اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

طنزجبهه ( 74 )

Related image 


 خیلی شوخ بود.بالاخره ترکش خورد ،


وقتی امدادگرها می بردنش عقب می گفت :


بچه ها ناراحت نباشید ،


من می روم عقب ، امام تنها نباشه !


        " شادی روح امام و شهدا صلوات "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد