ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
این جا که شعر در کف نامردمان رهاست
موعود من! صدای تو عاشقترین صداست
این جغدهای خفته که آواز شومشان
در ژرفنای تیره و خاموش شب رهاست
باور نمیکنند که چشمان روشنت
دیری است قبلهگاه تمام ستارههاست
من میشناسمت، دل غمگین و خستهات
با درد، با غرور ترک خورده آشناست
آری تو آن درخت کریمی که دستهات
دیری است آشیانه گرم پرندههاست
آخر چگونه در گذر بادهای تند
اِستادهای که قامت سبز تو تا خداست؟
من از هجوم دشنه شب زخم خوردهام
پس مرهم نگاه اهوراییات کجاست؟!
انسیه موسویان