اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

10 چیز را نگویید؛ حتی در محل کارتان!


به ما یاد داده‌اند در زمینه‌ حرفه‌ای، مدام از خود تعریف کنیم و لاف بزنیم، اما 

این توصیه‌ خوبی نیست
 
تصویر 10 چیز را نگویید؛ حتی در محل کارتان!

 


آدم هر قدر در کارش بهترین باشد، کمتر از خودش تعریف می‌کند. وقتی کسی واقعاً در کارش حرفه‌ای باشد، این دیگران هستند که می‌گویند «طرف چقدر حرفه‌ای است!»، اما حرفه‌ای‌ها در مورد خودشان چنین حرفی نمی‌زنند. این کار جلوی پیشرفت‌شان را می‌گیرد. آنها مجبور نیستند و اصلا نمی‌خواهند چنین کاری بکنند.

کسانی که مدام در مورد مدارک تحصیلی‌شان در شبکه‌های اجتماعی مرتبط با تجارت و جاهای دیگر لاف می‌زنند، در واقع می‌ترسند که نکند هیچ دستاوردی نداشته‌اند. به همین خاطر شروع به استفاده از واژه‌ها و عبارت‌های قلمبه‌وسلمبه می‌کنند، اما در حقیقت هیچ‌کس برای آنها احترام قائل نیست.

آنها متوجه نیستند که آدم‌های با اعتمادبه‌نفس و درجه یک، تنها زمانی به آنها احترام می‌گذارند که خودشان برای خودشان احترام قائل باشند. صداقت شماست که شما را شایسته‌ احترام می‌کند، نه واژه‌ها و عبارت‌های تمجیدبرانگیزی که پروفایل‌تان را با آنها پر کرده‌اید.

لیز رایان (Liz Ryan) از نویسندگان موفق حوزه‌ی نیروی انسانی معتقد است، هرگز نباید این ده عبارتی را که در ادامه بیان شده در مورد خودتان بگویید؛ البته برخی از آنها جز عبارت‌ها و شعارهایی هستند که انگلیسی‌زبان‌ها با خود به حوزه‌ برندسازی شخصی آورده‌اند، اما بیشترشان در وب‌سایت‌هایی همچون لینکداین از سوی فارسی‌زبان‌ها هم بسیار استفاده می‌شوند.


۱قاعده‌شکنی می‌کنم

این بدترین انتخابی است که می‌توان در حوزه‌ برندسازی یا برندینگ داشت! می‌گوید «من وارد نظام‌های فعلی می‌شوم و قواعد آنها را برهم می‌زنم.» کسی که در مسیر است، به سوی هدف مشخصی حرکت می‌کند؛ یعنی چشم‌اندازی برای خودش تعیین کرده و مسلما دوست ندارد شما در نظامی که ایجاد کرده است اخلال ایجاد کنید. «قاعده‌شکن» احمقانه‌ترین انتخابی است که می‌توان در برندسازی داشت. همین حالا فراموشش کنید!


۲مأمور تغییر هستم

این هم کلیشه‌ مضحک دیگری در برندسازی است که باید از بین برود. اگر می‌دانید کجا می‌روید، به کجا آمده‌اید و آمدن‌تان بهر چیست، پس درباره‌ همان برای ما حرف بزنید. نگویید کارتان این است که وارد شرکت شوید و به درخواست رئیس بزرگ تغییر ایجاد کنید. اگر چنین کاری می‌کنید، یعنی تمام قدرتی که دارید، از سوی شخص دیگری به شما داده می‌شود. این باعث می شود شما نوچه محسوب شوید، نه «مأمور تغییر«.


۳استاد، متخصص یا کارشناسی درجه یک در حوزه‌ خودم هستم

بگذارید دیگران شما را متخصص خطاب کنند. اگر به آنها در حل مسئله ای که با آن روبه‌رو هستند کمک کنید، با کمال میل این کار را انجام می‌دهند. از خودتان تعریف نکنید. این کار همه‌ قدرت تان را خواهد گرفت!


۴خلاقم

بگویید چه خلاقیتی داشته‌اید، ما خودمان تصمیم می‌گیریم که خلاق هستید یا نه.


۵در کل کشور شناخته‌شده هستم، در دنیا مشهورم

گفتن این جمله‌ها درباره‌ی خودتان احمقانه و شرم‌آور است، زیرا اگر واقعا درست باشد، به گفتنش نیازی ندارید. بگویید چند مرده حلاج هستید، نه اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می‌کنند.


۶در حوزه‌ی خودم پیشرو محسوب می‌شوم

مُشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.


۷فارغ‌التحصیل فلان مدرسه و کارمند بهمان شرکت بودم

در سی، چهل یا پنجاه سالگی، ارزش شما برای دنیای پیرامون‌تان در مدارسی خلاصه می‌شود که از آنها فارغ‌التحصیل شده‌اید، و شرکت‌هایی که برایشان کار کرده‌اید؟ برای خودتان هم که شده، امیدوارم این‌طوری نباشد! مسلما اینها بخش‌های مهمی از داستان شما هستند، اما شما بدون این مدارک و گواهی‌نامه‌ها هم فوق‌العاده خواهید بودید، سؤال اینجاست که «چرا؟» چه چیزی شما را متمایز می‌کند؟ درباره‌ی آن حرف بزنید.


۸ویراستار/ نویسنده/ تهیه‌کننده/ طراح وب و… هستم

مشکلِ این تخصص‌های فراوانی که در برندسازی پشت هم ردیف می‌کنید، این است که توانایی شما را به تعداد این مهارت‌ها خُرد می‌کند. مسلما شما خیلی بیشتر از این حرف‌ها هستید! بگویید با آن مهارت‌ها چه می‌خواهید بکنید. بگویید آن مهارت‌ها چگونه می‌توانند در کنار هم قرار بگیرند تا به شخص دیگری در رشد کسب‌وکارش کمک کنند.


۹سخت‌کوشم

اگر کسی صرفا به‌خاطر سخت‌کوشی قصد استخدام شما را داشته باشد، به‌نظر من نباید قبول کنید. سخت کوشی مفهومی است که وقتی انقلاب صنعتی جای خود را به اقتصاد مبتنی بر دانش داد، قسمت اعظمی از معنای خود را از دست داد. برای کسی کار کنید که به ذهن فوق‌العاده و ایده‌های باورنکردنی شما احترام می‌گذارد، نه به اینکه شما تا پای جان کار می‌کنید!


۱۰نتیجه‌گرا هستم

این یکی آن‌قدر عمومی و مطلوب نیست که شما را به‌عنوان یک شخص، بدون زاویه‌ی دید و بدون ویژگی‌های شخصیتی تبدیل به برند کند. در عوض از آنها استفاده کنید و داستان انسانیِ ساده‌ای برایمان بگویید. مثلا:

من با دوره‌ی کارآموزی در بخش روان‌پزشکیِ بیمارستان وارد حوزه‌ی بازاریابی درمان شدم. از آن زمان به بعد، به برندهای درمانی کمک کرده‌ام دیده شوند و به صورت آنلاین و همین‌طور از طریق رسانه‌های سنتی با مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارهای مربوط ارتباط برقرار کنند.

امروز، روز جدیدی است. هر چقدر اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید، برندسازی‌تان شکل انسانی‌تری به خود خواهد گرفت. هر چقدر برندی که می‌سازید انسانی‌تر باشد، خوانندگان حرفه‌ای‌تری را به خود جلب می‌کنی.

 

" جام جم "

چرایی طراوت و جذاب بودن قرآن

Image result for ‫گل شب بو‬‎


شخصی از امام رضا(ع) سؤال کرد: چگونه است که هر چقدر آیات قرآن را تلاوت 

می‌کنیم، بازهم تازه و جذاب است و انسان از خواندن آن خسته نمی‌شود؟
 
حضرت رضا(ع) در پاسخ فرمودند: زیرا قرآن برای زمانی محدود و معین و اهل زبانی

 مخصوص نازل نگشته است و خداوند احکام و دستورات قرآن را برای مردم یک دوره

 خاص از روزگار قرارنداده است، بلکه قرآن را برهان و حجت هر انسانی در هر دوره‌ای

 قرار داده است و قرآن هرگز به هوای نفس مردمان باطل نمی‌شود.(1)

___________________

1- تفسیر جامع، ج 1، ص 77

آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر

Related image


قال‌الامام الرضا(ع):
 
 
«لتأمرن بالمعروف، ولتنهن عن المنکر، اولیستعملن علیکم شرارکم، فیدعو خیارکم
 
فلایستجاب لهم» 

امام رضا(ع) فرمود:
 
 
باید هر یک از شما امر به معروف و نهی از منکر نمایید، در غیر این صورت شرورترین
 
افراد بر شما تسلط یافته و آنچه که خوبان شما، دعا و نفرین کنند، مستجاب
 
نخواهد شد. (1)
 
___________________

1- بحارالانوار، ج 75، ص 354

4 مکان مورد علاقه جهانگرد معروف دنیا + عکس



بسیار خوش شانس بوده ام که به بیش از ۸۰ کشور مسافرت کرده ام و تجربه بازدید از بسیاری مکان های شگفت انگیز در این سیاره را دارم. و به طور مداوم در حال طراحی لیست هایی برای مقایسه مکان هایی هستم که دیده ام. اینجا، تلاشم برای ارائه لیستی از چهار مکان مورد علاقه ام میباشد (بی هیچ منظور خاصی) که از سراسر جهان، بازدید کرده ام.


به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از لست سکند، این لیست، شامل مکان های مشخصی نیست که همه بعنوان مکان هایی شگفت انگیز می شناسند، مانند پاریس، نیویورک، ریو د ژانیرو، لندن، ونکوور و غیره. در ادامه همراه ما باشید.


۱) آبشار Iguazu، مرز برزیل– آرژانتین


زمانی که از آبشار شگفت انگیز آبشار Iguazu دیدن کردم، یک روز عالی در تابستان بود، که به من کمک کرد تا از تجربه شنا زیر آبشار، لذت ببرم. این مکان، به عنوان یکی از مناطق مورد علاقه من در جهان طبیعی، رتبه بندی می شود، چون حدود ۳۰۰ آبشار، بسته به سطح آب، وجود دارد. می توانید تمام روز را صرف راه رفتن به سمت آرژانتین کنید، طوریکه از تماشای ریزش آب و گرفتن عکس و فیلم های شگفت انگیز، هیپنوتیزم خواهید شد.



۲) Arequipa، پرو


ممکن است بخاطر زندگی طولانی مدت در Arequipa برای حدود یک سال، نسبت به آن تعصب داشته باشم اما هیچوقت چیزی غیر از آسمان آبی و نور خورشید را در هر روز از سال، تجربه نکردم. دومین شهر بزرگ پرو به معروفیت ماچو پیچو، لیما و یا نازکا لاینز نیست اما به عنوان کم اهمیت ترین شهر در امریکای لاتین به شمار می رود. Arequipa در بالای کوه های آندِس احاطه شده توسط آتشفشان هایی همچون Misti (در عکس زیر دیده می شود) واقع شده است. مرکز شهر از ساختمان های سفید زیبای متشکل از خاکستر آتشفشانی ساخته شده است. این شهر دارای هزینه پایین زندگی بوده و مواد غذایی باور نکردنی دارد.


۳) صحرای وادی روم، اردن


البته، شهر باستانی پترا، مهمترین سایت گردشگری اردن است و سزاوار تمام ستایش هایی است که دریافت می کند، اما صحرای وادی روم، به همان اندازه مهم بوده و برایم بسیار دیدنی است. رنگ قرمز گلی کویر و کوه های اطراف، کاملا خیره کننده است. به علاوه، مردم بادیه نشین، میزبان های خوبی هستند که خوشحال می شوند زندگی در بیابان را به شما نشان دهند و تجربه ای امن و منحصر به فرد را به شما ارائه کنند.



۴) مدلین، کلمبیا


این شهر کلمبیا، مرکز تجارت کوکائین در جهان به رهبری سلطان مواد مخدر پابلو اسکوبار بوده و در مقطعی از زمان، بالاترین نرخ قتل در جهان را داشته است. پس چرا یکی از مکان های مورد علاقه من در جهان است؟ چون امروزه تحولی کامل را تجربه کرده و یکی از نوآورانه ترین شهرهای جهان شده است مانند پله برقی غول پیکر، قطار و سیستم مدرن مترو. شهری که توسط تپه های سرسبز احاطه شده، و دارای گالری های هنری، کتابخانه ها، فضاهای عمومی و مردم محلی بسیار مهربانی است.


" جام جم "

عجیب ترین هتل دنیا +عکس


ایسلند یکی از عجیب ترین هتل های دنیا را در اختیار دارد، هتلی که شبیه 

هیچ هتل دیگری نیست.


به گزارش جام جم آنلاین ، همه برای هتل اتاقی می خواهند که رو به منظره ای زیبا باشد.

 حالا هتل های واقع در اسکالهولت واقع در ایسلند شاید شبیه دیگر هتل ها نباشد اما 

قطعا این موارد را برآورده می کند. 

این هتل ها به شکل حباب هایی کوچک هستند که  در مناطق سردسیر اسکالهولت ساخته 

شده اند. این هتل ها به شوخی هتل هایی 5 میلیون ستاره معرفی می شوند. هتل های 

حبابی نزدیک منطقه ای به نام هویتا قرار دارند و دمای درون آن کاملا در تضاد با هوای

 بیرون آن است.

     


" جام جم "

کلوچه کنجدی


زمان آماده سازی
30 دقیقه
مناسب برای
12 نفر
3 پیمانه
آرد
1 پیمانه
پودر شکر
3/4 پیمانه
روغن مایع
3 قاشق غذا خوری
ماست
2 عدد
تخم مرغ
1 قاشق غذا خوری
بکینگ پودر
1/4 قاشق چای خوری
نمک
1/2 قاشق چای خوری
وانیل
1/2 قاشق چای خوری
رنده جوز هندی
1/4 قاشق چای خوری
پودر هل
به مقدار لازم
کنجد
به مقدار لازم
گردو خرد شده
کلوچه کنجدی


برای تهیه کلوچه کنجدی ، ابتدا آرد و نمک را باهم ترکیب کرده و الک می کنیم . تخم مرغ ها ، پودر شکر و وانیل را باهم ترکیب کرده و به مدت ۴ تا ۵ دقیقه با همزن برقی می زنیم تا حجم آن دو برابر شده و بافت آن پفکی شود . 

حالا روغن را هم اضافه کرده و کمی هم می زنیم . ماست را با بکینگ پودر ترکیب کرده و چند لحظه صبر می کنیم تا ماست پف کند و بعد به مواد بالا اضافه کرده و هم می زنیم تا ماست نیز با دیگر مواد ترکیب شود . 

در پایان ترکیب آرد و نمک الک شده را کم کم اضافه کرده و با همزن دستی و یا کاردک با دیگر مواد مخلوط می کنیم تا خمیر نسبتا سفتی به دست آید .

 البته خمیر به گونه ای است که به دست می چسبد پس سعی نکنید با اضافه کردن آرد چسبندگی آن را بگیرید چرا که در غیر این صورت کلوچه های شما بافت سفتی خواهند داشت .
حالا روی خمیر را کاملا پوشانده و یا در ظرف دردار قرار داده و به مدت نیم ساعت تا چهل دقیقه در فریزر قرار می دهیم .
بعد از گذشت نیم ساعت خمیر را از فریزر خارج می کنیم . فر را هم با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد روشن می کنیم تا گرم شود .
روی سینی فر کاغذ روغنی می اندازیم . از خمیر به اندازه یک گردو و یا کمی بزرگ تر برداشته و گلوله می کنیم و کمی با کف دست آن را پهن کرده و در کنجد و یا گردوی خرد شده غلتانده و با فاصله در سینی فر قرار می دهیم .
سپس سینی را داخل فر از قبل گرم شده به مدت ۲۰ دقیقه قرار می دهیم تا زیر کلوچه ها طلایی رنگ شود و بپزند .
سپس از فر خارج کرده و بعد از اینکه کمی خنک شدند در ظرف دردار قرار می دهیم .
کلوچه کنجدی و یا گردی را با یک لیوان چای و یا شیر داغ سرو می کنیم .

درسوگ امام الغریب ( 3 )


Related image

      پر اشک است دو چشم تر تو
شده وقت نفس آخر تو

در دل حجره زمین افتاده
به روی خاک چرا پیکر تو

مرغ بسمل شدی و بال زدی
خاک حجره است به روی پر تو

آنقدر فاطمه گفتی آمد
و شده سینه زنت مادر تو

خواهرت نیست کنارت اما
هتک حرمت نشده خواهر تو

گریه می کرد کنار تو جواد       
       خوب شد آمده او در بر تو

جگرت پاره تنت سالم بود
هست در دست تو انگشتر تو

گر چه از زهر گلویت می سوخت
پاره پار ه نشده حنجر تو

سر تو در بدنت باقی ماند
به سر نیزه نرفته سر تو

تو سخن گفتی و سنگت نزدند
روی نیزه نشده منبر تو

به روی خاک نشستی اما
دل گودال نشد بستر تو

تشنه بودی و نزد هیچ کسی
خیزرانی به لب اطهر تو

همۀ شهر عزادارت بود
اشکریزان همه در محضر تو

من بمیرم که به دروازۀ شام
به سری سنگ زدند از سر بام
 
 
 
مجتبی شکریان همدانی

درسوگ امام الغریب ( 2 )


Related image 

خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب
از سمت چشم های ترت أیها الغریب


تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و برت أیها الغریب


جاری ست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز
جنت شده ست رهگذرت أیها الغریب


تو آفتاب رأفتی و کوچه کوچه شهر
در سایه سار بال و پرت أیها الغریب


با این همه، غریبِ غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت أیها الغریب


از کوچه های غربت شهر آمدی ولی
داری عبا به روی سرت أیها الغریب


آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی
زود است حرف از سفرت أیها الغریب


شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز

بارانی است چشم ترت أیها الغریب


یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب
با اشک های شعله ورت أیها الغریب


هر گوشه‌ای ز حجره که رو می ‌کنی دگر
کرب و بلاست در نظرت أیها الغریب


در قتلگاه، لحظه ی آخر چه می کشید
جدِّ ز تو غریب‌ترت أیها الغریب


چشمان اهل خیمه دگر سوی نیزه هاست
ظهر قیامت است و سری روی نیزه هاست

 

یوسف رحیمی

نقل روایت فقط از لسان معصومین(ع)

Image result for ‫حرم امام رضا‬‎


 ابراهیم بن ابی محمود گوید به امام رضا(ع) عرض کردم یابن رسول‌الله (ص) در نزد ما روایات و احادیثی از کتب مخالفین  هست که در آن به فضائل امیرالمومنین و فضائل شما اهل بیت‌(ع) ‌اشاره شده و ما مانند این روایات را از خود شما ائمه نشنیده‌ایم.
آیا این احادیث را از کتب آنها‌ استخراج نموده و بیان کنیم یا نه؟ امام (ع) فرمودند: ‌ای پسر ابی محمود بدان هر کس گوش فرا داد به سخن گوینده‌ای یعنی روایت او را قبول کند، او را عبادت کرده است.
پس اگر آن گوینده از قول خدای متعال روایت نماید، کسی که قول او را قبول کرده و گوش داده اطاعت و بندگی خدا را نموده و اگر از هوای نفس خود و شیطان روایت کند، شخص شنونده عبادت شیطان را نموده پس بدان ‌ای پسر ابی محمود مخالفان ما خاندان احادیث زیادی در فضائل ما جعل کرده‌اند و سه هدف را از این کار خود دنبال می‌کردند و این روایات آنها بر سه پایه استوار است:

1- دسته اول اخباری است که آنها جعل کرده‌اند و در حق ما غلو نموده‌اند و در حق ما زیاد از اندازه رفته‌اند.
2- دسته دوم اخباری است که ما را کم و عادی جلوه داده‌اند تا برای مردم همچون یک شخص عادی همچون خلفای آنها جلوه‌گر باشیم.
3- و دسته سوم آن است که در آن اعمال دشمنان ما را و صفات و افعال آنها را به ما نسبت داده‌اند تا کار خود را صحیح جلوه کنند

. پس مردم چون اخباری که آنها در حق ما غلو نموده‌اند را بشنوند، شیعیان ما را کافر قلمداد کنند و کوته‌اندیشان ما را به جای خدا بگیرند، و چون مردم اخباری که در آن ما را همچون مردم عادی جلوه داده‌اند را بخوانند صفت و افعال و کارهای افراد عادی را بر ما بندند.
و چون مردم اخباری که در آن افعال دشمنان ما را به ما می‌بندند را بخوانند، مخالفان کارها و معایب خلفای خود را با آن بپوشانند. پس ‌ای پسر ابی محمود از مخالفان ما روایتی را بیان نکن.
پیوسته ملازم سخنی باش که از ما خاندان خارج می‌گردد، زیرا هر کس که از ما دست بردارد و به مخالفان ما متمسک شود، ما نیز از او ببریم.‌
ای پسر ابی محمود حفظ کن آنچه برایت حدیث کردم، زیرا جمع کردم برایت در این حدیث خیر دنیا و آخرت را. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 229

درسوگ امام الغریب ( 1 )


Image result for ‫حرم امام رضا‬‎ 



                      امان نداد مرا این غم و به جان افتاد

                      میان سینه ام این درد بی امان افتاد


به راه روی زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان افتاد


چنان به سینه ی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد


کشیده ام به سر خود عبا و می گویم
بیا جواد که بابایت از توان افتاد


بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان افتاد


شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران افتاد


به روی ناقه ی عریان نشسته ، خوابیده
وغرق خواب پدر بود ناگهان افتاد


گرفت پهلوی خود را میان شب ناگاه
نگاه او به رخ مادری کمان افتاد


دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان افتاد


رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونه ی زهرا ترین نشان افتاد


رسید زجر و پی خود دوان دوانش بُرد
که کار پنجه ی زبری به گیسوان افتاد


به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان افتاد


دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان افتاد

 

حسن لطفی

خصلت‌های ثروت‌اندوزان

Image result for ‫حرم امام رضا‬‎


قال‌الامام‌الرضا(ع):
 
«لا یجمع المال الا بخمس خصال:
 
 
ببخل شدید، وامل طویل، و حرص غالب، و قطیعه الرحم، و ایثار الدنیا علی الاخره»

امام‌رضا(ع) فرمود:
 
 
ثروت انباشته نمی‌گردد، مگر با یکی از این پنج خصلت:
 
1- بخیل بودن
 
2- آرزوی طول و دراز داشتن
 
3- حریص بر دنیا بودن
 
4- قطع صله رحم کردن
 
5- آخرت را فدای دنیا کردن (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- وسائل الشیعه، ج 15، ص 265

تسبیح سنگ‌ریزه‌ها

Image result for ‫عکس قبر پیامبر اکرم‬‎


شیخ محمدبن علی عاملی شامی در کتاب تحفه‌ًْالطالب از کتاب مصابیح که از

 کتاب‌های اهل تسنن است از زیدبن ارقم روایت کرده که گفت: یک روز رسول 

خدا(ص) هفت عدد ریگ(سنگ) در دست خود گرفت، ناگهان ریگ‌ها شروع 

کردند به گفتن ذکر و تسبیح خداوند.
 
 
سپس رسول خدا(ص) ریگ‌ها را در دست امام حسن مجتبی(ع) و بعد در دست

 امام حسین(ع) نهاد، باز هم ریگ‌ها در دست آن دو بزرگوار تسبیح خداوند را 

گفتند. بعضی از اصحاب و یاران که حضور داشتند، ریگ‌ها را گرفتند، اما در دست 

هیچ‌یک از آنها تسبیح نگفتند.

 ازآن حضرت سوال کردند، علت این امر چیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: زیرا ریگ‌ها 

جز در دست پیغمبر خدا(ص) وجانشین و وصی پیغمبر(ص) تسبیح نمی‌گویند. (1)

___________________

1- اثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج 5، ص 154

«یا ایّها الرّسول» بدون دعای تو // از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم


 Related image

 

    داغی اگر نبود که گریان نمی‌شدیم

     لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم
       


     «یا ایّها الرّسول» بدون دعای تو
     از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم


      
      یا اینکه گوشه چشم اباالفضل تو نبود
      ما از تبار حضرت سلمان نمی شدیم


       
      بی حبّ خاندان تو در خانه کَرَم 
      جایی نداشتیم و مهمان نمی شدیم


       
      ما امت تو ایم و علی هم کنار توست
      آئینه ات نبود نمایان نمی شدیم


       
      ما پای غربت نوه هایت نشسته ایم
      ورنه شبیه نم نم باران نمی شدیم


       
      هم ناله های امشب مولای امتیم 
      ما سوگوار رحلت بابای امتیم


       
      در جان مسلمین چو آذر گذاشتند
      بر جان شیعیان دو برابر گذاشتند


       
      آه از نهاد اهل ولایت بلند شد
      بر سینه تا که داغ پیمبر گذاشتند


       
      آقای من! بزرگ قبیله ز داغ تو
      بر روی خاک عرصه ی محشر گذاشتند


       
      هستی گریست تا نوه هایت رسیده و
      با گریه روی سینه ی تو سر گذاشتند


       
      تو باغبان امتی و جای اجر تو
      یک شاخه یاس را وسط در گذاشتند


       
      با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد
      داغ پسر به سینه ی مادر گذاشتند


       
      در کوچه ها غرور علی را کسی شکست
      در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست