ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امروز خورشید درخشنده تر و نورافشان تربر کره زمین می تابد.
امروز باد مهربان تر و با سخاوت باورنکردنی دست خود را بر دامن این سرزمین می کشد
پرندگان تمام استعداد خود را بر کار برده تا آوازی بی نظیر بسازند گویی تمام زمین گوش گشته
و این آهنگ غرق در سکوت است تا مبادا چیزی از دست دهند .
گل ها در حالت خواب و بیداریفرو رفته اند که متوجه آن مرواریدی که از آن دو گوی زیبا چکید
و تا بر زمین می نشیندگیاه می روید.
ابرها یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و در این پایکوبی شرکت می کردند .
درختان دامان خود را گرفته بودند و می رقیدند باد در بین شاخه ی درختان با سرودی دلپذیر
نغمه سرایی می کنند .من گویی مسخ شده بودم .
گویی این یک رویا بود و غزالی گریز پا با چشمان مسحور کننده اش دیدم.
پرسید: تو کیستی ؟ گفتم : انسان . به نگریست و گفت : بپرس . گفتم : چه بپرسم ؟
گفت : سوالت را ؟ گفتم : دلیل این مهمانی چیست ؟ گفت : ولادت نبی اکرم ( ص ) است .
آن که شهرتش به گوش ملک هم رسیده است.
همان که زمین به خاطراتش چراغانی و وعرش هم با ستارگانش آذین بسته اند .
از انس و جن و ملائک همه در مدحش می سرایند و او خاتم النبیین ( ص ) است .
(( فاطمه احمدزاده - دوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام ))