محراب دعا
علی امشب چرا بهرعبادت بر نمی خیزد
چرا شیر خدا از بهر طاعت بر نمیخیزد
خداجویی که از یاد خدا یک دم نشد غافل
چه رخ داده که از بهر عبادت بر نمیخیزد
از آن ضربت که بر فرق علی زد زاده ملجم
یقین دارم که از جا تا قیامت بر نمیخیزد
به محراب دعا در خون شناور گشته شیر حق
دیگر بهره دعا آن ابر رحمت بر نمیخیزد
طبیب زخم سرش را دید و گفت با حسرت
علی دیگر از این بستر سلامت بر نمیخیزد