میهنم! آهن زنجیرهایم میآموزد مرا
خشم عقابان و، نازکدلی انسان نیکاندیش را
نمیدانستم که زیر پوستمان
میلادِ توفانی است… و عروسی جویبارهایی
در سلّول زندان نور را از من گرفتند:
و خورشید مشعلها… در دلم فروزان گشت
بر دیوارها شمارهی شناسنامهام را نوشتند:
و سبزهزار سنبلهها… بر دیوارها روئیدن گرفت
بر دیوارها تصویر قاتلم را، نگاشتند:
و سایهسار گیسوانی، آن خطوط چهره را محو کرد
میهنم! با دندانها نقش خونآلودت را نگار کردم
و ترانهی تاریکی گذرا را برنوشتم
در خون و گوشت تاریکی شکستم را فرو بردم
و در گیسوان روشنایی، انگشتهایم را درون کردم
فاتحان بر بامهای خانههایم
جز وعدهی زلزلهها را فتح نکردند
جز تابناکی پیشانیم نخواهند دید
جز صدای زنجیرهایم نخواهند شنید
و چون بر صلیب پرستشم شعلهور شوم
چون قدّیسی…
در هیئت مبارزی
در خواهم آمد.
(«محمود درویش»، از کتاب «آخر شب»، ترجمهی «موسی اسوار»، انتشارات
«سروش»، ۱۳۵۸)
***
امام علی(ع) فرمود: بدان که اگر فقط به کارهای کوچک و کماهمیت بپردازی از کارهای مهم و حیاتی بازخواهی ماند، چنانکه پرداختن به کارهای مهم،
همچنین آن حضرت میفرماید: هر کس به چیزی که مهم نیست بپردازد، آنچه را که اهمیت بیشتری دارد از
دست میدهد.(3)
____________________________
به گزارش جام جم آنلاین ،در کنار این نظریات ،نظریه دیگری نیز وجود دارد مبنی براینکه تحقیقات اخیربرخی دانشمندان نشان داده است که کودکان هوش خود را از مادرشان به ارث میبرند.به گفته این دانشمندان پدر در به ارث رسیدن میزان هوش و ذکاوت به کودکان هیچ دخالتی ندارد.زیرا زنان به خاطر داشتن دو کروموزوم X احتمال بیشتری برای انتقال ژن هوش به فرزندانشان دارند.
این در حالی است که مردان فقط یک کروموزوم X دارند و علاوه بر این دانشمندان اکنون بر این باورند که ژن حامل عملکردهای شناختی پیشرفته که از پدر به ارث میرسد ممکن است به طور خودکار غیرفعال شوند.
دکتر محمود تولایی رییس انجمن ژنتیک ایران در گفت وگو با جام جم آنلاین نسبت دادن یک صفت نظیر هوش به مادر یا پدررا نسبت درستی ندانست .
وی
با اشاره به اینکه اگر دو فرد دارای ویژگی های ژنتیکی مثبت مثل تیزهوشی
باشند انتظار می رود که این صفت به فرزندشان هم انتقال بیابد، گفت:البته
الزاما نیز اینگونه نیست.حال اگر برعکس آن دو فردی که باهم ازدواج می کنند
دارای بهره هوشی بسیار پایین باشند انتظار تولد فرزند باهوش از آنها نمی
رود و احتمال بروز مشکلات بیشتری هم برای فرزند آنها وجود دارد ولی باز هم
می گویم که الزاما اینگونه نیست.
وی افزود:حال اگر نوع این صفات ژنتیکی در پدر ومادر متفاوت باشد سبب خواهد شد دو فردی که دو عوارض مختلفی دارند این بیماریها به شکل مغلوبه در فرزندشان بروز کند اما اگر آن صفت غالب باشد در فرزند حتما بروز خواهد کرد .
دکتر تولایی با اشاره به اینکه نسبت دادن یک صفت به پدر یا مادر نسبت درستی نیست گفت : البته بیماریهایی داریم که وابسته به جنس است و از طریق مادر فقط به فرزند پسر منتقل می شود ولی موضوع آن با بهره هوشی فرق می کند.در بهره هوشی دو عامل تاثیر گذار است.ابتدا خود عامل ژنتیک و دیگر موضوعات اپی ژنتیک که در مسیرهای مولکولی باهوش ظهور وبروز پیدا می کند .
وی ادامه داد:هوش یک توانایی ذهنی است که قابلیت های متنوعی مثل استدلال،برنامه ریزی ،حل مسئله ،تفکرانتزاعی و یادگیری انواع زبانها را دارد. در دهه 70 بحث های زیادی در خصوص بهره هوشی مطرح بود و دانشمندان عقاید کاملا متفاوتی را مطرح می کردند. اما در اینکه توارث و محیط زندگی هردو میتواند بر هوش ما تاثیر داشته باشد، شکی نیست.و همینطور گر ژن مزبور در پدر و مادر فعال تر باشد، به طبع فرزند آنها نیز از ضریب هوشی بالاتری برخوردار خواهد بود.
وی سپس در توضیح چگونگی تاثیر ژنتیک بر هوش فرزندان گفت:اگر زن نه چندان باهوش با مرد ضریب هوشی بالاترازدواج کند وهمچنین برعکس زنباهوش یا نابغه با مرد ضریب هوشی کمتر ازدواج کند مسلما انتظار می رود که ضریب هوشی فرزند آنها کمتر از کف نباشد.البته تاثیر محیط را بر تقویت و افزایش هوش نباید بی تاثیر دانست . مثل فردی که ورزش هایی که منجر به تقویت عضلات می شود را انجام می دهد این فرد درواقع یک حدی از این استعداد را به ارث برده است ولی به واسطه تمرین وممارست آن را پرورش داده است.همینطور اگر یک فرد باهوش را در محیط بسته قرار دهیم مسلما هوش واستعداد او ظهور وبروز پیدا نمی کند.
دکتر تولایی همچنین به نحوه استفاده و بهره برداری از هوش واستعداد اشاره کرد وگفت: بسیاری از افراد باهوش هستند که چون از هوش خود در جهت مناسب استفاده نمی کنند ما آنها را باهوش نمی دانیم درحالیکه آنها از هوش خود بهره برداری درستی نداشته اند .مثل افراد جنایتکار ومجرم ،اینها اغلب از هوش بالایی برخوردارند ولی متاسفانه از هوش خود در جهت منفی استفاده کرده اند.بنابراین آموزش و محیط پیرامونی است که مسیر بروز هوش را مشخص می کند.
تولایی با اشاره به اینکه خداوند انسان را کامل آفریده ولی شرایط برای بروز و ظهور این صفات متفاوت است گفت:به همین جهت دانش اپی ژنتیک بسیار مورد توجه قرار گرفته است.به بیان دیگر ژنتیک بخشی از ظرفیت درونی فرد است و اپی ژنتیک سایر عواملی است که موجب می شود این ژن بیان شود و ظهور یابد.
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1396 ساعت 06:00
" جام جم "
کره سرد شده و به قطعات کوچک خرد شده | 150 گرم |
آرد معمولی | 350 گرم |
بکینگ پودر | 2 قاشق چایخوری |
پودر ادویه مخلوط | 1 قاشق چایخوری |
برگه زردآلو خرد شده | 75 گرم |
خرمای خشک خرد شده | 75 گرم |
گیلاس شکری خرد شده | 75 گرم |
کشمش | 100 گرم |
شیر | 125 میلی لیتر |
تخم مرغ زده شده | 2 عدد |
پوست رنده شده پرتقال | 1 عدد |
آب پرتقال | 6 قاشق غذاخوری |
عسل | 3 قاشق غذاخوری |
طرز تهیه کیک میوه ای بدون شکر :
قالب گرد 20 سانتیمتری را با کمی کره چرب نموده و کف آن کاغذ روغنی بیاندازید.
آرد، بکینگ پودر و پودر ادویه مخلوط را داخل کاسه ای الک نمایید.
کره را به این مواد خشک اضافه نموده و با نوک انگشت مالش دهید تا شبیه به خرده نان شود.
زردآلو، خرما، گیلاس شیرین، کشمش را با شیر، تخم مرغ زده شده، پوست رنده شده ی لیمو و آب لیمو مخلوط نمایید.
عسل
و مخلوط میوه را به مواد خشک اضافه نموده , آنقدر هم بزنید تا نرم و کش
دار شود. مواد را با قاشق داخل قالب کیک آماده ریخته و روی سطح کیک را صاف
نمایید.
کیک را در فری که از قبل گرم شده روی حرارت 180 درجه سانتیگراد
یا 350 درجه فارنهایت و یا عدد 4 فرهای گازی به مدت 1 ساعت بپزد تا اگر
سیخی را وسط کیک فرو بردید، مواد به آن نچسبند.
قبل از بیرون آوردن کیک بگذارید درون قالب بماند تا سرد شود.
توصیه سرآشپز:
جهت تنوع در نوع میوه کیک میوه ای، می توانید یک عدد موز رسیده پوره شده را جایگزین عسل نمایید.
منبع : avayesalamati.com
مواد لازم :
۱- کیک و شیرینی های ریز و کوچک به جز شیرینی های که سفیده و یا زرده تخم مرغ در آنها بکار رفته حرارت زیاد و وقت برای پخت نیاز ندارند.
۲ معمولا کیک و شیرینی هایی که داری حجم زیاد تر هستند با حرارت متوسط و زمان پخت زیاد پخته می شوند.
۳- اگر درجه حرارت فر برای پخت شیرینی ها زیاد باشد باعث می شود روی آنها پخته و وسط خمیر خام بماند.
۴- شیرینی هایی که به حد کافی روغن دارند احتیاج به چرب کردن سینی فر ندارند و در صورتی که مایه شیرینی بدون روغن یا کم روغن باشد باید سینی فر را چرب و آماده کرد.
۵- مایه خمیر خشک نسبتا درشت را باید با ۱ قاشق غذا خوری شکر و آب ولرم مخلوط کنید و در جای گرم قرار داده تا حجم آن دو برابر شود.
۶- برای پخت انواع شیرینی یا غذا باید فر را حداقل ۱۵ الی ۳۰ دقیقه قبل از پخت گرم کرد.
۷- هیچ گاه در فر را قبل از اینکه سه چهارم زمان پخت سپری نشده باشد باز نکنید چون پف کیک می خوابد
۸- برای نان های نمکی از آب و برای تهیه نان های شیرینی از شیر استفاده کنید.
۹- فاصله میان سفیده تخم مرغ و مصرف آن باید کم باشد در غیر این صورت آب می اندازد.
منبع :
روش حضرت مهدی(عج) در حکومت، این است که با کارگزاران حکومت اسلامی جهانی، بسیار سختگیر و با مردم، بهویژه مستمندان، بسیار مهربان است.
حضرت مهدی (عج) با تودههای مردم، با همه بشریّت و با انسانهای مظلوم و محروم چنان متواضع است که گویی با دست خود-این عین روایت است-عسل در دهان محرومان جهان مینهد. تعبیر نمادین که در روایت آمده، در عینحال، واقعی است و درواقع، تیپ برخورد حضرت حجت (عج) با تودههای مردم را نشان میدهد و این چهرۀ دیگرمهدی (عج) است که آن را به تودههای بشریّت در شرق و غرب عالم، نشان خواهد داد.
همچنین طبق روایات ما، در رستاخیز مهدی (عج) هرچه هست، دوستی و برادری و رحمت و صلح و یگانگی است. مهدی میجنگد اما «جنگ برای صلح» ، زیرا میداند که نمیشود به این جنگها پایان داد، مگر با جنگی که همۀ این جنگها را یکسره کند. میجنگد اما برای «صلح» میجنگد، صلحی که توأم با عدالت است.
در دعای ندبه میگوییم: «این امان اهل الارض؟» کو امنیت برای همه بشریّت؟ کجاست آن امنیت که همۀ بشریّت در دنیای امروز بهدنبال آنند و نمییابند؟ کو امنیت جهانی؟ امنیت جهانی را او خواهد آورد. امروز دنیا، دنیای امن نیست و هیچجا امنیت نیست.
شعار جامعهای که مهدی میسازد، «محبّت» است و هرکس هرچه نیاز دارد از جیب دیگری بیممانعت برمیدارد. مال من و تو ندارد، مردم از یکدیگر سود نمیگیرند و در جامعۀ مهدی که جامعۀ صلواتی است، مردم به یکدیگر خدمات میرسانند اما سر یکدیگر را نمیتراشند، یکدیگر را چپو نمیکنند، کینه از دلها بیرون میرود. ایشان این نظام اقتصاد جهانی را زیروزبر میکنند و در حکومت او به احدی بدی نمیرسد، مگر اینکه فورا حد خدا جاری شود و دیگر معامله و ساختوپاخت و زیرسبیلی ردکردنها و تبعیضها منتفی خواهد شد و گفته نخواهد شد که فلانی با فلانی قوموخویش است، رفیق است و اجرای قانون خدا به مصلحت نیست! ! بلکه هرجا و بهمحض آنکه جرمی و ظلمی صورت گیرد فورا حدّ خدا جاری خواهد شد.
این روایات بسیار جالب است و این نکات، ضمن آنکه توصیف حکومت و انقلاب مهدی (عج) است، در عین حال، توصیف آرمانها و مطالبات اسلام و ملاکهای حکومت دینی است و ما تا آنجا که میتوانیم باید به این معیارها نزدیک بشویم گرچه نوع اتمّ و کاملش را ایشان تحقّق میدهند، اما ارزشهای اجتماعی اسلام از جمله همینهاست که در روایات آمده است.
مثلا میفرماید «علامة المهدی ان یکون شدیدا علی العمّال، جوادا بالمال، رحیما بالمساکین» یعنی روش ایشان در حکومت، این است که با کارگزاران حکومت اسلامی جهانی، بسیار سختگیر و با مردم، بهویژه مستمندان، بسیار مهربان است و پس از مدتی نیز در جامعه و حکومت او که جامعه و حکومت جهانی است، دیگر مستمندی نخواهد بود. سختگیری میکند اما با مسئولان حکومت، نه با تودۀ مردم که باید رعایت و تربیت شوند. با مردم، آسان، برادرانه، متواضع و بامحبت است. سختگیر با حاکمان و آسانگیر با مردم است.
با تودههای مردم، رحیم و مهربان و اهل بخشش است و حقّ همۀ حقّداران را به آنان میرساند. حتی اگر حقّ کسی زیر دندان دیگری باشد، از او میستاند و بشریّت، تازه در دوران او، مفهوم زندگی انسانی را خواهند دانست. ما هنوز زندگی انسانی نکردهایم، نه ما، بلکه کل بشریّت هنوز معنی زندگی انسانی را نفهمیده و تنها مزمزۀ زندگی را چشیده است، اما در زمان مهدی (عج) ، بشریّت بهمعنی واقعی، زندگی خواهد کرد و آرمانهای همۀ انبیا، تحقّق خواهد یافت.»
منبع:
مهدی (عج) ده انقلاب در یک انقلاب ، حسن رحیم پورازغدی صص۴۵-۴۳
و خداى تبارک و تعالى کار او را در یک شب سامان دهد، همان طور که کار حضرت موسى را در یک شب اصلاح فرمود...
ولادت
نهمین امام شیعیان، امام جواد (ع) از پربرکتترین و خوش یمنترین وقایع
تاریخ شیعه میباشد زیرا پیش از این حکمت الهی بر آن قرار گرفته بود که
امام رضا(ع) مدت زمان طولانی در انتظار فرزند باشد از این رو برخی از
دشمنان اهل بیت، به این مسئله امید بسته و خاندان امامت را تمام شده
میدانستند و از سوی دیگر، شیعیان، نگران شده و در انتظار امام آینده خود
بودند.
اما ولادت امام جواد(ع) اسباب ناامیدی دشمنان و خوشحالی دوستان اهل بیت را فراهم آورد.
نکته
قابل تامل این است که شاید بتوان گفت، یکی از علل طولانی شدن ولادت امام
جواد(ع) این باشد که خداوند تربیت شیعه برای انتظار امام معصوم را از زمان
امام جواد آغاز کردهاست بدین معنا که انتظار برای دیدار با امام، در جریان
فرزندآوری امام رضا(ع) رقم خورد و پس از ایشان، امامان آتی، با
برنامهریزی مدون، شیعیان را آماده ایام غیبت امام زمان و منتظر بودن جهت
ظهور ایشان میکردند.
از این
رو امام جواد(ع) در طول مدت عمر کوتاه اما پربرکت خود، همواره مسئله ظهور
آخرین منجی که سومین فرزند از فرزندان ایشان میباشد را عنوان کرده و سعی
در تبیین شخصیت امام مهدی(ع) و چگونگی وقوع امر ظهور داشتهاند.
مرحوم
شیخ صدوق در اکمال الدین از شخصی به نام صفر بن دلف نقل میکند که از امام
جواد شنیدم که نام امامان پس از خود را می برد وپس از این که اسم امام حسن
عسگری را برد، ساکت شد.
پرسیدم که امام پس از ایشان کیست؟
امام جواد اشک بردیدگانشان جاری شدو گریه بسیار زیادی کردند.
سپس فرمودند: پس از او، فرزندش است که قائم از روی حق (ونه باطل) و منتظراست...(1)
در
روایتی دیگر آمده است که از امام جواد پرسیده شد پس امام بعد از حسن عسگری
(ع)کیست؟ فرمود: براستی که بعد از امام حسن علیه السلام فرزند قائم او به
حق منتظر است. سوال کردند:ای فرزند رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم چرا
او را به این نام می گویند فرمود: برای آن که او در وقتی قیام میکند که
نامش میمیرد و بیشتر کسانی که به امامت او قائل بودند مرتد میشوند.
آنگاه عرض کرد: چرا وی را منتظر مینامند؟
فرمود:
برای آنکه حجت آن حضرت غیبت است که روزهایش زیاد است و نهایتش به طول
میکشد و در این حال صاحبان اخلاص انتظار فرج او را میکشند. (2)
عبدالعظیم
حسنی به امام جواد گفت: من امیدوارم که شما قیام کننده از آل بیت محمد صل
الله باشید، آن که زمین را پر از عدل و قسط میکند چنان که پر شده باشد از
ظلم و جور. فرمودند: ای ابوالقاسم! هیچ یک از امامان نیست جز قیام کننده به
امر خداوند و هادی به سوی دین خدا ولی آن قیام کننده که خداوند عزوجل زمین
را به وسیله او از اهل کفر و انکار پاک می سازد و آن را پر از عدل و داد
می کند کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده میماند و شخص او از نظرشان غایب
میگردد و بردن نام او بر آنها حرام است، او همنام و همکنیه رسول خدا
میباشد. و اوست که زمین برایش پیچیده میگردد و هر سختی برایش آسان شود و
از یارانش به تعداد اهل بدر سیصد و سیزده نفر از نقاط دوردست زمین فراهم
آیند و این است مهدی فرمود: خداوند در سوره بقره آیه 148 می فرماید: هر کجا
باشد خدواند همگی شما را خواهد آورد و خداوند بر هر کاری تواناست. پس هر
گاه این تعداد از اهل اخلاص به خدمتش مجتمع شوند خدواند امر او را ظاهر
میسازد و چون شماره یارانش به یک عقد کامل که ده هزار نفر است رسید به اذن
خداوند خروج میکند و پیوسته از دشمنان خدا خواهد کشت تا خداوند متعال
راضی شود. عبدالعظیم گوید: به آن حضرت گفتم: ای آقای من! او چگونه خواهد
دانست که خدای عزوجل راضی شده است؟ فرمود: در دلش رحمت میاندازد، پس
هنگامی که به مدینه داخل شود لات و عزی را بیرون آورد و میسوزاند. (3)
در
روایتی دیگر، نقل شده که عبدالعظیم حسنی میگوید: میخواستم درباره امام
قائم از امام جواد علیه السلام سوال نمایم ، آیا او مهدى عجل الله تعالى
فرجه است یا غیر او؟
امام جواد علیه السلام پیش از این که این سؤال را بپرسم، به سوالم پاسخ دادند وفرمودند که در زمان غیبت ، انتظارش واجب است.
در ادامه همین روایت ، چنین جمله ای از امام جواد علیه السلام نقل گشته:
و
خداى تبارک و تعالى کار او را در یک شب سامان دهد، همان طور که کار حضرت
موسى را در یک شب اصلاح فرمود، او رفت تا براى خانواده خویش آتشى بیاورد،
(4)برگشت در حالی که به مقام پیامبری رسیده بود. سپس امام فرمودند:
أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِیعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَج(5).
خداوند به برکت این مولود مبارک ما را از یاران حضرت بقیه الله الاعظم(عج) در ایام غیبت و ظهور ایشان قرار دهد. (ان شاءالله)
فهرست منابع
1- ک،
[إکمال الدین] ابْنُ عُبْدُوسٍ عَنِ ابْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ
بْنِ سُلَیْمَانَ عَنِ الصَّقْرِ بْنِ دُلَفَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا
جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع یَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ
بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ
طَاعَتِی وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِی ابْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ
أَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِیهِ ثُمَّ
سَکَتَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ بَعْدَ
الْحَسَنِ فَبَکَى ع بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ إِنَّ مِنْ بَعْدِ
الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ فَقُلْتُ لَهُ یَا
ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ
بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ
بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ
لَهُ غَیْبَةً تَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ
خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ
بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْثُرُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ
فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ (بحارالانوار،
ج51 ، ص30).
2- الغیبه ص 186
3- ( کمال الدین ج2 ص 377 و مکیال المکارم ج1 ص 167)
4- اشاره
به آیه دهم به بعد سوره مبارکه طه: إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ
امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ ناراً لَعَلِّی آتیکُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ
أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً ...
5- [إکمال
الدین] الدَّقَّاقُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الرُّویَانِیِّ عَنْ
عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ قَال...(بحارالانوار، ج51، ص 156).
سایت : جنبش مصاف
فسوس که نامه جوانی طی شد
و آن تازه بهار زندگانی دی شد
وآن مرغطرب که نام او بود شباب
فریاد ندانم کی آمدوکی شد خیام
یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام
در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من خیام
آن به که در این زمانه کم گیری دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نکوست
آنکس که به جمگی ترا تکیه بر اوست
چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست خیام
چون آب به جویباروچون باد به دشت
روزی دگر از نوبت عمرم بگذشت
هرگز غم دوروز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدست و روزی که گذشت خیام
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سرو سامان مطلب
درمان طلبی درد تو افزون گردد
با درد بسازو هیچ درمان مطلب خیام
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد
در پای اجل بسی جگرها خون شد
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران دنیا چون شد خیام
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام زما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام
دیدم به سر عمارتی مردی فرد
کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد
وان گِل با زبان حال با او می گفت
ساکن ، که چو من بسی لگد خواهی کرد خیام
یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید باز
هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز خیام
بر خیر و مخور غم جهان گذران
خوش باشو دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام
در کارگه کوزه گری کردم رای
بر پله چرخ دیدم استاد بپای
می کرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای خیام
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری خیام
1- میزان الحکمه، ج 4، ص3471
رسول گرامی اسلام(ص) در حجهًْالوداع مردم را در مسجد خیف گردآورد و برای آنان
خطبهای جامع خواند، و در آن فرمود: سه چیز است که مسلمان در آنها خیانت نمیکند،
(و با قلبش آنها را میپذیرد):
1- خالصانه کار کردن برای خدا
2- وفاداری خالصانه و نصیحت و خیرخواهی برای حاکمان و پیشوایان مسلمان
3- حضور و مشارکت همیشگی در اجتماع مسلمانان که (در این صورت) دعای
امامان شامل حال آنان است.(1)
امام علی(ع) میفرماید: یکی از حقوق من بر شما این است که (با حضور خالصانه
و همهجانبه خود در اداره امور) در آشکار و نهان خیرخواه و دلسوز من باشید.(2)
... پس مرا با خیرخواهی خالصانه و سالم از هرگونه شک و تردید یاری کنید.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
به گزارش جام جم آنلاین از مشرق، عکس هایی که در این مجموعه می بینید نمونه ای از عکس های یکی از این تورهاست در شهر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی که خبرنگار رویترز آن ها را گرفته است. موضوع عکس ها زندگی در کره شمالی است.
" جام جم"