اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

آمدیم از سفر دور و دراز رمضان ....

مجموعه بهترین شعرهای عید فطر


 

آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان

 

هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا
هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان

 

سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر
آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان

 

دیدم این «قدر» همان آینه «خلّصنا» ست
دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان

 

بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا
بعد از این دست من و دامن ناز رمضان

 

نکند چشم ببندم به سحر‌های سلوک
نکند بسته شود دیده باز رمضان

 

صبح با باده شعبان و رجب آمده بود
آن که دیروز مرا داد جواز رمضان

 

شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان


علیرضا قزوه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد