ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امامحسن
عسکری(ع) میفرماید: مردی قاتل پدرش را پیش امام زینالعابدین(ع) آورد، قاتل اعتراف
به قتل کرد، حضرت حکم به قصاص کرد و از ولی دم تقاضای عفو کرد، تا در مقابل این
عفو، خداوند ثواب عظیمی به او عنایت فرماید.
اما ولی دم تمایل به عفو نشان نداد. حضرت فرمود: اگر قاتل در گردن تو حقی دارد به خاطر آن او را ببخش، عرض کرد: یا ابن رسولالله، حقی بر من دارد، لکن به این اندازه نیست که در مقابلش از خون پدرم بگذرم. فرمود: قاتل چه حقی بر تو دارد؟ عرض کرد: یا ابن رسولالله، او به من توحید خدا و نبوت محمد رسولالله و امامت علی و امامان را تلقین کرده است.
حضرت فرمود: آیا این کفایت خون بهای پدرت را نمیکند؟ به خدا قسم این تلقین او در برابر خونبهای همه مردم روی زمین از اولین و آخرین غیر از پیامبران و امامان، کفایت میکند.
بعد حضرت به قاتل فرمود: ثواب آن تلقین را به من واگذار میکنی تا دیه را
به تو بدهم و تو با پرداخت آن به ولی مقتول از مرگ نجات پیدا
کنی؟(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 2، ص 12