اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" فصول سال در مدرسه " :

سال برای هر کس یک معنا  دارد . سال برای من  مثل یک روز درسی مدرسه است .

یک روز درسی که چها ر زنگ و چهار معلم دارد .

زنگ اول :

خانم بهار با چادری گل گلی و پیراهنی سبز و روسری قرمز به کلاس می آید .

خانم بهار حرف های تازه ای می زند روی تخته ی طبیعت نقاشی می کشد به هر شاگردی که

وارد کلاس می شود گل تعارف می کند با گنجشکان آواز می خواند با درختان کف می زند با

رودخانه همراهی می کند کلاس خانم بهار کلاس خشکی نیست .

زنگ دوم :

آقای تابستان کلاس را با لحنی گرم شروع می کند او مرد بسیار خونگرمی است

زبان شیرینی دارد و با همه گرم می گیرد . آقای تابستان موقع درس دادن شوخی های

خوشمزه ای می کندو بچه ها را حسابی می خنداند آقای تابستان خیلی هم مهربان است

بچه ها را در سایه ی خود پناه می دهد و میوه هایش را به آن ها می بخشد .

خلاصه طعم درس ها ی آقای تابستان تا مدت ها زیر زبان ما می ماند .

زنگ سوم :

زنگ شعر است آقای پاییز که خودش شاعر است با کوله باری از شعر و خاطره  به

کلاس می آید البته او یک نقاش هم هست خودش برای شعرهایش نقاشی می کشد تمام

رنگ هایی که او در نقاشی هایش به کار می گیرد شاعرانه هستند رنگ سرخ ، زرد ، قهواه ای

نارنجی ، طلایی و .... .

پاییز معلمی خوب و دوست داشتنی است .

زنگ آخر :

خانم زمستان به کلاس می آید و جای آقای پاییز را می گیرد تابلوی زردپاییز را پاک و

با گچ سفید همه جا را سفیدپوش می کند اگر چه زنگ آخر است و بچه ها خسته اند و بعضی 

هم احساس خواب آلودگی دارند امام خانم زمستان آن قدر قشنگ درس می دهد که بچه ها

خستگی و خواب را از یاد می برند و با خانم زمستان هم بازی می شوند درس ها و مشق های

 خانم زمستان سرد و سنگین است .

اما نوید بخش بهاری سرسبز است و بچه ها را در سختی خا پرورش می دهد . زنگ آخر که

 می خورد مدرسه ی سال در سکوتی نشاط انگیز به انتظار می نشیند . خانم بهار آرام آرام 

 از راه می رسد کلاس را تحویل می گیرد و همه چیز دوباره شروع می شود ، این مدرسه ،

هیچگاه تعطیلی ندارد .

((   فرسیما تنیان ؛ سوم علوم تجربی ؛ دبیرستان شیخ الاسلام    ))

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد