در شهر صدای آتش و آوار است
برخیز، کدام خفتهای بیدار است
ای خوابدلانِ ساحلِ آرامش!
یک شهرِ شکسته آنورِ دیوار است
این قافله قصدِ دودمانت دارند
نیرنگ برای آسمانت دارند
امشب شبِ جشن است و خدایانِ جهان
صد نقشه برای کودکانت دارند
این قوم به انجماد دادند تو را
سرمایۀ غم زیاد دادند تو را
آنانکه چو بید از تو میلرزیدند
ای شمع! به دستِ باد دادند تو را
از خاکِ خودت محافظت کن، غزّه!
از اینهمه گل مراقبت کن، غزّه!
تا لحظۀ زیبای شکفتن در خون
با جان و تنت مقاومت کن، غزّه!
ای کاش دوباره عشق آغاز شود
تا بار دگر غزّه سرافراز شود
صدها غزل نگفته دارند، اگر
یکروز دهانِ سنگها باز شود
فرامرز عربعامری
در شب بهت چشم عرش خدا
پدری مهمان دختر بود
مثل هر شب دوباره نان و نمک
وقت افطار سهم حیدر بود
در گلویی که استخوان مانده
بغض دلتنگیش ترک برداشت
با تماشای اشک و آه پدر
چقدر اضطراب دختر داشت
اضطراب زمان کودکیش
متولد شد از دو چشم ترش
در نگاهش تجسم مادر
خیره مانده به رفتن پدرش
مرد بی فاطمه به روی لبش
آیه های وداع می خواند
آسمان را نگاه می کند و
درد او را کسی نمی داند
دلش از دست زندگی پر بود
سمت مسجد روانه شد بابا
عزم خود جزم کرد و راه افتاد
زیر لب گفت آه یا زهرا
مسعود اصلانی
ای قرار ِ دلِ پریشانم
که ز دل آه می کشی گاهی
با من ِ دل پریش حرفی زن
گریه ام را اگر نمی خواهی
***
می توانی اگر پدر وا کن
لحظه ای چشم های بسته تان
نیمه جان ، جانِ من به لب آمد
با نگاهِ سر ِ شکسته تان
***
جان زینب به خاطر مادر
بار دیگر بایست بر سر پا
کوری چشم ابن ملجم ها
حال تو خوب می شود بابا
***
بعدِ مادر ندیده بودم که
موی خود ذره ای خضاب کنی
نکند قصد کردی از داغت
خانه را بر سرم خراب کنی
***
نذر کردم مُفَتِحُ الابواب
دری از روی لطف بگشاید
چه کنم هرچه می کنم آخر
سر ِ بشکسته هم نمی آید
***
شسته ام خونِ خشک گیسویت
یاد پهلوی مادر افتادم
با تماشای وضع ابرویت
***
چشم ِ من ردِّ خون سر را از
مسجد کوفه تا به اینجا دید
یادِ آن ردِّ خون که از خانه
تا در ِ مسجد مدینه چکید
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد
رفتی یتیم بی قرار شهر کوفه
حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد
رفتی برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد
خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد
دنیا پدر جان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد
رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد
رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد
فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد
"محمد حسین رحیمیان"
مناسبت فرارسیدن لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیههای حضرت آیتالله خامنهای برای استفادهی هرچه بهتر و کاملتر از این فرصت گرانبها را مرور میکند:
با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید
در ماه رمضان هم - در همه روزها و شبها - دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لیلةالقدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر».
شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند.
شب سِلم و سلامت معنوی - سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دل ها و جان ها، شب شفای بیماری های اخلاقی، بیماری های معنوی، بیماری های مادّی و بیماری های عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملت های جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید. 5 آذر 1376
ساعات لیلةالقدر را مغتنم بشمارید
قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که انشاءاللَه قلم تقدیر الهی در شب های قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آنچنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند. 23 آبان 1382
از رذائل مادی خود را دور کنید
ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شب ها [لیالی قدر] برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله عروج مؤمن است.
دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسان ها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم.
دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شب ها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند.15 آبان 1383
بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهای کیمیایی لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند.
بهترین اعمال در این شب، دعاست... احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهای قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست.
دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن.
دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهی اینها دعاست.
دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. 29 مهر 1384
به معانی دعاها توجه کنید
ادعیهی رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منت ها جزو بهترین ها یا شاید بهترین ها، این دعاهایی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است.
همین دعای کمیل یا دعای صباح یا دعای مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است.
این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجات های آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است برای کسی که توجه داشته باشد و من خواهش می کنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبایی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. 29 شهریور 1387
با خدا حرف بزنید
من خواهش می کنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند.
الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبایی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواستهها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شب های احیاء و دعای ابیحمزه و دعاهای شب های قدر است.
اگر کسی معانی این دعاها را نمی داند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را می شنود.
بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواستههای خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسایی بر روی دل انسان دارد؛ دل های مرده را زنده می کند. 29 شهریور 1387
از خدای متعال عذرخواهی کنید
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون».
خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمی دهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آنجا جای عذرخواهی نیست.
اینجا که میدان هست، اینجا که اجازه هست، اینجا که عذرخواهی برای شما درجه می آفریند، گناهان را می شوید و شما را پاک و نورانی می کند، از خدای متعال عذرخواهی کنید.
اینجا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. 26 دی 1376
دلهایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید
مناسبت شب قدر، یکی مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شب های قدر، بهار توجه دل ها و ذکر و خشوع و تضرع است.
ثانیاً بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم.
هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونهی کامل آن و برجستهترین الگو برای آن خصوصیت است. 29 شهریور 1387
به ولیّعصر، ارواحنافداه، توجّه کنید
امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست.
مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصیتان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته هایتان را بگیرید. 7 فروردین 1371
در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید
از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی - «سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع می شود، تا وقتی که اذان صبح آغاز می گردد.
این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است.
آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر می تواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد.
این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بیاعتباری این زندگی مادّی و این که همه این چیزهایی که می بینید، مقدّمه آن عالمی است که لحظه جان دادن، دروازه آن عالم است، بگذرانید. 12 بهمن 1375
برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید
شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد.
شبی است که ملائکه نازل می شوند. شبی است که روح نازل می شود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است.
سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دل ها و جان ها و جسم ها و اجتماعات است.
از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شب های قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. 26 دی 1376
حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید
نگاه کنید به حاجات خودتان، حاجات مسلمانان، حاجات کشورتان، حاجات برادران مؤمنتان؛ به مریض ها، به مریض دارها، به جانبازان، به غم دیدهها، به دل های غمگین، به چشم های نگران، به نیازهای فراوانِ انسان هایی که حول و حوش شما، زیر سقف شما و در کشور شما هستند، در دنیای اسلام هستند، روی کره خاک هستند.
همه این حاجات را در این شب های قدر، یکی یکی از خدای متعال بخواهید. 28 بهمن 1373
سکوت می وزد و باد ها پریشانند
و در به در همه در کوچه های بارانند
شب است و تشنگی نخل ها نمی خوابند
یتیم های خدا هم گرسنه ی نانند
قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند
به یاد مسجد و محراب نوحه می خوانند
هزار آدم آواره ی پشیمان گرد
دوباره منتظر سوره های انسانند
تمام کوفه پر از ردّ اشک های علیست
و چاه ها که پر از ناله های پنهانند
شکست فرق نماز خدا به شمشیری
به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند!
هنوز خون سرش روی فرق محراب است
و جمع قبله نشینان هنوز گریانند
هنوز کوفه و شهر مدینه می گریند
و بین یک در و دیوار روضه میخوانند
" رحمان نوازنی "
به پاس یک دل ابری، دو چشم بارانی
پر است خلوتم از یک حضور نورانی
کسی که وسعت او در جهان نمی گنجد
به خانه ی دل من، آمده است مهمانی!
غمی به قدمت تاریخ درد انسان داشت
دلی به وسعت جغرافیای انسانی
چه بود؟ صاعقه ای کز سر زمانه گذشت
و یا ز خواب جهان، یک عبور طوفانی
نشسته است به جانم، همیشه، تا هستم
غمش اصیل تر از یک نیاز روحانی
هنوز می شنود آن صدای محزون را
دلم به روشنی آیه های قرآنی
" فاطمه راکعی "
به گزارش جام جم آنلاین ابوالفضل ابوترابی نماینده مردم نجف آباد افزود:افتخار ما این است که انقلاب توسط مستضعفین صورت گرفت ولی متاسفانه در ساخت زیارتگاه امام به ایشان ظلم شده و وقتی به زیارت قبر ایشان می رویم می بینیم که چقدرهزینه بیت المال صورت گرفته است.