اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

معلم نخستین استاد عشق ورزی به من


Image result for ‫شعر در وصف معلم‬‎


زخم جفای یار که بر سینه مرهم است
  
از بخت من زیاده و از لطف او کم است
  

کودک دل است و دو و لعب دوست لیک

در قید اختلاط ز قید معلم است

  
پنهان گلی شکفته درین بزم کان نگار

خود را شکفته دارد و بسیار درهم است
  

شد مست و از تواضع بی‌اختیار او

در بزم شد عیان که نهان با که همدمست

  
ترسم برات لطف گدائی رسد به مهر

کان لعل خاتمیست که در دست خاتمست

  
از گریه‌های هجر شکست بنای جان

موقوف یک نم دیگر از چشم پر نمست

  
هر صبح دم من و سر کوی بتان بلی

شغلی است این که بر همهٔ کاری مقدم است

  
با این خصایل ملکی بر خلاف رسم

باید که سجدهٔ تو کند هر که آدم است

  
با غم که جان در آرزوی خیر باد اوست
 
  محتشم همه دم خیر مقدم  
  : محتشم
 
   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد