ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
رها کنید دگر صحبت مداوا را
فراق اگر نکشد، وصل می کشد ما را
تمام عمر تو ما را نظاره کردی و ما
ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را
شراره های دلم اشک شد، ز دیده چکید
ببین چگونه به آتش کشید، دریا را
قسم به دوست که یک موی یار را ندهم
اگر دهند به دستم، تمام دنیا را
به شوق آنکه ز کوی تو ام نشان آرد
به چشم خویش کشیدم غبار صحرا را
جنون کشانده به جایی مرا که نشناسم
طریق کعبه و بتخانه و کلیسا را
تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم
اگر به خانه تاریک من نهی پا را
نسیم صبح ز راهی که امدی برگرد
ببر سلام ز من، آن عزیز زهرا را
به راه عشق سرودست وپا بده میثم
ولی زدست مده دوستی مولا را
غلام رضا سازگار