ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کنار هر نفر یک نان
مُعلّى بن خُنیس - که یکى از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام و از راویان حدیث است - حکایت کند:
در شبى تاریک و بارانى امام صادق علیه السلام از منزل خارج شد و به سوى محلّه بنى ساعده روانه گشت ، من نیز به دنبال آن حضرت حرکت کردم .
در بین راه ، چیزى از دست آن حضرت روى زمین افتاد، فرمود: خداوندا! آن را به ما باز گردان .
من جلو رفتم و سلام کردم ، حضرت پس از جواب سلام ، اظهار داشت : مُعلّى هستى ؟
عرض کردم : بلى ، فدایت شوم .
فرمود: در همین دور و بر دقّت کن و دستى روى زمین بکش ، اگر چیزى پیدا کردى ، آن را بردار و به من بده .
مُعلّى گوید: مقدارى تفحّص کردم و روى زمین را جستجو نمودم تا آن که زنبیلى را یافتم که داخل آن نان بود، آن را برداشتم و تحویل امام صادق علیه السلام دادم و عرض کردم : اى مولاى من ! اجازه بفرمائید من آن را حمل کنم و همراه شما بیاورم ؟
حضرت فرمود: خیر، من خودم براى این امر سزاوارترم ؛ ولیکن اگر مایل باشى مى توانى با من همراهى کنى .
مُعلّى گفت : من نیز همراه امام صادق علیه السلام حرکت کردم تا آن که به محلّه بنى ساعده رسیدیم ، افرادى را در آن جا دیدم که خوابیده بودند.
حضرت به هر یک از آن افراد که مى رسید، یک قرص نان از درون زنبیل برداشته و کنار او مى گذاشت ؛ و به همین منوال تا آخرین نفر به هر کدام یک قرص نان داد؛ و سپس با هم برگشتیم .
در بین راه ، به حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! آن ها که متوجّه نشدند و شما را نشناختند؟!
فرمود: خیر، اگر مى خواستم متوجّه شوند، باید نمک هم برایشان مى آوردم ؛ و سپس افزود: خداوند امور همه چیزها را از جهت محاسبه ، در اختیار ملائکه قرار داده است مگر صدقه را، که مستقیما خودش آن را تحویل مى گیرد و مورد محاسبه و پاداش قرار مى دهد.
پس از آن فرمود: پدرم امام محمّد باقر علیه السلام هرگاه صدقه اى به فقیر مى داد، آن را در دست فقیر مى گذاشت و دست خود را مى بوسید؛ چون صدقه قبل از آن که به دست سائل و فقیر برسد، مورد توجّه خداوند قرار خواهد گرفت .
(( بحارالا نوار: ج 93، ص 6 125 و ص 8 127 و ج 47، ص 20، ح 17.))