ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
در برهوت مادّیت و در این خاکستان، دلش ب یقرارِ کسی است. ریشۀ
انسان آن جایی است که روح در آن دمیدند: " از
روح خویش در آن دمیدم. »
این است که انسان بدون ایمان به خدا، هیچ
معنایی برای زندگی نم ییابد و هیچ ملجأ و پناهی ندارد که در هجوم
مشکلات و مصائب به او پناهنده شود. ایمان است که دل انسان را به
«عروة الوثقی » که ریسمان و دستاویزی ناگسستنی است گره م یزند و
انسان را از میان بحرا نها و اضطرا بهای زندگی به سلامت عبور م یدهد؛
چرا که به نیروی شکس تناپذیر ی تکیه کرده که هم هچیز در یدِ قدرت
اوست و هی چچیزی در برابر ارادۀ او نم یتواند قَد عَلم کند.
راه نجات از بحران های روزگار و وضعیت های دشوار، تضرّع و اظهار
عجز و نیاز به درگاه الهی است. در سورۀ انعام می فرماید:
سوی ام تهایی که پیش از تو بودند، ]پیامبرانی[ فرستادیم؛ آ نها را به
تنگی معیشت و بیماری دچار ساختیم تا زاری و اظهار خاکساری کنند .»
پس در این وضعیت باید به درگاه خدا تضرّع و زاری، و اظهار ضعف و
ناتوانی کرد و به نیروی بیکران او متوسّل شد. این، شیوۀ همۀ پیامبران و
اولیای الهی است که در روزهای سخت زندگی به درگاه الهی گریه و تضرع
م یکنند. آ نها به خوبی م یدانند که در هجوم مصائب و بحرا نهای زندگی
باید در کجا پناه بگیرند. زیر بارا نهای سی لآسای حادثه که انسا نهای
بسیاری غرق و نابود م یشوند، آ نها به نیروی بیکران الهی متوسّل شده
1. ص: 72 .
2 . انعام: 42 .