اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" 25 فروردین روز بزرگداشت شیخ فریدالدین عطار نیشابوری "

مقبره عطار نیشابوری

زندگی نامه عطار نیشابوری

عطار از شعرا و نویسندگان قرن ششم هجری قمری است.

نام اصلی او "فرید الدین ابوحامد" بوده است و اطلاع دقیقی از سال تولد او در دست نیست و تاریخ ولادتش را از سال 513 هجری قمری تا 537 هجری قمری دانسته اند.

عطار در روستای "کدکن" که یکی از دهات نیشابور بود به دنیا آمد و از دوران کودکی او جزئیات خاصی در دست نیست.

پدر عطار به شغل عطاری (دارو فروشی) مشغول بوده و "فریدالدین" هم پس از مرگ پدرش به همین شغل روی آورد.

عطار علاوه بر دارو فروشی به کار طبابت هم مشغول بود و خود در این مورد می گوید:

به داروخانه پانصد شخص بودند ----- که در هر روز نبضم می نمودند

آنچه مسلم است عطار در اواسط عمر خود دچار تحولی روحی شد و به عرفان روی آورده است.

در مورد چگونگی این انقلاب روحی داستانهایی وجود دارد که درستی آنها از نظر تاریخی معلوم نیست ولی معروف ترین آنها این است که روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد .

درویش به او گفت : ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی؟

عطار گفت : همانگونه که تو از دنیا می روی . درویش گفت :تو مانند من می توانی بمیری؟ عطار گفت : بله ، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا رفت.

عطار چون این را دید شدیدا" منقلب گشت و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد.

او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت عارف رکن الدین رفت که در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود.

عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماورالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد.

در مورد مرگ عطار نیز روایت های مختلفی وجود دارد و بعضی می گویند که او در حمله مغولان به شهر نیشابور به دست یک سرباز مغول کشته شد و زمان مرگ او احتمالاً بین سالهای 627 یا 632 هجری قمری بوده است.

آرامگاه عطار در نزدیکی شهر نیشابور واقع شده است.

 

ویژگی های آثار

عطار شاعری است که شیفته عرفان و تصوف است. کلام عطار ساده گیر است. او با سوز و گداز سخن می گوید و اگر چه در فن شاعری به پای استادانی چون سنایی نمی رسد ولی سادگی گفتار او وقتی با دل سوختگی همراه می شود بسیار تأثیرگذار است.

عطار در مثنوی "منطق الطیر" با بیان رموز عرفان، سالک این راه را قدم به قدم تا مقصود می برد.

عطار در سرودن غزل های عرفانی نیز بسیار توانا است و اندیشه ژرف او به بهترین شکل در این اشعار نمود یافته است.

عطار برای بیان مقصود خود از همه چیز از جمله تمثیلات و حکایت هایی که حیوانات قهرمان آن هستند بهره جسته است و امروزه می توان مثنوی "منطق الطیر" را یکی از مهمترین فابل ها در ادب فارسی دانست.

بدون شک عطار سرمایه های عرفانی شعر فارسی را - که سنایی آغازگر آن است- به کمال رساند و به راستی می توان گفت که عطار راه را برای کسانی چون مولوی باز کرده است.

عطار از معدود شاعرانی است که در طول زندگی خود هرگز زبان به مدح کسی نگشود و هیچ شعری از او که در آن امیر پادشاهی را ستوده باشد یافت نمی شود.

 

آثار

دیوان اشعار:

1- مجموعه قصاید و غزلیات عطار، که بیشتر آنها عرفانی و دارای مضمونهای بلند صوفیانه است به نام "دیوان عطار" چند بار چاپ شده است.

از میان مثنویهایی که بی گمان از اوست می توان به این آثار اشاره کرد:

2- منطق الطیر

این مثنوی، که حدود 4600 بیت دارد مهم ترین و برجسته ترین مثنوی عطار و یکی از مشهورترین مثنویهای تمثیلی فارسی است.

این کتاب که در واقع می توان آن را "حماسه ای عرفانی" نامید، عبارت است از داستان گروهی از مرغان که برای جستن و یافتن سیمرغ – که پادشاه آنهاست- به راهنمایی هدهد به راه می افتند و در راه از هفت مرحله سهمگین می گذرند.

 

در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز می مانند و به بهانه هایی یا پس می کشند تا این که، پس از عبور از این مراحل هفتگانه که بی شباهت به هفت خان در داستان "رستم" نیست، سرانجام از این گروه انبوه مرغان که در جستجوی "سیمرغ" بودند تنها "سی مرغ" باقی می مانند و چون به خود می نگرند در می یابند که آنچه بیرون از خود می جسته اند- سیمرغ- اینک در وجود خود آنهاست.

منظور عطار از مرغان، سالکان راه و از "سی مرغ" مردان خدا جویی است که پس از عبور از مراحل هفت گانه سلوک – یعنی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا- سرانجام حقیقت را در وجود خویش کشف می کنند.

3- الهی نامه

این منظورمه در واقع مجموعه ای است از قصه های گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهود در جستجوی چیزهایی برآمده اند که حقیقت آن با آنچه عامه مردم از آن می فهمند تفاوت دارد.

4- مصیبت نامه

از دیگر منظومه های مهم عطار مصیبت نامه است که در بیان مصیبت ها و گرفتاری های روحانی سالک و مشتمل است بر حکایت های فرعی بسیار که هر کدام از آنها جذاب و خواندنی است.

در این منظومه شیخ نیشابور خواننده را توجه می دهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیا پی ببرد.

5- مختار نامه

عطار یکی از شاعرانی است که به سرودن رباعیات استوار و عمیق عارفانه و متفکرانه مشهور بوده است.

رباعیات وی گاهی با رباعیات خیام، او بسیار نزدیک شده و همین امر سبب گردیده است که بسیاری از آنها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه ترانه های وی به ثبت برسانند.

همین آمیزش و نزدیکی فکر و اندیشه، کار تمیز و تفکیک ترانه های این دو شاعر بزرگ نیشابوری را دشوار کرده است.

6- تذکرة الاولیا

عطار از آغاز جوانی به سرگذشت عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است.

همین علاقه سبب شده است که او سرگذشت و حکایات مربوط به نودو هفت تن از اولیا و مشایخ تصوف را در کتابی به نام تذکرة الاولیا گردآوری کند.

بیش از او در کتاب کشف المحجوب هجویری و طبقات الصوفیه عبدالرحمان سُلَمی نیز چنین کاری صورت گرفته است. اگر چه این دو کتاب به علت قدیمی تر بودن همیت دارند ولی تذکرة الاولیای عطار، نزد فارسی زبانان شهرت بیشتری پیدا کرده است. این کتاب در سالهای آخر سده ششم یا سالهای آغاز سده هفتم هجری تألیف شده است.

 

نمونه ای از شعر عطار

دریغا

ندارد درد ما درمان دریغا ----- بماندم بی سرو سامان دریغا

در این حیرت فلک ها نیز دیری است----- که میگردند سرگردان دریغا

رهی بس دور میبینم در این ره----- نه سر پیدا و نه پایان دریغا

چو نه جانان بخواهد ماند و نه جان----- ز جان دردا و از جانان دریغا

پس از وصلی که همچون یاد بگذشت ----- در آمد این غم هجران دریغا

 

جشن نوروز در عهد قاجار /تصاویر

           


       

جشن نوروز یکی از کهن‌ترین اعیاد ملی ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی از زمان هخامنشیان با شکوه خاصی برگزار می‌شده است؛ در این میان شاهان قاجار نیز جشن نوروز، را بزرگ می‌داشتند و تدارک ویژه ای برای آن می دیدند.

جشن نوروز یکی از کهن‌ترین اعیاد ملی ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی از زمان هخامنشیان با شکوه خاصی برگزار می‌شده است؛ در این میان شاهان قاجار نیز جشن نوروز، را بزرگ می‌داشتند و تدارک ویژه ای برای آن می دیدند.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، دربار قاجار در آستانه عید نوروز تدارک ویژه ای برای برگزاری هرچه باشکوه تر مراسم عید نوروز می‌دید. مراسم اصلی "سلام نوروزی" بود که در سه بخش برگزار می‌شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در. یک روز پیش از عید از طرف رئیس تشریفات دربار علی‌خان ظهیرالدوله داماه شاه برای طبقات مختلف دعوتنامه فرستاده می‌شد و مدعوین بایستی یک ساعت قبل از تحویل حضور به هم رسانند. سلام عام نوروز در تخت مرمر واقع در کاخ گلستان اجرا می‌شد.

در کتاب سفرنامه پولاک در ایران درباره مراسم نوروز در دربار آمده است که نوروز در زیر آسمان شاد و زیبای ایران جشنی است برای شادی و شادکامی. نویسنده این کتاب در تشریح آئین های نوروزی به جشن "سلام نوروزی" در دربار می پردازد و می نویسد: بیست دقیقه پیش از تحویل سال شاه وارد می‌شود هنگام ورود به تالار یک خواجه و چند پیشخدمت به دنبال شاه هستند. او به طرف شاه نشینی که مخصوص او تهیه شده می‌رود. چهارزانو روی فرش ابریشمین می‌نشیند و راحت و آسوده به پشتی تکیه می‌دهد در هنگامی که تنها چند دقیقه به حلول سال نو باقی است، نظام العلما با محلول طلا بر کاسه‌ای چینی رقم سال نو و زیر آن آرزوی برکت را می‌نویسد، اکنون دیگر منجمین علامت می‌دهند و توپ شلیک می‌شود و منجم‌باشی رسما به اطلاع شاه می‌رساند که سال نو آغاز شده است، بلافاصله روحانیون حاضر و صاحب‌منصبان بانگ مبارک باد برمی‌دارند. از طرف مستوفی‌الممالک کیسه‌های متعدد از سکه‌های جدیدالضرب طلا و نقره تقدیم شاه می‌شود. شاه محتوی آنها را روی یک سینی بزرگ نقره می‌ریزد آنها را با هم مخلوط می‌کند و به هر یک از حاضران چندتایی از آنها می‌دهد زیرا گرفتن سکه نو به هنگام تحویل سال میمنت دارد. برحسب ترتیب،

پولاک در بخش دیگری از سفرنامه خود به رسوم مردم در عید نوروز نیز اشاره می کند. او می نویسد: جشن نوروز سیزده روز دوام داردو در طول این روزها تقریبا همه کسب‌وکارها تعطیل است. در این مدت همه منحصرا به تفریح می‌پردازند از لذایذ خانوادگی برخوردار می‌شوند یا به دید و بازدید یکدیگر می‌روند و به هم تبریک می‌گویند. هرکس جامه نوی در بردارد و از آنجا که رنگ‌های روشن بیش از همه طرف توجه است گروه‌هایی را می‌بینید که لباس‌های سبز و زرد و آبی و سرخ بر تن دارند. بدیهی است که زنان ناگزیرند، جامه‌های نو خود را زیر چادرهای تیره‌رنگشان پنهان دارند. آشنایانی که با هم روبه‌رو می‌شوند دست یکدیگر را می‌فشارند و با فریاد عید مبارک یکدیگر را در آغوش می‌کشند. کسی که زیر دست است در حالی که با دو دست خود یک دست ارباب یا حامی‌اش را در دست می‌گیرد تبریک می‌گوید و جواب تبریک خود را می‌گیرد.

در یادداشت های پولاک به جشن های عمومی نوروز که در میدان توپخانه تهران برگزار می‌شده نیز پرداخته و آمده است: یکی از رسوم جشن نوروز مراسمی است که در میدان توپخانه انجام می‌شود و شاه از پنجره ایوانی به نمایش می‌نگرد. پایین در میدان پهلوانانی که سراسر سال را در زورخانه تمرین کرده‌اند با اندام‌هایی برهنه و نیرومند به کشتی گرفتن مشغولند. شیرینکاران و تردستان، بندبازان، دلقک‌ها و لوده‌هایی که در پوست شیر و خرس رفته‌اند دیده می‌شوند و گاه و بیگاه شاه سکه‌های کوچک طلا و نقره به میان آنها می‌اندازد. عنتر بازها برنامه مضحکی با حیوانات دست‌آموز خود اجرا می‌کنند. در همه این مدت نقاره‌خانه نیز بلاوقفه مشغول نواختن موسیقی است. در روزهای نهم یا دهم اسب‌دوانی انجام می‌گیرد. طول مسابقه اسب‌دوانی نیم فرسنگ است. سرانجام روز سیزدهم یعنی آخرین روز عید فرا می‌رسد. همه از دروازه شهر خارج می‌شوند و به باغ‌ها روی می‌آورند. با این روز دیگر شادی‌های نوروز پایان می‌پذیرد. عکس های زیر که مربوط به یکی از جشن های نوروزی در زمان ناصرالدین شاه قاجار است سورو سات دربار در استقبال از نوروز، مراسم"سلام نوروزی"، کشتی گرفتن و اسب دوانی در جریان جشن های نوروز را نشان می‌دهد.

مردم چه کشورهایی نوروز را گرامی می‌دارند

  

                   

این جشن جهانی

                   

نوروز برابر با اولین روز بهار، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های به جا مانده از ایران باستان است، اما این رویداد مبارک فقط محدود به ایران نیست و در کشورهای زیادی جشن نوروز برگزار می‌شود و هرچند آیین‌هایشان تاحدی با هم متفاوت است، اما همه آنها ریشه ایرانی دارند.

 

افغانستان

جشن نوروز در افغانستان یکی از قدیمی ترین جشن هایی است که برگزارمی شود. سال نوی افغانستان 21 مارس ـ اولین روز بهار ـ آغاز می شود. در این روز مردم دور هم جمع شده و خوراکی های مخصوص می خورند. در واقع پرندگان مهاجر با ورودشان به این سرزمین نوید بهار را می دهند. جشن نوروز به طور سنتی دو هفته طول می کشد، اما آماده شدن برای نوروز از یک هفته قبل آغاز می شود. شب آخرین چهارشنبه سال مراسم چهارشنبه سوری و آتش بازی برگزار می شود. مردم افغان در این روزها رسم و رسوم های مختلفی دارند که از مهم ترین شان می توان به موارد زیر اشاره کرد.

هفت میوه :

در افغانستان مردم به جای هفت سین، هفت میوه آماده می کنند. هفت میوه مانند سالاد از 7 میوه متفاوت خشک شده آماده می شود که به همراه شهدشان مصرف می شود. این میوه ها عبارتند از: کشمش، سنجد، پسته، فندق، آلو، گردو و بادام.

پخت سمنو هم مراسم خاصی دارد که در آن، زنان شب سال نو مهمانی ویژه ای ترتیب می دهند و تا سپیده دم به پختن سمنو و آوازخوانی می پردازند.

میله گل سرخ:

جشنواره گل سرخ ـ منظور لاله های سرخ ـ قدیمی ترین جشنواره ای است که در مزارشریف در 40 روز اول سال زمانی که گل های لاله رشد می کنند، برگزار می شود. مردم از سراسر کشور به مزارشریف رفته و در این جشن شرکت می کنند. البته در این زمان، مراسم مذهبی خاصی در مسجد آبی مزارشریف که افغان های سنی مذهب معتقدند حضرت علی ابن ابیطالب در این مکان به خاک سپرده شده است، برگزار می شود. ضیافت گل سرخ و دیگر فعالیت های خاص مردم در مزارع گل لاله و همچنین اطراف مسجد آبی به مدت 40 روز ادامه دارد.

بزکشی:

 افغان ها در این زمان مراسم بزکشی نیز دارند. بزکشی در واقع نوعی مسابقه است که در شهرهای شمالی افغانستان و کابل انجام می شود. در این مسابقه عده ای سوار بر اسب برای جابه جا کردن لاشه یک بز یا گوسفند تازه ذبح شده در حین سوارکاری با هم به رقابت می پردازند. سوارکاران باید لاشه بز را هنگام سوارکاری از روی زمین برداشته و آن را با پیشی گرفتن از رقبا در محل مشخصی که معمولا یک دایره علامت گذاری شده در زمین بازی است، قرار دهند.

غذاهای مخصوص نوروز:

 مردم برای نوروز، بویژه شب نوروز، غذاهای مخصوصی آماده می کنند. آنها معمولا سبزی و چلو می پزند. در واقع برنج و اسفناج پخته را جدا از هم مصرف می کنند. علاوه بر آن نوعی شیرینی به نام کلوچه نوروز می پزند که فقط برای نوروز آماده می شود. در این ایام برای گردش های دسته جمعی شان در طبیعت، ماهی سرخ شده و زولبیا آماده می کنند. در افغانستان میان خانواده هایی که فرزندانشان با هم نامزد کرده اند رسمی وجود دارد. در این رسم خانواده داماد به خانواده عروس هدیه ای می دهد یا برایشان غذایی مخصوص آماده می کند.

تفریح در طبیعت:

 در 14 روز اول سال معمولا مردم به بیرون از شهر و مکان های سرسبز و هر کجا که گل های ارغوان روییده باشد، می روند. شهروندان کابل به استالف و چاریکار که سرسبز است، می روند.

جشن دهقان :

 این جشن مربوط به کشاورزان است و اولین روز سال برگزار می شود. در این جشن کشاورزان با برپا کردن یک علم سبز در حیاط باشکوه گنبد آبی، مراسم مذهبی بجا آورده و سپس جشن نوروز می گیرند. این مراسم تا 13 نوروز ادامه دارد. در این زمان شهر پذیرای ده ها هزار مسافر از سراسر افغانستان است. در این دوره، تمام کسانی که آرزوهایی دارند و بیمارانی که شفا می خواهند زیر این علم رفته تا دعایشان اجابت شود.

تاجیکستان

تاجیکستان در آسیای مرکزی قرار دارد و مردم آن مانند ایرانیان برای نوروز رسم و رسوماتی دارند. البته در تاجیکستان به درخواست رئیـس جمهور، ستاره شناسان و طبیعت شناسان برای نوروز سمبلی ایجاد کرده اند. در این سمبل جهت های شرق و غرب به تصویر کشیده شده است که شروع کشت و زرع در بهار را نشان می دهد. همچنین نشان پرچم تاجیکستان و جمله «نوروز مبارک» روی این سمبل چاپ شده است. نوروز و دیگر تعطیلات سنتی و مذهبی در تاجیکستان، زمانی که این کشور تحت سلطه روسیه بود ممنوع شده بود و نوروز بین سال های 1926 تا 1988 در خانه ها به صورت پنهانی برگزار می شد. از سال 1988 نوروز در تاجیکستان همچون گذشته هایشان به رسمیت شناخته شد.

معمولا در تاجیکستان آماده شدن برای نوروز یک یا دو ماه قبل از جشن شروع می شود. مردم خانه ها و خیابان ها را تمیز می کنند. مردها خودشان را برای رقابت های ورزشی همچون خروس جنگی، کبک جنگی، اسبدوانی، خردوانی، بزکشی، کشتی گیری، جنگ تخم مرغ، گل بازی (نوعی بازی با توپ) آماده می کنند.

رسم و رسومات مربوط به نوروز در نواحی مختلف تاجیکستان تا حدی با هم فرق دارند. در نواحی کوهستانی پامیر ـ که زمانی جاده ابریشم از آنجا عبور می کرد ـ و در بخش شرقی تاجیکستان قرار دارد به نوروز، شگون بهار می گویند و معتقدند که اولین روز سال نو بسیار مقدس و باشکوه است.

مردم پامیر شب نوروز تا پیش از طلوع خورشید نوروز در خانه هایشان را می بندند و زنان آخرین نظافت خانه را انجام داده و خانه را از سقف تا کف تمیز و جارو می کنند. در پایان، روی کف اتاق کمی آرد می پاشند. جارو را هم پس از اتمام کار دور انداخته و با این کار بدشانسی را از خانه بیرون می کنند. وقتی خانه کاملا تمیز شد اولین قدم هایی که وارد خانه می شود باید مربوط به خر یا گوسفند باشد. اهل خانه به این حیوانات غذا داده و پدر خانواده جملاتی مبنی بر آوردن ثروت به خانه بر زبان می راند. بز در فرهنگ پامیر به مفهوم شیطان است و اولین روز سال نو هیچ بزی حق وارد شدن به خانه را ندارد. همچنین ورود غریبه به خانه در این روز شگون ندارد.

وقتی زن ها مشغول تمیز کردن خانه هستند، مردها باید شاخه هایی از شکوفه های بید جمع آوری کرده و به همسرانشان هدیه داده و شگون بهار را تبریک بگویند. این شاخه های پرشکوفه از سقف خانه آویزان می شوند تا شادی و سعادت در خانواده را تضمین کنند. زنان نیز در پاسخ به همسرانشان می گویند «برای شما هم مبارک» و کمی هم از آرد که نشان دهنده ثروت و پاکی است روی شانه های آنها می ریزند. این رسم هم وقتی که مهمان ها به عید دیدنی می آیند نیز انجام می شود. اولین خوراکی که به مهمان ها تعارف می شود سمنو است که معمولا شب سال نو تهیه می شود. هنگام تهیه سمنو تمام اعضای خانواده به شادی و آوازخوانی می پردازند. تهیه سمنو معمولا 10 تا 12 ساعت طول می کشد. این رسم مربوط به پخت سمنو مانند افغان ها انجام می شود.

جلوی در هم یک پارچه قرمز رنگ آویزان می شود و رنگ قرمز به منظور دور ماندن از چشم شیطان است.

اگر کسی بدهی دارد باید تا پیش از سال نو آن را بپردازد، در غیر این صورت احتمال می رود که تمام سال بعد بدهکار باقی بماند، اما اگر بدهی نداشته باشد می تواند امیدوار باشد که استقلال مالی خوبی در انتظارش خواهد بود. رایج ترین مراسم عید در تاجیکستان این است که کودکان و بزرگسالان با یک روسری به در خانه های یکدیگر رفته و شیرینی، میوه یا پول درخواست می کنند و ترانه ای مبنی بر آغاز سال نو می خوانند.

نوروز در تاجیکستان برخلاف جشن های دیگر، جشنی است که در آن ضیافت های دوستانه و معمولا با دوستان و همسایه ها برگزار می شود. هر کس لباس های نو می پوشد و امیدوار است که سال نو برایش ثروت و سعادت بیاورد. زنان هم برای مهمان ها غذاهای گوناگون مانند کباب، پلو و... می پزند و ظرف های غذا از هفت محصول گندم، کنجد، لوبیا، عدس، جو، ارزن و ذرت پر می شوند.

ازبکستان

نوروز در ازبکستان نیز 21 مارس با رفتن به باغ ها و پارک ها جشن گرفته می شود. البته به دلیل مبارزه حکومت کمونیستی ازبکستان با آیین های نوروزی طی دهه های گذشته برخی از آنها مانند چیدن سفره هفت سین و چهارشنبه سوری، فراموش شده اند، اما سمنو و سبزه درست کردن هنوز هم در این دیار رواج دارد. مردم هنگام پختن سمنو به دور دیگ پایکوبی کرده و ترانه می خوانند. برخی از آداب نوروز در این کشور مانند تمیز کردن خانه و خیابان ها و آماده شدن برای سال نو همچنان ادامه دارد. در این ایام مراسم آوازخوانی، نمایش و مسابقه های مختلف مانند وزنه برداری، ماربازی و کاشت درخت برگزار می شود.

آلبانی

نوروز در میان بکتاشی های آلبانی به «سلطان نوروز» معروف است. بکتاشی ها ـ که شیعه مذهب هستندـ در ترکیه، آلبانی و بالکان پراکنده اند. آنها از چند روز پیش از نوروز با تمیز و تزئین کردن خانه ها و قرار دادن تصویر امام علی(ع) روی دیوارها به استقبال بهار می روند. در نوروز مردم دور هم گرد آمده و به صحبت های رهبر خود ـ بابارشادی ـ گوش می دهند و سپس به خوردن شیرینی می پردازند. در ایام سلطان نوروز، بکتاشی ها سفره ای مخصوص می اندازند و نان بورک و خوردنی های سبز که در طبیعت است روی سفره گذاشته می شود.

همچنین سفره با میوه، فرآورده های شیر و شیرینی های مختلف تزئین می شود و قرآن و شمع هم قرار می دهند. سپس افراد خانه دور آن جمع شده و با هم سرود می خوانند و شربت می نوشند.

ترکمنستان

در کشور ترکمنستان طبق رسم قدیم و جدید دوبار در سال جشن نو گرفته می شود. یکی از این جشن ها مطابق با تقویم میلادی که به تائید سازمان ملل رسیده به عنوان جشن بین المللی (سال نو) شناخته می شود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانه احیای دوباره آداب و رسوم دیرینه مردم ترکمنستان است.

مردم از چند روز مانده به نوروز، بدهی هایشان را می پردازند و اگر کسی را رنجانده اند، از او پوزش می طلبند و برای عزیزانشان هدیه سال نو آماده می کنند. آنها در این روزها به دیدن اقوامشان بویژه کهنسالان رفته و از آنها پند و نصیحت می خواهند. بزرگ ترها نیز به کوچک ترها پول هدیه می دهند. البته در این روزها اموات شان را هم فراموش نمی کنند و برای آمرزش روحشان دعا می کنند. به کمک همسایه ها و دوستان رفته و از بیماران عیادت می کنند. در ایام نوروز مردم جشن می گیرند و جوان ها دست به مسابقه های مختلفی مانند اسبدوانی، کشتی، خروس جنگی، شاخ زنی میش ها، شطرنج بازی، مهره بازی و تاب بازی می زنند. غذاهای معروف نوروزی ترکمنستان نیز نوروز بامه و نوروز کجه و سمنو است.

آذربایجان

معمولا آماده شدن برای نوروز در آذربایجان از یک ماه قبل شروع می شود. هر هفته مختص به یک عنصر از عناصر چهارگانه آب، آتش، خاک و باد است. در واقع هر سه شنبه یک ماه آخر سال به یکی از این عناصر تعلق دارد. مردم در این روزها به تمیز کردن خانه ها، کاشتن درخت، دوختن لباس نو، رنگ کردن تخم مرغ و پختن شیرینی و کلوچه های مختلف مانند باقلوا می پردازند. همچنین هر سه شنبه یک ماه قبل از نوروز مراسم آتش بازی دارند و کودکان از روی آتش های کوچک می پرند و شمع روشن می کنند. شب پیش از نوروز مردم به زیارت قبور می روند. نوروز، روز خانواده است و معمولا از شب قبل کل فامیل دورهم جمع شده تا اولین روز سال را کنار هم با خوردن غذاهای مختلف سپری کنند. در این ایام مردم جشن گرفته و به آوازخوانی و پایکوبی می پردازند. در مناطق روستایی نیز جشن محصول برگزار می شود. سفره ای هم که در نوروز پهن می کنند شامل سمنو، سبزه های گندم، شمع و تخم مرغ های رنگی به تعداد اعضای خانواده است. در این سفره حداقل باید هفت نوع غذا نیز گذاشته شود.

قرقیزستان

نوروز در قرقیزستان فقط یک روز برگزار می شود البته تا پیش از فروپاشی شوروی سابق این مراسم کاملا فراموش شده بود، اما پس از آن دوباره احیا شد و هر سال بهتر از قبل برگزار می شود. مراسم نوروز در میدان های بزرگ شهر و در روستاها و مکان های سرسبز اطراف برگزار می شود و در این روز مردم به پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل (بش بارماق) مانته برسک و کاتما می پردازند و میان مردم به رایگان پخش می کنند. همچنین یک سری مسابقه از قبیل سوارکاری و... در این روز انجام می شود.

قزاقستان

مردم پیش از نوروز خانه هایشان را تمیز می کنند و شب سال نو دو عدد شمع در بالای خانه شان قرار می دهند.

نوروز برای قزاق ها مقدس است و اگر این روز باران یا برف ببارد به فال نیک می گیرند و معتقدند که سال خوبی پیش رو خواهند داشت. دختران روستایی برای جوانانی که دوست دارند غذا درست می کنند و آنها نیز به دختران آینه، شانه و عطر هدیه می دهند.

در ایام نوروز مردم لباس نو و سفید پوشیده و به دید و بازدید می پردازند. همچنین پختن نوعی آش در نوروز که به معنای خداحافظی با زمستان بوده مرسوم است. مسابقاتی هم بین زن ها و مردها برگزار می شود که اگر زن ها برنده شوند به مفهوم سال خوب و بابرکت است و اگر مردها برنده شوند به معنای سال نامساعدی است.

" جام جم "