تصویب شد به هلهله ما را فروختن
پنهان دسیسه کردن و پیدا فروختن
از مُرده- مَردهای سیاست بعید نیست
میراث زنده شهدا را فروختن
جان را فروختن به اماننامه یزید
دل در قمارخانه دنیا فروختن
تصویب شد چِرای علفهرزههای غرب
وانگاه مفت، گندم اعلا فروختن
تصویب شد مطابق تقویم دشمنان
امروز را به وعده فردا فروختن
تصویب شد فروختن عزت وطن
بیدردسر چنانکه مربا فروختن
هنگام رزم، ملعبه دشمنان شدن
شمشیر آهنین به مقوا فروختن
لبخند را ز چهره مردم ربودن و
آن را به نیشخند اروپا فروختن
بین دو چای، چاله برجام کندن و
بین دو چُرت، جام مطلا فروختن
این گونه مفت، ننگ خریدن برای خود
این گونه بیتعهد و امضا فروختن
آخر حراج واژه غیرت شروع شد
این راه میرسد به الفبا فروختن
کم نیست حرمت شرف و غیرت و وطن
آسان مباد این همه یکجا فروختن
میلاد عرفان پور
عمه زینب کو سر بابای من
عمه زینب مونس شب های من
عمه زینب کو دُر والای من
عمه زینب آن یل تنهای من
عمه زینب شد خرابه جای من
عمه زینب نالم از اعدای من
ای عمه کو بابم سالار بی آبم
ای عمه بی تابم همرنگ مهتابم
دارم دلی خون از فراق روی بابا
در دیده و دل اشتیاق روی بابا
آتش گرفته جان من از درد دوری
بینم دوباره عمه طاق روی بابا
در سینه دارم آرزوی دیدنش را
شوق رقیه گفتن و بوسیدنش را
ای عمه زینب می شود آیا ببینم
یک بار دیگر در برم خندیدنش را
عمه زینب کو دُر والای من
عمه زینب آن یل تنهای من
عمه زینب کو سر بابای من
عمه زینب مونس شب های من
عمه بگو بابا بیاید در بر من
دست نوازش را کشد روی سر من
من تشنه ام من تشنة دیدار اویم
آید کنارم لحظه های آخر من
ر هجر بابا روز و شب خونابه بارم
شوق دوباره دیدنش در سینه دارم
سیلی زده دشمن به رخسار کبودم
آید برایش جای سیلی می شمارم
عمه زینب کو دُر والای من
عمه زینب آن یل تنهای من
عمه زینب کو سر بابای من
عمه زینب مونس شب های من
ای عمه کو بابم سالار بی آبم
ای عمه بی تابم همرنگ مهتابم
دارم هوایت ای پدر اما کجایی؟
باز آ کنارم ریشه کن بنما جدایی
روی لبم پیوسه نامت می برم من
بر درد تلخ بی کسی هایم دوایی
سوز عطش دیگر ندارم بر لبانم
اما جدایی برده از جانم امانم
دیدم بخوابم لحظه ای رخساره اش را
بی او دگر در این جهانِ دون نمانم
عمه زینب کو دُر والای من
عمه زینب آن یل تنهای من
عمه زینب کو سر بابای من
عمه زینب مونس شب های من
بابا کجایی تا ببینی حال و روزم
باران غم از ناله های سینه سوزم
هر لحظه گویم با خودم شاید بیاید
چشمان خود را دم به دم بر در بدوزم
این شرح ماتم قصة طفلی یتیم است
بر شانه های کوچکش داغی عظیم است
اشک رقیه آه شعر سروری شد
آوای غم در واژه های من سهیم است
عمه زینب کو دُر والای من
عمه زینب آن یل تنهای من
عمه زینب کو سر بابای من
عمه زینب مونس شب های من
شاعر:محمدرضا سروری
شب های درد بی کسی ام را سحر کنم
وقتی به آن جمال جمیلت نظر کنم
ماه صفر رسیده و آقا نیامدی
این ماه را چگونه بدون تو سر کنم
دارم ز داغ دوری تو پیر می شوم
وقتش شده به سوی تو آقا سفر کنم
قربان شال مشکی ات ای صاحب عزا
از این همه مصیبت تو دیده ،تر کنم
کی می شود که ای همه ی آرزوی من
با دست تو لباس عزا را به بر کنم؟
هر روضه ای که می شنوم آه می کشم
بی تو میان روضه چه خاکی به سر کنم؟
از بس که از نگاه تو خونابه می چکد
من هم روان ز دیده ام اشک جگر کنم
این اشک ها به زخم تو مرهم نمی شود
باید که فکر داروی زخم دگر کنم
آقا اجازه هست کمی روضه خوان شوم
یعنی که ناله های تو را بیشتر کنم ...؟
بزم شراب رفتن زینب روا نبود
از داغ عمّه ی تو رخم پر اثر کنم
جمال جمیل
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، فرقی نمیکند چشمهای آبی داشته باشید یا قهوهای، حتما به این فکر کردهاید که مثلا اگر چشمتان سبز یا طوسی بود چه شکلی میشدید. اما تعداد کمی از ما میدانیم که عواملی مثل احساسات و غذا میتوانند رنگ چشم ما را تغییر دهند. ما درباره اینکه چرا و چگونه میتوان رنگ چشم را تغییر داد، حقایق جالبی به شما خواهیم گفت.
۱- خلق و خو و احساسات
احساسات به بدن ما شوک وارد میکنند. وقتی دچار خشم یا خوشحالی شدید میشویم، فرکانس ضربان قلب ما تغییر میکند، نفس کشیدنمان سریع میشود یا به سختی میتوانیم نفس بکشیم، و رنگ چشم هم تغییر میکند و شدیدتر، تیرهتر یا روشنتر شود. ظاهرا روشنترین و زندهترین رنگ چشم در کسانی دیده میشود که لحظات خوب و شادی را تجربه میکنند.
۲. ملانین و سن
اگر کودکی با چشمان آبی خاکستری به دنیا بیاید، ممکن است بعدا شما را متعجب کند. راز چشمان آبی مقدار کم ملانین در عنبیه است که نور را پخش کرده و باعث میشود روشنتر به نظر برسد. اگر ملانوسیتهای عنبیه بزرگتر شوند، رنگ چشم بسیاری از نوزادان در سن ۳ تا ۱۸ ماهگی تیرهتر میشود. مثلا کسانی که در مناطق کوهستانی زندگی میکنند اغلب چشمان آبی دارند که بعدا به فندقی تغییر مییابد، اما بیشتر به رنگ چشمان والدینشان بستگی دارد. گاهی رنگ نهایی چشم تا ۱۲ سالگی تثبیت نمیشود.
اما نوزدانی که با چشمان قهوهای به دنیا میآیند هیچ تغییری را تجربه نمیکنند و تا آخر عمر به همان رنگ میمانند. به دلیل مقدار زیاد ملانین، لایه بیرونی عنبیه نور را جذب و منعکس میکند که باعث رنگ قهوهای میشود. به هر حال، اگرچه کسانی که چشمان تیرهتری دارند، کمتر دچار بیماریهای چشم میشوند، باید از عینک آفتابی استفاده کنند. چشم قهوهایها معمولا قابل اعتمادتر هستند در حالی که زنان چشم روشن مشکلات افسردگی و منفیگرایی کمتری دارند. ۱۶ ژن روی رنگ چشم تاثیر میگذارند، به همین دلیل تعیین رنگ چشم قبل از تولید دشوار است.
۳-رژیم غذایی خامخواری و سمزدایی
رنگ چشم با سلامت اندامهای داخلی ارتباط دارد. دکتر رابرت مورس، کارشناس سلامت که بیش از ۲۵۰ هزار بیمار داشته، معتقد است که یک چهارم بیرونی چشم با سلامت مغز ارتباط دارد در حالی که دایره داخلی با سیستم گوارش مرتبط است. او میگوید بسیاری از میوهها و سبزیجاتی که میخوریم میتوانند رنگ چشم را تغییر دهند و حتی ویدئوهایی در این باره آماده کرده است.
تصویر زیر دختری را نشان میدهد که ۶ سال است خام گیاهخواری میکند. میتوانید ببینید رژیم غذایی رنگ چشمان او را چطور تغییر داده است. غلظت بالای رنگ زرد نشان دهنده سم زیاد در بدن است. این دختر توانسته عملکرد سیستم گوارشش را بهبود بخشد و رنگ چشمش را از سبز-قهوهای به یک رنگ روشنتر با سبز بیشتر تغییر دهد، هم چنین بخش سفیدرنگ چشمش شفافتر و روشنتر شده است. علاوه بر این، دکتر مورس میگوید که رنگدانه هرکسی منحصر به فرد است و نیاز به تحلیلهای فردی دارد. او معتقد است که اسفناج به جوان و روشن نگه داشتن چشمها، عسل به رنگهای گرم و غذاهای دریایی به رنگهای زندهتر و شدیدتر کمک میکند. سایر غذاهایی که روی رنگ چشم تاثیر دارند شامل روغن زیتون، پیاز و مغزها میشوند.
۴. آرایش و لباس هم روی رنگ چشم تاثیر دارند
زنان ابزاری جادویی برای تغییر رنگ چشمهایشان دارند. این ابزار قدرتمند آرایش، لباس، رنگ مو و اکسسوری است. مثلا زنان چشم قهوهای میتوانند از لباسهای طلایی، صورتی و سبز روشن برای روشنتر شدن چشم هایشان استفاده کنند. در حالی که زنان چشم آبی و چشم سبز میتوانند با استفاده از رنگهای آبی، زمردی و فیروزهای میتوانند شدت رنگ چشمهایشان را تقویت کنند. رنگهای خنثی مثل سفید، خاکستری و مشکی به تاکید بر رنگ طبیعی چشمتان کمک میکند.
۵. نور خورشید و محل زندگی
قهوهای رایجترین رنگ چشم در زمین است که ۷۰ درصد جمعیت زمین آن را دارند و در همه قارهها از استرالیا تا آمریکای شمالی وجود دارد. در مناطق خاص، درصد چشم قهوه ایها به ۹۵ درصد میرسد مثل آسیا، خاور میانه، آمریکای جنوبی، اروپای جنوبی و اقیانوسیه. در ایالات متحده هم ۵۰ درصد مردم چشمان قهوهای دارند.
افراد چشم آبی در اروپای شمالی رایج ترند: استونی و دانمارک و فنلاند ۸۵ درصد، آلمان ۷۵ درصد و انگلستان ۵۰ درصد. البته گاهی این رنگ چشم در میان مردم خاورمیانه هم دیده میشود. تحقیقات ژنتیکی دانشگاه کپنهاگ نشان میدهد که چشم آبی نتیجه جهشی است که حدود ۶-۱۰ هزار سال پیش اتفاق افتاده است. دکتر ایبرگ خاطرنشان کرد که در ابتدا همه مردم چشمان قهوهای داشتند، اما این جهش تولید ملانین را کاهش داد. دانشمندان معتقدند این جهش اولین بار در مناطق شمال غربی دریای سیاه اتفاق افتاد.
تنها ۲ درصد از جمعیت زمین چشمان سبز دارند. این رنگ به علت مقدار متوسط ملانین و ترکیب رنگدانههای زرد و قهوهای به وجود میآید. چشمان سبز رایجترین در اسپانیا، ایرلند، روسیه، برزیل، ایسلند و پاکستان بیشتر دیده میشود. نادرترین رنگ چشم زرد است که نتیجه چشمانی است که رنگدانه لیپوکروم دارند.
۶. روشن کردن رنگ چشم با لیزر
عمل جراحی روشن کردن رنگ چشم بسیار خطرناک است و حتی میتواند منجر به کوری شود. اما در سال ۲۰۱۱، دکتر هومر جراحی لیزری اختراع کرد که میتواند رنگ چشم را تغییر دهد. با کمک لیزر، سلولهای ملانین تخریب میشوند و عنبیه روشنتر میشود. یعنی چشمان قهوهای، به رنگ آبی یا سبز درمیآیند. این عمل تنها ۲۰ ثانیه طول میکشد و نتیجه نهایی را در عرض ۲ تا ۴ هفته میتوان دید. تحقیقات نشان میدهد این عمل روی بینایی تاثیر ندارد، اما برای بررسی همه عوارض جانبی، به زمان بیشتری نیاز است.
۷. افراد با رنگ چشم آفتابپرستی
رنگ چشم برخی افراد میتواند تغییر کند. اگرجه این پدیده هنوز عمیقا بررسی نشده، همه دانشمندان موافقند که این یک بیماری نیست، بلکه ویژگی منحصر به فردی است که فقط افراد کمی دارند. معمولا کسانی که چشمان سبز-آبی یا فندقی دارند رنگ چشم آفتابپرستی دارند. پزشکان مشکل بینایی در این افراد مشاهده نکردند و این ویژگی ارثی هم نیست. طبق تحقیقات، تغییر مداوم رنگ چشم با فرآیندهای سیستم عصبی و غدد درون ریز و مقدار ملانین ارتباط دارد. چشمهای آفتابپرستی به استرس، احساسات رمانتیک و خستگی واکنش نشان میدهند و رنگ چشم آنها با تغییر آب و هوا و محیط هم ارتباط دارد. روانشناسان میگویند این افراد گاهی غیرقابل پیش بینی و بدجنس هستند.
" جام جم "
یاری اندرکس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضرفرّخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمی گوید که یاری داشت حقّ دوستی
حقّ شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروّت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهریاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت درمیان افکنده اند
کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد
صدهزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمی سازد مگرعودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی می گساران را چه شد
حافظ اسرارالهی کس نمی داند خموش
از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد
شیرینی گردویی از نمونه شیرینی هایی است که می توان گفت در کل ایران طرفداران خاص
خود را دارد. شیرینی گردویی از جمله شیرینی های خوشمزه ای است که بیشتر مردم
از آن به عنوان یک عصرانه همراه چایی در کنار خانواده و دوستان خود مصرف می کنند.
اصلی ترین ماده برای پختن و تهیه شیرینی گردویی نیز خود گردو است و برای همین است
که قیمت آن نسبت به بقیه شیرینی های عصرانه تا حدی گران است، البته بستگی به قیمت
و نوع کیفیت گردویی دارد که در تهیه آن استفاده شده است.
در این مقاله قصد داریم تا چند طرز پخت شیرینی گردویی را به شما آموزش دهیم.
شیرینی گردویی از جمله شیرینی هایی است که به راحتی هر خانم خانه دار و کدبانویی
می تواند آن را در منزل خود برای دیگر اعضای خانواده یا مهمانان خود تهیه کند.
مواد لازم برای تهیه شیرینی گردویی
البته بعضی از خانم ها یا قنادها ممکن است از مواد دیگری هم استفاده کنند؛ اما
اصل مواد لازم برای تهیه شیرینی گردویی مواد بالا هستند.
تا هنوز
ای انتظار جاری ده قرن تا هنوز
بی تو غروب می شود این روزها هنوز
اما هنوز چشم جهانی به راه توست
این جمعه آه می رسی از راه یا هنوز...؟
با اشتیاق رویت تو رو به آسمان
هر چشم خیره است ولی ابرها هنوز...
باران پاک رحمتی و خاک می کشد
هر لحظه انتظار نزول تو را هنوز
تو وعده ی خدایی و جاری است یاد تو
در خواهش مکرر هر ربنا هنوز
در انتظار جمعه ی تو ندبه می کند
ناحیه ی مقدسه ی کربلا هنوز
تمام ثانیه ها
دلی که تنگ تواست و هوای تو دارد
بگو تو فاصله ها را چگونه بردارد؟
عنان خویش سپرده دلم به دستانت
امین تر از تو نباشد به اوش بسپارد
ز دل صدای غریبی به گوش می آید
هجوم بی کسی او را کنون می آزارد
کشیده نقش نگاهت دلم به سینه ی خود
دوچشم تر بکشد او به راه بگذارد
رسیده به آخر نفس ، دوباره دلم
تمام ثانیه ها را چقدر بشمارد؟