اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم .........

Related image

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و

چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم

و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم

 و بر زبان اشعار تو

الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم

الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده

و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم

 و گاهی در آب دیده غرق .

 

خواجه عبداللّه انصاری

" سخت‌ترین ماموریت‌های یک فرمانده " :

        
  26 دی‌ماه مصادف با بیست و یکمین شهادت سردار شهید بنامعلی محمدزاده فرمانده
 
گردان مقداد و قائم مقام تیپ ذوالفقار لشکر 31 عاشورا است.          
  
تصویر سخت‌ترین ماموریت‌های یک فرمانده                 

بنامعلی محمدزاده در سال 1339 در اردبیل به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و تحصیلات نظامی را در دانشگاه امام حسین (ع) ‌سپری کرد.

کبری، اکبر، صغری و علی‌اصغر هم ثمره ازدواج بنامعلی است. وی پس از ورود به سپاه، در سمت فرمانده گردان در دفاع مقدس شرکت کرد و روز 26 دی ماه سال 1365 در حالی که فرماندهی گردان مقداد و معاونت «تیپ ذوالفقار لشکر 31 عاشورا» را برعهده داشت در منطقه شلمچه و «عملیات کربلای 5» بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید.

او و همرزم و دوستش سردار شهید داور یسری، فرمانده سپاه اردبیل را می‌توان از فرماندهان و سرداران عاشورایی استان اردبیل برشمرد که با رشادت‌ها و فداکاری‌هایی که از خود بر جا گذاشتند، هیچ وقت از ذهن مردم ایران فراموش نخواهند شد.

محمدزاده در عملیات والفجر مقدماتی،از ناحیه سینه مجروح و به تهران منتقل شد. پس از بهبودی، در عملیات‌های خیبر و بدر شرکت کرد. سال 65 بود که به عنوان مربی در دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین (ع)‌ به آموزش تاکتیک پرداخت اما شهادت همرزمانش چنان در روحیه او تاثیر گذاشت که خدمت در پادگان‌ها را رها کرده، به جبهه شتافت.

در قرارگاه کربلا مامور اطلاعات و عملیات شد. در همان دوران از لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) ماموریت یافت فرماندهی گردان مقداد از لشکر 31 عاشور را بپذیرد.

سردار امین شریعتی در دیدار با خانواده شهید گفته بود: «قبل از ورود محمدزاده به لشکر ما، روی گردان مقداد حسابی باز نکرده بودیم ولی پس ازآنکه مسئولیت آن را قبول کرد سخت‌ترین مأموریت‌ها را به وی می‌سپردیم.»

سردار ایران‌زاده از فرماندهان 31 عاشورا نیز می‌گوید: بعد از تحویل این خط به گردان مقداد، او شبانه‌روز فعالیت می‌کرد و استراحت نداشت. روزانه دو ساعت او را به عقب منتقل می‌کردیم که استراحت کند. روز آخر بعد از استراحت دو ساعته با یک حالت عجیبی بیدار شد. نسبت به روزهای دیگر دیرتر بلند شده بود. وقتی که می‌خواست به خط برود تعدادی از دوستان گفتند مثل این که این رفتن، آخرین رفتن بنامعلی است زیرا حالت عجیبی دارد. همان شب بود که در بی‌سیم شنیدیم که محمدزاده شهید شده است و بالاخره بنامعلی محمدزاده در ساعات اولین بامداد روز 26 دی 1365 بر اثر بمباران شیمیایی دشمن و اصابت ترکش، در پشت پنج ضلعی (شلمچه) – عملیات کربلای 5- به شهادت رسید.

شیمیایی شدن فرمانده

نقل است که گردان مقداد در همان عقب مورد بمباران شیمیایی قرار می‌گیرد و این امر باعث می‌شود که روحیه گردان تضعیف شود و رشته کار از دست برود اما بنامعلی با این که خودش شیمیایی شده بود با تدبیر و مدیریتی که داشت بلافاصله سخنرانی کرده و واقعه صحرای کربلا و ظهر عاشورا را برای بچه‌های گردان مجسم می‌کند به طوری این سخنان در روحیه پرسنل تاثیر می‌گذارد و روحیه می‌گیرند که حتی پرسنلی که شیمیایی شده بودند حاضر نمی‌شوند به عقب تخلیه شوند.

تواضع، خلوص و ایثار بنامعلی از بارزترین ویژگی‌های وی بود. مثلا در یکی از عملیات‌ها هنگامی که نگهبانی یکی از پل‌ها به عهده گردان مقداد سپرده شده بود شخصا مراقبت از آن پل را به عهده گرفت.

خصوصیات شهید

او نمونه اشداء علی‌الکفار و رحماء بینهم بود. از چاپلوسی و دورویی بیزار و نسبت به غیبت و تهمت بسیار حساس بود. بسیار کم سخن می‌گفت و هرگاه نیز کلامی می‌گفت بسیار سنجیده و متین بود. عشق و ارادت خاصی به خانواده‌های شهدا داشت. به نماز اول وقت و جماعت اهمیت می‌داد. شاهد این سخن مسجد صاحب‌الزمان (عج)، مسجد یاخچی‌آباد، مسجد الرسول (ص) بازار دوم نازی‌آباد و مسجد جامع خانی آبادنو است. دائم الوضو بود و در اغلب روزهای رجب و شعبان حداقل یک روز در هفته را روزه می‌گرفت. بسیار صبور و بردبار بود و در برابر مشکلات همه را به صبر دعوت می‌کرد، به خصوص صبر در شهادتش.

حسینعلی بایری همرزم شهید روایت می‌کند: در عملیات کربلای 5 در یک نقطه در کانال بودیم. شب را آنجا ماندیم و صبح هواپیماهای عراقی آمدند و آنجا را بمباران شیمیایی کردند. بچه‌ها ماسک‌ها را به صورت‌هایشان زدند ولی بعضی‌ها ماسک و فیلتر ماسک نداشتند. بنامعلی انتهای کانال نشسته بود و وقتی شنید بعضی‌ها ماسک و فیلتر ندارند ماسک خودش را درآورد و گذاشت کنار کانال. بعدازظهر آن روز وقتی او را دیدم خون چشمهایش را گرفته بود. گفتم وضعیت خیلی خراب است برو اورژانس. گفت: مگر چه شده است؟ از وضع خودت خبر نداری، چشم‌های هردوی‌مان سرخ سرخ شده بود ولی چشم‌های محمدزاده در بد وضعیتی بودند. گفتم: وضع تو خراب است بهتر است بروی اورژانس. هر دو به هم گفتیم و آخر سر هم هیچ کداممان نرفتیم.

دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد

در ادامه عملیات کربلای 5 در حال رفتن به طرف کانال ماهی، محمدزاده در جلوی ستون حرکت می‌کرد. عراقی‌ها شیمیایی زدند و همه، زود ماسک‌ها را زدیم. به یکباره شنیدیم یکی از پشت سر داد می‌زند. برگشتم پشت سر را نگاه کردم یک بسیجی بود. از سر و صدایش محمدزاده هم برگشت عقب را نگاه کرد و از مسؤل دسته پرسید چه شده است، آن بسیجی کمی عقب مانده بود و می‌گفت: ماسکش را گم کرده است،محمدزاده دوید طرف بسیجی و ماسکش را درآورد و به آن بسیجی داد و گفت: سریع بزن. محمدزاده یک چفیه انداخته بود دور گردنش. آن را با قمقمه‌اش خیس کرد و جلوی دهانش گرفت. بچه‌ها رفتند طرفش و خواستند ماسک خودشان را به او بدهند قبول نکرد و گفت: دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد.

****

کنار بچه‌های گردان در موقعیت کانال ماهی مستقر شده بودیم. نزدیک اذان صبح بود. عراقی‌ها تانک‌هایشان را در روبرو آرایش می‌دادند. گلوله‌های توپ‌های فرانسوی و خمپاره به اطراف‌مان اصابت می‌کرد. بی‌سیم زدند گفتند: محمدزاده می‌آید آنجا موقعیت را از نزدیک ببیند. کمی عقب‌تر یک دیدگاه بود. بی‌سیم زدند و گفتند: آیا فرمانده گردان رسیده آنجا، گفتند رسیده است. گفتم بگویید وضعیت خیلی بد است و فعلا نیاید.

بی‌سیم‌چی گفت: محمدزاده می‌گوید حتما باید برود کنار بچه‌های گردان. در همان موقع که داشتیم صحبت می‌کردیم یک گلوله تانک به مققابل سنگر دیدگاه اصابت کرد. بی‌سیم‌چی گفت: گلوله تانک بعد از این اصابت به محمدزاده هم اصابت کرده است. بچه‌ها می‌گفتند، اعضای شکم محمدزاده متلاشی شده بود و وضعیتش به گونه‌ای بود که امکان حملش نبود. او را می‌گذارند لای پتو می‌خواهند برسانند پای آمبولانس. می‌گفتند در آن لحظه تشهدش را گفت و چشم‌هایش را بست.

****

ابوالفضل باشکوه همرزم شهید هم می‌گوید: در اواخر سال 1361 با هم در جبهه جنوب بودیم که مصادف با عملیات والفجر1 و مقدماتی بود. از اردبیل اعزام شده بودیم و فرمانده یکی از گردان‌های لشکر 31 عاشورا برعهده سردار شهید بنامعلی محمدزاده بود. بنده به عنوان مسؤل موتوری یکی از تیپ‌های لشکر عاشورا مشغول خدمت بودم. در والفجر مقدماتی طرح و برنامه داشتند تا از آن منطقه عملیات انجام دهند و هر یگان به ماموریت محوله خویش مشغول بود. بنده مؤظف به تامین خودرو برای هر یگان بودم. روزی شهید محمدزاده مراجعه کرد که ماشین نداریم جهت شناسایی مجدد به منطقه برویم. ما با هم در منطقه قرارگاه طبق مقررات جنگی تدارکات و موتوری آن منطقه مستقر بودیم و لازم بود از منطقه شناخت داشته باشم تا در عملیات جهت سوخت‌رسانی و آبرسانی و موادغذایی، خودمان را آماده کنیم. پیشنهاد کردم اگر ممکن است با هم برویم و در شناسایی منطقه بنده را یاری کنید که قبول کرد. به طرف موقعیت حرکت کردیم. تردد خودروها خیلی مشکل بود بنابراین ما باید با دنده سنگین حرکت می‌کردیم. آخرین خط علامت یک درخت بود. به حرکت خود ادامه دادیم تا در پشت خاکریز پنهان شده و به کار خود ادامه دهیم.

سردرد شدیدی داشتم. هنوز به خاکریز نرسیده بودیم گلوله توپ دشمن به اطرافمان اصابت کرد. بعد از چند دقیقه به خود آمدیم. هر یک به گودالی افتاده و سر و صورتمان خاک آلود شده بود. قبل از اصابت گلوله چنین خواسته‌ای از خدا داشتم. با ایشان شوخی می‌کردم که چرا از خدا چیز دیگری نخواستم تا شامل حال ما شود. محمدزاده با حالت تبسم به من گفت: مگر ما برای چیزی به جبهه آمدیم جز به عشق شهادت. او به من گفت: از تو خواهش می‌کنم هر موقع دعا کردی به جز شهادت چیزی برایم طلب نکن.

 

" جام جم "

لطایف قرآنی

" تفاوت ماهوی یدخلون و یخرجون " : 
دیوانه‌نمای عاقلی را نزد معاویه بردند، معاویه گفت: «آیا از قرآن چیزی می‌دانی؟»
گفت: «می‌دانم و بسیار نیکو هم می‌دانم.»
معاویه گفت: بخوان! او چنین خواند: بسم‌الله الرحمن الرحیم، اذا جاء نصرالله والفتح
و رایت الناس یخرجون من دین الله افواجا» معاویه به قصد مچ‌گیری فریاد زد: صبر کن،
صبر کن، غلط خواندی، یخرجون غلط است و یدخلون صحیح است.
آن مرد بلافاصله پاسخ داد: این که می‌گویی مربوط به زمان پیامبر بود نه زمان تو . تا تو
حاکم مسلمانان باشی مردم گروه گروه از دین خارج می‌شوند.(1)
__________________________
1- پایگاه اطلاع‌رسانی تبیان، بخش لطایف قرآنی، 94/3/20

" پیش بسوی هوای پاک " :

 
 
 
طرح از: محمود آزادنیا             

" جام جم "

 

جمعه های انتظار ........

نوع مسئولیت انسان در میزان صبر اثرگذار است/ اجر صبر در زمان غیبت

 

امام زمان                        
                     
                             
  یقیناً محنت ها و بلاها و مصیبت های امام زمان(عج) در طول این همه قرن، هرگز قابل مقایسه با هیچ انسان دیگری نیست; زیرا نه تنها کثرت بلاها و طول زمان ابتلائات است که صبر و استقامتی والا می طلبد.                        

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: یکی از ویژگی های امامان معصوم در زیارت جامعه صبر آن بزرگواران  در راه خدا  در مقابل پیش آمدهای ناگوار بیان شده است. «وَ صَبَرْتُمْ عَلَی مَا أَصَابَکُمْ فِی جَنْبِهِ »(۱)

صبر حضرت مهدی (عج) هم جزو ویژگی های بدیهی آن بزرگوار است.

«به یقین محنت ها و بلاها و مصیبت های امام زمان(عج) در طول این همه قرن، هرگز قابل مقایسه با هیچ انسان دیگری نیست; زیرا نه تنها کثرت بلاها و طول زمان ابتلائات است که صبر و استقامتی والا می طلبد; بلکه نوع مسئولیت انسان هم در تعیین میزان استقامت و شکیبایی، تأثیرگذار است و حضرت مهدی(عج) امام زمان و حجت عالمیان و ولی همه مؤمنان و پدر و سرپرست همه شیعیان است.»(۲)

 آیت الله بهجت می فرماید : «حضرت غایب(عج) عجب صبری دارند! با اینکه از تمام آنچه که ما می‌دانیم یا نمی‌دانیم اطّلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاری‌های ما باخبر است ...خدا چه صبری داده به حضرت غایب(عج) که هزار سال می‌بیند بر سر مسلمان‌ها چه بلاهایی می‌آید و خود آنها چه بلاهایی بر سر هم می‌آورند و همه را تحمّل می‌کند.»(۳)

شهید مصطفی چمران در کتاب بینش و نیایش درباره صبر امام عصر (عج) می گوید:« او به هیچ‏وجه از غیبت خود لذت نمی‏برد. او آسوده نخوابیده است. او نگران است. او ناراحت است. او خونریزی‏ها و جنایت‏ها و خیانت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناراحتی‏هایی که بر مردم و محرومین ومستضعفین عالم می‏گذرد، او همه را مشاهده می‏کند و رنج می‏برد و شکنجه می‏بیند. او می‏خواهد که هرچه زودتر ظهور کند و ریشه ظلم و فساد را از این عالم براندازد و عدل و داد را به جای آن برقرار کند.»(۴)

ما هم به عنوان شیعیان آن حضرت(عج)، در زیارت امین الله از خداوند متعال درخواست می کنیم که به ما در زمان نزول بلا که محرومیت از درک محضر آن بزرگواراست، صبر و شکیبایی عنایت فرماید.

«صابِرَةً عَلی نُزُولِ بَلاَّئِکَ »... (۵)

صبر کردن در زمان غیبت امام زمان (عج) بر چند گونه است:

١. صبر بر طول غیبت، به این‌که از شتابزدگانی که به سبب طولانی شدن غیبت دل‌های‌شان قساوت می‌گیرد نباشد، که شتابزدگان در مورد امام علیه السّلام به تردید می‌افتند.

٢. صبر کردن مؤمن بر آن‌چه از آزار و استهزاء و تکذیب و مانند آن‌ها از مخالفین خود می‌بیند. چنانچه امام حسین علیه اسلام می فرمایند:

«هر مؤمنی که در زمان غایب بودن امام دوازدهم، بر اذیت و تکذیب دشمنان صبر کند؛ به منزله کسی است که با کفار در خدمت رسول‌الله (ص) جهاد کرده باشد.»

٣. صبر بر اقسام بلاها و محنت‌هایی که بر او وارد می‌شود، که بعضی از آن‌ها در آیۀ شریفه یاد گردیده که خدای تعالی می‌فرماید:

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ. . . .

۴. صبر بر آن‌چه از گرفتاری مؤمنین به دست معاندین و آزار مخالفین نسبت به ایشان می‌بیند، در صورتی که نتواند آن‌ها را خلاص کند و از ایشان دفاع نماید، که در این حال وظیفۀ او صبر و دعا کردن است. (۶)

منابع:

۱- فرازی از زیارت جامعه کبیره، مفاتیح الجنان

۲-ناپیدا ولی با ما انتشارات مسجد مقدس جمکران ص۹

۳-امام زمان عج در کلام اولیای ربانی صص۵۵-۵۴ به نقل از کتاب بهارانه ص ۱۰۲

۴-بینش و نیایش شهید دکتر مصطفی چمران ، بخش دوم انقلاب اسلامی یران در راه

تحقق ظهور حضرت مهدی (عج)

۵-فرازی از زیارت امین الله ،مفاتیح الجنان

۸-موعود نامه(فرهنگ الفبایی مهدویت) مجتبی تونه ای صص ۴۵۲-۴۵۱

حکایت دانشمندی که در وطن ماند و جاودانه شد

یادبود نخستین دانشمند شهید هسته‌ای؛

مسعود علیمحمدی
                       
                       
حیات درخت ریشه‌دار انقلاب اسلامی ایران، مرهون خون شهداست؛ شهدایی که در عرصه جهاد فرهنگی و علمی و نظامی، به پیش می‌تازند و یادآور مجاهدت‌های شهدای صدر اسلامند.

خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: او نخستین دانش آموخته دکتری فیزیک هسته‌ای در کشور است؛ متولد سومین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در کن و اطراف تهران؛ دانشمندی که در مانند چنین روزی یعنی در بیست و دومین روز از دی ماه و در سن پنجاه سالگی، به شهادت رسید تا امروز، هفتمین سالگشت شهادت این استاد فیزیک دانشگاه تهران باشد.

این نخبه ایران و جهان، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه شیراز و مدرک کارشناسی ارشد و دکترای فیزیک را با گرایش ذرات بنیادی از دانشگاه صنعتی شریف گرفت و این در حالی بود که برای تحصیلات تکمیلی، امکان استفاده از سهمیه بورس تحصیلی برای اعزام به خارج از کشور را داشت؛ اما ترجیح داد تا در خاک مقدس وطن به ادامه تحصیل بپردازد.

وی از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود.

و این، پایان راه او در علم و دانش و خدمت به وطن نبود؛ چراکه او، از اولین دانشجویان پسادکترا در پژوهشگاه دانشهای بنیادی هم بود.

تخصص اصلی دکتر، در ذرات بنیادی، انرژیهای بالا و کیهان ‌شناسی بوده است‌ و درس‌هایی مانند مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان‌های کوانتومی را از سال ۱۳۷۴ در دانشگاه تهران و برخی دیگر از دانشگاه‌ها تدریس می کرد.

او در سال ۱۳۸۶ در جشنواره بین‌المللی خوارزمی و در رشته پژوهشهای بنیادی، رتبه دوم را کسب کرد.

از جمله مسئولیت‌های این دانشمند هسته‌ای می‌توان به مدیریت علمی او در ریاست گروه فیزیک دنگاه تهران، معاونت پژوهشی پردیس علوم و البته عضویت در هیئت ممیزی دانشگاه تهران اشاره کرد.

وی همچنین از حدود یک سال پیش از شهادتش، به عنوان یکی از دو نماینده ایران در پروژه سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای تحقیقات و علوم کاربردی در خاورمیانه) منصوب شده بود.

او علاوه بر مجاهدت علمی و پژوهشی، در زندگی شخصی هم انسان موفقی بود. شاهد بر این ادعا، همین جملات کوتاه و پُرمعنا از همسر صبور و سرافرازش، منصوره کرمی است: «مسعود، انسانی مومن، با اعتماد به نفس و منطقی بود و در زندگی مشترک دارای روحیه گذشت بود و اما آن چیزی که باعث شد من به سرعت دلبسته او بشوم، جمیع این ویژگیها در کنار مهربانی خاصی که نسبت به من و متعاقبا خانواده داشت، بود. همواره از من حمایت می‌کرد؛ اما در برخی بزنگاه‌های زندگی مشترک و زمانی که برخی چالشهای طبیعی میان من و خانواده همسرم به وجود می آمد، ضمن ارزیابی منطقی سوء تفاهم به وجود آمده، تا جایی که امکان داشت، میانجی‌گری می‌کرد و در صورت عدم موفقیت، از من تقاضا می کرد نسبت به رنجش به وجود آمده  و آن هم برای رضای  خدا و به حرمت بزرگتران بر کوچکتران و با یادآوری علاقه و محبتی که میانمان است، گذشت کنم.»

و در این روز بود که دکتر مسعود علیمحمدی، آسمانی شد. او تا آن لحظه، خدمات بسیاری به جامعه علمی ایران و جهان کرده بود که از آن جمله می توان به انتشار بیش از ۸۰ مقاله علمی در معتبرترین نشریات جهان اشاره کرد.

در آن حادثه، دو فرد دیگر هم زخمی شدند و خساراتی به ساختمان‌های مجاور وارد آمد؛ چراکه بمب جاسازی شده در یک موتورسیکلت، به فاصله یک متری از در ورودی منزل استاد - که به یک درخت بسته شده بود -، منفجر شد.

پس از آن بود که رهبر مجاهد انقلاب، در پیام تسلیت خود از دکتر مسعود علیمحمدی با عنوان «استاد دانشمند» یاد فرمودند و شهادتش را به خاندان گرامی و همه دوستان و شاگردان و همکارانش تسلیت گفتند و در ادامه یادآور شدند: «دست جنایتکاری که این ضایعه را آفرید، انگیزه دشمنان جمهوری اسلامی را که ضربه زدن به حرکت و جهاد علمی کشور است، افشا و برملا کرد. بی گمان همت دانشمندان و استادان و دانش پژوهان کشور، به رغم دشمن، این انگیزه خیانت آلود را ناکام خواهد گذاشت.»

معظم له همچنین تنها چند روز پس از شهادت این دانشمند هسته‌ای کشور، در منزل وی حضور بهم رساندند و با قرائت فاتحه، یاد و نام او را گرامی داشتند و فرمودند: «شهادت یعنی کشته شدن در راه آرمان بلند و الهی به وسیله دشمنان این آرمان؛ این را به هر کسی نمی دهند؛ این پاداش را فقط به کسانی می‌دهند که مستحق باشند... به مجرد اینکه شهید روی زمین افتاد، قبل از آنکه به آن دنیا برود، ملائکه به استقبالش می آیند و به او مژده می‌دهند؛ او همه این‌ها را با همین چشم مادی می‌بیند، خدا هم همه گناهانش را می‌بخشد.»

چند روز بعد از این حادثه تلخ، پیکر مطهر استاد شهید، بر دوش مردم و شاگردان عزادار تشییع و در جوار امامزاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

نباید فراموش کرد که شهید بزرگوار دکتر علیمحمدی، نخستین شهید هسته‌ای کشور است که به دست عوامل کوردل منافق و صهیونیست به شهادت می‌رسد.

" خبرگزاری مهر "

مراسم تشییع پیکر علی شریعتمداری برگزار شد

حضور مسئولان و اساتید؛

تشییع دکتر شریعتمداری و دکتر ماهیار
                       
مراسم تشییع پیکر علی شریعتمداری عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و پیکر عباس ماهیار استاد دانشگاه خوارزمی امروز پنجشنبه از محل دانشگاه خوارزمی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، پیکرهای استاد دکتر علی شریعتمداری عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر عباس ماهیار استاد دانشگاه خوارزمی امروز پنجشنبه ۲۳ دی ماه از دانشگاه خوارزمی به سمت قطعه ۱۱۰ بهشت زهرا (س) تشییع شد.

در این مراسم تاکنون دکتر رضا داوری اردکانی، آیت الله علی اکبر رشاد، غلامعلی حداد عادل، سردار رحیم صفوی، فخرالدین احمدی دانش آشتیانی، عبدالله جاسبی، تسنیمی، ابراهیم خدایی ، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، شفیعی کدکنی، محقق، مصطفی معین، احمد احمدی، حجت الاسلام دعایی حضور یافته اند.

این مراسم هم اکنون از محل دانشگاه خوارزمی در حال برگزاری است.

مراسم ختم دکتر علی شریعتمداری نیز روز شنبه ۲۵ دی ماه از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ در مسجد نور برگزار خواهد شد. دکتر علی شریعتمداری عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ۲۰ دی ماه ۹۵ در شهر شیراز و در سن ۹۳ سالگی به علت کهولت سن دار فانی را وداع گفت.

همچنین عباس ماهیار در سال ۱۳۱۶ در عجب‌شیر به دنیا آمده بود و ۲۱ دی ۱۳۹۵ در تهران درگذشت. وی استاد دانشگاه خوارزمی، خاقانی‌شناس و پژوهشگر ادبی بود.

شناسهٔ خبر: 3874883 -

"عامل بقا و نابودی اسلام " :

 

امام باقر(ع) فرمود: بقای مسلمانان و اسلام، در این است که گردش ثروت در نزد کسانی
باشد که حق اموال و وظیفه خود را نسبت به آن می‌شناسند و به معروف، عمل می‌کنند. و
 یکی از عوامل نابودی مسلمانان و اسلام، این است که سرمایه در دست افرادی به گردش
 درآید که حق ثروت و مسئولیت خود را نسبت به آن نشناخته و با آن، کارپسندیده‌ای انجام
 نمی‌دهند. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 393
 

" شاخص سقوط حکومت‌ها " :

 

قال‌الامام علی(ع):
«تولی الاراذل و الاحداث الدول، دلیل انحلالها و ادبارها»
امام علی(ع) فرمود:
روی کار آمدن آدم‌های فرومایه و تازه به دوران رسیده نشانه انحطاط و انحلال حکومت‌ها
 است. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- غرر الحکم و دررالکلم، ص 345

" فرار از چاپلوسی " :

متفاوت باشید

                   

        
چرب‌زبان بودن، تملق‌گویی، خودشیرینی کردن، زیرآب زدن، کرنش نشان دادن بی‌موقع، همه
 
و همه از خانواده چاپلوسی به‌شمار می‌آید.            
 
تصویر فرار از چاپلوسی                  

شاید فکر کنید چاپلوسی فقط در زندگی شخصی انجام می‌گیرد اما باید بگویم این مساله مثل علف هرز در محل کار همه ما به نوعی ریشه دوانده. معمولا این افراد برای این‌که منافعشان به خطر نیفتد پیش هر کسی که می‌روند، با رنگ عوض کردن خودشان مدام از دیگران عیب جویی می‌کنند و با این رفتار سعی در خوب جلوه دادن خودجلوی دیگران دارند.

آنها به تنهایی قادر به چاپلوسی کردن و خودشیرین بودن نیستند، اما وقتی از طرف دیگران مورد حمایت قرار می‌گیرند، باعث خودبزرگ بینی و اعتماد به نفس شده و سعی دارند خود را در راس قرار دهند و جز خودشان کسی دیگر را نمی‌بینند.

این افراد خطرناک برای حفظ منافع و پست و شغل به هر کاری دست می‌زنند، مانند دشمنان که از پشت خنجر وارد می‌کنند.

بهترین برخورد با این افراد بی‌اعتنایی و جواب مثبت ندادن به آنها است یعنی در برابر آنها باید ساکت و خاموش ماند و تا آنجا که می‌شود این رفتار را از همه جا پاک کرد زیرا دامن زدن و رواج دادن فرهنگ چاپلوسی و چاپلوس‌پروری در هر جای دنیا از نظر اخلاقی باعث خدشه و صدمه به فرهنگ و محیط آن کار شده و زمینه مساعد رشد برای افراد ناکارآمد وناشایسته بوجود می‌آورد، به طوری که زمام امور به مرور از دست اشخاص کاردان و لایق گرفته شده و به‌دست این افراد بی کفایت واگذار می‌شود که باعث فرو پاشیدن یک سازمان یا یک زندگی خواهد بود. امام علی علیه‌السلام درباره چاپلوسان می‌فرماید: «زنهار پرهیز کن از چاپلوسی و تملق که از خصلت ایمان نیست.»

اعظم‌سادات سیدبرقی 

 جام جم

سخنان خواجه عبدالله انصاری ( 2 ) .......

 نتیجه تصویری برای منظره کوه

الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز،

 

شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.


الهی ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی.

 

مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی...


الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی،

 

نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی.

 

پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.

 

خواجه عبدالله انصاری

طنز جبهه ( 45 ) :

 Image result for ‫تصویر رزمندگان‬‎

 پشت خاکریز بودیم ، آماده عملیات .

دوست شوخ طبعی داشتیم وقت رو مغتنم  شمرده و مشغول باز کردن کمپوت بود !

فرمانده که خیلی جدی بود گفت :

الان چه وقت کمپوته ؟!

اونم با لحنی جدی گفت:

 آقا رو! آمدیم وبرنگشتیم می خواهی خودت تنهایی همشو بخوری !

" میلاد امام حسن عسکری مبارک " :

نتیجه تصویری برای شعری به مناسبت تولد امام حسن عسکری

 

شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد

عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد

گشت از کان کرم گوهر پاکى ظاهر

ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد

شد تولد ز سلیل آن مه تابنده حق

سامره از قدمش جنت الانهار آمد

بهر مولود حسن پورنقى از دل عرش

تهنیت باد ز خلاق، جهاندار آمد

با صفات احدى کرد تجلى به جهان

نور چشم على و احمد مختار آمد

نام نیکوش حسن، خوى حسن، روى حسن

باب مهدى زمان کاشف الاسرار آمد

حامى دین محمد (ص) متولد گردید

عسکرى فخر زمن سرور و سالار آمد

فخر ملک دوسرا جان و دل اهل ولا

خسرو هادى عشر رحمت غفار آمد

گشت از مقدم وى باغ ولایت خرم

چون که از گلشن دین آن گل بى خار آمد

خواست حق رحمت خود را برساند بر خلق

صورتى ساخت که با سیرت دادار آمد

نور او نور خدا بود به عالم تابید

روى او شمع هُدى بود شب تار آمد

خُلق غفارى از او خُوى رحیمى ظاهر

مظهر ذات خدا آن گل گلزار آمد

 

شاعر: قاضى نظام