اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" حجاب و عفاف " :

 

حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد.

 

   مقدمه


صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است». این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.

 

    مفهوم لغوى حجاب به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه. حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده...، زمانى که خورشید در ابر فرو مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد:حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود. از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان مى کند: کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به کار رفته و معناى خاصى پیدا نکرده است.

شهید مطهرى مى فرماید: در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى کند: «حتى توارت بالحجاب» یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شورى و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است... . در دستورى که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است مى فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنى در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.

 

پوشش زنان عرب قبل از اسلام شواهد متعددى از قرآن حاکى از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه و آله ـ از متابعت آن الگو منع مى شوند: یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى; اى همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ]نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید. و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت هاى خود را آشکار مکنید.

 دستورهاى اصلاحى اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکى از برخى نقص ها و کاستى ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است: یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا; اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همین نکته، از آیات سوره نور نیز که درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده مى شود. شأن نزول آیه  سوره نور اشاره اى به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است «کان النسا یتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیرة العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأیید مى کنند. اکنون سخن در این است که این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامى مبنى بر ضرورت حجاب بر هم خورد. علت پیدایش حجاب:

مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظا لما نه ای را به عنوان علت پیدایش حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند و نیز وانمود می کنند که حجاب اسلامی از همین جریانات ظالمانه سر چشمه می گیرد.

در باب علت پیدایش حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالبا" این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است .که در اینجا به مجموع آنها اشاره می شود.نظریاتی که بدست آوردهایم بعضی فلسفی ،بعضی اجتماعی ،بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی وبعضی روانی است که ذیلا" ذکر می شود:

1-میل به ریاضت و رهبانیت(ریشه فلسفی ):

ارتباط مسئله پوشش یا فلسفه ریاضت و رهبانیت از این جهت است که چون زن بزرگترین موضوع خوشی و کامرانی بشر است ، اگر زن ومرد معاشر و محشور با یکدیگر باشند ، خواه نا خواه دنبال لذت جویی و کامیابی می روند پیروان فلسفه رهبانیت وترک لذت برای اینکه محیط  را کاملا" باز دهد وریاضت  سازگار کننده بینزن ومرد حریم قائل شده پوشش را وضع کرده اند.

2-عدم امنیت وعدالت اجتماعی:

ریشه دیگری که برای بوجود آمدن پوشش ذکر کرده اند نا امنی است. در زمانهای قدیم هر کسی زن زیبائی داشت ناچار بود او را از دید زور مندان مخفی نگه دارد  زیرا اگر آنها اطلاع پیدا می کردند او دیگر مالک زن خود نبود . ایران  دوره ساسانی ناظر جنایتها و فجایع عجیبی دراین زمینه بوده است شاهزادگان وموبدان وکدخداها واربابها هر گاه از وجودزن زیبایی در یک خانه مطلع می شدند به آن خانه می ریختند و زن را از خانه شوهرش بیرون میکشیدند در آن موقع سخن از پوشش وحجاب نبود.

3-پدر شاهی وتسلط مرد بر زن واستثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی فرد

4-حسادت وخودخواهی مرد

5-عادت زنانگی زن واحساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد.

 

آثار و فوائد حجاب :

1-  حرمت بخشیدن به زن :

زن مسلمان ،تجسم حرمت و عفت در جامعه است ، حفظ پوشش به نوعی احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاه های شهوانی و حیوانی است .

2- مبارزه با نفس:

میل به خود نمایی و جلوه گری به مصالحی در سرشت زن ،نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی والا بکار گرفته شود . بی گمان این گرایش در وجود زن اگر همچون سایر میلها به درستی بکار گرفته شود ، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کار آمد خواهد بود و در مسیر فراهم آوردن محیطی مناسب همراه با زندگیش ،سودمند خاهد شد . چراکه هیچ گرایش درونی بدون جهت درجان انسان به  ودیعت نهاده نشده است . اما اگر این گرایش ،مرزی نداشته باشد وخودنمایی وجلوه گری همواره ودر همه جا نمود داشته باشد ،قطعا" فساد آخرین خواهد بود و در ایجاد زمینه های نا هنجاری در جامعه خواهد کرد . (پوشش را میتوان مهمترین عامل تعدیل این میل دانست).

 

3-جواز حضور در اجتماع :

بدون هیچ تردید ،زن بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل میدهد و در ابعا د مختلف فرهنگی واجتماعی واقتصا دی وسیاسی می تواند نقش آفرینی عظیمی داشته باشد . اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است وا زسوی دیگر جلوی فساد  گستری ونا هنجاریهای ناشی از اختلاط زن ومرد را گرفته است . همه احاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئو لند  ومسئولیت  مهمتر در این با ره بر دوش خانم ها است .

4-آرامش روانی جامعه :

 از جمله فلسفه های اصلی حجاب ایجاد آرا مش روانی وامنیت روحی در جامعه است چراکه امنیت وآرامش در ابعاد مختلف زندگی از حقوق مسلم همه شهروندان بوده و هیچ کس حق ندارد با بهانه های مختلف موجبات سلب آسایش دیگران رافراهم کند ودر نکوهش مردم آزاری وایجاد مزاحمت برای دیگران همه مکاتب و مذاهب اتفاق نظر  دارند اما افراد مادی نگرو ودنیا زده که آسایش وآرامش دو گیتی را فقط در امور مادی  خلا صه می کنند مزاحمت وآزار را هم فقط مزاحمتهای بدنی ومادی می دانند در حالی که آزارهای روحی و معنوی و توهین به اعتقادات ومقدسات دیگران بسیار زشت تر از سایر آزار ها است . اگر چه حجاب خواهران وپوشش برادران تا حدودی یک امر شخصی وسلیقه ای وانتخابی است اما اصل مسلئه پوشش داشتن با تفاوتهای خاص مربوط به زن ومرد امری اجتماعی است وتکلیف است نه حق . هر انسانی که در جامعه زندگی میکند مکلف وموظف است به حقوق سایرین احترام بگزارد وکاری نکند که باعث آزار وصدمه به دیگران شود وچه صدمه وآسیبی بالاتر از تحریک شهوت در نیروی جوان کشور؟کدام ظلم وگناه بالاتر از اینکه خانمی آرایشهای آنچنانی واجرای نمایشهای زننده در کوچه وبازار در ذهن وفکر جوانان معصوم و نا پخته آشوب به پا کرده وآتش عشقهای خیابانی وهوسهای خانمان سوز راروشن کند !کدام خیانت بالاتر از آنکه غرایز خفته نسل جوان را بیدار کنیم  بدون اینکه امکان اشباع آنها وجود داشته باشد؟

5-حجاب ومعنویت :

یکی از آثار وفوائدی که برای حجاب در قرآن ذکر شده علاوه بر حفظ آرامش روانی کل جامعه ،حفظ بانوان محترم از آزار واذیت افراد بی سرو پا است که همه جوامع کم وبیش وجود دارند از این نظر" حجاب نوعی هویت است نه محدودیت " وهمان گونه که گلهای زیبا و خوش رنگ وبو باید حصار خارها قرار بگیرند  از دستبرد کودکان بازی گوش در امان بمانند زنان نیز باید گلبرگهای وجود خود را در پوششهای مناسب قرار دهند تا از نیش ونوش نگاه نامردان ونامحرمان دور بماند .

"قرآن کریم در آیه 59 سوره احزاب فلسفه حجاب را مد نظر قرار داده ومی فرماید :

" ای پیامبر به همسران ودخترانت وبه موفقین بگو که روسری های خویش را بهخود نزدیک کنند وهمچون زنان عفیف بپوشانند تا به (عفت وپاکدامنی )شناخته شوند ودر مورد آزار واذیت قرار نگیرند وخدا آمرزنده ومهربان است "

6-ایجاد امنیت :

جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد فراهم سازد ،بخش عمده از این مهمبه عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشانند.

در سایه رعایت حجاب ،زن با شهامت هر چه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمی شود. بدین میان معتقد هستیم که پوشش ،امنیت رادر جامعه فراهم میسازد ودر حریم پوشش است که می توان با خیالی آسوده بهجامعه آمد وبه فعالیت پرداخت ودر سنگر حجاب ،حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع،تحقق بخشید

7-حفظ بنیاد خانواده:

از دیگر فلسفه ها وفوائد حجاب تاثیر آن در استحکام وتداوم هسته اصلی جامعه یعنی خانواده است.

"رابطه حجاب وتاثیر آن در حفظ بنیاد خانواده و یا اثری که بد حجابی در تزلزل و نابودی ساختار خانواده دارد از دو بعد میتوان برسی کرد"

 

نظریه های مختلف در مورد حجاب :

1-نظریه زیست شنا سان:

برخی از زیست شناسان به وجود نوعی احساس حیاء و خجلت در جنس ماده اشاره می کنند و منشاء حشمت و حجاب زنان را نیز همان حیاء می دانند.

دکتر فخری فیزیولوژیست مصری چنین می گوید :

ریشه و مبداء حجاب ،همان احساس حیا و خجلت است،زیرا انسان  از آن جهت که از چیزی احساس حیا می کند ،از ظهور آن نزد دیگر مردمان دوری می ورزد و از همین احساس حیاء ،پوشاندن و حجاب سر چشمه می گیرد.

2- نظریه روانشنا سان:

برخی از روانشناسان در تایید این مطلب که حجاب وپوشش زن فطری است از وجود حیاء در نهاد انسان نام می برند که به دو صورت باز دارنده و هدایت کننده ایفای نقش می کند ، بدینسان از نظر آنان ،حیا تعدیل کننده غرایز و ضامن اجرای بسیاری از قوانین اجتماعی _ اخلاقی است.

روانشناسان معتقدند که حیاء با آفرینش زن به هم آمیخته است و تغییرات جسمی دوران بلوغ که معمولا" با بروز حالات روحی و روانی مختلفی همراه است ،عامل درونی حیاء را به نمایش می گذارد.

3- نظریه جامعه شنا سان :

از آنجا که انسان موجودی است اجتماعی و به تعبیر دیگر (( مدنی طبع )) جامعه شناسان حجاب و پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعه بشری معرفی کرده اند.

در کتاب زن از نظر حقوق اسلامی آمده است :

لزوم پوشانیدن زن در برابر مردان ، یکی از امور طبیعی است زیرا با ثابت بودن این اصل که هر چه زن به تقوا وعفاف و پرهیزکاری از هر گونه اعمال مخالف عفت مایلتر باشد اساس زندگی خانوادگی مستحکمتر ودر نتیجه ، سعادت و رفاه اجتماعی کاملتر خواهد بود. جای تردید باقی نمی ماند که زنان موظفند به منظور جلوگیری از شیوع زنا وتحریک احساسات پست شهوی ، با لباس ساده خود را بپوشانن وهنگام معاشرت با مردان و بیرون رفتن از منزل و شرکت در مجالس از پرده دری خودداری نمایند.

حجاب در ایران:

با ورود اسلام به ایران، تمدن ایرانی شکلی دیگر به خود گرفت و رفته رفته فرهنگها، باورها،عقاید وسنتها ی محدود ودست وپاگیر گذشته و بعضا" افراطی شکل نهادینه تر یافت . چنانچه می توان گفت فرهنگ ایرانی اسلامی جایگاه واقعی خود را بعد از گذشت چندین قرن باز یافت چرا که با ورود اسلام آزادیهای رنگارنگی که تا آن روز جهان هم در خواب ندیده بود در چارچوبی قانونمند ظاهر گردید.آزادی حقوق زنان ، قداست بخشیدن به شخصیت و پایگاه و منزلت اجتماعی آنان شاید تنها نمونه ای کوچک باشد که بر آن دست نهاده ایم ، چرا که زنان در سایه همین اسلام قدیسه ای شدند آسمانی که بعد ها با بر قراری حکومت اسلامی در ایران به عنوان الگو وحتی اسطوره ای برای زنان مدرن غربی بشمار می آیند.

فرازهایی از سخنان امام خمینی (ره) در مورد حجاب :

(( زنان در انتخاب فعالیت وسر نوشت و همچنین پوشش خود ، با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خودرا در پوششی که اسلام می گوید یافته اند .)) 10/8/1357

((خطری که ماحس می کنیم این است که زنان دو مرتبه به آن ابتذالها کشانده شوند . اما حجاب اسلامی چه معنی دارد ، حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار ، حجاب شخصیت ، ساخته من یا فقیه و دیگران نیست ، این نص صریح قآن است ، آنقدری که قرآن مجید بیان کرده است ، نه ما می توانیم از حدود خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزگ آسمانی هستند . آیه حجاب برای شخصیت دادن به زنهاست ، برای شخصیت انسانی اوست .)) 21/6/1358

((البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است ، برای حفظ آن ارزشهای شماست . هر چه که خدا دستور فرموده است ، چه برای زن وچه برای مرد ، برای این است که آن ارزشهای واقعی که اینها دار ند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دستهای فاسد استعمار پایمال  می شدنداینها ،این ارزشها زنده  بشود. ))

 

نقش حجاب در تامین امنیت اجتماعی :

در دهکده کوچک جهانی امروز که افراد در هجوم مبانی گوناگون تصمیم گیری از سراسر عالم قرار دارند تثبیت و نهادینه کردن باورهای اصیل و ناب با چالش مواجه خواهد شد . زدودن چنین تاثیرات مخربی ف نیرو و مسئولیت مضاعفی را از سوی متفکرین متعهد و مسئولین جامعه طلب می کند .

باید دید که کشورهای استعماری غربی به ویژه آمریکا در زمینه مبانی عقیدتی و فکری مردم جامعه ما چگونه بر خورد می کنند و از چه راههایی در صددویران کردن عقاید و باورهای آنان برای سلطه هر چه بیشتر هستند. می توان گفت گسترش ماهواره ها و ترویج استفاده از آن و به تبع آن ، کمرنگ کردن اعتقادات و باورهای دینی دقیقا"در راستای اهداف اینگونه کشورها قرار دارد. به مین دلیل تبلیغات منفی و ارائه چهره ای خشن از کشورهایی که دارای اعتقادات مذهبی هستند یکی از حربه هایی  است که این کشورها در دست دارند . بنابر این نباید اجازه داد که دشمن بتواند به راحتی اهداف استعماری خود را در جامعه ما تعقیب نماید.

اولین کار استعمار این است که زنان را به ابتذال بکشاند زیرا وقتی زن به ابتذال کشیده شد و از حجاب دور شد ، خانواده متزلزل می شود یعنی همان چیزی که خواست بیگانگان است.

 

پاسداری از سنگر حجاب و عفاف :

حجاب و پوشش برای بانوان و توجه به حریم عفاف و حراست آن از اصیلترین سنگر زنان و از مهمترین و عمیقترین و سودمندترین قانون الزامی آفرینش برای آنها و برای جامعه است و به عبارت روشنتر ، حجاب و پوشش، سنگر سعادت و پیروزی و رستگاری زنان و جامعه است که اگر این سنگر آسیب ببیند و یا فرو ریزد ، عوامل سعادت و پاکزیستی و شرافت آنها فرو ریخته . قطعا"انها بدون این سنگر ، در سرا شیبی سقوط و انحراف قرار گرفته و موجب آلودگی خود و جامعه خواهند شد.

با کمال تاسف دنیای غرب و دنباله روهای آنها ،این مسئله بسیار مهم اسلامی و اخلاقی را نادیده گرفته بلکه برعکس با کمال گستاخی بر ضد آن گام بر می دارند و آن را عامل تحذیر و رکود واپس گرایی دانسته تا آنجا که در دانشگاههای خود ، دختران دارای پوشش را اخراج می کنندو چنین کار ضد بشری را از نشانه های تمدن می نامند .

حجاب سنگر حفظ شخصیت زن و جامعه ، سنگر حفظ زیبایی وشکوه زن ، و حفظ شخصیت و وقار زن ، سنگر حفظ صحیح ارتباطی و رشته های اجتماعی ، سنگر حفظ اخلاق فردی و اجتماعی ، سنگر و دژخلل نا پذیر برای حفظ مرزها و شیرازه های روابط مختلف بوده و کیان خانه و خانواده را از هر گونه انحراف و گمراهی و از هم پاشیدگی حفظ می کند.

براستی در چه دوران و دنیای جاهلیتی قرار گرفته ایم که دنیای غرب و الگو تراشان ، حتی در کشورهای اسلامی ، شکستن چنین سنگر و دژی را علامت ترقی ،  رشد و تمدن می دانند و بر عکس حجاب و حفظ حریم عفاف را نشانه عقب گرد و واپسگرایی ،غربیها چنین القاء می کنند که حجاب زنجیر اسارت بر دست و پای زنان است و سدی بر سر تکامل آنهاست . حجاب زنان را در زندان زندگی حبس کرده و آنها را از تعالی و رشد باز می دارد و از توسعه علمی ، فکری ، فرهنگی ، و هنری زن می کاهد .در جامعه ای که بر اثر نبودن قانون حجاب ، شخصیت زن تا سر حد یک عروسک ، یا یک کالای بی ارزش ، سقوط کند ، ارزشهای معنوی آن به کلی فراموش می گردد ، در چنین جامعه ای چگونه یک زن می تواند به هویت خود پی ببرد و شخصیت انسانی خود را از گزند آلودگان تبهکار حفظ کند.

 

عوامل بد حجابی :

 عوامل بد حجابی از دو عامل بیرونی و درونی نشات می گیرد که در ذیل به آنها اشاره میگردد.

الف)عوامل بیرونی ترویج بد حجابی و بی حجابی در جامعه ما عبارتند از :

1-بیم دشمنان انقلاب اسلامی از اصولگرایی و رشد روز افزون معنویت در مقابل ماتریالیسم غربی و در نتیجه مقابله با پیشرفت چنین آموزه ای در ایران و جلوگیری از ورود و صدور آن به دیگر کشورها و به خطر افتادن منافع آنان.

2-تبلیغات گسترده فرهنگی (تهاجم غرهنگی )دشمنان علی الخصوص آمریکای جنایتکار و اسرائیل و... از طریق ماهواره ،  اینتر نت و ... به منظور جلو گیری از ترویج اسلامگرایی در جهن خصوصا"کشورهای غرب.

3-بی هویت کردن نسلهای آینده جمهوری اسلامی و بی تفاوت کردن نسل فعلی و تخریب آموزه های نسل اول و دوم انقلاب اسلامی .

4-فشارهای سیاسی بر نظام بین الملل وسازمانهای وابسته به آن در بر خورد با جمهوری اسلامی ایران از قبیل سازمان حقوق بشر ، کنوانسیون برابری حقوق زن و مرد ، یو نسکو و ... با توجیهات کاذبانه عدم وجود آزادی ، وجود زندانیان سیاسی ، پایمال کردن حقوق زنان و...

5-ارائه مدهای غربی که منطبق با نوع حکومت ماتریالیستی آنهاست به عنوان الگو و سنبل پیشرفت و مقابله با الگوهای برتر اسلامی و ایرانی .

6-ایجاد جو نا خرسندی عمومی از حکومت جمهوری اسلامی و بزرگنمائی مشکلات احتمالی با تبلیغات گسترده و ایجاد جو بد بینی نسبت به نهادهای نظارت و هدایت کننده مانند سپاه ، بسیج ، قوه قضائیه و...

 

ب)عوامل درونی بد حجابی و بی حجابی :

1- بی تفاوتی حکومت و مردم نسبت به شیوع منکر و کم توجهی و یا بی توجهی نسبت به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر.

2- تبدیل شدن ناهنجاریها به هنجارها به دلیل بی توجهی و یا کم توجهی مردم و حکومت به نا هنجارها.

3-تولید الگوها و محصولات فرهنگی و البسه های غیر متعارف با مدهای غربی و عرضه ارزان قیمت آن به بازار خرید.

4- بر خوردهای غیر اصولی و غیر کارشناسانه با پدیده بدحجابی در بین جوانان و مردم و جری کردن آنان در بر خوردها.

5- منفی نگری به پدیده ارزشمند حجاب و عدم توجه به نقاط مثبت حجاب و تبلیغ آن از طریق رسانه های گروهی بخصوص صدا و سیما ، تئاتر و سینما و ...

6-عدم ارائه الگوی مناسب و در خور شان نظام مقدس جمهوری اسلامی .

7- بی تفاوتی و بی توجهی دستگاههای فرهنگی جامعه در بر خورد با پدیده حجاب در مواجهه با مردم بخصوص جوانان از قبیل وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی -  وزارت آموزش و تحقیقات و فن آوری – وزارت آموزش وپرورش – صدا وسیماو ...

8- خصوصی سازی مراکز و موسسات فرهنگی و ارائه محصولات آن بدون توجه به نظارت کامل به کیفیت و نحوه فعالیت آنان .

9- فاصله گرفتن جوانان از آموزه های دینی و فرهنگ غنی اسلام به دلیل تبلیغ غلط آن و عدم توجه به خواستهای منطقی آنان.

10 عدم تعیین حدود مشخص عملی و اجرائی در قانون برای مقابله دستگاههای قضایی و انتظامی در بر خورد با بی حجابی .

عدم توجه والدین به رعایت اصول اخلاقی و نوع پوشش لازم در منزل و در حضور فرزندان .

11- بر غیر اصولی و غیر منطقی با پدیده های تکنولوژی ، مانند ماهواره و اینتر نت و عدم توانایی در ارائه تکنولوژی برتر برای جایگزینی .

12- ...

نتیجه یک تحقیق:

به جهت شناخت عوامل اجتماعی ،اقتصادی،فرهنگی و روانی موثر در شکل گیری و گسترش پدیده بد حجابی در استان آذر بایجان غربی لازم شدکه از تعدادی دختران و زنان جوان که پوشش ظاهری مناسبی نداشتنددر شهرستان ارومیه سوالاتی به عمل آید که نتایج حاصله و یافته های تحقیق به شرح ذیل می باشد:

1-متغییر سن:

تحقیق حاضر که از تعداد یکصد نفر بعمل آمد نشان می دهدکه بیش از 9/89درصداز افرادی که حجاب اسلامی را رعایت نم یکنند در گروههای بین 14-26سال واقع شده اند.

بررسیهای بعمل آمده حاکی است دختران و پسران ایرانی بطور متوسط در سنین 11 تا 13 سالگی به بلوغ میرسندو بطور میانگین در سنین 26تا 28 سالگی اکثر آدنها متاهل و شاغل می شوند و هویت اجتماعی آنها شکل می گیردو زندگی بزرگسالی خود را آغاز می کنند.با عنایت به اینکه تمامی قوای زیستی،روحی،روانی،فکریو عاطفی فرد از دوران بلوغ تغییر و تحولات اساسی می یابد و بر هر یک  از این تغییرو تحولات نیز قانونمندی خاصی حاکم است(هندسه دوران جوانی) بنا به گفته زیگمو ند و آنا فروید ،در دوره بلوغ به علت تغییرات شدید فیز یولوژیککه طی آن روی میدهد یک مرحله طغیانی است.ویژگی های روانی دوران نو جوانی و جوانی از قبیل آمارگیرانی  که در آن فر معمولا بر علیه نظامهای رایج کشور طغیان ممی کندو مبنایمحاسبه و قضاوت وی مبانی آرمانی و مدینه فاضله می باشد،هیجان طلبی ، تنوع طلبی ،هویت جوئی ،تاثیر پذیری ،و والگو پذیری  از گروه وهمسالان ،مربیان ،رسانه ها ،تحرک وانرژی فوق العاده که در حال حاضر  زیر ساختهای لازم در جهت گذارن بهینه اوقات فراغت وتخلیه معقول آن به اندازه کافی در دسترس نمی باشد،لذت طلبی ،خود نمایی و سعی در جذب جنس مخالف،عدم وجود پیوستار و هماهنگی در تجربه های زندگی فرد ،عدم جامعه پذیری کامل و عدم درک صحیح مسوئولیت همه از مواردی می باشند که قرار گرفتن 91درصد از از مقاطع سنی 14 تا 26 را در بین افراد مورد بحثتوجه وتبیین می نماید.

بحث ونتیجه گیری :

به اعتقاد  جامعه شناسان ،ناهنجاریهاو جرائم اجتماعی در تمام اعصار و جوامع وجود داشته ،لیکن برخی از شرایط  ،با گسترش دامنه این ناهنجاریها ،معضلاتی   ایجاد می شود که تداوم حیات اجتماعی  را با خطر مواجه  می کند بروز این مسئله در جامعه ای که دارای فرهنگ غنی دینی و مبتنی  بر اخلاق و دستورات رفتاری در حوزه زندگی فردی و اجتماعی است قابل تاملو دقت بیشتری می باشدعلائم هشدار دهندهای نظیر افزایش نرخ ارتکاب به جرائم با توجه رشد جمعیت ،کاهش سن ارتکاب به جرایم در میان زنان ،ارتکاب علنی بسیاری لز جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی نشان می دهد که سنگ بنای اجتماع یعنی  خانواده و نیز قشر زنان بعنوان مادران آینده وپرورش دهندگان نسل آتی در معرض آسیب ها و تهدیدات جدی است.اگر وجوه مشترک آکثر قریب به اتفاق افراد بد حجاب را مورد برررسی قرار دهیم مشاهده می نماییم که تقریبا همه آنها  در بسیاری از خصوصیات روانشناختی مشترک هستند اکثر آنها جوان  ویا نو جوان دارای تحصیلات راهنمایی تا فوق دیپلم و همچنین مجرد می باشند بروز گسترش بد حجابی سلامت و امنیت جامعه را بطور جدی به مخاطره می اندازد  بطوریکه نه تنها حرمت خودفرد بلکه حرمت جامعه را نیز مورد آماج بسیاری از جنبه های اجتماعی ،فرهنگی ،اخلاقی ،بهداشتی،و حقوق می گردد .

بطور کل از جمله علل بد حجابی می توان به عوامل ذیل اشره کرد:

الف-علتهای خانوادگی:

مشاجرات خانوادگی،بد سرپرستی،طلاق،ازدواج اجباری،اعتیاد و خشونت خانوادگی

ب-علتهای اجتماعی:

دوستان ناباب ،اغفال،مهاجرت،فساد اجتماعی ،عدم الگو  یابی و الگو پذیری صحیح ،

ج-علتهای فرهنگی:

ماهواره،فیلم های مبتذل،اعتقادات ضعیف،بی بند وباری،نهادینه نشدن ارزشهای مذهبی،افزایش سن ازدواج در بین جوانان

د-علل اقتصادی :

فقر مالی ،فاصله طبقاتی ،زیاده طلبی

ه-علل فردی:

اختلالات روانی،اختلالات جسمانی،مشکلات جنسی،بلوغ زود رس،افسردگی،عقده خود کم بینی،تنوع طلبی

 زیاده طلبی،خودنمایی،لذت طلبی.

 

پیشنهاد و راهکار ها:

ارائه هر نوع راهکاروپیشنهاد با اهداف ذیل جهت جلو گیری از شیوع معضل

 بد حجابی ارائه می گردد.

-پیشگیری  از بروز و گسترش آسیب ها و ناهنجاریهای اجتماعی.

-مقابله با روند روبه رشد دامنه آسیبها جهت افزایش ضریب امنیتی اخلاقی ،بهداشتروانیو سلامت جسمانی ، محافظت

سرمایه انسانی  از گزند آسیبهای اجتماعی.

-ایجاد هماهنگی در بر نامه ریزیهای کلان و جامع توسط دستگاه های ذیربط به منظور جاری ساختن اراده ملی

 و تقویت انگیز  مردم در تحقق نظارت اجتماعی نسبت به پیشگیری و مهار آسیب های اجتماعی.

-تلاش جهت شناخت بهره مندی از ظرفیت ها،منابع و امکانات و دستگاه های دولتی وغیر دولتی جهت پیشگیری ،مقابله

و اصلاح آسیب دید گان اجتماعی .

پیشنهادات که در این مقوله ارائه می گرد د در چهار مولفه :

1- فرهنگ 2- خانواده 3-اقتصاد4- حقوق می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد