- مناسب برای
- 3 نفر
- 2 پیمانه
- برنج
- 2 تکه
- مرغ
- 8 عدد
- قارچ
- 2 عدد متوسط
- هویج
- 1/2 پیمانه
- زرشک
- 1 عدد
- فلفل دلمه ای
- 1 عدد بزرگ
- سیب زمینی
- 1 عدد
- پیاز
- به مقدار لازم
- زعفران دم کرده
- به مقدار لازم
- نمک و فلفل
- 1/2 قاشق مربا خوری
- زردچوبه
- به مقدار لازم
- روغن

آورده اند روزی مردی کشک ساب، نزد شیخ بهایی رفت و از بیکاری و درماندگی
شکوه کرد.
از شیخ خواست اسم اعظم را به او بیاموزد. شنیده بود کسی که اسم اعظم بداند درمانده
نمیشود و به تمامآرزوهایش میرسد. شیخ مدتی او را سرگرداند و بعد گفت: اسم اعظم
از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد و ریاضت لازم دارد.
شیخ برای این کار به او دستور پختن فرنی را آموخت و گفت «فرنی بپزد و آن را
بفروشد به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت به کسی بدهد.
مرد کشک ساب رفت و پاتیل و پیالهای خرید و شروع به پخت و فروش فرنی کرد. چون
کار و بارش رواج گرفت طمع کرد، شاگردی گرفت و کار پختن فرنی را به او سپرد.
بعد از مدتی شاگرد زرنگ، بالا دست مرد کشک ساب، دکانی باز کرد. او مشغول فرنی
فروشی شد. او کار مرد کشک ساب را کساد کرد.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهایی رفت و با ناله و زاری طلب اسم اعظم کرد. شیخ چون
از چند و چون کارش خبر دار شده بود، گفت: تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی
حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟.
شیخ گفت: برو و همان کشکت را بساب.
زمانی عزاداری و زندهداشت خاطره کربلا و قیام عاشورا میتواند تأثیرگذار باشد که بتواند خط فکری صحیح را زنده نگه دارد و بستری را برای تحقق وعدۀ الهی،فراهم آورد.
با دقت در ادعیه و زیارات ، میتوان توجه به این جریان را مشاهده کرد؛چراکه آنها معمولا با سلام و درود بر پیامبران شروع میشوند و در ادامه به جریان عاشورا میرسند و آنگاه،این جریان را با وعدهی تحقق حاکمیت دین،پیوند میدهند.این، همان خط فکری است که میبایست زنده نگه داشت. اینگونه است که میان نهضت عاشورا و نهضت انتظار،پیوند درستی برقرار میشود.این پیوند، پیوندی حقیقی است؛چراکه بهطور طبیعی انتظار میرود خطی که در کربلا، روشنو از خط انحراف و نفاق، بازشناخته شد روزی پیروز گردد.
نهضت حسینی، مقدماتی چون مسأله ولایت و جریان غدیر را پشت سر گذارده بود و خود به حلقۀ دیگری برای اجرای وعده حق، به سامان رساندن زمین و تحقق حکومت جهانی عدالتمحور مهدوی، تبدیل شد.تذکر خاطره قیام عاشورا، به معنای تذکر اهداف و زنده نگه داشتن آن است تا مردم برای حکومت جهانی مهدوی آماده شوند.
عزاداری به معنای تذکر این مطلب است که همواره دو خط مخالف، در طول تاریخ بوده است؛ خطی که پیامبران و اولیا و اوصیا در آن قرار داشته و دارند و خطی که فرعون و یزید و امثالهم، در آن بوده و هستند؛ اینان کسانی هستند که میخواهند نور حق و حقطلبی و عدالتخواهی از میان برود و حکومت صالحان بر روی زمین،محقق نگردد.در مقابل، نهضت انتظار نیز به معنای اعتقاد به پیروزی نهایی صالحان است که نمونۀ روشن آن، امام حسین علیه السّلام و نهضت وی میباشد.
برایناساس، منتظران حکومت مهدوی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:گروه اول، مردمی هستند که خود، اهل فسق و فجور و آلوده به گناه میباشند؛ ولی به علت آنکه به دنبال فطرت خود و آرامش حقیقی هستند، انتظار دولت مهدوی را میکشند.این دسته،اگر چه اهلیت ندارند، اما بههرحال، منتظر هستند.این انتظار،از مقدمات تحوّل جامعهی بشری برای تحقق وعدهی الهی محسوب میشود.
گروه دوم، کسانیاند که اهل فسوق و عصیان نیستند؛ اما به انتظار فرج، نگاه حدّاقلی دارند.اینان در غم فراق، گریه و برای ظهور، دعا میکنند و به دنبال اموری هستند که به واسطۀ آن،رضای امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را جلب کنند.این عده،عموم شیعیان و محبین حضرتش را تشکیل میدهند.و بالاخره،دستۀ سوم،کسانی هستند که همانند عاشوراییان، علاوهبر خودسازی، برای مهذب نمودن جامعه نیز تلاش میکنند که سیصد و سیزده نفر از ایشان،یاران خاص حضرت هستند.این سه گروه را در میان عزاداران حسینی علیه السّلام نیز میتوان یافت.
عدهای،اگرچه عزاداری و بزرگداشت قیام عاشورا را ترک نمیکنند، اما در عین حال،اهل معصیت نیز هستند. درک این دسته از جریان قیام امام حسین علیه السّلام،ناقص است؛چراکه نمیتوان هم اهل فسق و فجور بود و هم از یزید و یزیدیان برائت جست.
گروه دوم کسانیاند که دل پاکی دارند و برای امام حسین علیه السّلام نیز خالصانه عزاداری میکنند؛اما اهداف ایشان را به خوبی نشناختهاند.
و گروه سوم،کسانیاند که به خوبی با جریان عاشورا ،پیوند خوردهاند.این عده، جریان فکری دینستیز را شناختهاند و خود را به جریان فکری حقطلب نزدیک کردهاند.طبیعتا عزاداری این دسته، صحیح و اصولی خواهد بود.
سرلشکر حسن آبشناسان از یک قالب فکری باز برخوردار بود که کمتر سراغ داریم و به همین دلیل خلاق بود، رفتارهایش هنجارساز بود و میتوانست برای آن چیزی که عامه مردم فکر میکنند، راه باز کند.
از سوی دیگر او در یک عالم معنوی خاصی سیر میکرد و در ارتباط ویژهای با حضرت حق قرار داشت. مرگ از او فرار میکرد و با وجودی که فرمانده قرارگاه بود اما در عملیاتها در خط مقدم قرار داشت.
آبشناسان مانند بسیاری از مردان بزرگ در طول تاریخ، در زمان حیات خویش ناشناخته ماند و پس از شهادتش نیز ابعاد کمی از شخصیت و عظمت روحی او برای افراد جامعه مشخص شد.
سرلشکر حسن آبشناسان، عارف شب زندهدار و شیر میدانهای نبرد، مقلد صادق و مخلص امام و عاشق ایران، از شهیدانی است که مظلوم و گمنام به سوی حق شتافت و با آگاهی و شناخت عمیق به راه امام و اسلام زندگی کرد.
او انسانی بسیار مصمم و جدی بود و روحی بسیار بزرگ وعظیم داشت.افسری منضبط، ورزیده، باسواد، پرکار، علاقهمند، دلسوز و بسیار شجاع و جسور بود که در انجام وظیفه، هیچ چیز را جز رضای خداوند بزرگ در نظر نداشت.
شهید آبشناسان در کنار شهید بروجردی و شهید کاوه
حسن سال 1315 در امامزاده یحیی، نزدیک نازیآباد به دنیا آمد. چون تولدش چند روز قبل از شهادت امام حسن (ع) بود، مادرش اسمش را گذاشت «حسن.» سال 1335 تصمیم گرفت برود دانشگاه افسری، اما احتیاج به کسی داشت که ضمانتش را بکند. مادرش گفت میرویم نزد عمویم.
سرهنگ «زنده نام» احترام زیادی برای آبشناسانها قائل بود. هر چند هیچ وقت به زبان نمیآورد، اما حسن را خیلی دوست داشت. خوشش میآمد که روح مذهبی داشت.
شاید به خاطر این که پدر خودش هم سالها حوزه علمیه تحصیل کرده بود، اما ملبس نبود. سرهنگ، حسن را نصیحت کرد و گفت: حرفی ندارد ضامنش بشود، اما اگر ارتش میرود باید خودش را فراموش نکند و آدمها و محیط اطرافش را تحت تأثیر قرارش ندهد. حسن سرهنگ را دوست داشت، آن موقعدلش میخواست مثل او قوی و بااراده بشود.
شبهای جمعه، از دانشگاه میکوبید امیریه، خیابان قلمستان، منزل سرهنگ و بعد از شام از دانشگاه حرف میزد. میگفت فقط دو نفر هستیم که نماز میخوانیم. او از تمرینهای سخت دوره «رنجری» میگفت. عکسهایش را در حال پرش از روی سرنیزهها در حال چتربازی و کوهنوردی نشان میداد. همه انگشت به دهان نگاهش میکردند. دستهایش بزرگ و قوی شده بودند. چنان قد کشیده بود که کسی باور نمیکرد این همان حسن یکی- دو سال پیش است. وقتی حرف میزد، سرهنگ یک گوشه مینشست و به او خیره میشد و رفتارها و حرکاتش را زیر نظر میگرفت.
بعد از حضور خوزستان، در سال 50 به استان فارس منتقل شد و حدود 10 سال در شیراز بود. در این مدت دوره تکمیلی چتربازی و تکاور کوهستان را در داخل کشور و کشور اسکاتلند گذراند و به زبان انگلیسی مسلط شد.
او در تمامی لحظات عمرش از اوان جوانی به ورزش و تحرک پایبند بود و در طول خدمت درجات پایینتر همواره در سمت افسر ورزش یگان انجام وظیفه میکرد. به ورزش باستانی علاقه وافر داشت و همواره در منزل و محل کار و حتی در ماموریتها به این ورزش میپرداخت و همواره با ذکر نام مولیالمومنین (ع)، الگوی جوانمردان بود و با یاد حق به پالایش تن و روان میپرداخت.
حسن در آخرین روزهای عمر شریف خود نیز با وجود 48 سال سن به گواهی همرزمانش هر روز صبح در محل کار به ورزش و آماده کردن جسم خود میپرداخت و همیشه این شعر در دفتر کارش نقش بسته بود و هم اکنون نیز زینتبخش سنگ مزارش است که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
آبشناسان علاوه بر این، در ورزشهای دوو میدانی، والیبال، بسکتبال، پینگ پنگ،شنا، سوارکاری و جودو، صاحب مهارتهای بالایی بود و در رشته کوهنوری نیز در مسابقهای که در سال 1357 در کشور اسکاتلند در بین تکاوران برگزیده ارتشهای چندین کشور دنیا برگزار شده بود، همراه با همکاران دیگر خود به مقام اول دست یافت و قدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند.
او به رغم جدیت و قاطعیت، ازخلق و خوی بسیار رئوف و مهربان برخوردار بود، افراد کم کار و ضعیف از او ناراضی بودند و افراد زحمتکش و پر کار او را به عنوان سمبل و الگوی خود پذیرفته بودند، او هیچگاه بیکار نمیماند و هنگامی که در منطقه عملیات بود و یا در مدت کوتاه استراحت، به مطالعه و تفکر مشغول بود.
وی به استاد شهید مطهری بسیار علاقهمند بود و بیشتر کتب و جزوات استاد شهید را مطالعه و یادداشتبرداری کرده بود.
او در کارهای خود همواره به خدا توکل میکرد و آنجا که به یقین میرسید، دیگر کوچکترین شکی به خود راه نمیداد، نماز را در اول وقت اقامه میکرد و برای نماز جماعت اهمیت بسیاری قائل بود و با تشویق و تاکید فراوان کارکنان خود را به نماز جماعت دعوت میکرد.
او بر سر یک سفره با سربازان و دیگر کارکنان غذا میخورد و تاکید داشت: بعد از نماز جماعت همه افراد در نمازخانه و سر یک سفره و از یک غذا میل کنند. آبشناسان در انجام مسئولیتهای نظامی نیز همچون دیگر فرماندهان دلاور ارتش اسلام خود را وقف خدمت به میهن اسلامی کرد و با ویژگیهای شخصیتی خود، عنصری تعیینکننده در صحنه مقابله با دشمنان و دفاع از تمامیت ارضی کشور به شمار میرفت.
او که خود در کسوت نیروهای ویژه متخصص جنگهای چریکی بود، در عملیاتهای نفوذی فراوان، ضربات بسیاری بر دشمن وارد آورده بود. به حرفه خود به شدت علاقه داشت و معتقد بود که در جنگهای چریکی نسبت به عملیات منظم، اگر حساب شده و دقیق عمل شود، با امکانات کمتر و تلفات و ضایعات ناچیز میتوان تلفات و ضایعات زیادی به دشمن وارد ساخت و دشمن را از درون و برون متلاشی کرد.
آبشناسان در اوایل جنگ تحمیلی، مسئولیت یکی از تیپهای لشکر 21 حمزه را به عهده داشت اما با تشکیل ستاد جنگهای نامنظم به آن ستاد پیوست و با تعدادی معدود از بسیجیان داوطلب، عملیات چریکی خودرا در منطقه دشت عباس شروع کرد و در مدت کوتاهی، تلفات سنگینی به نیروهای عراقی وارد کرد.
او در یک عملیات، نیروهای دشمن را در عمق مواضع پدافندیشان به کمین انداخت و تعداد بسیاری از آنان را به هلاکت رساند و چندین نفر را نیز به اسارت درآورد.
وجود آبشناسان شهید در هر منطقه، دشمن را مضطرب و نگران میساخت و در برابر آن آرامش وامنیت خاطری را برای روستاییان آن منطقه فراهم میکرد و خاطره دلاوریهای او همچنان در ذهن بسیاری از آنان باقی است. در سال 1362 به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، منصوب شد.
او به سرعت به سازماندهی نیروهای ارتش و سپاه همت گماشت و در کنار دلاورمردی دیگر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی شهید بروجردی با هماهنگی کامل و در حد اعلاء و با پشتکارو تلاش شبانهروزی و استقرار واحدهای نظامی در مناطق تردد و نفوذ ضدانقلاب، از هرگونه تحرک آنان ممانعت به عمل آورد. در پی آن، عملیات پاکسازی شهر بوکان از وجود ضدانقلاب نیز با موفقیت انجام گرفت و سپس محور سردشت- پیرانشهر که از جنگلهای انبوه «آلواتان» و کوههای سر به فلک کشیده و تنگههای پر پیچ وخم و نهرهای متعدد عبور میکنند، با تلاش وی، شهید بروجردی، شهید ناصر کاظمی و جمعی دیگر از رزمندگان ارتش و سپاه پاکسازی و بازگشایی شد. بازگشایی این محور، منطقه وسیع و بسیار حساسی را از لوث وجود ضدانقلاب پاک کرد و ضربه محکمی را بر دشمن وارد آورد و در حقیقت طومار کثیف آنان را درهم پیچید. به دنبال این پیروزی درخشان، حضرت امام (ره) نیز پیام بسیار مهمی را برای رزمندگان اسلام در منطقه عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) ارسال فرمودند.
آبشناسان در سال 1364 به فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه هوابرد منصوب شد. او در مدت کوتاه فرماندهی خود در این لشکر، تحولات بزرگی به وجود آورد واین یگان را منشا، خدمات بسیاری ساخت.
سرانجام روح بزرگ والهی حسن آبشناسان روز هشتم مهر ماه 1364 در عملیات قادر به آسمان شتافت و به شهادت رسید.
«شهید صحرا» لقبی بود که اهالی دشت عباس به او داده بودند. شهید سرلشکر حسن آبشناسان ، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا و لشکر 23 نیروهای مخصوص مصداق کاملی از زاهد شب و شیر روز بود. البته این فرمانده شجاع به دلیل کارهای دلیرانه و نبوغ نظامیاش در میان همرزمان و فرماندهان به «شیر صحرا» مشهور شد.
یکی از همرزمان سرلشکر شهید روایت میکند:«باور نمیکنید، اگر بگویم 40 کیلومتر پیشروی کردیم. مطمئن هستم که باور نمیکنید. خود ما هم باور نمیکردیم، اما سرهنگ(آبشناسان) بیتوجه به اضطراب ما و موقعیت دشمن تا آنجا جلو رفته بود. طی یک کمین در محور دشت عباس، دو خودرو عراقی را منهدم کردیم و حدود 15 نفر از نیروهای عراق را اسیر کردیم و برگشتیم عقب. در تمام طول راه، سرهنگ با نقشه راه را کنترل میکرد که گم نشویم. وقتی برگشتیم و سرهنگ گزارش کار را ارائه کرد، دهان فرماندهان از تعجب باز مانده بود، این کار را با هیچ قاعدهای جور درنمیآمد و سرهنگ با طرح و فکر خودش آن را به انجام رسانده بود، بدون دادن حتی یک نفر تلفات. یکی از افسران جلو آمد و با حالتی ناباورانه که عمق حیرت و بهت او را آشکار میکرد: پرسید: جناب سرهنگ، من اصلا متوجه نمیشوم، آخر چطور میشود که شما 40 کیلومتر وارد خاک دشمن بشوید، بکشید و بگیرید، بدون حتی یک کشته؟.
دستی به ته ریش چند روزه صورتش کشید و لبانش را به خنده باز کرد، صدای مردانه و پر هیبتش در گوشمان پیچید: این کار من است. من یک افسر نیروی مخصوص هستم، انجام عملیات نفوذی و ضربه زدن به دشمن در خاک خودش با حداقل نفرات و تلفات جزو وظایف من است. من کاری بیشتر از وظیفه خودم انجام ندادهام.
" جام جم "
معاون وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه از 22 مهرماه مرحله اول اردوهای راهیان نور انجام میشود، گفت: حرکت اتوبوسهای اردویی از ساعت 23 تا 5 صبح ممنوع بوده و حضور یک مأمور امنیتی از سوی سپاه یا بسیج در اتوبوس دانشآموزان ضروری است.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، مهدی فیض ، اردو را یک فرصت طلایی و تربیتی دانست و اظهار داشت: اردو یک موقعیت جذّاب یادگیری و یکی از شاخصهای نظام تعلیم و تربیت پیشرفته است.
وی با اشاره به تأکید سند تحول در استفاده از روشهای متنوع تربیتی، افزود: کلاس درس یک موقعیت یادگیری است اما در کنار آن، استفاده از پژوهشسراها، کانونهای تربیتی و فعالیتهای اردویی نیز هر کدام یک موقعیت یادگیری دیگر برای دانشآموزان محسوب میشود بنابراین با توجه به اهمیت برگزاری اردوها، دستورالعمل مربوطه در سالهای گذشته همواره تنظیم و به استانها ارسال شده است و آخرین دستورالعمل در سال 89 با تغییرات و اصلاحاتی در اختیار استانها قرار گرفته است.
فیض، «افزایش اثربخشی» و «ارتقای سطح امنیتی اردوها» را دو هدف تدوین دستورالعملها برشمرد و عنوان کرد: بعد از حادثه تلخ داراب، حسب دستور وزیر آموزش و پرورش، دستورالعمل جدید اردوها را تدوین و در فرآیند تصویب قرار دادیم اما زمانبر بودن فرآیند تصویب، باعث شد تا با هدف جلوگیری از فرصتسوزی، اصلاحاتی را در قالب دستورالعمل متمم تهیه کنیم که تا قبل از 20 مهرماه توسط وزیر به استانها ابلاغ میشود.
* استفاده از قطار به جای اتوبوس در اردوها
فیض، تهیه چک لیست ویژه مشخصات فنی اتوبوس و تأیید آن توسط نماینده آموزش و پرورش، تهیه چک لیست ویژه مقدمات برگزاری اردو، تشکیل پرونده با محتوای رضایتنامهها، چکلیستها، گزارش اردو، تغییر نحوه برگزاری اردوها از مدرسه محوری به منطقه محوری به طوری که منطقه میتواند دانشآموزانی را از چند مدرسه در قالب یک کاروان اردو اعزام کند، پذیرش مسئولیت حفظ سلامتی اردوهای راهیان نور در مسیر تردد توسط سپاه پاسداران و الزام مربیان و سرپرستان اردو و هم چنین لزوم گذراندن دورههای کوتاه مدت ویژه اردوها قبل از حرکت را، از جمله موارد دیگر دستورالعمل متمم دانست و افزود: اجرای این متمم تا زمان ابلاغ دستورالعمل جدید اردوها الزامی است.
* دانشآموزان پایههای دهم و یازدهم به اردوهای راهیان نور اعزام میشوند
بازدید نمایندگان آموزش و پرورش و سپاه پاسداران از محلهای
اسکان و یادمانها
فیض خاطرنشان کرد: نمایندگانی از سپاه و آموزش و پرورش باید از برگزاری اردوها، محل اسکان و یادمانها بازدید کنند و از لحاظ بهداشتی، امنیت و امکانات مکانهای مذکور را تأیید کنند.
وی در پایان به مدیران کل آموزش وپرورش استان ها توصیه کرد: در اولین اعزام اردوهای راهیان نور، خود و یا یکی از معاونان دانشآموزان را همراهی کند تا اگر موانعی مشاهده شد به رفع آن اقدام کنند.
دلی را نشکن
شاید خانه خدا باشد
کسی را تحقیر نکن
شاید محبوب خدا باشد
هیچ گناهی را کوچک ندان
شاید دوری از خدا در آن باشد ....
از هیچ غمی ناله نکن
شاید امتحانی از سوی خدا باشد ....
مواد اولیه: خرما و گردو از هر کدام 250 گرم
پودر نارگیل، پسته، دارچین و کنجد به میزان لازم
روش تهیه برای چهار نفر:
* ابتدا هسته خرما را جدا کرده و به همراه گردو چرخ میکنیم.
* مواد به دست آمده را در ظرف مناسبی به قطر یک سانتیمتر پهن کرده و به وسیله قالبهای کوچک شیرینی به شکلهای مختلف قالب میزنیم.
* شیرینیها را به دلخواه میتوانیم با پودر نارگیل، پسته، دارچین، کنجد و... آغشته کرده و در ظرفی مناسب تزئین کرده و سرو کنیم.
منبع:تبیان
نماهنگ بسیار زیبا ویژه شهادت حضرت عباس (ع) که با صدای مهدی عبدلی
خوانده شده است.
" جام جم "