اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

برتری روزه دل از روزه شکم

Image result for ‫تصویر شربت آلبالو‬‎



قال الامام علی(ع):
 
«صیام القلب عن الفکر فی‌الاثام افضل من صیام البطن عن الطعام»
 

امام علی(ع) فرمود:
 
روزه دل از اندیشه گناهان، برتر از روزه شکم از خوردن و آشامیدن است. 1

ـــــــــــــــــــــــــــ

1- غررالحکم، ح 5873

عدم تعارض آیات قرآن


Related image


مردی خدمت امام علی(ع) آمد و عرض کرد: من درباره قرآن مجید به شک افتاده‌ام! امام فرمود: چرا؟! عرض کرد: در آیات بسیاری می‌بینیم که قرآن سخن از ملاقات پروردگار در قیامت می‌گوید و از سوی دیگر می‌فرماید: «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار» چشم‌ها او را درک نمی‌کند، و او چشم‌ها را درک می‌کند، این آیات چگونه با هم سازگار است؟
امام علی(ع) در پاسخ فرمود: لقاء پروردگار در اینجا به معنی مشاهده با چشم نیست، بلکه لقاء همان رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان است، پس معنی تمام آنچه در قرآن تعبیر به «لقاءالله» شده است را درک کن که همه به معنی بعث است.در حقیقت علی(ع) مسئله لقاءالله را به چیزی تفسیر می‌کند که شهود پروردگار از لوازم آن است.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- توحید صدوق، ص 267

شیوه های جدید گدایی !

Related imageImage result for ‫طنز گدایی‬‎Image result for ‫طنز گدایی‬‎Related imageImage result for ‫طنز گدایی‬‎Image result for ‫طنز گدایی‬‎Related imageRelated imageRelated imageRelated image


Related image



Related image

Related image

Related image

Related image

Related image


Related image


Image result for ‫طنز گدایی‬‎


Image result for ‫طنز گدایی‬‎


Related image


Image result for ‫طنز گدایی‬‎



"  وبگاه طنز هم هم  " 

شر و ‌اشرار از نگاه قرآن


Image result for ‫تصویر قران‬‎


اراذل و اوباش در جامعه، نقش ‌اشرار آن را نیز بازی می‌کنند؛ به این معنا که گرایش به هنجارشکنی داشته و رفتاری زشت، بد، ناپسند و فساد‌آمیزی را در پیش می‌گیرند و با ناهنجاری‌ها به جنگ ارزش‌ها می‌روند که عدم مقابله و شدت عمل نسبت به این گونه افراد و رفتارها می‌تواند کلیت سلامت جامعه را با خطر مواجه کند و در نهایت هنجارشکنی و مخالفت با هنجارها و ارزش‌ها به یک پدیده اجتماعی تبدیل شود. 
نویسنده در این مطلب ضمن بررسی علل گرایش به شر، دیدگاه قرآن را نسبت به شر و اشرار بیان و راه‌های مبارزه با اشرار را بازگو کرده است.
 

***

علت گرایش اشرار به شر

وقتی سخن از شر به میان می‌آید به طور طبیعی مخالفت با خیر به اذهان خطور می‌کند؛ چرا که شر مقابل و نقیض خیر است (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 300، ذیل واژه «خیر»؛ ص 448، ذیل واژه «شرّ») بنابراین هر جایی شر باشد خیری در آنجا نیست.
شر در لغت به معنای چیزی که انسان‌ها بدان بی‌رغبت هستند (همان پیشین) و نیز سوء(بدی)، فساد و ظلم (المصباح المنیر، فیومی، ص 309، «الشرّ») آمده است. پس به طور طبیعی هر چیزی که انسان‌ها در هر شکلی آن را ناپسند می‌دانند، شر است و به یک معنا واژه شر اعم از فساد، ظلم، ‌سوء و مانند آن است؛ زیرا ناپسندها اموری هستند که انسان‌ها رغبت و گرایشی به آنها ندارند و به جای آن به امور پسندیده رغبت می‌ورزند. بر این اساس هر گونه امری که ذات انسان و فطرت او نمی‌پسندد و از آن ‌گریزان است، شر خواهد بود. 


 
Image result for ‫تصویر قران‬‎
 

اما اینکه چرا و چگونه انسان‌ها به امر یا اموری که ناپسند می‌شمارند و بدان رغبت و گرایشی ندارند، گرایش پیدا کرده بلکه حتی بدان چنان علاقه‌مند می‌شوند که بر خلاف طبیعت به جای گرایش به امور پسندیده و خیر به سمت شر و امور ناپسند می‌روند، در پاسخ به این چرایی باید گفت که این دسته از مردم، به دلایل و عوامل چندی فطرت سالم خود را از دست داده و دچار بیماری شده‌اند.
البته در ساختار طبیعی انسان، این ظرفیت و توانمندی است که بر خلاف دیگر موجودات با اراده و اختیار و در کمال آزادی، حق انتخاب داشته باشد؛ زیرا خداوند انسان را در حالتی آفریده که خود میان دو دسته خیر و شر، کفر و شکر، خوب و بد،‌ زشت و زیبا قرار می‌گیرد و می‌تواند یکی از این دو را انتخاب کند. خداوند در آیه 10 سوره بلد از دو راه روشن سخن می‌گوید که انسان می‌تواند به اراده و اختیار خود یکی را انتخاب کند؛ چرا که انسان‌ها در حالت اعتدالی آفریده شده‌اند که تقوا و فجور برای آنها مشخص است و به طور طبیعی و فطری با چراغ عقل و الهامات درونی می‌توانند انتخاب داشته باشند.(شمس، آیات 7 تا 10)
پس این آزادی انتخاب برای همه انسان‌هاست که به خیر یا شر گرایش داشته باشند. خداوند در آیه 11 سوره اسراء می‌فرماید که گرایش انسان به شرّ و بدى، همچون گرایش به خیر و خوبى بلکه به دلیل صفت عجله، انتخاب شر به عنوان راه میانبر در آنان شدیدتر است؛ چرا که احساس می‌کنند با انتخاب شر سریع‌تر به مطلوب می‌رسند؛‌ بویژه حضور در ظرفیت طبیعت و جهان مادی این گرایش را بیش از پیش تقویت می‌کند و زمینه سرکوب انتخاب عقلانی و حقانی در این دنیای خسران‌آمیز فراهم‌تر است.
خداوند گزارش می‌کند که ابلیس این دشمن قسم‌خورده انسان(حجر، آیه 39)، از همین صفت عجله انسان استفاده کرده و با قسم دروغ، آدم(ع) را به خوردن میوه درخت ممنوع تشویق کرده و این گونه موجبات اخراج آدم (ع) از بهشت و گرفتاری به شقاوت دنیا را فراهم آورده است.(طه، آیات 117 تا 121؛ بقره، آیه 36؛ اعراف، آیه 21)
بنابراین، زمینه‌های طبیعی و بستر اراده و اختیار و آزادی انتخاب از سویی و هواهای نفسانی و وسوسه‌های ابلیسی و شیطانی از سوی دیگر موجب می‌شود که انسان، انتخاب نادرستی داشته باشد. این انتخاب‌های نادرست و ناپسند اگر تکرار شود به یک منش و خوی تبدیل می‌شود و انسان دیگر سلامت خود را از دست داده و بیمار می‌شود. قلب بیمار دیگر توان تشخیص حق و باطل و خوب و بد را از دست می‌دهد و در نهایت دیگر خیر و خوبی را نمی‌پسندد و تنها به زشت و بدی و شر گرایش می‌یابد.
به سخن دیگر، انسان در حالت طبیعی و اعتدال، هم قدرت تشخیص و هم ابزارهای تشخیص را داراست(بلد، آیات 8 تا 10؛ شمس، آیات 7 و 8) اما به سبب انتخاب‌های نادرست و غلط، این قدرت تشخیص از میان می‌رود و قلب، بیمار شده و دیگر نمی‌تواند به فعالیت طبیعی و فطری خود ادامه دهد. (اعراف، آیه 179؛ توبه، آیات 87 و 127)
این افراد دیگر از حالت طبیعی انسانی خارج شده و به شر تبدیل می‌شوند. این گونه است که باید گفت ‌اشرار،‌ بیماران روحی هستند که قدرت تشخیص حق و باطل و خوب و بد خود را سرکوب و ابزارهای آن را در جان و دل خویش نابوده کرده‌اند. از این رو به جای آنکه به هنجارها و ارزش‌ها و خوبی‌ها گرایش داشته باشند به ناهنجارها و زشتی‌ها و بدی‌ها متمایل می‌شوند. 
بر اساس همین تغییر در ماهیت وجود و فطرت آنان است که ‌اشرار، اهل ایمان را از ‌اشرار می‌شمارند،‌ چرا که ارزش‌ها برای آنان ضد ارزش و هنجارها به ناهنجار تبدیل شده است. اینان که خود اهل طغیان علیه هنجارها و ارزش‌ها شده‌اند و به فسق و فجور و ظلم و کفر و کفران می‌پردازند، مومنان را‌ اشرار دانسته و با آنان درگیر می‌شوند. (ص، آیات 55 و 62) 
خداوند که منافقان را مردمانی بیماردل معرفی کرده، در بیان چگونگی تحلیل و توصیف آنان نسبت به رفتار خود و مومنان می‌فرماید که آنها خود را مصلح و مومنان را سفیه و بی‌خرد معرفی می‌کنند و رفتارهای افساد‌آمیز خویش را عین اصلاحات در جامعه می‌دانند. (بقره، آیات 8 تا 12)
پس با این حساب باید گفت که اشرار کسانی هستند که به سبب گناهان و تکرار آن دچار بیماردلی یا ختم قلوب شده، و قدرت تشخیص حق و باطل از آنان گرفته شده است. از این روست که هنجارشکنی و مخالفت با ارزش‌ها و هنجارها در آنان یک امر طبیعی می‌شود و به عنوان عادت ثانوی دیگر نسبت به ارزش‌ها و خوبی‌ها واکنش مثبت نشان نمی‌دهند، ‌بلکه حتی با آن مبارزه و مخالفت می‌کنند.

برخی عوامل و بسترهای هنجارشکنی و ‌اشرارسازی

خداوند در آیات قرآن مهم‌ترین عوامل هنجارشکنی و تغییر فطرت را بیان کرده است. این امور موجب می‌شود که فکر و رفتار انسانی از حالت طبیعی و فطری خارج شود و انسانی واژگون پدید آید که همه چیز را وارونه و واژگونه می‌بیند و تحلیل می‌کند و براساس آن رفتار می‌کند.
اموری چون کفر و شرک (انفال، آیات 55 و 56؛ بینه، آیه 9) نفاق (انفال، آیات 21 و 22)، گمراهی (مریم، آیه 75) از مهم‌ترین عوامل قساوت قلب و تغییر ماهیت آن، و اموری چون حسادت (فلق، آیه 5)، بخل (آل عمران، آیه 180)، افتراء و تهمت به دیگران (نور، آیه 11)، عجله (اسراء، آیه 11)، جادو و جادوگری (فلق، آیات 3 و 4)، شیطنت و همراهی با شیاطین انسی و جنی (فلق، آیات 1 و 4)، ترک واجبات و عمل به محرمات (بقره، آیه 216) از جمله اموری هستند که زمینه مناسبی را برای تغییر فطرت و گرایش‌های انسانی فراهم می‌آورد و انسان را اندک اندک از فطرت و سلامت بیرون برده و بیماردل کرده و قدرت تشخیص و نیز علاقه و گرایش به خوبی را از انسان سلب می‌کند.
پس این عوامل، مستقیم و غیر مستقیم موجب می‌شود که شخص اندک اندک تغییر چهره و ماهیت بدهد و هنجارشکنی جزو عادت او شود.
از نظر قرآن بدترین ‌اشرار کسانی هستند که قدرت تعقل و درک خود را از دست داده‌اند؛ زیرا بسیار خطرناک و خطرآفرین‌تر از دیگر موجودات و مخلوقات الهی هستند؛ چرا که از توانمندی‌های انسانی برخوردار هستند در حالی که از تعقل هیچ بهره‌ای نبرده‌اند. اینان از توانایی‌های خداداد خود به جای کمال در مسیر شر و فساد بهره می‌گیرند و این گونه است که چنین انسان‌هایی حتی شیطان و ابلیس را درس می‌دهند و به سبب ناتوانی از درک حقایق و سرکوب ابزارهای شناختی و نابودی آنها بسیار خطرناک هستند.(انفال، آیات 22 و 55 و 56)

روش‌های مبارزه با هنجارشکنان و‌ اشرار

شاید حذف فیزیکی ‌اشرار شدنی نباشد، هر چند که طرد و اخراج آنان از جامعه یا حبس و بازداشت کمکی به مسئله کند،‌ ولی باید توجه داشت که این جامعه است که شرارت‌ها را کاهش یا افزایش می‌دهد. بهترین شیوه آن است که با امر به معروف و نهی از منکر و ایجاد فضای مناسب و سالم اجازه داده نشود که هنجارشکنی در جامعه شکل گرفته یا گسترش یابد.
اینکه در اسلام بر امر به معروف و نهی از منکر نخست به عنوان یک وظیفه عمومی تاکید شده از آن روست که با دیدن هر منکری می‌بایست با آن به ‌اشکالی چون مخالفت قلبی، زبانی و عملی مبارزه کرد و در صورت مشاهده معروفی، آن را تشویق کرد.
ایجاد بسته‌های تشویقی برای اهل معروف و بنیانگذاران آن خود می‌تواند دیگران را نیز تشویق به همراهی با اهل معروف کند؛ همچنین وقتی منکری در جامعه مشاهده می‌شود، غیر از نهی از آن می‌بایست شرایط و بستری را فراهم آورد تا اهل منکر برای رسیدن به هدف و مطلوب خویش گرایشی به آن پیدا نکنند.
به سخن دیگر، باید هزینه انجام منکر را بالا برد و در همان حال، هزینه انجام معروف را کاهش داد. به عنوان نمونه وقتی گرایش به همجنس‌بازی در جامعه‌ای افزایش می‌یابد باید توجه داشت که چه علل و عواملی موجب پیدایش این رویه خلاف فطرت شده است. شناسایی علل و عوامل می‌تواند بسیار مفید باشد. همچنین باید با کاهش هزینه‌های ازدواج و فراهم‌آوری آسان رفتارهای هنجاری اجازه نداد که شخص یا‌ اشخاص جامعه به منکرات گرایش یابند.
خداوند در قصه لوط(ع) ‌اشاره می‌کند که حضرت لوط(ع) ضمن نهی از منکر و هشدار به هزینه بالای همجنس‌بازی چون عذاب استیصال الهی به عنوان یک سنت الهی، با ارائه جایگزین مناسب و آسان مانند ازدواج با دخترانش بر آن می‌شود تا نشان دهد که یکی از روش‌های مبارزه با منکرات، کاهش هزینه‌های هنجاری بلکه تهیه بسته‌های تشویقی چون ازدواج ارزان و حمایت‌های مالی پیش و پس از ازدواج و همچنین افزایش هزینه‌های هنجارشکنی است.(هود، آیه 78؛ حجر، آیه 71)
از دیگر روش‌های پیشنهادی قرآن برای مبارزه با ‌اشرار و هنجارشکنان، افشاى انگیزه بدخواهان است. خداوند در آیه 11 سوره نور، این روش را راهى براى جلوگیرى از ایجاد شرّ و فساد در جامعه می‌داند. پس افشاگری و اطلاع‌رسانی شفاف و دقیق در این امور می‌تواند به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کند و ‌اشرار امکان این را نیابند که به فجور و فساد و ظلم و هنجارشکنی خود ادامه دهند. ایجاد فضای سنگین روانی علیه هنجارشکنان و ‌اشرار موجب می‌شود که آنان هزینه هنجارشکنی خود را بالا برآورد کرده و اقدام به هنجارشکنی نکنند.
برخی از امور از جمله تشویق به نماز و نمازگزاری، مهم‌ترین عامل پیشگیری از گرایش انسان به شرارت است. خداوند در آیات 20 و 22 سوره معارج بیان می‌کند که نماز یکی از اساسی‌ترین عوامل پیشگیری از گرایش انسان به شرارت است. در حقیقت نماز همان گونه که موجب می‌شود انسان وقتی با شری مواجه شد رفتاری مناسب و عقلانی و معتدل داشته باشد، همچنین مهمترین عاملی است که جامعه را از شرور در امان می‌دارد؛ زیرا نماز ستون دین است و تشویق به این امر نیک و معروف که بهترین نشانه بندگی است موجب می‌شود تا جامعه همواره به سمت خیر و کمالات توجه یابد و هنگامی که با شری مواجه می‌شود با آن رفتاری مناسب در پیش ‌گیرد.
به هر حال، برای مبارزه با ‌اشرار و هنجارشکنان می‌بایست از روش‌های پیشگیری و نیز درمان استفاده کرد. پیشگیری به این است که فضا و جو مناسبی برای هنجارسازان و هنجارگرایان پدید آید و بسته‌های تشویقی برای آنانی فراهم آید که سنت‌های پسندیده و معروفی را در جامعه ایجاد و یا گسترش می‌دهند؛ و برای درمان نیز می‌بایست جایگزین مناسب و مقبول و آسانی فراهم آورد به گونه‌ای که هزینه رسیدن به هدف و مطلوب در هنجارها بسیار کاهش یابد و هزینه هنجارشکنی افزایش یابد. اگر شخص احساس کند با روش‌های مقبول و هنجاری هر چند با کمی سختی به مطلوب می‌رسد دیگر نیازی نمی‌بیند که هنجارشکنی کند و هزینه‌های سنگین آن را متحمل شود. البته در کسانی که شرارت به عادت ثانوی آنان تبدیل شده می‌بایست اموری چون طرد اجتماعی، تنبیه و مجازات و کیفر مناسب در دستور کار قرار گیرد. چرا که عادت ثانوی، خلق و خوی انسان را نهادینه می‌کند و به راحتی از بین نمی‌رود. بنابراین اگر کسی خلق و خوی اشرار و هنجارشکنان در وجود او نهادینه شده بود و هر از چند گاهی به نوامیس، اموال، مقدسات و هنجارهای اجتماعی تعدی و تجاوز کرد، به آشوب‌آفرینی پرداخت، در چنین شرایطی مطالبه عمومی مردم نسبت به این افراد برخورد قاطع و مقتدرانه مقامات قضایی است که با اشد مجازات با آنان رفتار شود.
 
 حسین محجوبی
 
" کیهان "

دعا در سیره آیت‌الله بهجت (ره)



Image result for ‫تصویر قران‬‎


دعا و عبادت از بارزترین ویژگی‌های شخصیتی عالم عامل و عارف ربانی، حضرت آیت‌الله بهجت (قدس‌سره) بود. ایشان وقت را همچون طلا قیمت‌گذاری می‌کردند و برای لحظه‌هایشان برنامه داشتند. در تمام عمر شریفشان لحظه‌ای را هم از دست نمی‌دادند. در این میان بیشتر ساعت‌های شبانه ‌روزشان به دعا و عبادت اختصاص داشت و نزدیک به دوازده ساعت طول می‌کشید. در میان برنامه‌های کاری خودشان نیز اذکار و اوراد گوناگون بر لبانشان جاری بود، حتی زمانی که در میان مطالعه از جا بر‌می‌خاستند تا از قفسه، کتابی را بردارند زیر لب ذکر می‌گفتند. ایشان می‌فرمودند: «به تجربه برای من معلوم شده که اگر از مسائل عبادی کم نشود، درسی که نیاز به یک ساعت مطالعه دارد، با ده دقیقه تمام می‌شود».
 شروع عبادتشان از نیمه‌های شب بود. دو تا سه ساعت پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب و عبادت از خواب برمی‌خاستند. زیر لب ذکر می‌گفتند و گاهی شعرهایی را زمزمه می‌کردند و پس از وضو مشغول عبادت و رازونیاز با خداوند متعال می‌شدند. پس از اقامه نماز صبح، به تعقیبات نماز می‌پرداختند.
 زیارت عاشورا و نمازش را به‌جا می‌آوردند و دعای علقمه را می‌خواندند. سپس صد سلام و صد لعن زیارت عاشورا را در میان کارهای روزمره و مسیر رفت‌وآمد به حرم یا کلاس می‌گفتند.
 پس از انجام تعقیبات نماز صبح راهی حرم می‌شدند. برای مسیر حرم هم برنامه داشتند؛ پیاده به سمت حرم می‌رفتند و در مسیر ادامه‌ تعقیبات نماز و دعای صباح و یستشیر را می‌خواندند.
 حدود دو ساعت در حرم مشغول زیارت و سایر عبادات بودند. در حرم، زیارت جامعه و امین الله را می‌خواندند و به خانه بازمی‌گشتند.
 پس از اقامه نماز ظهر و عصر نیز نزدیک به یک‌ساعت‌ونیم به تعقیبات نماز ظهر و عصر می‌پرداختند.
 پس از نماز مغرب و عشا هم که به خانه بازمی‌گشتند نزدیک به یک‌ساعت‌ونیم به عبادت و دعا و تعقیبات مشغول می‌شدند.
 پس از صرف شام به عباداتی همچون رازونیاز با حضرت ولی‌عصر(ع)، قرائت قرآن و حدیث کسا می‌پرداختند.
 هر شب نماز لیله‌الدفن را به نیت همۀ مؤمنانی که در آن روز از دنیا رفته‌اند می‌خواندند.
نیم ساعت پیش از خواب هم به اعمال پیش از خواب می‌پرداختند و همیشه با طهارت می‌خوابیدند. مقدار خوابشان در شبانه‌روز بیش از چهار ساعت نبود.

 افزون بر همه این عبادات، در مناسبت‌ها و ایام خاص به اعمال مخصوص آن
 
مناسبت‌ها و ایام می‌پرداختند:


Image result for ‫تصویر قران‬‎

 


- پنج‌شنبه‌ها نماز حاجت.

- شب‌های جمعه دعای کمیل.

- روزهای جمعه نماز جعفرطیار(ع)، قرائت سورۀ صافات، دعای سمات و
 
صلوات ضراب اصفهانی و… از برنامه‌های ثابتشان بود.

- اول هر ماه قمری نماز اول هر ماه را می‌خواندند.

- سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه بودند و به اعمال مخصوص هر یک می‌پرداختند.

***
«حضور» نزد چیزی یا کسی بودن و «ذکر»، از چیزی یا کسی یاد کردن و «دعا»، چیزی یا کسی را خواندن، خواستن و یا از او درخواست کردن است. دعا در فرهنگ اسلامی به معنای درخواست عبد از خداوند متعال است؛ بنده‌ای که از خود هیچ ندارد، جز فقر و نداری و خدایی که همۀ قدرت‌ها و دارایی‌ها به‌دست اوست.
دعای عبد به درگاه پروردگارش، همچون ذکر و حضور، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های ارتباط با خداست. 

باب اول: جایگاه دعا

مطلب اول: دعا، بهترین عبادت

دعا را می‌توان مصداق بارز بندگی به‌شمار آورد؛ چنانکه در قرآن کریم آمده است: «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ».(1) (پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم! کسانى که از عبادت من تکبر مى‏ورزند به‌زودى با ذلت وارد دوزخ مى‏شوند!)
امام سجاد(ع) در دعایی به این آیه‌اشاره می‌فرماید و به خدا عرضه می‌دارد: «فَسَمَّیْتَ دُعَاءَکَ عِبَادَةً، وَ تَرْکَهُ اسْتِکْبَارًا؛ پس دعایت را عبادت و ترک آن را استکبار نام‌گذاردی».(2) پس دعا عبادتی است که ترکش سبب خسران ابدی است. از این ‌رو در حدیث آمده: «أَلدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَهِ؛ دعا، مغز عبادت است».(3)

مطلب دوم: دعا بمثابه ذکر

از مجموع آیات، احادیث و معارف دینی چنین برمی‌آید که اساس برتری هر عبادتی «ذکر خدا» است. عبادتی که برای خداست، شرطش یاد خداست، وگرنه عبادت واقعی نخواهد بود. دعا نیز ازآن‌رو محبوب خداوند است که در آن، عبد، خدا را یاد می‌کند، وگرنه صرفِ طلب کردن حاجت، وجهِ محبوبیتی همپای یاد خداندارد.
حضرت آیت‌الله بهجت ذکر و یاد خدا را برتر از دعایی که صِرفاً طلب کردن از خداوند است می‌دانستند و برای این مطلب، به این حدیث استشهاد می‌فرمودند: «مَنْ شَغَلَ بِذِکْری عَنْ مَسْأَلَتی، أَعْطَیْتُهُ أَفْضَلَ مَا أُعْطی مَنْ سَأَلَنی؛هرکس به‌جای درخواست از من، به یاد من مشغول شود، به او عطا می‌کنم برتر از آنچه به کسی که از من درخواستی داشته، دادم».(4)
ایشان می‌فرمایند:
ذکر، مُغْنى از دعا شد، زآنکه بود 
                                       در دعا خِلْطى زِ اِنِّیَّت نمود
حال که دعا، گونه‌ای از ذکر خداست، بر اساس حدیث قدسیِ «أَنَا جَلِیسُ‏ مَنْ‏ ذَکَرَنِی‏؛ من، همنشین آن کسی هستم که او به یاد من است»،(5) دعا نیز گونه‌ای مجالست با خداوند خواهد بود.

مطلب سوم: دعا، برتر از تلاوت قرآن

در شان دعا همین بس که برتر از تلاوت قرآن به‌شمار آمده است؛ چنانکه روایت شده است:
«به امام صادق(ع)عرض کردم: دو نفر در یک‌ لحظه شروع به خواندن نماز می‌کنند. یکى در نماز، قرآن می‌خواند و قرائتش بیشتر از دعاست و دیگرى دعایش افزون از تلاوت قرآن است؛ [این دو] در یک‌لحظه نماز را به آخر می‌رسانند، کدام‌یک از این دو افضل هستند؟
 حضرت فرمودند: هر دو فضیلت دارد و هر دو زیباست. 
عرض کردم: می‌دانم که هر دو زیباست و فضیلت دارد، ولى کدام‌یک برتر است؟ 
حضرت فرمودند: دعا برتر است. آیا فرموده خداوند متعال را نشنیده‌ای که می‌گوید: «و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، به‌راستی کسانى که از عبادت من گردنکشى می‌کنند، باحالت خوارى و ذلت وارد جهنم خواهند شد». به خدا سوگند مقصود از «عبادت» در این آیه دعاست، به خدا سوگند، آن افضل است».(6)
حضرت آیت‌الله بهجت نیز تذکر می‌دادند که دعا کردن [با حضور قلب و یاد خدا]، بهتر از قرائت قرآن [به‌صرف روخوانی] است؛ زیرا ملاک برتری، به یادآوردن خداست و ذکر و یاد خدا، در ضمن هر گونه عبادتی اعم از تلاوت قرآن و نیایش بیشتر حاصل شود، همان برتر است!

 باب دوم: کیفیت دعا کردن

 مطلب اول: لذت بردن از دعا

امام صادق(ع)می‌فرمایند: «أَوْحَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ؟ع؟ یَا دَاوُدُ بِی فَافْرَحْ وَ بِذِکْرِی فَتَلَذَّذْ وَ بِمُنَاجَاتِی فَتَنَعَّم‏؛ خداوند به داوود وحی فرستاد:‌ای داوود به وجود من شادی کن و از یاد من لذت ببر و با مناجات من متنعم باش».(7)
امام زین‌العابدین(ع) در دعای هفتم از مناجات خمس‌عشر می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ... مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِکَ؛ بارخدایا ما را از لذت مناجات با خودت بهره‌مند گردان».(8)
آیت‌الله بهجت نیز می‌فرمودند که باید شیرینی مناجات با خداوند را درک کرد و از عبادت او لذت برد: 

گر تو را حلواى عرفان ذوق شد 
                                  پس تو را اِکثار آن در شوق شد
 واى بر آن‌کس که در ذکر دعاء 
                                  شد کَسِل چون شُرب اِجبارى دواء
پس تلذّذ در عبادت شیوه کن 
                                        قطع کن اضداد آن از فرع و بُن

 
در مناجات‌ها و ادعیه نیز آمده: «أَعُوذُ بِکَ رَبِّ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْفَشَلِ؛ خدایا پناه می‌برم به تو از
 
سستی و بی‌حالی».(9)

آن عبادت و دعایی برتر و مطلوب است که از سر عشق و محبت به خدای متعال باشد و عبادتی که با تنبلی و سستی همراه باشد، نشان از بیراهه رفتن است:

    گر تَعَشُّق با عبادت با دعا              
                                          می‌ندارى، عشق حقّت شد خطا

مطلب دوم: ذکر حاجت

در روایاتی که از معصومان(ع) به ما رسیده است به این مطلب تاکید شده است که عبد باید حاجت خود را در دعاهایش به زبان آورد و به این بسنده نکند که خداوند متعال به نهان و آشکار همه آگاه است:
امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَعْلَمُ مَا یُرِیدُ الْعَبْدُ إِذَا دَعَاهُ وَ لَکِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ تُبَثَّ إِلَیْهِ الْحَوَائِجُ فَإِذَا دَعَوْتَ فَسَمِّ حَاجَتَک‏؛ خداوند تبارک ‌و تعالی آنچه را که بنده در وقت خواندن او در نیت داشته است، می‌داند لیکن دوست دارد که حاجت‌ها به درگاهش شرح داده شود؛ پس هر گاه دعا کردى حاجتت را نام ببر».(10)
البته باید در نظر داشت که دعای برتر آن است که بنده تنها برای درخواست کاستی‌هایش رو به درگاه خداوند نکند و جایگاه دعا و مناجات با خداوند را در نظر بیاورد:

   گر تو بهرِ خود بخواهى از خدا
                                       قصد مخِّ بندگى کن از دعا
    ورنه او اجود و ارحم و اکرم است 
                                       بدأ و غایات نِعَم را اعلم است

مطلب سوم: خضوع

آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید دعا کنید و واقعاً دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشریفاتی دارد، اگر می‌خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هرچه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم». منظور اینکه، حال که از کاستی‌های خود باخبریم و می‌دانیم سزاوار بخشش‌های خداوند نیستیم، خاضعانه درخواست‌های خود را از او بخواهیم.
محمدبن‌مسلم می‌گوید از امام باقر(ع)دربارۀ این آیه پرسیدم: «فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ؛ اما آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند و نه به درگاهش تضرع مى‏کنند!».(11) فرمود: «الِاسْتِکَانَةُ هُوَ الْخُضُوعُ وَ التَّضَرُّعُ هُوَ رَفْعُ الْیَدَیْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما؛ استکانت همان خضوع است و تضرع، بلند کردن دو دست و زاری کردن با آنهاست».(12)

مطلب چهارم: دعا در غیاب برادر مؤمن و توسعه در دعا

از امام صادق(ع)نقل شده است: «قَالَ رَسُولُ‌اللهِ(ص) إِذَا دَعَا أَحَدُکُمْ فَلْیَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ؛ رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه یکى از شماها دعا کند پس‏ عمومیت دهد [و همه را دعا کند]؛ زیرا که آن به اجابت نزدیک‌تر است».(13)
و نیز از امام سجاد(ع) نقل شده است: « وقتى فرشته‏ها بشنوند که مؤمن در پشت سر براى برادر مومنش دعا مى‏کند و یا او را به‌خوبى یاد مى‏کند، می‌گویند: چه خوب برادرى هستى تو، براى برادرت دعاى خیر مى‏کنى با اینکه از تو غایب است و او را به‌خوبى یاد مى‏کنى، هر آینه خدای عزوجل به تو مى‏دهد دو برابر آنچه را درخواست کردى براى او، و از تو خوبى گوید دو برابر آنچه از او به‌خوبى گفتى و تو بر او فضیلت دارى».(14)
ازاین‌رو آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: 
«یکی از چاره‏جویی‏های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاری‏های مشابهِ گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند و یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند بر آورده شود؛ زیرا در این صورت مَلَک برای خود انسان دعا می‏کند و دعای مَلَک مستجاب می‏شود. این‌گونه دعا کردن در حقیقت دعا برای خود به‌طور معکوس است».
همچنین می‌فرمایند:
«خوب است انسان دعاها را به زبان همه اهل ایمان (احیا و اموات آنان) بخواند و مضامین آنها را برای همه بخواهد».

مطلب پنجم: دعا در حال سجده و‌گریه

بر اساس احادیث، برترین حالات برای نزدیکی به خدا، حالت سجده است. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «إِنْ خِفْتَ أَمْرًا یَکُونُ أَوْ حَاجَه تُرِیدُهَا، فَابْدَأْ بِاللهِ وَ مَجِّدْهُ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ وَ سَلْ حَاجَتَکَ، وَ تَبَاکَ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ، إِنَّ أَبِی کَانَ یَقُولُ: إِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاکٍ؛ اگر از وقوع چیزى ترس داشتى یا حاجتى خواستى، به‌نام خدا [دعا را] آغاز کن و او را تمجید کن و ستایشش کن چنانچه شایسته آن است و بر پیامبر صلوات بفرست و حاجت خود را بخواه و خود را بگریه وادار کن اگرچه به اندازۀ سر مگسى باشد، همانا پدرم می‌فرمود: نزدیک‏ترین حالت بنده نسبت به پروردگار عزوجل وقتى است که در حال سجده و گریان باشد».(15)

 آیت‌الله بهجت می‌فرماید:

   ساجد و باکى به هنگام دعا 
                                از خدا خواه ارزشش چند و بها
   در دعاء دَمعت علامت بر اثر 
                                در دخولت اذن را دمعت خبر
   حال دمعت هست وقت هر دعا
                                از تو اَفْهَم نیست طفلى با بکا

تأثیر گریستن در اجابت دعا، بدان پایه است که در عمل اُم‌داوود و نیز در قنوت وتر آمده: «فَإِنَّ ذَلِکَ عَلَامَةُ الْإِجَابَه؛ این نشانه مستجاب شدن [دعا] است»؛(16) و در اذن دخول ائمه اطهار(ع)نیز وارد شده است: «فَهُوَ عَلَامَةُ الْقَبُولِ وَ الْإِذْن‏؛ این علامت قبولى و اذن [دخول] است».(17)

پی نوشت:

1 . غافر/ ۶٠.      
 
   2.صحیفه سجادیه، ص۱۹۶.   
 
   3. وسائل‌الشیعه، ج7، ص27 و 28؛ بحارالانوار، ج٩٠، ص300.   
 
4. کافی، ج۲، ص۵۰۱.  
 
   5 کافی، ج‏2، ص496.    
 
    6 . تهذیب‌الاحکام، ج‏2، ص104. 
 
    7. بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۴. 
 
     8. بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۴۷.   
 
     9 . بحارالانوار، ج‏92، ص‏228.     
 
   10 . کافی، ج‏2، ص476.   
 
    11 . مؤمنون/ ۷۶.   
 
    12 . کافی، ج۲، ص۴۸۰. 
 
13 . کافی، ج‏2، ص48٧.     
 
     14. کافی، ج‏2، ص50٨.  
 
    15 . کافی  ، ج٢، ص۴٨٣.    
 
      16 . اقبال‌الاعمال، ج٢‌، ص۶۶٣.   
 
       17 . مزار ابن‌مشهدی، ص۴٢١.
 
سعید فلاحی 
 
" کیهان "
 

آثار تلاوت قرآن در خانه


 
Image result for ‫تصویر قران‬‎


قال‌النبی(ص):
 
ان‌البیت اذاکثر فیه تلاوهًْ‌القرآن کثر خیره واتسع اهله واضاء لاهل‌السماء کما تضیئی
 
نجوم‌السماء لاهل‌الدنیا.»

پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید:
 
 
خانه‌ای که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد، و به اهل آن وسعت
 
داده شود، و برای آسمانیان بدرخشد چنانکه ستارگان آسمان برای
 
زمینیان می‌درخشند.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- کافی، ج2، ص 610

در محضر امام خمینی(ره)


 
 
Image result for ‫تصویر منظره زیبا‬‎



روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام درخواست کردم جلوی ایوان بیت را نرده
 
نصب کنند. وقتی مشغول این کار شدند، امام وارد شدند و فرمودند: «احمد چه کار
 
می‌کنی؟» عرض کردم: «برای حفاظت جان سیدعلی (فرزندم) که خدای ناکرده به
 
پایین پرت نشود، از برادران خواسته‌ام که نرده‌ای جلوی ایوان نصب کنند و این کار
 
مرسومی در همه خانه‌هاست».
 
امام فرمودند: «شیطان از همین جا سراغ آدم می‌آید. اول به انسان می‌گوید منزل 
 
شما احتیاج به نرده دارد، بعد می‌گوید رنگ می‌خواهد، سپس می‌گوید این خانه
 
کوچک است و در شأن شما نیست و خانه بزرگ‌تر می‌خواهد و آرام‌‌آرام،  انسان در
 
دام شیطان می‌افتد».

* روزنامه رسالت، حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی، به تاریخ 1372/3/9.

انسان؛ هیزم جهنم

 

Image result for ‫تصویر منظره زیبا‬‎
  
  از نظر قرآن، انسان در مسیر درکات و هبوط و سقوط به جایی می‌رسد که از حیوان هم پست‌تر می‌شود؛ زیرا حیوان، مقدراتی دارد که خدا برای او تعیین کرده است. این مقدرات برای او همان حدّ و اندازه‌ای است که مقتضی شأن و شئون اوست؛ چنانکه مقدرات جماد و یا گیاه نیز این‌گونه است. پس برای آنها تنقیص و کاهش درجه نیست؛ زیرا خدا می‌فرماید:وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا؛ و هر چیزى را آفرید و بدان گونه که درخور آن بود اندازه‏گیرى کرد.(فرقان، آیه 2) همچنین می‌فرماید: قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ موسی گفت: پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقتی بخشید که در خور آن است، سپس هدایت کرد. (طه، آیه 50)

اما انسان با آنکه خلقتی مناسب برای او مقدر شده که مقام مکرمان (اسراء، آیه 70) و احسن تقویم است (تین، آیه 4)؛ ولی به سبب داشتن اراده و حق انتخاب (انسان، آیه 3) می‌تواند در دو مسیر صعود یا سقوط گام بردارد و بر درجات خویش بیفزاید یا در درکات سقوط کند؛ این سقوط در حالی است که اگر گاو، گاو است و درکی از گاو بودن ندارد، یا اگر دارد، از آن اندوهگین نیست و حسرت نمی‌خورد؛ زیرا گاو یا هر موجودی دیگر حتی فرشتگان در مقام معلوم خود هستند که خدا برایشان مقدر کرده است(صافات، آیات 164 تا 166)؛ اما انسان در حالی مثلا فرشته می‌شود که انسان است؛ یا انسان در درکات وقتی گاو می‌شود، انسان گاو است، یا وقتی گیاه و هیزم خشک می‌شود، «انسان هیزم خشک» است. (جن، آیه 15) 

از نظر قرآن بدترین حالت آن است که انسان، نه تنها انسان سنگ شود، بلکه انسان زغال‌سنگ شود که سوخت دوزخ است. خدا می‌فرماید: إِنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ؛ در حقیقت‏ شما و آنچه غیر از خدا مى‌پرستید، هیزم دوزخ هستید، شما در آن وارد خواهید شد. (انبیاء، آیه 98)

واژه «حصب» به معنای سنگریزه است که به سادگی پرتاب می‌شود. همچنین به سنگریزه‌های سرخ‌رنگ نیز گفته می‌شود، از همین رو بیماری سرخجه را حصبه می‌گویند. البته در زبان عربی به چوب‌های ریز و زغال سنگ که برای افزایش آتش استفاده می‌شود نیز حصب می‌گویند. بر این اساس، برخی از انسان‌ها سوخت زغالی یا چوبی دوزخ می‌شوند که درکات دیگر به آتش آنان ، فروزان است. از همین رو، در قرآن از انسان سوخت‌ها یاد می‌شود ،چنانکه می‌فرماید:‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده‌اند که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل ) اجرا می‌کنند! (تحریم، آیه 6)  

خدا همچنین می‌فرماید: پس اگر چنین نکنید- که هرگز نخواهید کرد- از آتشی بترسید که هیزم آن ، بدن‌های مردم (گنهکار) و سنگ‌ها [بتها] است که برای کافران، آماده شده است! (بقره، آیه 24) پس از نظر قرآن، این «انسان زغال سنگ»‌ها در کنار دیگر سوخت‌ها،سوخت اصلی دوزخ را تامین می‌کنند.
 
" کیهان "

ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد/ بیشترین سطح تحریم‌ها علیه ایران اعمال خواهد شد


رئیس جمهور آمریکا دقایقی پیش سخنرانی خود درباره توافق هسته‌ای ایران
 
را آغاز کرد و گفت که دلایل قاطعی وجود دارد که توقف غنی‌سازی ایران دروغ
 
بوده است.
 
تصویر ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد/ بیشترین سطح تحریم‌ها علیه ایران اعمال خواهد شد



به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا دقایقی پیش سخنرانی خود درباره خروج از توافق هسته‌ای ایران را آغاز کرد.

ترامپ در آغاز سخنرانی خود بار دیگر اتهاماتی را درباره حمایت ایران از تروریسم بیان کرد.

وی در سخنرانی خود مدعی شد که نظام ایران سازمان‌های تروریستی را تامین مالی کرده و ثروت ملت خود را به هدر داد.

ترامپ در ادامه ادعاهای خود گفت: ایران از القاعده، طالبان، حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند و موشک به منطقه صادر می‌کند.

وی افزود: توافق هسته‌ای به ایران اجازه داد تا غنی سازی اورانیوم را ادامه دهد و این توافق فاجعه آمیز به نظام ایران میلیون ها دلار اعطا کرد و به ایران اجازه می‌دهد تا در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار بگیرد.

ترامپ افزود: امروز دلایل قاطعانه‌ای داریم که وعده‌های ایران درباره وقف غنی سازی اورانیوم دروغ بوده و اگر به این توافق اجازه داده شود که ادامه یابد مسابقه تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه بوجود خواهد آمد و این توافق فعالیت‌های ایران برای بی ثبات کردن منطقه را متوقف نکرد و این توافق نتوانست مانع از توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران شود.

وی افزود: توافق هسته‌ای نمی‌تواند مانع از دستیابی ایران به خطرناکترین سلاح‌ها شود.

رئیس جمهور آمریکا اضافه کرد: طی ماه‌های اخیر با شرکا و متحدانمان برای اصلاح برجام تلاش کردیم.

ترامپ ضمن اعلام خروج آمریکا از برجام اضافه کرد: فرمان اجرایی برای اعمال شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران را امضا خواهم کرد.

 
کد خبر : 3284735556620151795
 
" جام جم "
 

نزدیک‌ترین و دورترین مردم به خدا


Image result for ‫تصویر خانواده‬‎

مرحوم نراقی روایت قدسی را نقل می‌کند که خداوند به سوی حضرت داود(ع)
 
وحی فرستاد: «یا داود! کما ان اقرب‌الناس من الله المتواضعون»
 
ای داود! همان‌طور که نزدیک‌ترین مردم به سوی الله کسانی هستند که دارای
 
صفت تواضع- ضد تکبر- هستند.
 
«کذلک ابعد الناس من‌ الله المتکبرون» همچنین از میان مردم، آنهایی که نسبت
 
به خدا بعد دارند، کسانی هستند که مبتلا به بیماری کبر و خودبزرگ‌بینی در مقایسه
 
با مردم هستند. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- جامع‌السعادات، ج1، ص 312

خانواده و ازدواج از نگاه رهبری


 
Related image
 


  
نسل بی‌هویّت

امروز آنچه در کشورهای غربی مشاهده می‌شود عبارت است از نسلهای بی‌هویت، نسلهای در مانده و سرگشته، پدر و مادرهایی که از فرزندانشان سالها خبر ندارند؛ در یک شهر هم زندگی می‌کنند چه برسد به اینکه در شهر دیگری باشند. خانواده‌های متلاشی شده، انسانهای تنها.... (1)
در کشورهای اروپایی و آمریکایی... از زنهای بی‌شوهر، مردهای بی‌زن، آمارهای بسیار بالا وجود دارد که تبعاً بچه‌های بی‌پدر و مادر، بچه‌های ولگرد، بچه‌های جنایتکار حاصل آن است، در آنجا فضا، فضای جنایت است. همین حرفهایی که در خبرها می‌شنوید: یک بچه ناگهان در مدرسه، خیابان، توی قطار قتل انجام می‌دهد، تعدادی را می‌کشد. یکبار و دوبار و یکی دو تا هم نیست. همین طور سطح جنایتکارها از لحاظ سنّی دارد پایین می‌آید. جوانهای بیست ساله بودند، شدند جوانهای شانزده ساله- هفده ساله، حالا بچه‌های سیزده- چهارده ساله در آمریکا جنایت می‌‌کنند. راحت آدم می‌کشند. این جامعه وقتی به اینجا می‌رسد، دیگر تقریباً غیر قابل جمع کردن است.(2)

گناه کبیره‌ غرب

یکی از مشکلات دنیای غرب که بتدریج پایه‌های تمدن غرب را مثل موریانه می‌خورد و علیرغم پیشرفت‌های صنعتی و علمی‌اش مشرف به سقوط و هلاکت است – البته در بلندمدت – همین قضیه‌ بی‌توجهی به خانواده است. نتوانستند خانواده را حفظ کنند. در غرب، خانواده، غریب، مورد بی‌اعتنایی و تحقیر شده است.(3) 
یکی از گناهان کبیره تمدن غرب نسبت به بشریت این است که ازدواج را در چشم مردم سبک کرد. تشکیل خانواده را کوچک کرد. مثل لباس که عوض می‌کنند... قضیه‌ زن و شوهری را این طور کردند.(4) 
آن کشورهایی که در آن خانواده دارد ضایع می‌شود، در واقع پایه‌های مدنیّت آنها دارد می‌لرزد و نهایتاً فروخواهد ریخت.(5) 

نه اُنسی، نه همسری،...

در دنیای غرب با اینکه بسیاری از آنها از علم و ثروت و سیاستهای قوی در صدر حکومتها برخوردار هستند، لیکن زندگی آحاد مردم در مقیاس خانواده، زندگی بسیار رقّت باری است. این اجتماعات فامیلی، اینکه بزرگترهای فامیل دور هم جمع شوند، به هم محبّت ورزند، با هم تبادل عاطفی داشته باشند، به هم کمک کنند، به هم برسند، همدیگر را از خود بدانند، برادر با برادر، خانواده‌ها با هم یگانه و یکی باشند، این طور چیزهایی که الآن بین ماها رایج و معمولی است، در غرب از این چیزها خبری نیست. چقدر زنها تنها زندگی می‌کنند. زنی که تنهاست، از خانواده بریده و در یک آپارتمان زندگی می‌کند. شب برمی‌گردد، در خانه تنهاست، صبح برمی‌خیزد تنهاست. نه انسی، نه همسری، نه فرزندی، نه نوه‌ای، نه خویشاوندی که با او گرم بگیرد. انسانها در آن محیط اجتماعی، تک زندگی می‌کنند. غالباً تنها هستند. چرا؟ چون محیط خانوادگی در آن جوامع فراموش شده است.(6) 
امروز متأسفانه در غرب، انسان مشاهده می‌کند که کم‌کم کانونهای خانواده یکی پس از دیگری دارد از هم می‌پاشد و از بین می‌رود. آثارش هم همین بی‌هویّتیِ فرهنگی و فسادی است که امروز دچارش شده‌اند. روز به روز هم دارد بیشتر می‌شود و بقایای آنچه را که داشته‌اند دارد از بین می‌رود.(7) 

آزادی جنسی، فروپاشی خانواده

در دنیای غرب و بخصوص در آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای شمالی معروف است که بنیان خانواده خیلی متزلزل است. چرا؟ علت این است که در آنجاها آزادی جنسی و بی‌بند و باری جنسی زیادتر است. وقتی بی‌عفتی رایج شد، یعنی مرد و زن این نیاز غریزی را در جایی دیگر غیر از خانواده، غیر از کانون خانواده، تأمین کردند، این کانون خانواده در واقع یک چیز بی‌معناست: یک چیز تحمیلی و تشریفاتی است. لذا از نظر عاطفی از هم جدا می‌شوند. حالا ظاهراً جدایی، بینشان نیست اما به هم علاقه و دلبستگی ندارند.(8) 
اگر انسانها رها بودند که غریزه‌ جنسی را هر طور می‌خواهند‌اشباع کنند، یا خانواده تشکیل نمی‌شد یا یک چیز سُست و پوچ و تهدید پذیر و ویرانی‌پذیری می‌شد و هر نسیمی آن را به هم می‌زد. لذا در هر جای دنیا که می‌بینید آزادیهای جنسی هست، به همان نسبت خانواده ضعیف است؛ چون مرد و زن برای‌اشباع این غریزه، احتیاجی به این کانون ندارند. اما در آنجاهایی که دین حاکم است و آزادی جنسی نیست، همه چیز برای مرد و زن هست، لذا این کانون خانواده حفظ و نگهداشته می‌شود.(9) 

*پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

1. خطبه‌ عقد مورخه‌ 28/2/1374          2. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/11/1376
3. خطبه‌ عقد مورخه‌ 1/12/1374          4. خطبه‌ عقد مورخه‌ 24/1/1378
5. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/11/1376          6. خطبه‌ عقد مورخه‌ 5/8/1375
7. خطبه‌ عقد مورخه‌ 18/4/1377          8. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/12/1380
9. خطبه‌ عقد مورخه‌ 20/4/1370

بدترین آفت عقل


Image result for ‫تصویر منظره زیبا‬‎


قال الامام علی (ع): «شر آفات العقل، التکبر»

امام علی (ع) فرمود: بدترین آفت عقل، تکبر است. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- غررالحکم، ح5752

معلمی که رویاهای دانش آموزان روستایی را به واقعیت تبدیل کرد / تیر عشق و گیر دانش


«معلم» تعاریف زیادی درون خود دارد، یکی از این تعاریف قطعا از خودگذشتگی، فداکاری و روشنی بخشی است. «علی تیرگیر» ، مصداق همین تعاریف و نشانه هاست ، معلم جوانی که هر چه داشت و نداشت روی هم گذاشت و حتی ماشین شخصی خود را فروخت و وام گرفت تا برای کودکان روستای محروم «نسه کوه» مدرسه ای پر مهر بسازد، مدرسه ای که کودکان برای رفتن به آن نه مجبور به گذر از راه های صعب العبور باشند و نه رودخانه های خطرناک و پر از جریان پرزور آب آن ها را تهدید کند.

 
تصویر معلمی که رویاهای دانش آموزان روستایی را به واقعیت تبدیل کرد / تیر عشق و گیر دانش +تصاویر


«تیرگیر» نه مرفه است نه درآمد نجومی دارد اما دلی دارد به وسعت همان روستای محروم. این جوان 25 ساله به تنهایی حجم وسیعی از سهل انگاری ها، بی توجهی و بی مسئولیتی ها را بر دوش کشید و با محبت، خلاقیت و البته دست و دلبازی خود تمام این محرومیت ها را جبران کرد. در واقع راه های صعب العبور روستای نسه کوه و رودخانه پرجوش و خروشش با مردانگی و محبت «علی تیرگیر» برای کودکانی که شوق تحصیل دارند هموار شد.

"علی تیرگیر" به جام جم آنلاین گفت: بعد از اتمام دانشگاه داوطلبانه در مناطق عشایری استان چهار محال و بختیاری معلمی را آغاز کردم و حال دو سالی می شود که معلم دانش‌آموزان مناطق روستایی و دورافتاده هستم. من به عنوان یک معلم موظف به تعلیم، تربیت،آموزش و پرورش دانش آموزان هستم و زمانی که می بینم کودکان سرزمینم از حداقل امکانات اولیه محروم هستند، مجبورم که به شخصه دست به انجام برخی از اقدامات بزنم.

وی ادامه داد: سال 95 به صورت داوطلبانه متقاضی تدریس در مناطق عشایری شدم در صورتی که سهمیه عشایری نبودم و درخواست به محروم ترین روستا برای آموزش را خواستار شدم.

به گفته این معلم جوان، در ابتدا به یکی از روستاهای محروم شهرستان لردگان رفتم. مدرسه ما یک کانکس با یک کلاس است که من علاوه بر آن که آنجا تدریس می کنم در همان جا هم می خوابم. فضای مدرسه، فضای مناسبی نبود چرا که محیط کوهستانی‌ست و عملا حیاطی برای مدرسه وجود نداشت.



تیرگیر افزود: پارسال اوایل مهرماه با هزینه شخصی خود شروع به ساخت حیاط مدرسه(کانکس) و نصب چندین وسیله بازی برای دانش آموزان کردم. وضعیت معیشت آن منطقه بسیار نامناسب است و از نظر لوازم التحریر و کتاب، پزشک، لباس و حتی کوتاه کردن موهایشان وضعیت خوبی ندارند به گونه ای که من خودم موهای دانش آموزان را کوتاه می کنم.



به گفته وی، یکی از روزها به دختربچه ای دبستانی برخورد کردم که به دلیل راه رفتن زیاد آن هم بدون کفش شماره پایش 40 شده بود. با یک تولید کننده کفش قرارداد بستم و 500 جفت کفش برای کودکان نیازمند تهیه شد تا یک تسکین کوچک برای این بچه های محروم باشد.



این معلم عشایری گفت: سال گذشته بود که متوجه یک دفترمشق پشت پنجره کانکس شدم، دفتر برای یک دختری به نام اعظم بود این دختر هفده ساله به دلیل کم شنوایی و بی توجهی خانواده اش به علت وضعیت معیشتی نامناسب نمی توانست صحبت کند در صورتی که یکی از گوشهایش 40 درصد قدرت شنوایی داشت، زمانی که متوجه شدم این دختر با داشتن چنین مشکلاتی بازهم مشتاق درس خواندن است او را برای پیدا کردن راهی برای بهبود شنوایی به اصفهان بردیم و تنها راهی که متخصص پیش رویمان گذاشت خریداری یک جفت سمعک قوی با قیمت 6 میلیون تومان بود، خدارو شکر با خریدن آن سمعک این دختر عمری دوباره گرفت و مشغول به تحصیل است.




وی در خصوص دانش آموزانی که برای رسیدن به مدرسه از رودخانه ای خطرناک عبور می کردند به جام جم آنلاین گفت: امسال متوجه چندین دانش آموز شدم که برای آمدن به مدرسه مسافت زیادی را طی می کردند، انها از روستایی به نام "نسه کوه" می آمدند. این روستا 5 کیلومتر کوهستانی تا مدرسه فاصله داشت و آنها برای رسیدن به کلاس درس باید از رودخانه پرخطری عبور می کردند که هیچ پل یا جاده‌ای برای دسترسی نداشت و به ناچار با استفاده از یک طناب ساده از این سوی رودخانه به آن سوی رودخانه می رفتند.



تیرگیر افزود: برای تامین امنیت آن ها طناب را تبدیل به سیمی محکم و گهواره‌ای را تهیه کردیم تا دانش آموزان داخل آن نشسته و از این سمت رودخانه به سمت دیگر بیایند. در مرحله بعد مدرسه ای با یک کلاس در آن سوی رودخانه ساختم تا دیگر دانش آموزان مجبور نباشند برای تحصیل از آن رودخانه خطرناک عبور کنند. امسال 4 دانش آموز در این مدرسه درس می خوانند اما در سال آینده این عدد به 10 نفر میرسد.

وی در پایان افزود: از صبح تا ساعت 12 در مدرسه روستای محل خدمتم فعالیت می‌کنم و ساعت 12.15 به‌سمت روستای نسه کوه حرکت می‌کنم و پس از 45 دقیقه پیاده‌روی و عبور از رودخانه خروشان ساعت یک به مدرسه می‌رسم و بعد از تعطیل شدن مدرسه به‌سمت روستای محل خدمت بازمی‌گردم و حوالی ساعت 6 عصر به کانکسی می‌رسم که صبح‌ها کلاس درسم و شب‌ها محل خوابم است.


بیتا نوروزی/جام جم آنلاین


کد خبر : 3280501215301934374

 
" جام جم "

رمز و راز کیف دستی ملکه انگلستان + عکس


اگر بخواهید تصویری از ملکه الیزابت در ذهن خود تداعی کنید به سختی می‌توانید
 
او را بدون کیف دستی‌اش تصور کنید.
 
 
تصویر رمز و راز کیف دستی ملکه انگلستان + عکس



به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یک بار تمام فیلم ها و تصاویری 


که از ملکه انگستان دیده اید را در ذهن خود مرور کنید، قطعا در اکثر آنها او کیف دستی‌اش را


 به همراه دارد اما دلیل این کار چیست؟ آیا وسایل بسیار مهم و سرّی درون آن با خود حمل


 می کند  که بودنش تا این حد ضرورت دارد یا ماجرای دیگری درمیان بوده که شما از آن 


بی خبر هستید.



قطعا علت آن شیک و مجلل به نظر رسیدن در مراسم یا با مد روز ظاهر شدن در انظار عموم


 نیست. طبق اطلاعات مندرج در مجله آمریکایی مشهور"Reader's Digest"حقیقت این


 است که کیف های مختلف ملکه که تعداد آنها به 200 هم می رسد، حکم پیام‌رسان‌های مخفی


 را دارند که در حالات مختلف پیامی خاص را با اطرافیان و نزدیکان او می رساند.



هر حالت و حرکت یک معنی خاص را در پی دارد به طوری که ملکه با زبان بی زبانی مقصود


 خود  را به همراهانش می‌رساند. مثلا اگر حین گفتگو با شخصی کیف را از دست چپ به دست


 راست خود انداخت معنی اش این است که دیگر علاقه ای به ادامه صحبت با آن شخص ندارد 


و در این لحظه است که همراهانش برای پایان دادن به گفتگو به هر بهانه ای سر می رسند.



اگر کیف روی زمین گذاشته شود به این معناست که الیزابت دوم در حالتی ناخوشایند قرار دارد 


که برای رهایی از آن نیاز به کمک اطرافیان در اولین فرصت است.


هنگام صرف شام اوضاع کمی تفاوت دارد ،کافی است تا ملکه انگلیس کیف خود را روی میز


 بگذارد، همه متوجه می شوند که او ظرف 5 دقیقه قصد ترک میز را دارد.

 

 

   

 
کد خبر : 3281934040226129198
 
" جام جم "

تقسیمات کشوری در سال 1316/ تصویر


در نوزدهم دیماه سال ۱۳۱۶، با اصلاح قانون تقسیمات کشوری و براساس ماده
یک آن، کشور ایران مطابق نقشه و صورت ضمیمه 
به ۱۰ استان و ۴۹ شهرستان تقسیم شد.
"پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "