اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

دل‌ها با امام حسین(ع) اما شمشیرها ضد آن حضرت


گل گلایل چیست؟ + قیمت خرید گل گلایل - آراد برندینگ

فرزدق شاعر نامی اهل‌البیت(ع) نقل می‌کند: حسین در بازگشتم از کوفه با من دیدار کرد و فرمود: ای ابوفراس! چه خبر؟ گفتم راست بگویم؟ فرمود: راستی را می‌خواهم. گفتم: دل‌ها با توأند، ولی شمشیرها با بنی‌امیه! و البته یاری از جانب خداست. امام حسین(ع) فرمود: می‌بینم که راست می‌گویی. مردم بردگان دنیایند و دین بر زبانشان بازیچه است، تا جایی که درآمد زندگی‌شان، با دین افزایش می‌یابد، بر گرد آن می‌چرخند و چون با سختی‌ها دچار آزمون شدند، دینداران اندک می‌شوند. (1)

ـــــــــــــــــــــــ

1- کشف‌الغمه، ج 2، ص 244

زدودن آشفتگی و بلا با دوراندیشی و چاره‌جویی عقلانی


والپیپر عکس گل نرگس برای پس زمینه و تم گوشی و پروفایل با کیفیت HD

قال‌الحسین(ع): «الامین امن، و البری جری، و الخائن خائف،

والمسیئی مستوحش، اذا وردت علی‌العاقل لمه، قمم بالحزن بالحزم،

و قرع‌العقل للاحتیال».

امام حسین(ع) فرمود: فرد درستکار آسوده است، بی‌گناه بی‌باک است،

خیانتکار ترسان است و بدکار هراسان است. هرگاه آشفتگی و بلا بر عاقلی روی آورد‌،

اندوه خود را با دوراندیشی می‌زداید، و برای چاره‌جویی در خانه عقل را می‌کوبد. (1)

ـــــــــــــــــــــــ

1- نزهت‌الناظر و تنبیه‌الخواطر، ص 84

شعر انتظار .....


کلیپ روز جمعه امام زمان | کلیپ زیبا || برای امام زمان

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند
چشم تمام آینه ها گریه می کند

چشم انتظار آمدنت شیر خواره ای است
گهواره ای به کرب و بلا گریه می کند

پای سه ساله ای که پر تاول آمده است
دارد به اشک و دعا گریه می کند

در علقمه به خاطر تو مشک پاره ای
دارد کنار دست جدا گریه می کند

گودال سرخ روز عطش نعره می کشد
از روضه های خون خدا گریه می کند

علی اشتری

شعر انتظار .....


دانلود تصاویر پس زمینه مهدوی Full HD | امام زمان

مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو، صاحب نظرانند هنوز

از سراپرده غیبت خبرى باز فرست
که خبر یافتگان، بى‌خبرانند هنوز!

آتشى را بزن آبى به رخ سوختگان
که صدف سوز جهان، بد گهرانند هنوز

پرده ‏بردار! که بیگانه نبیند آن روى
غافل از آینه، این بیبصرانند هنوز!

رهروان در سفر بادیه، حیران تواند
با تو آن عهد که بستند، بر آنند هنوز

ذرّه‏ها در طلب طلعت رویت، با مهر
همچنان تاخته چون نو سفرانند هنوز

سحر آموختگانند، که با رایت صبح
مشعل افروز شب بی سحرانند هنوز

لاله‏ها، شعله کش از سینه داغند به دشت
در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز

طاقت از دست شد، اى مردمک دیده! دمى
پرده بگشاى! که مردم نگرانند هنوز

"مشفق کاشانى"

شـــرحِ عطــش


تصویر سازی هوش مصنوعی از عاشورا

شرحِ عطش با که بگویم؟

از چه بگویم؟

عطش...

عطش...

عطش، لب‌هایی‌ست خشکیده،

لب‌های شهیدانی‌ که تشنه به دیدار مولایشان شتافتند

عطش، پلاکی‌ست زیر خاک،

پلاکی که سال‌ها منتظرِ دستانِ کسی مانده...

عطش‌ را شلمچه می‌فهمد و پیرزنِ چشم به راه

پیرزنی که همچنان در انتظارِ ‌اکبرش مانده

عطش، قابی‌ست‌ بر دیوارِ خانه‌ای کاهگل

تصویری‌ از ذوالجنان، که سیاه‌پوشان دورش به واویلا نشسته‌اند

عطش، کربلا‌ست در انتظارِ باران؛

آسمانی‌ست که داغ دید و نبارید

عطش‌ را فرات می‌فهمد و سوزِ دلِ زینب

عطش، حقیقتِ تلخی‌ست به نام عاشورا...

شرحِ عطش با که بگویم؟

از چه بگویم؟

عطش...

عطش...

عطش، زمستان‌ست در انتظارِ بهار

اما من، به فصلی دیگر می‌اندیشم

به فصلِ شیرینِ حضورت...

که

در عطشِ دیدنِ رویِ تو، تشنه‌ترینم

«یا حجه‌ًْبن‌الحسن، عجل علی ظهورک»

مریم عرفانیان

محرم نامه-4


تصویر سازی هوش مصنوعی از عاشورا

بــی‌قراری قــلم

لحظه‌ها سپری می‌شوند و من با تمام بی‌قراری‌ها دل به قلم می‌دهم. کلمات سوار مرکب قلم می‌شوند و قلم می‌نویسد. به محرم رسیده‌ام و بیرق‌های سیاهت، آقا جان!

در همه عمرم با محرم زندگی کرده‌ام و حزن را میهمان سینه‌ام. اما به پای حزن و ‌اندوهی که بر طفلانت گذشت نمی‌رسد. غوغای عطش و تشنگی را در رمضان تجربه کردم اما هیهات، تشنگی بود اما، دشمنی در کار نبود که با خطر همراه شود و داغ را به ارمغان بیاورد. کربلا تشنگی با شهادت همراه بود و شهادت با درد فراق.

کربلا فراق و داغ و اسارت را توام داشت و من کی می‌توانم آنها را در کنار هم ببینم. قلم آرام می‌گیرد و شرمنده می‌شود که نمی‌تواند زبان باز کند و بگرید‌، زار بزند:

کربلا جاده‌ای از خون و خطر داری تو

تشنگی شعله به‌جان زد، خبر داری تو

کشتی دین به دریای بلا آمده است

آخ از فاجعه‌، سودای دگر داری تو

ابوالقاسم محمدزاده

فانوس


عکس برای استوری عاشورا - عکس نودی

سخت‌کوشی در انجام وظیفه تا آخرین لحظه

...‌ای پاهای من در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید. شما سال‌های دراز به من خدمت کرده‌اید، از شما می‌خواهم که در این آخرین لحظه نیز وظیفه خود را به بهترین وجه ادا کنید. ‌ای پاهای من سریع و توانا باشید، ‌ای دست‌های من قوی و دقیق باشید،‌ ای چشمان من تیزبین و هوشیار باشید، ‌ای قلب من، این لحظات آخرین را تحمل کن،‌ ای نفس، مرا ضعیف و ذلیل مگذار، چند لحظه بیشتر با قدرت و اراده صبور و توانا باش.

به شما قول می‌دهم که چند لحظه دیگر همه شما در استراحتی عمیق و ابدی، آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خسته‌کننده و این لحظات سخت و سنگین را دریافت کنید. چند لحظه دیگر به آرامش خواهید رسید، آرامشی ابدی. دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز استثمارتان نخواهم کرد.

دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد. دیگر به شما بی‌خوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه ضجه نخواهید زد. از گرسنگی و گرما و سرما شکوه نخواهید کرد و برای همیشه در بستر نرم خاک، آرام و آسوده خواهید بود...

بخش‌هایی از آخرین دست ‌نوشته شهید دکتر مصطفی چمران

یک شهید، یک خاطره


معرفی و نگهداری گل لاله + لاله نماد چیست و بررسی مشکلات رایج + راه درمان |  گل من و تو

جُـبران مداحـی

علی صدای خوبی برای مداحی داشت. از همان کودکی ذکر مصیبت می‌خواند. یکی از اهالی روستا پیشنهاد داد که اگر ماه‌های محرم و صفر در مجالس عزاداری اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) نوحه بخواند، مقداری پول به او می‌دهد.

مدتی در مجالس عزاداری مداحی کرد و مبلغی گرفت. اما کمی بعد دیگر پولی دریافت نکرد. علاقه‌اش به سیدالشهداء خیلی زیاد بود و می‌گفت: «نوحه ‌خوندن برای امام حسین که پول نمی‌خواد، آقا خودش جبران می‌کنه.»

***

شهادت، جبران تمام مداحی‌هایش بود...

خاطره‌ای از شهید علی ولی‌پور

راوی: ایمان‌وردی ولی‌پور

مریم عرفانیان

روی آوردن مردم به شما برای رفع حوائج از نعمت‌های الهی است

 

 

راز فتنه ای بزرگ که مصیبت کربلا را رقم زد/ رابطه نسل دوم آقازاده‌ها با شهادت

قال‌الحسین(ع):

ان حوائج الناس الیکم من نعم‌الله علیکم، فلا تملواالنعم فتحور نقما»

امام حسین(ع) فرمود:

اینکه مردم در نیازهای خود به شما روی می‌آورند از نعمت‌های خدا

بر شما است.

از نعمت‌های خدا دلتنگی (و بی‌حوصلگی) نشان ندهید که به

غضب‌های او تبدیل شوند.(1)

__________

1- موسوعه کلمات امام حسین(ع)، ص 815

محرم‌نامه-2


عکس گل لاله برای نوشتن متن - عکس نودی

خوشا راهی که چراغ هدایتش تو باشی

آقا جان!

می‌دانم یک سال از تو دور بوده‌ام اما هرگز از تو جدا نبوده‌ام. از کودکی مادرم یاد داده که با هر جرعه آبی که می‌نوشم یاد تو باشم و لب‌های عطشانت.

آقا جان، تشنگی به نخوردن آب نیست‌، تشنه عنایت تواَم، تشنه نگاه تواَم. آخر نگاهت انسان‌ساز است و روشنگر ضمیر. آن کس که تو را شناخت و عشقت به دلش نشست دیگر به عشق غیر تو فکر نمی‌کند، دلی که عاشق تو شد، راهی جز راهی که تو چراغ هدایتش بودی را نمی‌پیماید تا به خدا برسد.

آقا جان!

گر جدا بود در این فاصله راهم از تو

حال آمده‌ام، عفو گناهم با تو

اذن دادی که در این روز ز نامت گویم

گرچه دیر آمده‌ام، سوزش آهم با تو

ابوالقاسم محمدزاده

مجنون علی اکبر لیلام به مولا


عکس های ظهر عاشورا ❤️ [ بهترین تصاویر ]

می ایستم امروز خدا را به تماشا
ای محو شکوه تو خداوند سراپا

ای جان جوان مرد به دامان تو دستم
من نیز جوانم، ولی افتاده ام از پا

آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را
ای عشق مینداز از امروز به فردا

آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق
یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا

با آمدنت قاعده ی عشق به هم خورد
لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا

تا چشم گشودی به جهان ساقی ما گفت:
«المنته لله که در میکده شد وا...»

ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را
چشمان تو کانون تولا و تبرا

ای منطق رفتار تو چون خلق محمد(ص)
معراج برای تو مهیاست، بفرما!

این پرده ای از شور عراقی و حجازی است
پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا

لب تشنه ی لب های تو لب های شراب است
لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا

دل مانده که لب های تو انگور بهشتی است
یا شیرخدا روی لبت کاشته خرما

عالم همه مبهوت تماشای حسین است
هر چند حسین است تو را محو تماشا

چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان
شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا

از گوشه ی شش گوشه دلم با تو سفر کرد
ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا

مجنون علی شد همه ی شهر ولی من
مجنون علی اکبر لیلام به مولا

/ سید حمیدرضا برقعی

شب تاسوعاست


متن تسلیت تاسوعا ۱۴۰۲ با عکس تاسوعای حسینی

شب تاسوعاست

سبکبال بر دشت نینوا می آیم

در خیمه ات فرود می آیم                                1

همه وجودم چشم است و بیداری

دوخته اند یاران بر کلامت یا ثارالله

از پای انکار به مسلخگاه عشق آمده ام               2

اتمام حجتت است در تاریکی خیمه گاه                 3

منکرین عشق جان بردارند و بگریزند                  4

و   عاشقان عشق ، بر جا مانند

همچون سایه ای پشت گام هایت می آیم

 باید برای روز نبرد فردا آماده گردم

جانم ، بی برادر چه کنی در نبرد فردا                   4  و  5

می آیم بر دشت خشک کرب وبلا

زمین را سوگند می دهم و گوید :

جانت را از جان دوست تر دارد                             6

این شمائید فرزندان آدم

بر سالار عشق و سلاله پیمبر رحم نکردید !

گر ، به وادی من فرود آمد

تا محشر از جان در آغوش کشم و نگهبان باشم

چه گوید این زمین !

خواهد جانم را در بر گیرد                                   7

بی جانم چه کنم ، آه

همچو سایه می آیم در کنارت

در کنارت هزاران دست و پا

خواهم گشت

من نباشم که بی من همرزم طلبی ؟!

من ، سبز  و سبزتر  خواهم گشت

با جانم حسین (ع) از عصر عاشورا

تا عصر آخرالزمان

                                                       

به انتظار آمدن قائم آل محمد ( عج )

خواهیم بود ، رایحه تربت                   8

با رایحه نرگس                              9

با  یاس سپید                              10

چه معجونی خواهد ساخت

رویالحسین همچو سایه

در کنارت می آید

------------------------------------------------------------------------------------------

سروده : رویا پوراحمدگربندی – پنجشنبه  5/5/1402 – تاسوعا 9 محرم – ساعت 22:55 شب

 

1-خیمه ایی که امام حسین  ( ع) با یارانش در شب تاسوعا در آن جلسه داشتند

2- رویش عشق به امام حسین ( ع) در قلبم محرم سال 1361

3- امام حسین  ( ع ) به گردآمدگان شب تاسوعا اتمام حجت کرد ماندن شان اختیاری است و اجباری درآن نیست

ماندن در فردا مصادف با کشته شدن شان است

4- امام حسین ( ع )

5- حضرت ابوالفضل عباس ( ع)

6- امام حسین ( ع )

7- امام حسین ( ع )

8- امام حسین ( ع )

9- امام عصر ( عج )

10- حضرت فاطمه الزهرا  ( س )

 

مـشک بـرداشت که سیـراب کـند دریـا را


عکس امام حسین و یارانش در روز عاشورا برای پروفایل

مـشک بـرداشت که سیـراب کـند دریـا را
رفـت تـا تـشنـگی‌اش آب کـند دریـا را

آب روشن شد و عکـس قـمر افتاد در آب
مـاه می‌خواست که مهتاب کند دریا را

تـشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد، علقمه شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره ی آب
زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را

نـاگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تـا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهـریه گُل بـود و اِلاّ خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریـا را

روی دست تو ندیده است کسی دریادل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

سید حمیدرضا برقعی

ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود ...


راز‌هایی که امام حسین (ع) در روز عاشورا برملا کردند+فیلم

ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود ...
این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود

ای کاش این روایت پر غم سند نداشت
بر نیزه ها نشاندن قرآن دروغ بود

ای کاش گرگ تاخته بر یوسف حجاز
مانند گرگ قصه ی کنعان دروغ بود

حیف از شکوفه ها و دریغ از بهار، کاش
بر جان باغ داغ زمستان دروغ بود ...

محمدمهدی سیار

به من امروز عَجب اِذن سفر خواهند داد

غم امام حسین

به من امروز عَجب اِذن سفر خواهند داد

آن چه از عصر ازل تا که به امروز عَجب خواهند داد

در ازل هیچ نبود ، وادی سرمست نبود ، عشق نبود

تا که این عَبد سرگشته به عشقش به ازل خواهند داد

من به امروز ، قدمی پا به جلو ، مرا خواهند داد

این جه بوده است که معبود به عبدش چنین خواهد داد

من به امروز، بر این وادی خشک کرب و بلا مرا خواهند داد

 در فلک ، آمده است عشق جگرسوز مرا خواهند داد

تو بگو با من از این عشق ، چه بود که مرا خواهند داد

گویی از آن وادی نیست به هست مرا چنین خواهند داد

می گردم و می چرخم با روح خود چنین خواهم گفت

که عجب بر این وادی سرخ ازل ، عشق مرا خواهند داد

در طی الارض ازل ، مهد مرا به گذشته و حال چنین خواهند گفت

این تویی و آن من خواهم بود

که با یاران حسین در طی الارض زمین ، سفری خواهیم داشت

من به کدامین راز ، سربسته چنین هم خواهند گفت

من اینم که راهم سبز ، نگاهم سبز

چون که از یاران بهترین خواهم بود

امروز با من به ارض موعود بیا

که نخست سرباز حسینم

و بعدش سرباز ولی امر( عج ) خواهم بود

بَه چه خوشبخت ترین خواهم بود

که در این مهد مرا ، بهترین خواهند داد

---------------------------------------------------------------------------------------------

سروده رویا پوراحمدگربندی – پنجشنبه 5/5/1402 – تاسوعا  9 محرم – ساعت 3:32 صبح