ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته
کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته
بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته
بسکه در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته
برکت میرسد غلامت اگر.
سر سجادهی دعا رفته
محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته
چارهای کن برای ما ور نه
رمضان، آبروی ما رفته
آبرو دار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان
ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین
ای تمام صحیفه ات شرح
آخرین ناله و دعای حسین
مقتل تو صحیفه ات باشد
دادهای شرح کربلای حسین
کاش مثل تو روضه خوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین
به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچههای حسین
آه تیر سه شعبه و حلق
طفل معصوم بی خطای حسین
الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین
چقدر کریه میکنی یعقوب
مژه ات ریخته برای حسین
بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین
روی قبرش نوشتی یا مظلوم
لک روحی فدا ابا المهموم
علی اکبر لطیفیان
آهسته میآیی از دور، تنها و از نور سرشار
از پشت کوهی مهآلود، در زیر باران رگبار
چشمان تو میدرخشد مثل طلوع ستاره
بو ی خوشی میدهی، آه! بوی نم! خاک کهسار
ابری سیهپوش و سنگین بر سینه آسمان است
از پشت او میتراود خورشید با سعی بسیار
میآیی و با تو خورشید، آهسته بالا میآید
از پشت ابر سیهپوش با قلبی از نور سرشار
من میدوم تا کنارت، اما نمیمانی آنجا
پر میکشی رو به خورشید، مانند قویی سبکبار
ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی
پر میکشم مینشینم من پیش پای تو اینبار