اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

رمضان؛ فرصت تصفیه‌ روح انسان و کسب طهارت قلبی


65 عکس گل لیلیوم (سوسن) زیبا و دیدنی

هدف از روزه‌ ماه رمضان، بنا بر تصریح آیه‌ قرآن، عبارت است از تقوا و افزایش این ذخیره‌ معنوى در وجود انسان.

این ماه، ماه ضیافت الهى است. پذیرایى خداوند از بندگان خود در این ماه ‌ـ که یک پذیرایى معنوى است ‌ـ عبارت است از گشودن درهاى رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیرى که بندگان در این ماه انجام مى‌دهند. روزه‌ ماه رمضان هم یکى از مواد همین ضیافت عظیم الهى است که مایه‌ تصفیه‌ روح انسان و ایجاد زمینه‌ طهارت قلبى روزه‌دار است. امام سجّاد‌(ع) در خطبه‌ اى فرمود: شهر الطّهور و شهر التمحیص (صحیفه‌ سجّادیه، دعای 44)؛ رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خداى متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایّام سال مورد لطف و عنایت خود قرار مى‌دهد. لذا در یک روایت وارد شده است که: فمن لم یغفر له فى رمضان ففى اىّ شهر یغفر له(امالی (صدوق)، ص 53.)؛ اگر کسى در ماه رمضان ‌ـ که درهاى رحمت و مغفرت الهى به روى انسانها گشوده است ‌ـ نتواند به مغفرت و رحمت الهى دست پیدا کند، پس کِى چنین توفیقى نصیب او خواهد شد؟ (1)

رمضان؛ بهترین فرصت برای بازگشت به خدا

چقدر مناسب و بجاست که با تحوّل سال و با ورود در آستانه‏ ماه مبارک رمضان که ماه رحمت و مغفرت الهى است ما هم از کاستی‌ها و کجى‏ها و زشتی‌ها و بدی‌ها در درون و وجود خودمان رو برگردانیم؛ یعنى استغفار کنیم. استغفار و توبه، یعنى برگشتن به خدا، یعنى پشت کردن به بدیها، یعنى همین ایجاد تحوّل. و ان استغفروا ربّکم ثمّ توبوا الیه یمتّعکم متاعاً حسناً الى اجلٍ مسمّى و یؤت کلّ ذى فضل فضله؛ و از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، [تا اینکه‌] شما را با بهره‌مندى نیکویى تا زمانى معیّن بهره‌مند سازد و به هر شایسته نعمتى از کَرَم خود عطا کند، ‏(هود، آیه‏ 3) استغفار و برگشتن به خدا و اصلاح درونى در وجود خود ما، موجب خواهد شد که خداى متعال فضل و رحمت و برکت و قوّت و عزّت خود را بیش از پیش بر ما نازل کند. همه‏ قشرها، چه امثال من و کسانى که مسئولیتى دارند ـ که ما بیش از دیگران باید به خودمان برگردیم و در خود تجدید نظر کنیم و حاکمیت هوى و هوس را در وجود خویش از بین ببریم ـ و چه آحاد مردم، به این برگشت و اصلاح نیاز دارند.

رمضان؛ بهار انس با خدا

امسال اتّفاقاً بهار طبیعت، با بهار دعا و قرآن، همزمان شده است. ماه مبارک رمضان شروع بهار نوسازى و خودسازى انسان و بهار انس با خداست. مگر مى‏شود از این جنبه‏ کار غافل ماند؟ همه‏ خطاها و اشتباهات، ناشى ‏از نپرداختن به این جنبه‏ کار است. آن که خطایش کمتر بود، آن که دلش به نور معرفت و هدایت خدا منوّر بود، آن که اشاره‏اش براى این ملّت و براى ما و براى عشّاق اسلام در عالم، راهگشا و راهنما بود یعنى امام راحل عظیم ما، به این جهت این‏طور بود که رابطه‏ او با خدا، تأمین شده بود.

در دنیا، انقلابها، حکومتها، اداره‏ها و ریاست‏ها از آنجا عیب پیدا مى‏کند و منحرف مى‏شود که از این جنبه یعنى جنبه‏ معنویّت، جنبه‏ رابطه‏ با خدا، جنبه‏ ارتباط و اتّصال قلب به خدا غافل ماندند و غافل مى‏مانند. ما هم اگر دقّت کنیم، آنجایى که پیش رفتیم، موفق شدیم، خوب عمل کردیم و راضى هستیم، آنجایى است که این جنبه را تأمین کردیم. هرجا هم ضربه خوردیم، به‏خاطر ضعف در این جنبه‏ کار است.(2)

____________

1. بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران ـ 29/7/1384.

2. بیانات در خطبه‏هاى نماز جمعه‏ تهران‏ ـ 10/ 01/ 1369.

یادی از روحانی شهید محسن قیومی


عکس های گل های بهاری

در خون غوطه خورده

سعید رضایی

پیرمرد سرش را بالا گرفت و به دو تابلوی نقاشی شده چهره فرزندان شهیدش روی دیوار نگاه کرد و گفت: از کدامشان می‌خواهی بدانی از محسن؟

محسن با برادرش در منطقه بودند، البته پسر بزرگم هم در جبهه بود، اما چون مجروح شده بود او را به عقب منتقل کرده بودند.

لحظه شهادت محسن دو برادر با هم در گردان صابرین و در خط مقدم بودند، آن یکی پست‌اش را به محسن تحویل می‌دهد و تا برای استراحت به سنگر برگردد متوجه آتش توپ‌های ضد هوائی عراقی‌ها می‌شود.

بعد از نیم ساعت که آتش خوابید، برادرش برای سرکشی به محل نگهبانی محسن می‌رود و می‌بیند او و همرزمش در خون خود روی زمین غوطه می‌خورند. نمی‌توانی شما صحنه را مجسم کنی بچه 16 - 17 ساله روی جسد برادرش خم شده بوده است و صدایش می‌زده و جان دادن او را دیده و فریاد می‌زده کمک کنید اما آنجا امدادگری نبوده که کمک کند، خودش پیکر برادرش را با یک ماشین تا معراج شهدا آورده بود....

***

شهید محسن قیومی ‌متولد 1345 در محله نظام‌آباد تهران است. کودکی‌هایش با محرومیت و در عین حال محبت عمیق درون خانواده‌ای گرم و مذهبی آغشته است.

او دوره ابتدائی و راهنمایی را میان بچه‌های همسن و سال خود در محله نظام‌آباد پشت‌سر گذاشت و آن دوران به‌دلیل اوج حرارت‌های انقلابی مردم و پیروزی انقلاب اسلامی حضور در راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی از ویژگی‌های خاصی برخوردار بود.

اوپس از انقلاب اسلامی در انجمن اسلامی مدرسه و در بسیج محل فعالیت داشت و همچنین به دلیل علاقه‌ای که به فراگیری علوم اسلامی ‌داشت به حوزه بعثت رفت.

در آن مدرسه جامع‌المقدمات و صرف را آموخت و پس از آن به حوزه علمیه قم رفت و تحصیلات حوزوی را تا سطح ادامه داد.

او در فرم گزینش پذیرش حوزه‌های علمیه در مقابل پرسش انگیزه شما از تحصیل علوم دینی چیست؟ نوشت: «‌انگیزه و هدف من از تحصیل علوم دینی این است که خدمت به اسلام و مسلمین بکنم و مقدار آن را مشخص نمی‌کنم. تا آنجا که در توانم باشد مایلم ادامه تحصیل بدهم.»

او در خانواده‌ای رزمنده بزرگ شد در حالی که دو برادر و پدرش در جبهه بودند و او نیز شوق بسیاری در اعزام به جبهه‌های نبرد داشت.

برادرش می‌گوید: من در پایگاه شهید بهشتی مسئول اعزام نیرو بودم که یک روز محسن آمد و گفت که می‌خواهد برای آموزش نظامی اعزام شود، من به او گفتم، «از یک خونه یک نفر برود، بس است و الان هم که می‌خواهم مجددا اعزام شوم.»

اما محسن سرش را پایین گرفت و خیلی مؤدبانه و جدی گفت: «نه داداش! شما برای خودت می‌روی و من هم برای خودم! »

او در روزهای پایانی 1364 به جبهه فاو اعزام شد و در اولین روزهای سال 1365 در همان منطقه و در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.

هنگام شهادت او یکی از برادرانش مجروح و در بیمارستان بستری بود و برادر دیگرش نیز در جبهه در کنار او حضور داشت.

توصیه آخر شهید:

« خدا این رهبر، این امید محرومان جهان را به ما داده، خیلی باید کوشا باشیم، نگذاریم با دسیسه‌های مختلف از هر طریقی که باشد چه اسلامی (به نظر آنها) و چه غیر اسلامی‌ از دستمان برود!»

نیمکت


عکسهایی از گلهای بسیار زیبای بهاری - عکس ویسگون

پاییز است. فصل عاشقی، فصل هزار رنگ رؤیاهای بافته‌شده، فصل خنده‌های ریز و شیطنت‌آمیز و دویدن روی برگ‌های خشکیده...

انگار همین دیروز بود که زیر این درخت پیر و تنومند، روی همین نیمکت نشسته بودیم. برای اولین بار ناخواسته دستم را گرفت. دستانم سرد شد. عرق کردم. صدایش توی گوشم پیچید...

- با این رُژ جیغ چقدر خشگل تری...

- ولی مامانم همیشه گیر می‌ده که پررنگِ... یا گیر می‌ده چرا مانتوی کوتاه و جلو باز می‌پوشی...

- مامان‌ها همیشه گیرن؛ ولی برای من... تو قشنگ‌ترین دخترِ دنیایی.

دوباره افکارم همراه باد رفت به آن روز... خام حرف‌هایش شدم و جای باشگاه، به خانه‌اش ‌رفتم. خانه‌ای که هیچ نشانی از آن نداشتم.

- چرا شربتت رو نمی‌خوری؟ مگه به‌هم اعتماد نداری؟ مثلاً قراره بیام خواستگاریت...

آهسته پرسیدم: «اگه جواب بابام نه باشه چی؟»

نشست روبه‌رویم.

- باور کن خودم و می‌کُشَم. ارزش تو اندازة یه دنیاست. اصلاً اگه بابات گفت: «یه میلیون سکه...» شاهرگ گردنم رو تضمین می‌دم و قبول می‌کنم... حالا شربتت رو بخور...

اعتماد کرده بودم و شربت را تا ته سر کشیدم... چشم‌هایم گیج خواب شدند و دیگر چیزی نفهمیدم! هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم این‌طور بشود! فکر نمی‌کردم اعتمادم به قیمت از دست دادن همة وجودم تمام شود! فکر نمی‌کردم آن‌همه حرف‌های عاشقانه، آن‌همه دوستت دارم‌ها، آن‌همه وعده ‌و وعیدِ ازدواج و... یک‌باره آوار شود روی سرم.

چند ساعت بعد، تنها و درمانده، روی همین نیمکت افتاده بودم. حالی عجیب داشتم، حالتِ خستگی و رخوت، همراه با دردی عمیق... رویِ برگشت به خانه را نداشتم؛ اما باید برمی‌گشتم... احساس می‌کردم امن‌ترین جایِ دنیا، آغوش مادر است...

حالا دوباره نشسته‌ام روی همین نیمکت. دختر و پسر جوانی، روبه‌رویم، ریز و شیطنت‌آمیز می‌خندند... صدای پسر مثل زنگ خطر توی گوشم می‌پیچد: «با این رُژ جیغ چقدر خشگل‌تری...»

مریم عرفانیان

کیهان

منتقم کربلا در راه است


امام مهدی(عج)

خوش آن صبح وصالی که هجران به سر آید
خوش آن جمعه که بر ما ز مهدی خبر آید

بگویید و بگردید به دریا و به صحرا
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

خوش آن لحظه ی شیرین که روی تو ببینیم
سر راه تو همچون گدایان بنشینیم

ببوسیم رهت را، ببینیم رخت را
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

خوش آن لحظه که آریم به سوی تو نیازی
همه پشت سر تو بخوانیم نمازی

برد نغمه ی حمدت به هر آیه دل از ما
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

به پای گل نرگس بریزید گل یاس
بخوانید حضورش همه روضه ی عباس

بگویید بگویید ز بی دستی سقا
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

خوش آن لحظه ی شیرین که در کعبه درآیی
چو پیغمبر اکرم کنار حجر آیی

شود دیده ی حجاج همه محو تماشا
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

همه منتظر هستیم که آیی به مدینه
کنی یاد، کنی یاد، ز مسمار و ز سینه

ز سوز تو مدینه شود محشر کبری
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

خوش آن لحظه که آیی سر قبر پیمبر
سر قبر پیمبر شوی زائر مادر

شود تربت زهرا به دیدار تو پیدا
کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

منتقم کربلا در راه است


عکس اسب صاحب الزمان

چون مهر به نور خود پیدایی و پنهانی
با آن که ز من دوری نزدیک تر از جانی

اوصاف کمالت را آیات جمالت را
می خوانم و می بوسم انگار که قرآنی

از صوت تو مبهوتم در حسن تو حیرانم
تو حضرت داوودی یا یوسف کنعانی

من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟
من کمترم از مور و تو فوق سلیمانی

من زخم و تویی مرهم، من درد و تویی درمان
من خشکی و تو دریا، من تشنه تو بارانی

من شام غریبانم تو صبحدم عیدی
من خار مغیلانم تو سرو گلستانی

من بر سر راه تو چون گوی به چوگانم
تو در دل زار من، چون نوح به طوفانی

با گل کنمت تشبیه یا با نفس عیسی
هم خوب تر از اینی، هم پاک تر از آنی

قرآن به تو می نازد عترت به تو می بالد
تو منتقم خون سالار شهیدانی

سوز جگر "میثم" آتش زده بر عالم
باشد که دمی با او بنشینی و بنشانی

عقول مردم مبنای حسابرسی روز قیامت


عکس گل سوسن نارنجی | تیک طرح مرجع گرافیک ایران

قال‌الامام الباقر(ع):

«انما یداق‌الله العباد فی‌الحساب یوم‌القیامه علی قدرما اتاهم من العقول فی‌الدنیا.»

امام باقر(ع) فرمود:

خداوند بندگان را در روز قیامت به اندازه عقل و خردی که در دنیا به آنها عطا کرده در حسابرسی‌شان دقت می‌نماید. (1)

____________

1- بحارالانوار، ج 7، ص 267


استمرار ثواب برخی اعمال بعد از مرگ (حکایت خوبان)


گالری چشم نواز عکس گل سوسن در رنگ‌ های مختلف - ستاره

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

هفت سبب (از اسباب خیر) است که ثوابش برای بنده خدا بعد از مرگ او نوشته می‌شود :

1- کسی که نخلی بکارد

2- یا چاه آبی حفر کند(برای منافع عموم)

3- یا نهری را به جریان بیندازد

4- یا مسجدی را بنا کند

5- یا قرآنی(یا کتاب سودمندی) بنویسد

6- یا عملی(صالح) از خود به یادگار بگذارد

7- یا فرزند صالحی بعد از او بماند که پس از درگذشت وی برایش استغفار کند.(1)

____________

1- تنبیه‌الخواطر، ج 3، ص 24


چه چیزهایی غذای روح ما می‌شود؟


گل لاله صورتی | خرید پیاز گل لاله صورتی پیاز لاله صورتی Jumbo Pink - دمبرگ

هر علمی برای انسان، غذای روح است، بلکه هر چه انسان می‌بیند یا می‌شنود و در حافظه‌اش باقی می‌ماند، روح او از آن تغذیه می‌کند. به قول مولوی: آدمی فربه شود از راه گوش. یعنی غذای روحی از راه گوش وارد می‌شود و انسان از همین چاق می‌شود.

رادیو و تلویزیون انسان‌ها را تغذیه می‌کند؛ همچنین سینماها، فیلم‌ها، روزنامه‌ها و نطق‌ها. کتاب‌هایی که انسان در طول عمرش می‌خواند، دائما از آنها تغذیه می‌شود. آن‌وقت شما ببینید در میان این تغذیه‌ها چه مقدارش تغذیه سالم و حیات‌بخش است و چه مقدارش تغذیه ناسالم و مسموم‌کننده است. حدیثی است از امیرالمؤمنین علی(ع)، که خیلی حدیث عجیبی است. می‌فرماید: چرا مردم این‌گونه‌اند که اگر شب تاریکی باشد و آنها را بر سر یک سفره بنشانند، تا وقتی که چراغی روشن نکنند دست به این سفره نمی‌برند، چطور مردم در غذای جسمانی دقیقند (باید هم دقیق باشند) ولی در غذای روحانی دقیق نیستند؟!

* استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱۲، صص۴۵-۴۴


مصادیق احیای دیگران


گالری عکس گل رز سفید؛ عکس هایی فوق‌العاده زیبا و با کیفیت - ستاره

امام محمدباقر(ع) درباره آیه 32 سوره مائده می‌فرماید: «من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا» هرکس، کسی را زنده کند، چنان است که همه مردم را زنده کرده است.

یعنی کسی را به(قصاص کشته خود) نکشد، و یا از غرق شدن یا سوختن نجاتش دهد و یا از همه اینها بالاتر، او را از گمراهی به هدایت بکشاند.» (1)

امام رضا(ع) به یاران خود فرمود: شما را توصیه می‌کنم به صبوری و در طلب روزی حلال بودن، و صله ارحام و پیوند با اقوام، و پرهیز کنید از دشمنی با مردم. همانا ما اهل بیت(ع) به هرکسی که با ما قطع رابطه کند می‌پیوندیم و به کسی که به ما بدی می‌کند نیکی می‌کنیم.

به خدا سوگند، فرجام نیک را در این می‌بینم. (2)

____________

1- بحارالانوار، ج 2، ص 21، ح 60

2- الکافی، ج 2، ص 488


منتقم کربلا در راه است


دانلود تصاویر پس زمینه مهدوی Full HD | والپیپر

همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه تو

همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم


یا ابا صالح مددی مولا

نشوم به جز از تو گدای کسی
بی ولای تو من نکشم نفسی

که تو لیلای من مجنونی
همه هست من دلخونی


یا ابا صالح مددی مولا

اگرم نبود دل لایق تو
نظری که دلم شده عاشق تو

به خدا هستی همه هستم
به تو دل بستم به تو دل بستم


یا ابا صالح مددی مولا

دل خود زده ام گره بر در تو
چه شود که رسم بر محضر تو

من نا قابل به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم


یا ابا صالح مددی مولا

همه درد و غمم، تو دوای منی
تو صفای صفا، تو منای منی

تو گل زیبای منی مهدی (عج)
تو مه شبهای منی مهدی (عج)


یا ابا صالح مددی مولا

منتقم کربلا در راه است


عکس های تصویر زمینه امام زمانچه انتظار عجیبی! چه انتظار عجیبی!
تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی!

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
چه کودکانه سپردم دلم به قصه قسمت!

چه بی خیال نشستم، نه کوششی نه وفایی!
فقط نشسته و گفتم: «خدا کند که بیایی!»

مردان آتش-5


ترکیب زیبای گُل و برف - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

منحنی‌زن 81

متولد روستای سرچاه نیشابور بود. تا دوم راهنمایی درس خوانده بود که عضو بسیج شد. پس از مدتی فعالیت در بسیج با اشتیاق راهی آموزش نظامی شد و با فراخوان و اعلام نیاز جبهه‌ها به جبهه اعزام شد. او پس از آموزش اولیه به پیشنهاد مسئول آموزش نظامی به واحد خمپاره‌انداز معرفی شد.

پس از آشنایی با انواع سلاح و انواع خمپاره‌انداز به واحد ادوات لشکر معرفی شد و آنجا در کنار نیروهای قدیمی، به کسب اطلاعات عملی مشغول شد و به تجربیاتش افزود.

با شروع عملیات کربلای 5 به منظور پشتیبانی آتش نیروهای خط‌شکن و دفاع از آنها در مقابل پاتک دشمن بعثی در منطقه عملیاتی شلمچه حضور پیدا کرد و با آگاهی از قابلیت کاربرد سلاح خمپاره‌انداز 81 میلی‌متری، انبوهی از آتش را بر علیه نیروهای عراقی، اهداف پیاده و ماشین جنگی دشمن به کار برد و در ادامه عملیات کربلای 5‌، در روز 30 دی 1365 به شهادت رسید.

پیکر پاک او در منطقه باقی مانده و مفقودالاثر گردید که پس از تفحص، بعد از سال‌ها پیکرش به نیشابور منتقل و در قطعه شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

موضوع: شهید علی سرچاهی

ابوالقاسم محمدزاده

جای این اسم اسم آقا سید جعفر را بنویس! (حکایت اهل راز)


گلستان ما - مزرعه‌ی گل رز وسطِ برف +‌عکس

در یکی از دیدارهایی که با یکی از مراجع تقلید معاصر- که شاگرد مرحوم آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی است- داشتم، از ایشان پرسیدم: آیا از آیت‌الله سید عبدالهادی کرامتی دیده‌اید؟

فرمودند: آقا سید عبدالهادی خیلی مرد بزرگی بود، من خود از او کرامتی ندیدم، اما واجد مطالبی بود، درسش از نظر کیفی نظیر نداشت، پنج مجتهد مسلّم پای درسش بودند، مانند: سید علی بهشتی و شیخ عباس رُمیثی، که بعد از آل یاسین عرب‌ها به او رجوع کردند که رساله بدهد، ولی او به سید عبدالهادی ارجاع داد. مرحوم آقای میلانی هم همۀ بیتش را بعد از سید ابوالحسن به سید عبدالهادی رجوع داد. هیچ هوسی در او نبود.

ایشان وقتی نابینا شد، مرحوم آقا سید جعفر شیرازی فرعی از روی عروه می‌خواند و ایشان بحث می‌کرد- مثل روزهای بینائی- من هم همیشه پهلویش می‌نشستم. آقا سید جعفر شیرازی در تقوا و سکوت نمونه بود، آمد تهران و در تهران فوت کرد. خبر فوتش که به آقا سید عبدالهادی رسید، سر در گوش من گذاشت و فرمود: این قضیه را اکنون که آقا سید جعفر فوت شده می‌گویم، تا بود نگفتم!

یک شب خواب دیدم که دو تا کرسی گذاشتند در بیرونی منزل (همان بیرونی که درس می‌گفت)، حضرت سیدالشهدا(ع) و حضرت عباس(ع) وارد شدند و روی این دو کرسی نشستند، دفتری را حضرت عباس(ع) باز کرد و من این دفتر را می‌دیدم. حضرت سیدالشهدا با اشاره به یکی از اسم‌هایی که در آن دفتر بود، فرمود: «این اسم را قلم بزن!» حضرت عباس هم آن نام را قلم زد. سپس فرمود: «جای این اسم، اسم آقا سید جعفر را بنویس!» حضرت عباس هم نام آقا سید جعفر را نوشت، دفتر را بست و رفتند.

من از عظمت این خواب تا صبح نخوابیدم، فردا وقتی آقا سید جعفر آمد گفتم: آقا سید جعفر، من دیشب خوابی دیدم و از عظمت آن تا صبح نخوابیدم، زود قضیه را بگو و خواب را برای ایشان بیان کردم.

آقا سید جعفر منقلب شد و گفت: من دیشب در حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) بودم، پس از بیرون آمدن به این فکر افتادم که من یک عمر برای امام حسین(ع)‌ گریه کردم، ولی کسی را نگریاندم و این اجر نصیب من نشده، این فکر مرا مشغول کرد، دیشب هم شب اوّل محرم بود، رفتم گشتم و کتاب جلاء‌العیون مجلسی را پیدا کردم، آمدم خانه زن و بچه‌ام را دور هم جمع کردم و گفتم از امشب من روضه می‌خوانم، شما هم ‌گریه کنید.

این خواب را آقا سید عبدالهادی همان شب دیده بود!

* کتاب: خاطره‌های آموزنده، نوشته آیت‌الله محمدی ری‌شهری انتشارات دار‌الحدیث قم

گناهی که انسان را بهشتی می‌کند!

 

آخرین خبر | گل‌های رز پوشیده از برف

پیامبر اکرم(ص) در وصایایی به ابوذر می‌فرماید: ای ابوذر! بنده‌ای دستش به گناه آلوده می‌شود، و این گناه موجب می‌شود که او وارد بهشت شود! ابوذر تعجب کرده و سؤال می‌کند: پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا! چطور می‌شود که گناه کند و گناه او موجب دخول در بهشت شود؟

حضرت فرمود: این گناه همیشه پیش چشمانش مجسم می‌شود و مدام توبه می‌کند، پس به سرعت به سوی خدایش حرکت می‌کند (با طلب عفو و بخشش) تا اینکه موجب می‌شود او وارد بهشت شود.(1)

____________

1- مکارم‌الاخلاق، ص 462

شرط رضایت خدا به اعمال کم انسان


تصویر جالبی از گل های رز زیر برف

قال الامام علی(ع):

«من رضی من الله بالیسیر من المعاش، رضی‌الله منه بالیسیر من العمل».

امام علی(ع) فرمود:

کسی که از خداوند راضی است و به زندگی کم می‌سازد،

خداوند نیز به اعمال کم او راضی است و آن را می‌پذیرد.(1)

____________

1- الکافی، ج 2، ص 138