به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا دقایقی پیش سخنرانی خود درباره خروج از توافق هستهای ایران را آغاز کرد.
ترامپ در آغاز سخنرانی خود بار دیگر اتهاماتی را درباره حمایت ایران از تروریسم بیان کرد.
وی در سخنرانی خود مدعی شد که نظام ایران سازمانهای تروریستی را تامین مالی کرده و ثروت ملت خود را به هدر داد.
ترامپ در ادامه ادعاهای خود گفت: ایران از القاعده، طالبان، حماس و حزبالله حمایت میکند و موشک به منطقه صادر میکند.
وی افزود: توافق هستهای به ایران اجازه داد تا غنی سازی اورانیوم را ادامه دهد و این توافق فاجعه آمیز به نظام ایران میلیون ها دلار اعطا کرد و به ایران اجازه میدهد تا در آستانه دستیابی به سلاح هستهای قرار بگیرد.
ترامپ افزود: امروز دلایل قاطعانهای داریم که وعدههای ایران درباره وقف غنی سازی اورانیوم دروغ بوده و اگر به این توافق اجازه داده شود که ادامه یابد مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه بوجود خواهد آمد و این توافق فعالیتهای ایران برای بی ثبات کردن منطقه را متوقف نکرد و این توافق نتوانست مانع از توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران شود.
وی افزود: توافق هستهای نمیتواند مانع از دستیابی ایران به خطرناکترین سلاحها شود.
رئیس جمهور آمریکا اضافه کرد: طی ماههای اخیر با شرکا و متحدانمان برای اصلاح برجام تلاش کردیم.
ترامپ ضمن اعلام خروج آمریکا از برجام اضافه کرد: فرمان اجرایی برای اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران را امضا خواهم کرد.
«تیرگیر» نه مرفه است نه درآمد نجومی دارد اما دلی دارد به وسعت همان روستای محروم. این جوان 25 ساله به تنهایی حجم وسیعی از سهل انگاری ها، بی توجهی و بی مسئولیتی ها را بر دوش کشید و با محبت، خلاقیت و البته دست و دلبازی خود تمام این محرومیت ها را جبران کرد. در واقع راه های صعب العبور روستای نسه کوه و رودخانه پرجوش و خروشش با مردانگی و محبت «علی تیرگیر» برای کودکانی که شوق تحصیل دارند هموار شد.
"علی تیرگیر" به جام جم آنلاین گفت: بعد از اتمام دانشگاه داوطلبانه در مناطق عشایری استان چهار محال و بختیاری معلمی را آغاز کردم و حال دو سالی می شود که معلم دانشآموزان مناطق روستایی و دورافتاده هستم. من به عنوان یک معلم موظف به تعلیم، تربیت،آموزش و پرورش دانش آموزان هستم و زمانی که می بینم کودکان سرزمینم از حداقل امکانات اولیه محروم هستند، مجبورم که به شخصه دست به انجام برخی از اقدامات بزنم.
وی ادامه داد: سال 95 به صورت داوطلبانه متقاضی تدریس در مناطق عشایری شدم در صورتی که سهمیه عشایری نبودم و درخواست به محروم ترین روستا برای آموزش را خواستار شدم.
به گفته این معلم جوان، در ابتدا به یکی از روستاهای محروم شهرستان لردگان رفتم. مدرسه ما یک کانکس با یک کلاس است که من علاوه بر آن که آنجا تدریس می کنم در همان جا هم می خوابم. فضای مدرسه، فضای مناسبی نبود چرا که محیط کوهستانیست و عملا حیاطی برای مدرسه وجود نداشت.
تیرگیر افزود: پارسال اوایل مهرماه با هزینه شخصی خود شروع به ساخت حیاط مدرسه(کانکس) و نصب چندین وسیله بازی برای دانش آموزان کردم. وضعیت معیشت آن منطقه بسیار نامناسب است و از نظر لوازم التحریر و کتاب، پزشک، لباس و حتی کوتاه کردن موهایشان وضعیت خوبی ندارند به گونه ای که من خودم موهای دانش آموزان را کوتاه می کنم.
به گفته وی، یکی از روزها به دختربچه ای دبستانی برخورد کردم که به دلیل راه رفتن زیاد آن هم بدون کفش شماره پایش 40 شده بود. با یک تولید کننده کفش قرارداد بستم و 500 جفت کفش برای کودکان نیازمند تهیه شد تا یک تسکین کوچک برای این بچه های محروم باشد.
این معلم عشایری گفت: سال گذشته بود که متوجه یک دفترمشق پشت پنجره کانکس شدم، دفتر برای یک دختری به نام اعظم بود این دختر هفده ساله به دلیل کم شنوایی و بی توجهی خانواده اش به علت وضعیت معیشتی نامناسب نمی توانست صحبت کند در صورتی که یکی از گوشهایش 40 درصد قدرت شنوایی داشت، زمانی که متوجه شدم این دختر با داشتن چنین مشکلاتی بازهم مشتاق درس خواندن است او را برای پیدا کردن راهی برای بهبود شنوایی به اصفهان بردیم و تنها راهی که متخصص پیش رویمان گذاشت خریداری یک جفت سمعک قوی با قیمت 6 میلیون تومان بود، خدارو شکر با خریدن آن سمعک این دختر عمری دوباره گرفت و مشغول به تحصیل است.
وی در خصوص دانش آموزانی که برای رسیدن به مدرسه از رودخانه ای خطرناک عبور می کردند به جام جم آنلاین گفت: امسال متوجه چندین دانش آموز شدم که برای آمدن به مدرسه مسافت زیادی را طی می کردند، انها از روستایی به نام "نسه کوه" می آمدند. این روستا 5 کیلومتر کوهستانی تا مدرسه فاصله داشت و آنها برای رسیدن به کلاس درس باید از رودخانه پرخطری عبور می کردند که هیچ پل یا جادهای برای دسترسی نداشت و به ناچار با استفاده از یک طناب ساده از این سوی رودخانه به آن سوی رودخانه می رفتند.
تیرگیر افزود: برای تامین امنیت آن ها طناب را تبدیل به سیمی محکم و گهوارهای را تهیه کردیم تا دانش آموزان داخل آن نشسته و از این سمت رودخانه به سمت دیگر بیایند. در مرحله بعد مدرسه ای با یک کلاس در آن سوی رودخانه ساختم تا دیگر دانش آموزان مجبور نباشند برای تحصیل از آن رودخانه خطرناک عبور کنند. امسال 4 دانش آموز در این مدرسه درس می خوانند اما در سال آینده این عدد به 10 نفر میرسد.
وی در پایان افزود: از صبح تا ساعت 12 در مدرسه روستای محل خدمتم فعالیت میکنم و ساعت 12.15 بهسمت روستای نسه کوه حرکت میکنم و پس از 45 دقیقه پیادهروی و عبور از رودخانه خروشان ساعت یک به مدرسه میرسم و بعد از تعطیل شدن مدرسه بهسمت روستای محل خدمت بازمیگردم و حوالی ساعت 6 عصر به کانکسی میرسم که صبحها کلاس درسم و شبها محل خوابم است.
بیتا نوروزی/جام جم آنلاین
کد خبر : 3280501215301934374
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یک بار تمام فیلم ها و تصاویری
که از ملکه انگستان دیده اید را در ذهن خود مرور کنید، قطعا در اکثر آنها او کیف دستیاش را
به همراه دارد اما دلیل این کار چیست؟ آیا وسایل بسیار مهم و سرّی درون آن با خود حمل
می کند که بودنش تا این حد ضرورت دارد یا ماجرای دیگری درمیان بوده که شما از آن
بی خبر هستید.
قطعا علت آن شیک و مجلل به نظر رسیدن در مراسم یا با مد روز ظاهر شدن در انظار عموم
نیست. طبق اطلاعات مندرج در مجله آمریکایی مشهور"Reader's Digest"حقیقت این
است که کیف های مختلف ملکه که تعداد آنها به 200 هم می رسد، حکم پیامرسانهای مخفی
را دارند که در حالات مختلف پیامی خاص را با اطرافیان و نزدیکان او می رساند.
هر حالت و حرکت یک معنی خاص را در پی دارد به طوری که ملکه با زبان بی زبانی مقصود
خود را به همراهانش میرساند. مثلا اگر حین گفتگو با شخصی کیف را از دست چپ به دست
راست خود انداخت معنی اش این است که دیگر علاقه ای به ادامه صحبت با آن شخص ندارد
و در این لحظه است که همراهانش برای پایان دادن به گفتگو به هر بهانه ای سر می رسند.
اگر کیف روی زمین گذاشته شود به این معناست که الیزابت دوم در حالتی ناخوشایند قرار دارد
که برای رهایی از آن نیاز به کمک اطرافیان در اولین فرصت است.
هنگام صرف شام اوضاع کمی تفاوت دارد ،کافی است تا ملکه انگلیس کیف خود را روی میز
بگذارد، همه متوجه می شوند که او ظرف 5 دقیقه قصد ترک میز را دارد.