا را مشخص می‌کند، بلکه می‌توان به ملکوت حقایق نیز دست یافت.(یس، آیات 82 و 83؛ طه، آیات 128 و 130)

کسانی که دارای تقوای الهی هستند، به آثار علمی آن نیز دست می‌یابند که علم‌الیقین و عین‌الیقین و حق‌الیقین به تعلیم الهی است.(بقره، آیه 282؛ تکاثر، آیات 5 و 7؛ واقعه، آیه 95) از نظر قرآن دستیابی به هر مرتبه‌ای از مراتب این یقین ارتباط تنگاتنگی با تسبیح الهی دارد؛ از همین رو خدا در قرآن، تسبیح الهی را با حق یقین مرتبط دانسته و می‌فرماید: و بی‌تردید این قرآن، حقّی یقینی است. پس به [پاس‌] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى. (حاقه، آیات 51 و 52)؛ زیرا شخصی که در مقام حق‌الیقین قرار دارد عظمت الهی را درمی‌یابد و با آنکه در این سطح از حقانیت و یقین رسیده باز راه را بی‌نهایت می‌داند؛ چون عظمت الهی را پایانی نیست هر چند که شخص اهل حق یقین به مرتبه حق یقین رسیده باشد؛ یعنی همچون پروانه در آتش شده و خود آتش شده، اما باز عظمت الهی فراتر از آن است که قابل ادراک برای انسانی باشد که گرفتار «حدود» است.

حسین پورفرضی

ویژگی‌های قرآن


12 نکته برای گرفتن عکس‌های زیباتر در پاییز • دیجی‌کالا مگ

امام علی(ع) می‌فرماید: کتاب خدا قرآن در میان شما سخنگویی است که هیچگاه زبانش از حق‌گویی کند و خسته نگردد، و همواره گویا است. خانه‌ای است که ستون‌های آن هرگز فرو نمی‌ریزد و صاحب عزتی است که یارانش هرگز شکست ندارند... این قرآن است که با آن می‌توانید راه حق را بنگرید و با آن سخن بگویید و به وسیله آن بشنوید.

بعضی از قرآن از بعضی دیگر سخن می‌گوید و برخی بر برخی دیگر گواهی می‌دهد. آیاتش در شناساندن خدا اختلافی نداشته و کسی را که همراهش شد از خدا جدا نمی‌سازد.(1)

____________

1- نهج‌البلاغه- خطبه 133

انگیزه‌های تحصیل علم


77 عکس زیبا و رویایی پاییز برای بک گراند و پروفایل

قال النبی(ص): «من تعلم لتکبرمات جاهلا،

و من تعلم للقول دون العمل مات منافقا و من تعلمه للمناظرهًْ مات فاسقا،

و من تعلمه لکثرهًْ المال مات زندیقا، و من تعلمه للعمل، مات عارفا».

پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که علم را برای خود بزرگ‌بینی و قدرت‌نمایی یاد بگیرد، اگر در این حال بمیرد جاهل از دنیا رفته است، و اگر کسی علم را برای سخن گفتن یاد بگیرد نه عمل کردن به آن، این فرد اگر در این حال بمیرد منافق مرده است، و اگر کسی علم را برای بحث و جدل با دیگران یاد بگیرد، اگر در این حال بمیرد فاسق و گمراه از مسیر حق مرده است، و اگر کسی علم را برای ازدیاد ثروت و اموال یاد بگیرد، اگر در این حال بمیرد زندیق (کافر) از دنیا رفته است. و بالاخره کسی که علم را فقط برای عمل کردن فرا بگیرد، اگر در این حال از دنیا برود، عارف مرده است.(1)

____________

1- مواعظ‌العددیه، آیت‌الله علی مشکینی(ره)، ص 262


منتقم کربلا در راه است


دانلود عکس وضعیت و استوری امام زمان HD (امام مهدی) ولادت و روز جمعه

دوباره روز ما رفت و شب آمد
غروب آمد فغانی بر لب آمد

نگشتم با خبر از حال یارم
خبر از غصه های او ندارم

دعا خواندم که او باشد سلامت
نبیند رنج و محنت تا قیامت

نمی دانم قبولم کرده یا نه؟
برای ما عطا آورده یا نه؟

غمی از قلب او کم گشت یا نه؟
دل او خالی از غم گشت یا نه؟

همه عشقم بود ای جان جانان
به پای تو بیندازم سر و جان

الا زیبا نگارم کی می آیی؟
همه عید و بهارم کی می آیی؟

بیا درد علی (ع) درمان بگیرد
بیا هجران تو پایان بگیرد

الا ای آرزویم کی می آیی؟
تمام آبرویم کی می آیی؟

عاقبت کی سر شود این انتظار؟
بر دل شوریده باز آید قرار

در فراقش باغ دل همچون خزان
لاله ها چون لاله های داغدار

شکوه سازم از غم هجران او
یا ز دست روزگار کج مدار

دیده را گفتم که اندر هجر او
مثل باران بهاری خون ببار

کی شب هجران من آخر شود
تا ببینیم روی خورشید نگار؟

آمد این پاسخ، مگر تنها تویی
در هوای دیدنش چشم انتظار؟


منتقم کربلا در راه است


۲۵ عکس نوشته امام زمان و ظهور صاحب العصر - ستاره
گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گیر نیست
سربر زمین افکند و گفت: خود کرده را تدبیر نیست

اشکی به زیر مقدمش انداختم رحمی کند
گفتا که اشک بی ورع در رتبه تاثیر نیست

گفتم بیا در بند کش این بنده فرار را
گفتا اگر عاشق شوی کاریت با زنجیر نیست

گفتم که دیگر گوییا افتاده ام از چشم تو
با غم نگاهی کرد و گفت: مهدی زنوکر سیر نیست

نقش بسیج و تفکر بسیجی در تحولات فرهنگی و سیاسی


اگر بسیج و بسیجی‌ها نبودند

الف. نقش بسیج و تفکر بسیجی در انقلاب

1. پاسداری از انقلاب اسلامی

با شناختی که از این نیروی لایزال الهی و نیز تجربه‌ای که از فعالیت بسیج در دوران بعد از انقلاب، وجود دارد، نیازی به بررسی آثار وجودی بسیج در گذشته نیست. انقلاب، بهترین ثمره وجود بسیج است و اگر بسیجیان نبودند، امروز نه تنها چیزی بنام انقلاب اسلامی بلکه چیزی بنام کشور مستقل ایران وجود نداشت. این مطلب گزافه‌گویی نیست و جوانان تحصیل کرده که در پرتو این انقلاب، ذهنی روشن و فکری تابناک پیدا کرده‌اند، می‌توانند با دقت در این نیروی عظیم و ارزیابی آن به این نتیجه دست یابند. برای اهمیت بسیج و شناختن تأثیر این نیرو در گذشته، همین بس که وجود نظام ما از بسیج است و این نیرو و تفکر است که می‌تواند از انقلاب پاسداری کند؛ همان‌گونه که امام راحلقدس‌سره فرمودند: «اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین‌انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان‌خواران از آن دور خواهد شد.»(1)

اعتلای نظام و انقلاب تنها هدف بسیج و بسیجی است - خبرگزاری حوزهمهم شناسایی وظیفه بسیج نسبت به آینده است. گرچه بسیج ابتدا‌ به‌عنوان یک نیرو در مقابل قوای نظامی بیگانه و مهاجم بوجود آمد اما پیدایش این پدیده اجتماعی معلول عوامل اجتماعی و فرهنگی خاصی بود که اگر آن فرهنگ در جامعه ما نبود، هرگز چنین پدیده عظیم و معجزه‌آسایی بوجود نمی‌آمد. پس وجود این پدیده عظیم اجتماعی خود معلول عوامل فرهنگی پیشین است، که در صورت باقی ماندن آن عوامل، این جریان نیز ادامه پیدا می‌کند اما اگر آن عوامل تدریجاً ضعیف شود این حرکت هم سرعتش کاسته می‌شود و شتاب مثبت آن به شتاب منفی تبدیل می‌شود وکم کم به سکون می‌گراید و این امر برای جامعه فاجعه خواهد بود.

همانگونه که ما ارزش نیروی بسیج را می‌شناسیم دشمنان نیز این نیرو را خوب شناخته‌اند و اهمیتش را درک کرده‌اند. دشمنان به خوبی می‌دانند که بقاء‌ انقلابْ مرهون این نیرو است و همچنین رشد و گسترش این انقلابْ بستگی به رشد و گسترش این نیرو دارد، و برای تضعیف این انقلاب نیز باید این نیرو را تضعیف کرد. این مسأله روشنی است که همه می‌توانند به سادگی آن را درک کنند و نیازی به تحلیلهای پیچیده جامعه‌شناختی یا سیاسی ندارد.


1. صحیفه ا‌مام، ج 21، ص 195.

‌﴿ صفحه 59 ﴾

بسیج ابتدا به صورت یک نیروی نظامی پدید آمد، و عوامل پدیدآورنده آن، شرائط خاص اوایل جنگ بود زیرا از سویی دشمن حمله کرده بود و کشور در محاصره بود و از سوی دیگر آمادگی دفاع در نیروهای رسمی وجود نداشت و آشفتگی و پراکندگی حاکم بود، در چنین شرائطی، فرهنگ سازنده بسیج، اقتضای یک نیروی دفاعی را داشت تا خطرهای نظامی را دفع کند، بر همین اساس نیروی بسیج شکل گرفت.

امّا پیدایش این نیرو به شکل نظامی به معنای محصور بودن، فرهنگ بسیجی در دایره نظامی نیست، بلکه فرهنگ بسیجی، فرهنگی است که از اعتقاد به خدای جهان آفرین و نیروهای بی‌نهایت او سرچشمه می‌گیرد و هستی انسانی را کاروانی می‌بیند که از طرف خدا سرچشمه گرفته و بسوی خدا باز می‌گردد و این جهان بستری است برای این حرکت لایزال که مبدأ و منتهای آن خداست؛ انا لله و انا الیه راجعون، و کارمایه بسیجی همین جمله است.

آنچه به بسیجی نیرو می‌بخشید تا در میدان نظامی در مقابل همه سلاحهای شیطانی و اهریمنی با دست خالی ایستادگی کند، اندیشه و ایمان او بود؛ ایمان به این‌که این جهان با همه پهناوری و عظمت خود با اراده الهی اداره می‌شود. هستی بیهوده آفریده نشده بلکه دارای حکمت، هدف و غایتی است، انسان نیز در این جهان رها

‌﴿ صفحه 60 ﴾

شده نیست و دست ربوبیت الهی بر سر جهان و انسان است. انسان گزافه آفریده نشده و حرکت او نیز گزاف نیست و سرانجامی بیهوده نخواهد داشت‌ زیرا گل سرسبد عالم آفرینش است و دست حکیمی او را پرورانده و برای بوستان ابدی او را تربیت کرده است که باید مراحل تکامل را در این جهان بپیماید تا به آن جایگاه راستین فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِر(1)راه یابد.

ایمان و اعتقاد بسیجی بیشتر در میدان کارزار و میدان نبرد نظامی جلوه‌گر بود اما در عرصه‌های دیگر نیز به‌خوبی می‌تواند ظهور پیدا کند، عرصه‌هایی که تحولات اجتماعی و ابعاد زندگی اجتماعی آن‌ها را ترسیم می‌کند مثل ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آن‌ها. این تفکر، اعتقاد و ایمان قلبی که انسان را از حضیض پستی به اوج عزت و عظمت هدایت می‌کند، در میدان سیاست یک جلوه دارد و در میدان عمران و بازسازی جلوه دیگری دارد و در عرصه‌های فرهنگی نیز جلوه‌های خاص خودش را خواهد داشت.

دشمن روزگاری امید داشت تا در عرصه نظامی، انقلاب را شکست دهد اما دیری نپایید که به اشتباه خویش پی برد و فهمید ملت مسلمان ایران با این توان و قدرت نامحدود، شکننده نیست و از پای در نخواهد آمد. سپس سعی کرد تا در عرصه اقتصادی ملت


1. قمر(54)، 55.

‌﴿ صفحه 61 ﴾

را محصور کند و به گمان خویش در تنگنای فقر آن‌ها را از بین ببرد ولی مقاومت مردم با ایمان در مقابل مشکلات اقتصادی و تلاش بسیجیان در عرصه اقتصادی، این نقشه دشمن را هم نقش بر آب کرد. در نهایت دشمن به این نتیجه رسید که تنها چاره آن‌ها در عرصه فرهنگی است و فقط از راه فرهنگ‌ می‌توانند این ملت را نابود کنند، از این‌رو تمام تلاش خود را صرف این کردند تا نیروهای فعال و کارآمد جامعه را از لحاظ فرهنگی ضعیف و سست کنند و متأسفانه کم و بیش موفقیتهایی نیز بدست آوردند. مهم آن است که بسیج و تفکر بسیجی چه نقشی را می‌تواند در تحولات فرهنگی سیاسی جامعه ایفا کند؟

انقلاب اسلامی ایران قبل از این که حرکت نظامی، سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی باشد، حرکتی فرهنگی است، و اصولاً بُعد فرهنگی آن قبل از سایر ابعادش مطرح می‌شود. اسلام از راه فرهنگ در درون جوامع نفوذ پیدا می‌کند و تا وقتی که فرهنگ اسلامی در جامعه‌ای رسوخ نکند، جامعه اسلامی به معنای واقعی آن شکل نگرفته است.

در انقلاب ایران، فرهنگ اسلامی به برکت راهنمایی پیامبرگونه امام بزرگوار(رحمه الله) و یاران صدیق او، زنده شد، و انقلاب را به پیروزی رساند. احیای فرهنگ اسلامی در جامعه ایرانی عامل پیدایش انقلاب شد و تعالی آن نیز به همین عامل بستگی دارد. تا وقتی

‌﴿ صفحه 62 ﴾

انقلاب زنده خواهد بود که فرهنگ اسلامی در کشور حیات داشته باشد و این انقلاب در صورتی آسیب می‌بیند که فرهنگ اسلامی که پایه انقلاب است، آسیب ببیند.

آنچه امروز دشمنان و جهان استکبار آنرا هدف حملات خود قرار داده‌اند به فرموده مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ایمان مردم است(1)و ایمان عصاره فرهنگ اسلامی است و به یک معنا نهال انقلاب است که این نهال در جامعه رشد می‌کند و تا وقتی که ثمره و میوه خود را به جامعه تقدیم کند باید در همه مراحلْ روح فرهنگ اسلامی در آن باشد. دشمن نیز با شناخت عناصر اصلی این فرهنگ سعی دارد آن‌ها را سست کند و ایمان جوان‌ها که آینده‌سازان این انقلاب و وارثان شهدا و ایثارگران هستند را سست کند.

نسل جوان با تلاش در مسایل فرهنگی می‌تواند در برابر این نقشه شیطانی دشمن ایستادگی کند. جوانان باید با معارف اسلامی آشنا شوند و با مسلح شدن به سلاح علم و ایمان در ساختن سایر اقشار مردم و گسترش فرهنگ اسلامی تلاش نمایند.

عامل بقای حیات و بالندگی جامعه اسلامی و هر انسانی که بخواهد به تکامل برسد، دو چیز است: یک عامل مربوط به


1. حدیث ولایت، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان استان سیستان و بلوچستان، 6 / 12 / 1381.

‌﴿ صفحه 63 ﴾

شناخت، بینش و نگرش انسان‌ها است؛ و عامل دیگر با عمل و فعالیت انسان در ارتباط است. شناخت صحیح و اراده قوی دو عاملی هستند که حرکت و بالندگی فرد و جامعه اسلامی به آن بستگی دارد. از این رو باید شناخت حقایق، عمیق‌تر و گسترده‌تر شود و اراده افراد برای تحقق بخشیدن به آرمان‌ها تقویت شود.

سعادت و کمال فرد و جامعه به علم و عمل بستگی دارد؛ این دو در مسایل فردی و اجتماعی همانند دو بالی هستند که برای بالندگی و رشدْ ضروری است و هر کدام از آن دو ضعیف شود، پرواز به سوی سعادتْ ناممکن می‌شود. کسانی که فقط در جهت کسب علم تلاش کردند و قدمی در اصلاح خویش برنداشتند،‌ مشکلات بسیاری را برای جامعه بوجود آوردند که نمونه‌های آن را می‌توان در کشور مشاهده کرد.

علاوه بر کسب علم، خودسازی، تقویت اراده و انگیزه برای حرکت نیرومند بسیجی در عرصه‌های مختلفْ ضروری است. در دوران جنگ زمینه برای خودسازی فراهم بود زیرا فضای حاکم بر جامعه، فضای ایثار و شهادت بود، وقتی پیکرهای پاک شهدا تشییع می‌شد، فضای جامعه را عطرآگین می‌کرد و همه را تحت تأثیر قرار می‌داد. جلسات زیارت عاشورا، دعاهای توسل و شب‌زنده‌داری‌ها زمینه را برای خودسازی جوان‌ها فراهم می‌کرد و آثار و برکات شگفت‌انگیزی در پی داشت که در طول تاریخْ کم‌نظیر و شاید

‌﴿ صفحه 64 ﴾

بی‌نظیر بوده است. اما به نظر می‌رسد پس از آن دوران ارزش‌ها و فرهنگ ایثار و شهادت کم‌رنگ شده است و دشمن نیز سعی دارد، انقلاب و جوان‌ها را از فرهنگ ایثار و شهادت جدا کند تا به آسانی بتواند این انقلاب را از مسیر اصلی‌اش منحرف کند و بر سرنوشت ملت و کشور حاکم شود.

بنابراین در این زمان وظیفه بسیجی در پاسداری از انقلاب و ارزش‌های آن و نقشی که بسیج و تفکر بسیجی می‌تواند در حفظ و تداوم و بالندگی انقلاب و فرهنگ داشته باشد، بر کسی پوشیده نیست.

2. تلاش در عرصه فرهنگ

بسیجی هوشمند باید بیش از هرچیز به این مطلب بیاندیشد که امروز صحنه نبرد از میدان نبرد نظامی به عرصه فرهنگی انتقال یافته است. علاوه بر این‌که در عرصه صنعتی و کشاورزی و عمرانی تلاش خودش را انجام می‌دهد، باید متوجه باشد که نوک پیکان دشمن امروز متوجه عرصه فرهنگی است و اگر موفقیتی هر چند کم در این عرصه بدست آورد، برای او بزرگترین پیروزی خواهد بود.

بنابراین نخستین وظیفه بسیجی در این عصر کسب آگاهی از اهمیت نبرد فرهنگی و درک موقعیت خطیر فرهنگ بسیجی است و

‌﴿ صفحه 65 ﴾

توجه به این‌که دشمن تمام تلاشش را برای نابودی این فرهنگ به کار گرفته است. با اندیشه درباره فعالیت‌هایی که در داخل و خارج کشور هدایت و انجام می‌شود، می‌توان نمونه‌های بارز این نقشه شوم را آشکارا مشاهده کرد.

با توجه به این‌که ماهیت تلاش بسیجی در این عصر باید در مسایل فرهنگی باشد، ابتدا شناخت فرهنگ غرب و سپس مقابله با تهاجمات آن، ضروری به نظر می‌رسد.

الف. آشنایی با انحطاط فرهنگ غرب

غرب از نظر اخلاقی و فرهنگی در آستانه سقوط است. از نظر اقتصادی نیز در حال رکود و بحران است و شاهد ورشکستگی کمپانیهای غربی هستیم. کاروان تمدن غربی بسوی نیستی در حرکت است و در مقابل در این کشور، رشد اسلام‌گرایی و گرایش به معنویت بسیار زیاد است. گرچه در غرب اسلام را بد معرفی می‌کنند و در رسانه‌های گروهی، فیلمهای سینمایی و اخبارشان، اسلام و بخصوص اصول‌گرایی اسلامی را مساوی با خشونت و تروریسم تلقی می‌کنند و در این راه میلیاردها دلار هزینه می‌‌کنند، اما اسلام در غرب مخصوصاً در میان قشر تحصیل کرده، در حال توسعه است.

سران کفر و استکبار از رشد اسلام نگران هستند. در کشوری

‌﴿ صفحه 66 ﴾

مثل فرانسه‌ که به اصطلاح مهد آزادی است و انقلاب کبیر علیه فاشیسم در این کشور پدید آمد و مبدأ انقلابات فکری و آزادی و دموکراسی در دنیا شد و فرانسوی‌ها افتخار می‌کنند که کشورشان مهد پیدایش دموکراسی است امروز در همین کشور فرانسه دختری که با حجاب اسلامی به مدرسه می‌رود را از مدرسه بیرون می‌کنند. در این کشور با خانم فرانسوی اصیل بومی که مسلمان می‌شود و چادر می‌پوشد و حجابش هم از حجاب برخی از خانم‌های مسلمان ایرانی بهتر می‌شود، با این پدیده چه کار کنند؟ تنها چاره‌ای که دارند این است که مبدأ و زادگاه این تفکر را از بین ببرند. تمام دنیا از دوست و دشمن می‌دانند که منشأ این طرز تفکر و گرایشها ایران اسلامی است، چون چنین تفکری در عربستان وجود ندارد، مصر هم غوطه‌ور در مفاسد غربی است و سایر کشورهای اسلامی نیز کم و بیش رنگ و بوی فرهنگ غربی‌ را به خود گرفته‌اند. و اگر در مصر و بعضی از کشورهای دیگر اسلامی تحرکی پیدا شده، به تبعیت از انقلاب اسلامی ایران است.

کشورهای غربی سعی می‌کنند تا فرهنگشان را در ایران اشاعه دهند و در این زمینه از شخصیت‌های شناخته شده ضد انقلاب استفاده نمی‌کنند، بلکه از شخصیت‌های موجهی که فرهنگ غرب را می‌ستایند و آمال و آرزو‌های خود را فقط در این فرهنگ می‌‌بینند، کمک می‌گیرند تا ارزشهای دینی و انقلابی در ایران به مرور کم

‌﴿ صفحه 67 ﴾

رنگ شود، و با تحقق این هدف به تمام مسلمانان که ایران را الگوی حرکت خود قرار داده‌اند، وانمود کنند که این انقلاب از ارزشهای خود دست برداشته و دیگر الگوی مناسبی وجود ندارد.

تئوری مطرح در دنیا، تئوری جنگ تمدّنها و فرهنگ‌ها است. جنگ نظامی بین بلوک شرق و غرب تمام شده، اروپا و امریکا نیز علیه یکدیگر بمب اتمی بکار نمی‌گیرند چون هر دو منافع مشترک دارند و پیامدهای استفاده از بمب اتمی را نیز به خوبی می‌دانند، بنابراین آینده بشر نگران جنگ اتمی نیست، جنگ آینده، جنگ فرهنگها و تمدّنهاست.

در جنگ بین تمدنها بیش از همه از تمدّن اسلامی و فکر اسلامی می‌ترسند و آن را هدف قرار می‌دهند، شاید در گذشته کسی چنین تحلیلی را نمی‌پذیرفت اما امروزه به طور علنی آن را بیان می‌کنند و حتی جریان‌های داخل ایران را مورد بررسی قرار داده اعلام می‌کنند جریان خاصی که افرادی مشخصی، رهبری آن را به عهده دارند طرفدار غرب هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند.

ب. مقابله با تهاجم فرهنگی

تفکر بسیجی چه نقشی را باید در آینده انقلاب ایفا کند؟ پس از درک درست خطر فرهنگی و شناخت دشمنان و نقشه‌های آن‌ها، تشخیص وظیفه‌ مشکل نیست. بسیجی باید در عرصه فرهنگی خود

‌﴿ صفحه 68 ﴾

را تقویت کند و فعالیت‌های فرهنگی را هدف اصلی خویش قرار دهد.

منظور از فعالیت فرهنگی و رشد فرهنگی در تفکر بسیجی روشن است، هرچند با القائات غرب‌زده‌ها فرهنگ نیز دارای معانی متضاد شده اما در تفکر بسیجی فعالیت فرهنگی و رشد فرهنگی به معنای شناخت بهتر اسلام و پاسداری از ارزشهای دینی است، دینی که بسیجیان جان خویش را نثار آن می‌کنند و انقلاب نیز به رهبری امام با تکیه بر اسلام و ارزش‌های آن به پیروزی رسید.

تلاش غرب‌زده‌ها برای بکارگیری فرهنگ در مفاهیم متضاد،‌ فضا را چنان آلوده کرده که حتی مسأله برای دولتمردان نیز مشتبه شده و آنان نیز کار فرهنگی را تنها در ورزش و موسیقی می‌بینند و بودجه‌ای هم که برای کارهای فرهنگی پیش‌بینی می‌شود فقط در اینگونه کارها هزینه می‌شود، البته این به معنای مخالفت با ورزش و هنر نیست امّا ارزشها و اولویّت‌ها را باید رعایت کرد، در حالی‌که جوانان عزیز کم کم از مایه‌های اصلی فرهنگ انقلاب تهی می‌شوند، معنویّات به فراموشی سپرده می‌شود و روحیّه بسیجی از بین می‌رود، جایی برای صحبت از نقش دیوان و ایوان نیست، خانه از پای بست دارد ویران می‌شود خواجه در فکر نقش ایوان است.

حرکت فرهنگی غرب‌گرا که در کشور بوجود آمده و عده‌ای آن را رهبری می‌کنند، بنیادی برای دین، انقلاب و بسیج باقی

‌﴿ صفحه 69 ﴾

نمی‌گذارد.(1)وقتی بسیج مفهوم پیدا می‌کند که عده‌ای معتقد باشند، دینی هست و این دین دارای حقایقی اصیل و ثابت و ارزشهایی معتبر است و همچنین پایه‌های این دین قابل شناخت و دفاع است. امّا اگر تلاش‌های عده‌ای غرب‌زده باعث تزلزل و انحراف در این اعتقادات شود و محیط نورانی جامعه را ابرهای تیره و تار برآمده از فضای مغرب‌زمین تاریک کنند تا جلوی خورشید دین گرفته شود، در این صورت بسیجی نیز مفهومی نخواهد داشت.

این جریان وابسته برای رسیدن به اهدافشان اظهار داشتند که دین قابل شناختن واقعی نیست چون واقعیّت ثابتی ندارد و تا بی‌نهایت قابل تغییر است بنابراین نمی‌توان گفت که این شناخت از دین درست است و آن نادرست!

بسیجی به شناخت امام از دین اطمینان دارد و شناخت فقها را از دین به عنوان دین‌شناسان می‌پذیرد اما برای این‌که این اطمینان را از بسیجی سلب کنند، می‌گویند: تمام علوم با هم در ارتباطند کسی که شیمی نداند، ریاضی، فیزیک و سایر علوم را نیز نمی‌داند و کسی که این علوم مرتبط به هم را نداند، حق ندارد بگوید دین شناس است، پس امام و سایر فقها را نمی‌توان اسلام‌شناس و دین‌شناس دانست زیرا مجموعه معرفت بشری یک شکل هندسی دارد که اگر یک ضلع آن برداشته شود، شکل خود را از دست می‌دهد.


1. باید توجّه داشت که این مطالب سالها پیش بیان شده است.

‌﴿ صفحه 70 ﴾

از نظر آن‌ها کسی حق دارد خود را دین‌شناس بنامد که همه علوم را بشناسد و چنین شخصی در عالمْ وجود ندارد و نخواهد داشت، پس معرفت دینی نسبی است و معیار برای هر کس فهم خودش از معارف می‌باشد؛ اگر کسی خدا را یکی بداند دین او همان است و اگر دیگری دو خدا را باور داشت، دین او نیز همان باورش می‌باشد چون دین نسبی است و معیاری برای سنجش وجود ندارد. و علاوه بر آن، شناختی که از دین وجود دارد شناخت بشری است و شناخت بشری قابل خطا است. بنابراین شناخت‌های متفاوتی از اسلام عرضه می‌شود و این شناخت‌ها بین صفر تا بی‌نهایت خواهد بود، هر روز دین اسلام ماهیت متفاوتی پیدا می‌کند چون معیار ثابتی برای سنجش وجود ندارد.

شبهه دیگر که جریان وابسته به غرب مطرح کردند این بود که یقین دست یافتنی نیست و به هیچ چیز نمی‌توان یقین پیدا کرد و هر کس ادّعای یقین کند از جهلش است و گرنه روشنفکر امروزی بالاتر از این است که ادّعای یقین کند. آخوندهای دهاتی و متحجر و اقشار بی سواد ادعای یقین می‌کنند اما کسی که تحصیل کرده دانشگاه است ادّعای یقین نمی‌کند!

در آیات قرآن آمده: وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُون(1)پرهیزگاران به آخرت

‌﴿ صفحه 71 ﴾

یقین دارند، اما از نظر جریان خود باخته در برابر فرهنگ غرب، یقین خیالی بیش نیست و هیچ چیز یقینی در عالم وجود ندارد. در آیه دیگر آمده: وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِین(2)در زمین، نشانه‌هایی برای یقین‌کنندگان است، اما از دیدگاه آن‌ها امروز عصر شکّ‌ است و مد امروز این است که انسان شکّاک باشد و گرنه روشنفکر نیست.

اگر در جامعه‌‌ای شک نشانه روشنفکری باشد، آیا دیگر بسیجی سیزده ساله‌ای پیدا می‌شود که نارنجک به کمرش ببندد و زیر تانک برود؟ آیا با شکّ، صنعتگر و کشاورز کارش را رها می‌کند تا به جبهه برود و حتی حقوقی را که به او می‌دهند به جبهه کمک کند؟ کسی که نمی‌داند آیا خدایی هست، پیامبری فرستاده، دین اسلام حقیت دارد و آیا آخرتی برپا می‌شود؟ آیا با این همه شک و تردید کسی حاضر به جانبازی خواهد شد؟

عده‌ای در نوشته‌ها و سخنرانی‌هایشان در تمام ارزش‌های ثابت دینی، شبهه‌پراکنی می‌کنند، و در اموری همچون:‌ وجود خداوند، آمدن پیامبر(صلى الله علیه وآله)، عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیه السلام)، برپایی قیامت‌ و سایر ارزشهای اصیل اسلامی تردید ایجاد می‌کنند. و با شبهه در این مبانی، بسیج و تفکر بسیجی که بر اساس اندیشه اصیل اسلامی شکل گرفته است، جایگاهی نخواهد داشت.


1. بقره(2)، 4.

2. ذاریات(51)، 20.

‌﴿ صفحه 72 ﴾

درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله) و وحی گفتند: عربی هزار و چهارصد سال پیش یک چیزهایی به ذهنش رسید و با توجّه به آنها ادعای پیامبری کرد، در این عصر هم چیزهایی به ذهن کسانی می‌رسد که همان الهام است و این عصر پیامبر دیگری می‌طلبد. درباره قیامت نیز در یک تعبیر گفتند: آخرت همین دنیا است، و در تعبیر دیگری گفتند: سودطلبی عبارت از دنیا و ارزش‌طلبی عبارت از آخرت است! اگر آخرت همان ارزش بود دیگر به انبیا اتهام دیوانگی نمی‌زدند. وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ * أفْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ(1)«و کسانى که کفر ورزیدند گفتند آیا مردى را به شما نشان دهیم که شما را خبر می‌دهد که چون کاملا متلاشى شدید [باز] قطعا در آفرینشى جدید خواهید بود.آیا [این مرد] بر خدا دروغ بسته یا جنونى در اوست». و حتّی انبیا را که به مرگ تهدید می‌کردند به این دلیل بود که آن‌ها می‌فرمودند: انسان پس از مرگ زنده می‌شود و مورد بازخواست الهی قرار می‌گیرد.

شبهه‌ها و تردید‌هایی که از سوی دلباختگان فرهنگ غرب القا می‌شود همه سوغات غرب است که بعد از رنسانس در اروپا مطرح شد و مورد بررسی و نقد اندیشمندان غربی نیز واقع شد، اما


1. سبأ(34)، 7، 8.

‌﴿ صفحه 73 ﴾

روشنفکران جدید این شبهه‌ها را از زیر خاک درآورده و به عنوان ارمغانی برای نسل جوان عرضه می‌کنند.

شبهه‌هایی همچون؛ تأویل متون دینی، نسبی بودن معرفت، سمبولیک بودن مفاهیم دینی، اسطوره‌ بودن مفاهیم دینی، اساطیری بودن زبان دین، از جمله شبهه‌هایی است که حدود سیصد چهارصد سال است که در اروپا مطرح شده و مورد نقد نیز قرار گرفته است، اما روشنفکران کشور از نو آن‌ها را طرح می‌کنند و اظهار می‌دارند که زبان دین، زبان سمبولیک و اساطیری است و هر کس هر چه از دین فهمید دین او همان است چون معیار ثابتی برای شناخت دین وجود ندارد! البته باید این مطالب در جای خود مورد بحث قرارگیرد و بر بسیجی لازم است تا آن‌ها را بفهمد و همچنین از نقشه‌هایی که برای از بین باورهای دینی و تفکر بسیجی طراحی می‌شود اطلاع داشته باشد.

در تحلیل‌های روشنفکران غربی حتی نظام ولایت فقیه نیز حکومت فاشیستی تلقی می‌گردد برای این‌که حکومت دو قسم است: لیبرالیسم و فاشیسم، لیبرالیسم را که خود روحانیون و اندیشمندان دینی ردّ می‌کنند پس حکومت ولایت فقیه حکومتی فاشیستی و ضد دموکراسی است! حکومتی که منافع یک گروه اقلّیتی را تأمین می‌کند و در جهت سلطه بر مردم است. همان‌گونه که رهبر معظّم انقلاب اشاره فرمودند: عده‌ای تمام مقدّسات و

‌﴿ صفحه 74 ﴾

ارزش‌های انقلاب را زیر سؤال می‌برند: از کجا امام درست می‌گفت! و از کجا آن کسانی که انقلاب کردند، درست فهمیدند! آیا اصلاً براندازی رژیم پهلوی کار درستی بود؟! آیا جنگ کاری عاقلانه و منطقی بود؟! به چه دلیل این شکل حکومت صحیح است؟! عده‌ای نهضت اسلامی مشروطیّت را به یک حرکت سیاسی غرب طلبانه تبدیل کردند، پیروان همان اندیشه و سرسپردگان همان فرهنگ، امروز می‌خواهند از راه نفوذ دادن فرهنگ غربی در جامعه اسلامی به خصوص در دانشگاه‌ها، انقلاب را استحاله فرهنگی کنند و سپس با کمک اربابان خود این انقلاب را از بین ببرند. بنابراین وظیفه بسیجیان با توجه به توطئه‌ها و تلاش‌های جریان روشنفکری وابسته به غرب در جهت از بین بردن باورهای دینی و ارزشهای انقلابی و نیز تفکر بسیجی بسیار روشن است.

3. حفظ تفکر و روحیه بسیجی

بسیجی بودن ویژگی یک مسلمان واقعی است، کسی که باور راستین به اسلام و مبانی آن و به خصوص مذهب حق تشیع داشته باشد، همواره باید با تمام نیرو آماده انجام وظیفه در راه اسلام باشد. این وظیفه گاه در صحنه نبرد نظامی است و گاه سایر عرصه‌های اجتماع در مسایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.

‌﴿ صفحه 75 ﴾

جوهره بسیجی آمادگی برای انجام وظیفه در همه اموری است که مربوط به جامعه اسلامی باشد، و به عبارت دیگر: صرف تمام قوا در راه اسلام است.

در صدر اسلام رزمندگان گروهی جدا از سایر گروه‌ها نبودند. اما با پیچیده شدن روابط اجتماعی و تقسیم کار، عده‌ای شغل و حرفه خود را در بخش‌های نظامی و انتظامی قرار دادند. با این حال روحیه آمادگی برای هر گونه فعالیتی که مورد نیاز جامعه اسلامی باشد باید در تمام اقشار جامعه حفظ شود. حتی امروزه، با پیشرفتی که در تمدن جهانی صورت گرفته، در کشورهای پیشرفته دنیا، همه افراد حتی افراد عالی‌رتبه سالیانه برنامه تمرین نظامی دارند.

با وجود ارتش،‌ سپاه و نیروهای انتظامی، سایر اقشار مردم باید آمادگی برای فعالیت‌های رزمی داشته باشند، برخی از علما نیز در طول دوران غیبت امام زمان(علیه السلام) هر جمعه اسب و شمشیری آماده می‌کردند به امید این‌که حضرت ولی‌عصر(علیه السلام) ظهور کند و آن‌ها در رکاب آن حضرت بجنگند، و به این شکل آمادگی خود را حفظ می‌کردند.

بنابراین حفظ این بینش و نگرش و آمادگی روحی برای ایثار و شهادت در تمام شئون زندگی و به عبارت دیگر حفظ تفکر و روحیه بسیجی برای انقلاب اسلامی، ضروری است.

‌﴿ صفحه 76 ﴾

ب. نقش بسیج و تفکر بسیجی در سنگر دانشگاه

1. وحدت حوزه و دانشگاه

امام به تشکیل بسیج در دانشگاه و حوزه تأکید داشتند تا دانشجویان و طلاب بسیجی جمعی را به وجود آورند که بین دو نهاد مقدس که نظام اسلامی به آن‌ها تکیه دارد، وحدت ایجاد کنند. تفکّر و روحیه بسیجی در بین دانشجویان بسیار ارزشمند است زیرا از یک سو از فرهنگ اسلامی، بخصوص از تعلیمات حضرت امام رضوان الله علیه بهره وافری بردند و از سوی دیگر از دروس دانشگاهی بهره‌مند می‌شوند و با اقشار مختلف دانشگاه سر و کار دارند، بنابراین آن‌ها می‌توانند نقش خوبی را در ارتباط بین حوزه و دانشگاه ایفا کنند. حرکتی که امام برای وحدت حوزه و دانشگاه شروع کردند، معنای صحیح آن حذف حوزه یا حذف دانشگاه نبود بلکه به‌معنای همکاری در پیشبرد اهداف مشترک بود از این‌رو بسیجیان همان‌گونه که در صحنه نبرد نظامی به وظیفه خویش عمل کردند در این زمینه نیز می‌توانند نقش فعالی داشته باشند.

2. مقابله با تهاجم فرهنگی

امروز صدها مکتب فلسفی در دنیا مطرح است که همه ضد اسلامی هستند و دشمنان به خوبی از کاربرد هر فلسفه اطلاع دارند و هر جا که ممکن باشد از آن‌ها برای ضربه زدن به اسلام و باورهای دینی

‌﴿ صفحه 77 ﴾

استفاده می‌کنند. برای مقابله با حرکت‌های ضد اسلامی باید کارهای فرهنگی به طور منظم و برنامه‌ریزی شده انجام پذیرد و مطالب به زبانهای قابل فهم برای جوانان در سطح کشور توزیع شود تا آنان بتوانند در مقابل تهاجم فرهنگى از اسلام و ارزش‌های دین دفاع کنند.

اگر جوانان و قشر تحصیل کرده از مبانی اسلامی اطلاعی نداشته باشند، تحت تأثیر شیوه‌هایی که از سوی غرب، روز به روز نو می‌شوند، قرار می‌گیرند. برای تقویت مبانی اسلامی کارهای سطحی و بدون برنامه در برابر هجمه وسیع و برنامه‏ریزی شده دشمن که پنجاه سال روی آن کار کرده‌اند، تأثیر ناچیزی خواهد داشت. در کشورهای غربی برنامه‌ریزی‌های دراز مدت وجود دارد، در مبارزات انتخاباتی که بین حزب کارگر و محافظه کار انگلیس بود، رئیس حزب کارگر نقطه ضعف حزب محافظه‏کار را این می‌دانست که بیش از پنجاه سال برای انگلستان برنامه‏ریزی ندارد! در حالی‌که ما در بسیاری از مسایل حتی برای سال آینده برنامه‌ریزی نداریم.

بنابراین باید در مسایل فرهنگی برنامه‌ریزی شود و شیوه‌ها و اهداف آن روشن باشد و در این برنامه موقعیت بسیج دانشجو و نگرش بسیج دانشجو نسبت به جامعه و شیوه برخورد با نسل سوم انقلاب مشخص شود. و نیز به مسئله آموزش اهمیت داده شود.

‌﴿ صفحه 78 ﴾

در این عرصه نباید از نقشه‌های شوم دشمن علیه بنیادی‌ترین مسایل دینی و ارزش‌ها غفلت کرد چون دشمن هر روز به دنبال حرکت جدید است و از شیوه‌های مختلف برای رسیدن به اهدافش استفاده می‌کند.

دانشجوی بسیجی باید مسایل مختلف فرهنگی و سیاسی را که در دانشگاه و سطح جامعه مطرح می‌شود مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و سپس راهکار و استراتژی لازم را اتخاذ و برنامه‏ریزی ‏کنند و در جهت دستیابی به آن گام بردارند. این تشکل با پایگاه‌های زیادی که در سطح دانشگاهها دارد می‌تواند مسایل مختلف را از آن‌ها دریافت کند و همچنین از طریق این پایگاه‌ها راهکارها و استراتژی‌های لازم را به آن‌ها ارائه دهد. مخصوصاً با توجه به این‌که عده‌ای از محیط دانشگاه سوء استفاده می‌کنند ودر نشست و جلسه‌هایی که دارند دقیقاً استراتژی دشمن را دنبال می‌کنند.

وظیفه دانشجویان بسیجی در مقابله با حرکت‌های ضدفرهنگی و کسانی که علیه باورها و فرهنگ اصیل اسلامی مطالبی را مطرح می‌کنند، نخست شناخت فرهنگ اسلامی و سپس برخوردی متین، عالمانه و محققانه می‌باشد. البته اگر کسی رعایت موازین، قوانین و احکام جمهوری اسلامی را نکند، باید تحت پیگرد قرار بگیرد.

مقابله دانشجو با حرکت ضد فرهنگی، مقابله فرهنگی است. اما اگر هرکس فقط به فکر درس و مسایل شخصی خود باشد از لحاظ

‌﴿ صفحه 79 ﴾

فرهنگی ضربه جبران ناپذی به جامعه وارد می‌شود چون دشمن بیدار است و با تمام توانش به جنگ فرهنگی آمده است، و به فرموده مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) مورد هجوم فرهنگی و شبیخون فرهنگی قرار گرفته‌ایم. حرکت‌های ضد فرهنگی با زور، فحش، بدنامی، تهمت زدن، بایکوت کردن و حتی زندانی کردن قابل اصلاح نیست بلکه با فکر صحیح اسلامی و کار فرهنگی می‌توان با آن مقابله کرد که دانشجویان بسیجی برای این منظور باید تشکلی منسجم داشته باشند و در جلساتی با معارف اسلامی آشنایی خوبی پیدا کنند و این شیوه پیش از انقلاب مرسوم بود اما متأسفانه بعد از انقلاب این سنت‎ْ متروک شده است.

3. آگاهی از مسایل سیاسی

مردم ایران به حدی از رشد رسیده‌اند که ارتباط پدیده‌های اجتماعی را خوب درک می‌کنند و فهم عقب افتاده‌‌ترین اقشار جامعه ما از پیشرفته‌ترین قشرهای جامعه غرب در زمینه مسایل سیاسی و اجتماعی بهتر و بیشتر است. شاید باور این مطلب برای برخی از خوانندگان مشکل باشد، اما نمونه‌ای را مطرح می‌کنیم؛ یک دانشجوی ایرانی در دانشگاه مک گیل از دانشجوی کانادایی درباره انتخابات و اختلافاتی که بین دو حزب محافظه‌کار و لیبرال کشورش در باب روابط اقتصادی و فرهنگی با آمریکا سؤال می‌کند

‌﴿ صفحه 80 ﴾

اما دانشجوی کانادایی از بحث‌های داغ انتخاباتی و مسایل سیاسی کشورش هیچ اطلاعی نداشت! دانشجویی که باید مظهر آگاهی یک کشور باشد از ساده‌‌ترین مسایل روز سیاسی کشورش که باید بر اساس آن رأی دهد، اطلاع ندارد، اما دانشجوی ایرانی که در آن کشور تحصیل می‌کند از دانشجوی کانادایی یا آمریکایی در مسایل مربوط به آن‌ها آگاهیش بیشتری است. البته این تفاوت سطح اطلاعات سیاسی طبیعی است زیرا دانشجوی ایرانی، دانشجوی دوره انقلاب است اما دانشجوی کانادایی در کشوری است که جز شکم و پول نمی‌شناسند، او نیز کاری به ایدئولوژی و سیاست ندارد، فقط به فکر این است که بتواند هزینه دانشگاه و مخارج خود را تأمین کند.

امام(علیه السلام) خدمت بزرگی به ملت ایران کرد، به حدی که بچه‌های دبستانی این کشور از دانشجویان دانشگاه‌های غربی، فهم سیاسی بیشتری دارند، و این هدیه‌ای بود که امام به ملت عطا کرد و امروز رهبر معظم انقلاب آن راه را دنبال می‌کند و بر آگاهی سیاسی دانشگاهیان تأکید می‌کند.

در غرب ارتباطات افراد بسیار کم است، حتی دو همسایه‌ یا دو همکلاسی از وضعیت همدیگر اطلاعی ندارند، غرق در لذات خودشان هستند. پدر و فرزند با هم ارتباطی ندارند و دو برادر همدیگر را نمی‌بینند. فردیت کشنده‌ای در غرب حاکم است که

‌﴿ صفحه 81 ﴾

برای ما قابل تصور نیست و این فردمحوری به خودی خود بوجود نیامده است بلکه معلول سیاست اقلیت شیطان و زورمندی است که به ملت خودشان هم رحم نمی‌کنند. اقلیت محدودی که دنیا را بلعیده‌اند و ملت خودشان را چنان سرگرم کرده‌اند تا فرصتی برای اندیشه در مسایل سیاسی نداشته باشند.

در میان جوانان غربی، مسایل اجتماعی، انسانی، سیاست و ارزشها جایگاهی ندارند. اقلیت محدودی، افراد تیز هوش و با استعداد را شناسایی می‌کنند و روی آنان سرمایه‌گذاری می‌کنند تا در باندهای خودشان از آنان استفاده کنند. اما عموم مردم اطلاعی از این مسایل ندارند و تنها به فکر تأمین زندگی خودشان هستند، و اکثریت مردم باید شبانه روز تلاش کنند تا بتوانند هزینه زندگیشان را تأمین کنند.

آگاهی از مسایل سیاسی و اجتماعی از برکات انقلاب اسلامی است، هرچند به اهمیت آن کمتر توجه می‌شود اما با نگاهی به جوامع غربی ارزش آن بیشتر معلوم خواهد شد. اقلیت حاکم در غرب حتی سعی می‌کنند مردم خودشان نیز از مسایل اطلاع نداشته باشند؛ جوانانشان را با مشروبات الکلی، مواد مخدر و سکس سرگرم می‌کنند تا فقط آن نخبه‌هایی که خودشان انتخاب و تربیت می‌کنند از مسایل آگاهی یابند.

از فجایعی که الآن در جهان غرب وجود دارد و سردمداران

‌﴿ صفحه 82 ﴾

شیطان و پول‌پرست را نگران کرده این است که نسل جدید دیگر انیشتین پرور نیست. بسیاری از متخصصین که الآن در غرب هستند، از مهاجرین کشورهای شرقی هستند. بزرگترین متخصصین تکنولوژیهای پیشرفته غرب، ایرانی، هندی و چینی هستند. تعداد اساتید ایرانی که فقط در آمریکا تدریس می‌کنند، از کل اساتیدی که در ایران تدریس می‌کنند بیشتر است. بسیاری از مخترعین بزرگ و کسانی که شغلهای حساس را در مسایل نظامی سرّی به عهده دارند، ایرانی یا شرقی‌اند. این وضعیت، سردمداران غرب را دچار ترس و وحشت کرده است.

رشد سیاه‌پوستان در آمریکا مسئله بزرگی است چون سفید‌پوستان برخلاف سیاه‌پوستان از نظر جمعیتی رشد منفی دارند و در مدت کوتاهی تعداد سیاه‌پوستان بیشتر می‌شود و این در حالی است که سیاه‌پوستان اغلب گرایش ضد صهیونیستی و ضدنژادپرستی دارند. و این نیز خطر بزرگی برای آینده آمریکا است.

4. دفاع از انقلاب و ارزش‌‌های آن

در شرایط کنونی جامعه افکار و اندیشه‌‏های گوناگونى وجود دارد. غیر از اختلاف سلیقه و اختلاف نظرهایى که در داخل جامعه اسلامی وجود دارد، وسوسه‌هاى شیطانى از خارج زیاد شده است؛

‌﴿ صفحه 83 ﴾

میزگردی در آمریکا از متخصصین درجه یک در مسایل خاورمیانه که عمدتاً از اعضای سیا و یا مسؤولین سابق سیا بودند، برگزار شد، آن‌ها صریحاً اعلام کردند: تا نظام ولایت فقیه در ایران سرنگون نشود ما دست از فعالیت برنخواهیم داشت و با ایران نمی‌شود کنار آمد، حتى شیوه‌های نفوذ در کشور بررسی شده و اظهار داشتند که گفتگو و دیالوگ فایده‏اى ندارد، تحریم اقتصادی نتیجه‌ای در پی نداشته است و سایر تاکتیک‏ها نیز بدون نتیجه بوده است، از این‌رو هیچ راهی جز این‌که این نظامْ ساقط شود وجود ندارد.

راه سقوط نظام اسلامی چیست؟ پس از بررسی به این نتیجه رسیده‌اند که باید ابتدا کسانی به عنوان تاجر به ایران فرستاده شودند و راه آمد و شد ایرانیان و آمریکاییان را باز کنند. عده‌ای به عنوان تاجر در ایران سرمایه گذاری کنند تا زمینه ارتباطات دیگر فراهم شود چون دولت ایران در شرایطی نیست که بتواند وارد مذاکره شود البته اگر دولت ایران بی‌احتیاطی کند و چراغ سبزی برای مذاکره نشان دهد، سریعاً با ایران وارد مذاکره خواهیم شد.

در گزارشهای دیگر آمده است که دولت آمریکا مبالغ زیادی را به روزنامه نگاران طرفدار آمریکا داده تا زمینه و شرایط را آماده کنند. در ادامه این گزارش آمده: با رفت و آمد تجار آمریکایی به ایران و حمایت از دو گروه، یکی روحانیونی که مخالف نظام هستند و دیگری لیبرالها، تدریجاً زمینه فراهم خواهد شد تا رئیس

‌﴿ صفحه 84 ﴾

جمهوری بر اساس روش دموکراتیک انتخاب شود و نظام ولایت فقیه بر چیده شود و احکام اسلام و ارزشهای اسلامی نیز از جامعه حذف شود، در نتیجه جامعه مدنی واقعی(!) در ایران تحقق یابد. برای رسیدن به این اهداف، برای همه مراحل نقشه‌های دقیقی تهیه شده و بودجه‌های کافی برای این مسایل پیش‌بینی شده است و رسماً اعلام کردند که در بودجه آمریکا رقمی برای براندازی دولت ایران، تخصیص داده شده است.

امروز افراد و گروه‌ها اختلاف نظرهایی دارند؛ بعضی مقام‌پرست و پول‌پرست هستند و برای حفظ آن‌ها حتی حاضرند با دشمنان انقلاب نیز وارد معامله شوند. اما برخی دیگر افکار خاص سیاسی دارند، آنان دشمن اسلام و انقلاب نیستند ولی بخاطر همان نگرش‌های خاص سیاسی در نتیجه همسو با دشمنان این انقلاب و نظام حرکت می‌کنند. در شرایط کنونی جامعه، اولین وظیفه دانشجوی بسیجی این است که آگاهی خویش را نسبت به مسایل اسلام عمیق‌تر کند، اسلام، حدود الهی و مرزهای آن را درست بشناسد، باید مرزهای اسلامی را به روایت خدا و پیغمبر و به قرائت هزار و چهارصد سال علمای اسلام از شیعه و سنی و به قرائتی که امام از اسلام کرد، شناخت‌، نه این‌که هرکس بدون توجه به میراث گران‌مایه روایی و فقهی، قرائتی را که مطابق خواست و علاقه خویش است، مطرح کند. وظیفه دیگر او ارتقا و افزایش

‌﴿ صفحه 85 ﴾

آگاهی از مسایل جامعه و شرایط جامعه جهانی است و نیز از توطئه‌های دشمن برای از بین بردن انقلاب و ارزش‌های آن آگاهی‌های لازم داشته باشد.

دانشجوی بسیجی، اول باید بفهمد اسلام چیست و از او چه مى‏خواهد؟ و دوم این‌که از نظر سیاسی و اجتماعی جامعه خود و جامعه جهانی در چه شرایطی است؟ بسیاری از کسانی که فریب خوردند، براى این است که دشمن را درست نشناختند. با تمام شیطنت‌هایی که آمریکا علیه انقلاب و ملت ایران انجام داده، هنوز باور ندارند که آمریکا سوء نیّت دارد بلکه تصور می‌کنند که آن کشور به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی خود است و اگر ما به آن توهین نکنیم و مرگ بر آمریکا نگوییم، کاری به انقلاب و نظام ما نخواهند داشت و حتی روابطه حسنه برقرار می‌کنند! این دیدگاه چیزی جز ساده اندیشی نیست.

دانشجوی بسیجی با اطلاعی که از شرایط سیاسی و اجتماعی دارد بدون این‌که در جامعه تنش ایجاد کند، با پیروی از ولایت به پاسداری از نظام و ارزش‌های آن می‌پردازد و اگر خود فروختگان داخلی و دشمنان خارجی بخواهند حرکتی علیه انقلاب و رهبری انجام دهند با تبعیت از فرامین رهبر هوشیار و مدبّر خویش در برابر آن‌ها می‌ایستند.

زهرا (س) بانوی فرشته ‏صفت


عکس گل رز برای پروفایل اینستاگرام، تلگرام و واتساپ

در احادیث ما رسیده است که کامل‌ترین زن‌هاى جهان چهار زن هستند که دوتاى اینها در امم پیشین بوده‌‏اند، یکى همین زن فرعون، که مى‌گویند نام او آسیه بوده است و دیگرى مریم مادر عیسى مسیح‌(ع)... در قرآن این دو زن فوق‏ العاده تقدیس شده‌‏اند.
دو زن در اسلام هستند که در عالی‌ترین سطح‌ها قرار گرفته‌‏اند؛ یکى جناب خدیجه دختر خویلد، همسر بزرگوار پیغمبر اکرم(صلى‌الله علیه‌ و آله)، دیگر حضرت زهراى مرضیه، صدیقه طاهره(س) که از این چهار زن افضل آنها ایشان هستند.
باتوجه به اینکه کار پیغمبر هیچ‏وقت حساب ‏نشده و از روى احساسات بى‌منطق بشرى نیست، اگر ما رفتار پیغمبر را با حضرت زهرا در نظر بگیریم و سخنان پیغمبر را- که‏ «ما ینطق عن الهوى إن هو إلا وحی یوحى‏‌»(نجم/3-4)- درباره حضرت زهرا در نظر بگیریم‌، کافى است تا بفهمیم حضرت زهرا به چه کمالى از انسانیت رسیده است.
علاقه رسول اکرم(ص) به زهرا(س) اعجاب‌‏آور است. پیغمبر که گزاف حرف نمى‌‏زند مى‌فرماید:«فاطمة انسیة حوراء»؛ فاطمه یک انسان بهشتى است.(مثل اینکه ما مى‏‌گوییم یک انسان فرشته‌‏صفت، که هم انسان است و هم فرشته، هم فضائل انسان را دارد و هم فضائل فرشته را)

مجموعه آثار استاد شهید مطهرى
(آشنایی با قرآن ج8)‌، ج‏27، صص: 492-490
با تلخیص و ویرایش