ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خورشید خانم با ناز قدم زنان با آن گیسوهای زرد رنگ خود با صدای جیرینگ جیرینگ
النگوهایش که تمام فضا را گرفته بود می آید .
باد می آید و همه جا را گلباران می کند .
درختان با خرمن های سبز و دامن های چین چین خود به رقص در می آیند .
گل ها در کرنش هستند .
گیسوان پریشان بید مجنون به یاد تو زلف پریشان کرده است .
ماهی ها با سر و صدا از آب بالا می اید و صدای ساز و دمبل در می آید .
قناری ها و پرنده ها در آسمان آواز می خوانند و می رقصند و من متحیر از این رویداد
زیبا گوشه ایستاده ام .
آرام می پرسم : اینجا چه خبر است ؟
اما گویی کسی نمی شنود . دوباره ، دوباره ..... امام باز کسی نمی شنود .
بر بلندای تپه می روم و با صدایی رسا می گویم : اینجا چه خبر است ؟
صدای پرنده ی کوکو می آید :
می خواند و می خواند از شادی و سرور ......
و به ناگهان صدا خاموش می شود
ندای آسمانی همه جا را فرا می گیرد
مبعث رسول ( ص ) مهربانی هاست .
دوباره صدای ساز و دهل آسمانی از عرش به گوش می رسد و این بار من هم با آن ها
همراه می شوم .
******************************************************
زهرا اسپید - دوم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام