ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
روزی امام حسین(ع) بر برادرش امام حسن(ع) وارد شد و چون چشمش به برادر افتاد بسیار گریه کرد.
امام
حسن(ع) با مشاهده اشکهای برادر، پرسید: ای برادر برای چه گریه میکنی؟
حضرت فرمود: گریهام به سبب جور و ظلم و ستم رفتاری است که با تو میشود.
امام حسن(ع) فرمود: پیشآمدی که برای من میشود، و ظلم و ستمی که بر من وارد خواهد شد، زهری است که در کامم میریزند و مرا مسموم کرده و به قتل میرسانند، ولی یا اباعبدالله! هیچ کس همچون تو روزی در پیش ندارد، روزی که سی هزار نفر اطراف تو را میگیرند و ادعا میکنند که از امت جد ما حضرت محمد(ص) هستند و دین اسلام را بر خود میبندند،
ولی
همه برای کشتن و ریختن خون تو، و هتک حرمت تو، و اسیر کردن زنان و فرزندان
و غارت کردن اموال تو، آماده و همدست میشوند، و چون چنین ظلم و ستمی
کنند، خداوند نفرین و لعنت خود را بر بنیامیه فرو فرستد و از آسمان خون و
خاکستر بر سر مردم ببارد و همه چیز در مصیبت تو و به حال و مظلومیت تو
گریان شود، حتی حیوانات وحشی در بیابانها و صحراها و ماهیان در آبها و
دریاها و تمام موجودات زمین و آسمان در مصائب تو خواهند
گریست.(1)
____________
1- بحارالانوار، ج 45، ص 218