اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

آزادی قدس ....... 2

تمجید گروه‌های مقاومت از عملیات قهرمانانه در قدس - مشرق نیوز


واکنش

 

میهنم! آهن زنجیرهایم می‌آموزد مرا

خشم عقابان و، نازکدلی انسان نیک‌اندیش را

نمی‌دانستم که زیر پوستمان

میلادِ توفانی است… و عروسی جویبارهایی

در سلّول زندان نور را از من گرفتند:

و خورشید مشعل‌ها… در دلم فروزان گشت

بر دیوارها شماره‌ی شناسنامه‌ام را نوشتند:

و سبزه‌زار سنبله‌ها… بر دیوارها روئیدن گرفت

بر دیوارها تصویر قاتلم را، نگاشتند:

و سایه‌سار گیسوانی، آن خطوط چهره را محو کرد

میهنم! با دندان‌ها نقش خون‌آلودت را نگار کردم

و ترانه‌ی تاریکی گذرا را برنوشتم

در خون و گوشت تاریکی شکستم را فرو بردم

و در گیسوان روشنایی، انگشت‌هایم را درون کردم

فاتحان بر بام‌های خانه‌هایم

جز وعده‌ی زلزله‌ها را فتح نکردند

جز تابناکی پیشانیم نخواهند دید

جز صدای زنجیرهایم نخواهند شنید

و چون بر صلیب پرستشم شعله‌ور شوم

چون قدّیسی…

در هیئت مبارزی

در خواهم آمد.

(«محمود درویش»، از کتاب «آخر شب»، ترجمه‌ی «موسی اسوار»، انتشارات «سروش»، ۱۳۵۸)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد