ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
عید فطر آمد که ساقی عاشقان را جام داد
عاشقان تشنه را از جام وحدت کام داد
بعد چندی لب فروبستن ز اکل و شرب، دوست
سفره ای گسترد از احسان و بار عام داد
تا هلال ماه شوال از افق شد آشکار
ساقی از راه وفا، کام دل ناکام داد
خلعتی از تار و پود نور بر اندام جان
حضرت جانان ز لطف بیکران انعام داد
جانب میخانه بشتابید ای میخوارگان
کاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام داد
حیف، رفت آن ماه و صد شکر آمد این عید سعید
دست ساقی باز می بوسم که ما را جام داد
لب فرو بستید از نوشیدنی گر چند گاه
از خم وحدت شما را باده ی گلفام داد
دست افشان، پایکوبان جانب ساقی روید
چون که عیدی باده ی جانبخش آن خوشنام داد
روزه داران را ز راه مرحمت در صبح عید
ایزد جان آفرین پاداش آن ایام داد
«خوش عمل» چون عید فطر آمد ز لطف خویشتن
حضرت حق طبع ما را قدرت الهام داد