ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
همه منتظر رسیدنش هستند شبی که باآمدنش پاییز رخت بربست و سفر کرد
زمستان با تور سفیدش برهمه جا سایه گسترد ، الماس های در دل نهفته ی آسمان
چشمک زنان زمین را می نگرند .
چشم ها به در دوخته که ناگه تق تق صدای در آمد .در گشودیم یلدا آمد ...
با سبدی پر از مهر ومحبتاز راهی دور آمده است
از کشتزار عشق تا این جا یک نفس دویده است تا خود را به ما رسانده است تا عشق و
را برای مان ارمغان آورد . خانه از عشق محبت گرم است . گلها در زمستان می شکفند
همه محو تماشایند با خود سرخی انار آورده است یاد گذشته ای دور با خود می آورد در
غبار زمان که می آیند در چله نشینی یاران در جمع .
ماه آسمان نیز به بزم ما آمده است از ورای پنجره های بلوری زیبا می تابد به درون ،در
بزم دوستان پدر بزرگ گشوده است حافظ را که بخواندو دور گرداند غم را
به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل
**********************************************************
سمیرا خواست - بندرعباس - دوازدهم علوم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام