اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

حکایت هایی از حضرت علی ( ع ) ( 5 )

Image result for ‫تصویر مرقد امام علی در نجف‬‎

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


چون امام علی علیه السلام به حکومت رسید به منبر رفتند و ستایش و ثناء خدا کردند و بعد فرمود :
به خدا قسم به یک درهم از غنیمتهای شما دست نرسانم تا آنگاه که در مدینه شاخه خرمائی دارم ، پس راست بگوئید ، خود را از این مال محروم کرده ام و به شما عطاء می کنم .
در این هنگام عقیل برادر امام به پا خاست و عرض کرد : قسم به خدا تو مرا و شخص سیاه مدینه را برابر و مساوی قرار داری !
امام فرمود : بنشین ، در اینجا غیر تو دیگری نبود که تکلم کند ، تو بر آن سیاه چهره چه برتری داری ، جز به پیشی گرفتن در اسلام یا به تقوی و اجر و ثواب ، که این برتری در آخرت است . ۱

 

1- نمونه معارف 3/171 - وافی 3/60

 

مسئولین​ لطفاً توجه کنید......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد