
در
جنگ صفین (سال 38 هجری) غلبه با امام علی(ع) بود و لشگر معاویه در آستانه
نابودی قرار گرفته بودند. معاویه به عمرو عاص گفت: در این وقت لازم است مکر
و حیلهای بیندیشی و الا لشکر علی(ع) همه ما را نابود خواهند کرد، عمروعاص
گفت: بهتر آن است که قرآنها را بر سر نیزه کنیم و فریاد برآوریم که میان
ما و شما حکم قرآن است، اگر قبول کردند جنگ متوقف میشود، اگر عدهای از
لشگریان علی(ع) قبول نکنند، اختلاف میان آنها خواهد افتاد.
همین
کار را کردند و لشگریان علی(ع) سست شدند. امام فریاد برآورد: ای بندگان
خدا! بر حق ثابت قدم باشید، این جماعت اهل دین و قرآن نیستند، من بهتر از
شما آنها را میشناسم. چون شما بر ایشان غلبه پیدا کردید، به مکر و خدعه
قرآنها را برداشتند. در جواب امام گفتند: چون ما را به کتاب خدا
میخوانند، امکان ندارد که آنها را قبول نکنیم! عدهای از جمله مسعود یزید
که قرآنخوان بودند گفتند: تو را به کتاب خدا میخوانند؛ اجابت کن! والا تو
را به دشمن میسپاریم و با تو همان میکنیم، که با عثمانبن عفان کردیم.
آنقدر بر امام علی(ع) فشار آوردند که حضرت دستور داد مالک اشتر دست از جنگ
بردارد و عمروعاص به حیله خود موفق شد. (1)
___________________
1- وقعهًْ الصفین، ص489، بحارالانوار، ج32، ص 529