ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دل نوشته رویاپوراحمدگربندی؛ این مطلب صرفا جهت مطالعه است ؛ کپی برداری پیگرد قانونی دارد
****************************************************************
" از زبان حضرت زینب ( س ) :
" برادرم حسین ( ع ) جان من است از کودکی شاهد بزرگ شدنش بودم و نمی توانم
جدایی از او را تصور کنم ، اما طبق سخنان جدم ( ص ) روزی او را دست می دهم ،
چگونه باید تصور کنم که بگذارم گزندی به او رسد همه جا با اویم . بعد از مادرم
فاطمه زهرا( س ) سرپرستی خواهر وبرادرانم با من است . "
" در روز عاشورا که زینب بر تل زینبیه شاهد نبرد برادر بهتر از جانش بود و حسین (ع )
می دانست که خواهرش بسیار او را دوست دارد و مرتب خود را به خواهر نشان
می داد تا دل خواهرش آرام گیرد ؛ در عصر عاشورا زمانی که حسین ( ع ) تنها شد
و عشقیا سرش رابریدند ؛
وای بر دل زینب ، ای وای و میلیاردها وای ....... "
" السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ( ع ) "
**************************************************************
" تقدیم به حضرت زینب ( س ) : به مناسبت وفات آن حضرت "
دل نوشته رویاپوراحمدگربندی ؛ پنجشنبه ۲۵/۲/۱۳۹۳ * ساعت ۱۰:۴۰ صبح