اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

بادمجان لا پلو 155


مناسب برای
4 نفر
3 پیمانه
برنج
1 عدد کوچک
سینه مرغ
4 عدد متوسط
بادمجان
1 عدد
پیاز
150 گرم
قارچ خرد شده
3/4 پیمانه
پوره گوجه فرنگی
1 1/2 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی
1 قاشق چای خوری
زردچوبه
به مقدار لازم
نمک و فلفل
بادمجان لا پلو


برای تهیه بادمجان لا پلو ، ابتدا برنج را با مقداری آب و نمک کنار می گذاریم تا حداقل به مدت ۲ ساعت خیس بخورد .
بادمجان ها را نیز پوست گرفته و حلقه می کنیم . کمی نمک به بادمجان ها زده و به مدت ۱ ساعت کنار می گذاریم تا آب بیاندازد و تلخی آن گرفته شود . سپس بادمجان ها را آبکشی کرده و با یک دستمال تمیز خشک کرده و سرخ می کنیم .
سینه مرغ را هم با مقدار کمی آب ، نمک ، فلفل و زردچوبه روی حرارت قرار می دهیم تا بپزد و بعد آن را ریش ریش کرده و کنار می گذاریم .
حالا یک عدد پیاز را نگینی خرد کرده و در تابه ای در کمی روغن تفت می دهیم تا کمی طلایی رنگ و سبک شود . سپس قارچ های ورقه شده را نیز اضافه کرده و تفت می دهیم تا قارچ ها نیز سبک شده و آب آن خشک شود . حالا مرغ ریش ریش شده را هم اضافه می کنیم . نمک ، فلفل و زردچوبه را نیز به همراه رب گوجه فرنگی اضافه کرده و تفت می دهیم تا بوی خامی رب گرفته شود . در پایان پوره گوجه فرنگی را نیز اضافه کرده و اجازه می دهیم تا تمامی مواد کاملا باهم ترکیب شده و آب اضافی گوجه ها نیز خشک شود .
برنج را به مرحله آبکشی رسانده و کف قابلمه ته دیگ مورد نظر را قرار می دهیم .
حالا روی ته دیگ کمی برنج ریخته و از سس آماده شده روی برنج می ریزیم . مقداری از بادمجان های حلقه شده را هم روی برنج قرار داده و اینکار را ادامه می دهیم تا برنج ، سس و بادمجان ها تمام شود .
سپس درب قابلمه دمی گذاشته و قابلمه را روی حرارت قرار می دهیم تا به مدت ۴۵ دقیقه تا ۱ ساعت بادمجان لا پلو ما دم بکشد .
بادمجان لا پلو را در ظرف مناسب کشیده و سرو می کنیم .

لوبیا پلو با مرغ و قارچ 154


مناسب برای
7 نفر
5 پیمانه
برنج
350 گرم
لوبیا و هویج پخته
350 گرم
مرغ
1 عدد بزرگ
پیاز
10 عدد
قارچ
2 عدد
سیب زمینی
3 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی
1 قاشق مربا خوری
زردچوبه
به مقدار لازم
نمک و فلفل
لوبیا پلو با مرغ و قارچ


ابتدا برنج را از دو ساعت قبل با مقداری نمک می گذاریم تا خیس بخورد .
مرغ ها را مکعبی بریده و در مقداری روغن تفت می دهیم تا رنگ آن تغییر کند . قارچ ها را هم خرد کرده و به مرغ اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا آب قارچ خشک شده و مرغ ها کمی بپزند . سپس پیاز نگینی خرد شده را هم اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا پیازها نرم شده و طلایی رنگ شوند .
حالا ترکیب لوبیا سبز و هویج بخارپز شده را هم اضافه کرده و دوباره تفت می دهیم تا تمامی مواد باهم ترکیب شده و کمی سرخ شوند . نمک ، فلفل فراوان و زردچوبه را هم زده و تفت می دهیم . در پایان رب گوجه فرنگی را هم اضافه کرده و تفت می دهیم تا بوی خامی رب هم گرفته شود . زیر حرارت را کم می کنیم تا مواد ما با حرارت ملایم بپزند و به وغن بیفتند .
برنج را در قابلمه آبجوش ریخته و اجزه می دهیم تا به مرحله آبکشی رسیده و بعد آبکش می کنیم . ( طریقه آبکش کردن برنج اینجا توضیح داده شده است )
کف قابلمه کمی روغن ریخته و سیب زمینی های ورقه شده را می چینیم . برنج و ومواد لوبیا پلو را یک در میان در قابلمه ریخته و در قابلمه دمی گذاشته و روی حرارت می گذاریم تا قابلمه داغ شده و بخار لوبیا پلو با مرغ و قارچ بلند شود . سپس زیر حرارت را کم کرده و اجازه می دهیم تا برنج ما در مدت ۴۵ دقیقه دم بکشد .
لوبیا پلو با مرغ را در ظرف مورد نظر کشیده و با ترشی لیته سرو می کنیم .

طنزجبهه ( 73 )

Related image

       

شوخ و با روحیه بود.


وقتی بهش التماس دعا می گفتیم یا ازش تقاضای شفاعت می کردیم ؛


می گفت: مسئله ای نیست ،


دو قطعه عکس و یه فتوکپی شناسنامه بیار ببینم


چکار برات می تونم انجام بدم !

 

        " شادی روح شهدا صلوات "

جمعه های انتظار ...


چه رابطه ای بین انتظار ظهور ولی عصر(عج) و تکلیف شیعیان وجود دارد؟


 

 
 
روزگار انتظار، نه تنها روزگار سستی و رهایی و بی‌تفاوتی و قعود و تحمل و ظلم‌پذیری نیست، بلکه دوران انتظار، دوران حساس حضور تکلیفی است.

پیامبر(ص) نقل فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که امامشان از ایشان غایب شود. پس خوشا برای کسانی که در آن زمان بر امر ما ثابت باشند، کم‌ترین چیزی که برای ایشان خواهد بود از ثواب، آن است که باری عزّ و جلّ ایشان را ندا کند: ای بندگان من ایمان آوردید به سرّ من و تصدیق کردید غیب مرا پس بشارت باد شما را به حسن ثواب از من.

شمایید بندگان و کنیزان حقیقی من، از شما قبول می‌کنم و شما را عفو می‌کنم و شما را می‌آمرزم، به خاطر شما باران خود را بر بندگان نازل می‌کنم و بلا را از ایشان می‌گردانم و اگر شما نبودید هرآینه عذاب خود را بر ایشان نازل می‌کردم.»(۱)

با توجه به حدیث فوق چه رابطه ای بین تکلیف و انتظار وجود دارد؟!

انتظار، تجلّی جامع و تبلور کامل تربیتهای مکتب است. انتظار، هم، «شاخص منوّر ابعاد عقاید حقّه» است، و هم «تبلور کامل تربیتهای مکتب» . غیبت، جریانی بسیار عمیق، و انتظار جریانی بسیار سازنده و مهم است. دورۀ غیبت و انتظار از یک جهت، مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می‌شود تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه می‌کنند؟ و دربارۀ تعالیم و تکالیف خود چگونه رفتار می‌نمایند. انسان منتظر، که شاگرد مکتب پیامبران، و حاضر در کلاس دین حق است، باید همواره مراقب خود باشد، و در علم و عمل بکوشد و بداند که معلم از کلاس بیرون رفته است، و هر لحظه ممکن است برسد، و او را در آن حال که هست ببیند. . . باید همیشه در حالی باشد که رضای کامل خاطر معلم را فراهم آورد.

...هنگامی که به ماهیت دین و تعلیم ها و تکلیف های دین می‌اندیشیم، و وقتی که به زندگی و تکلیف، با شناختهای درست، فکر می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم، که روزگار انتظار، نه تنها روزگار سستی و رهایی و بی‌تفاوتی و قعود و تحمل و ظلم‌پذیری نیست، بلکه دوران انتظار، دوران حساس حضور تکلیفی است، هم در ابعاد تکالیف فردی، و هم در ابعاد تکالیف اجتماعی. دوران انتظار، دوران تکلیف است، تکلیف بزرگ. و آن تکلیف بزرگ نگهبانی دین خداست، در سطح فرد، و در سطح اجتماع.

اگر روزگار انتظار، روزگار فتور بود، و انسان وظایف چندانی نداشت، باید تکلیف برداشته می‌شد، و باید در تعالیم پیشوایان، سخن از چنگ زدن به دین، و رعایت تقوی و پارسایی، و حفظ خط مکتب و رهبری و امامت گفته نمی‌شد، با اینکه می‌بینیم چنین نیست، بلکه احکام خدا به قوت خود باقی است، و حوزۀ «تکلیف» ، محروس و محفوظ است و بر چنگ زدن به دین تأکید شده است.

و گمان ندارم کسی تصور کند که چنگ زدن به دین، منفک از عمل به احکام دین تواند بود. و جزء احکام عمده دین، مبارزۀ با ظلم، امر به معروف، و نهی از منکر، و حضور در همۀ ابعاد وظایف فردی و اجتماعی است و اینها همه مبتنی بر قدرت و حاکمیت است.(۲)


منابع:


۱- مهدی منتظر (عج) ، محمدجواد خراسانی ، ص ۳۵۷ به نقل از بحار الانوار ۵۲/۱۴۵ ح ۶۶؛

کمال الدین ۱/۳۳۰ح ۱۵

۲- خورشید مغرب ، محمدرضا حکیمی صص۲۷۶-۲۷۵

پرسشهایی پیرامون اصحاب و یاران امام زمان(عج)

Related image


 پرسش:
 
یاران حضرت را چه گروه هایی تشکیل می دهند و نقش زنان چیست ؟

پاسخ:

بنابر آنچه از روایات استفاده می‌شود، یاران حضرت را سه گروه تشکیل می‌دهند:
1. 313 نفر یاران خاص که در ابتدای ظهور خدمت حضرت اجتماع می‌کنند؛
2. لشکر و گروه ده هزار نفری که با اجتماع آنان خروج صورت می‌پذیرد؛
3. عموم شیعیان و ارادتمندان که در طول حرکت امام مهدی(ع) به ایشان ملحق می‌شوند.
اگر سخنی از پنجاه زن به میان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روایتی بلند نقل شده است: �....قسم به خدا، 313 تن که در بین آنان، 50 زن هستند در مکه اجتماع می‌کنند ....�(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبیعی است وقتی شمار زنان در گروه اول به این تعداد باشد در گروه‌های بعدی بیشتر خواهد بود.
علاوه بر اینکه پرسش از کم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در میان یاوران حضرت، حرف صحیح و پسندیده‌ای نیست، چرا که یاوری، نه فقط به معنای جنگیدن و سلاح برکشیدن است، بلکه یار و یاور واقعی، کسی است که با همه‌ی وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را که حضرت از او می‌خواهد، انجام دهد. در زمان غیبت و انتظار، به وظیفه یک منتظر واقعی آگاه باشد و آنچه را در این مدت بایسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطیع دستورهای او باشد و امر او را امتثال کند. مگر فاطمه زهرا(سلام الله علیها)و زینب کبرا(سلام الله علیها)از یاوران پیامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالی که جنگ ظاهری با اسلحه نداشتند؟ هر کس به تاریخ بنگرد به خوبی به نقش بارز و بی بدیل آنان، در یاری رهبر خود پی می‌برد. یاری رهبر در رساندن پیام او و مکتبش بسیار ارزشمند است و اصولاً حرکت فرهنگی، پایه و اساس است و لذا در روایت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: �مداد العلماء افضل من دماء شهداء�؛ چرا که اگر یاری امام در بعد فرهنگی و تبیین معارف دین او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌های امام نباشد، طبعاً، برای کمک به گسترش فرهنگ و مکتب او، سلاح به دست نمی‌گیرند. زنان در این عرصه مهم، به خوبی می‌توانند ایفای نقش نموده و یاری امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشکار کنند.
در مواردی که یاری کردن مربوط به حالت جنگ و قیام و جهاد باشد، طبیعی است که مردان باید حضوری فعال‌تر داشته باشند؛ چرا که خداوند با توجه به ویژگی‌های جسمی و روحی زنان و مردان وظایف و تکالیف را قرار می‌دهد و ویژگی‌ها و مشکلات جنگ، به گونه‌ای است که نه با جسم زن سازگاری دارد و نه با روح او همخوان است. لذا وظیفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

 

Related image

 

پرسش: یاران امام زمان چه کسانی هستند ؟

پاسخ: یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:
الف. 313 که یاران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شیعیان و محبان.
در روایتی از امام جواد(علیه السلام)آمده است:
�پس هنگامی که این تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامی که برای او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خدای عزوجل خروج می کند�.(کمال الدین، ج2، ب36،خ2)

پرسش: یاران حضرت چند نفرند و از کجا هستند ؟

پاسخ: تعداد 313 نفر که در روایات آمده یاران اصلی آن حضرت می باشند که از هر جهت توانایی لازم را دارند.
آن حضرت پس از ظهور، حکومت جهانی تشکیل می دهند و امروزه با این امکانات و وسایل ارتباط جمعی که دنیا را به شکل یک دهکده کوچک در آورده است، همین تعداد 313 نفر کافی است. چگونه یک رئیس جمهور با چند وزیر یک کشور چند صد میلیونی را اداره می کند؟
مگر در کشور چین با اینکه بیش از یک میلیارد جمعیت دارد یک رئیس جمهور و چند وزیر آن کشور را اداره نمی کنند؟
علاوه بر این 313 نفر که از یاران اصلی آن حضرت می باشند؛ افراد زیادی از مؤمنین نیز (در سطح پایین تر از آنها جزء کار گزاران) حضرت هستند.
ب. بنابر نقل روایات اصحاب و یاران خاص آن حضرت حدود 313 نفر به تعداد یاران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود که تعداد آنان از شهرهاى مختلف مشخص است و ما بعضى از آنها را ذکر مى‌کنیم: 24 نفر از طالقان18 نفر از قم14 نفر از کوفه 12 نفر از هرات12 نفر از مرو3 نفر از سجستان 3 نفر از رقه (نزدیک مرز سوریه و ترکیه است)12 نفر از جرجان 9 نفر از بیروت8 نفر از مدائن8 نفر از نیشابور 3 نفر از بصره3 نفر از خابور (نزدیک مرز عراق و سوریه در استان حسکه و دیرزور)ء7 نفر از رى7 نفر از طبرستان (مازندران)6 نفر از یمن5 نفر از طوس (مشهد) 3 نفر از دمشق2 نفر از مدینه منوره5 نفر از تفلیس 4 نفر از همدان4 نفر از دیلم4 نفر از زنجار 4 نفر از فسطاط (در کشور عراق )2 نفر از سبزوار و بقیه از سایر شهرها و مناطق خواهند بود. در این مورد به کتاب �منتخب التواریخ � ص1119 مراجعه کنید. کتاب هاى دیگر؛ مانند �الزام الناصب� از سوى اهل سنت نیز مطالب فوق را توضیح داده است�.

پرسش: 313 نفر بعد از ظهور چه می کنند و آیا الان هستند یا رجعت می کنند ؟

پاسخ: الف.یاران حضرت، بعد از ظهور، تحت امامت و راهنمایی ایشان به وظایف دینی خود همت می گمارند و آنچه را حضرت از آنان می خواهد به بهترین و کاملترین صورت انجام می دهند. و زمانی که پیمانه عمر آنان پایان یافت از دنیا می روند.
ب. هنگامی که بنیان گذار حکومت واحد جهانی، حضرت مهدی موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادی واقعی مأمور به تشکیل حکومت می‌شود تعداد 313 نفر از یاران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع می‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشکری و کشوری دولت کریمه مهدی(ع) می‌باشند. در روایات ترکیب دولت امام مهدی(ع) از انسان‌های وارسته و متقی تشکیل می‌یابد که نام برخی از آنها بدین گونه است:
هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، مالک اشتر، ابودجانه انصاری و قبیله همدان. امام صادق(ع) می‌فرماید: هنگامی که حضرت قائم آل محمد(ص) قیام کند هفده تن را از پشت کعبه زنده می‌گرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم موسی(ع) که به حق قضاوت کرده و با عدالت رفتار می‌کنند، هفت تن از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر"(تفسیر عیاشی، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر این یاران حضرت هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادی هستند که قبل از ظهور از دنیا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند.
البته باید توجه داشت رجعت مخصوص یاران خاص نیست زیرا در روایات به صورت مطلق از بازگشت گروهی از مؤمنان نیز سخن به میان آمده است. به عبارت دیگر ما این امید را داریم که زمان ظهور را درک کرده و در رکاب حضرت باشیم، ولی اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روایات استفاده می‌شود، این است که گروهی از مؤمنان ـ که قبل از ظهور از دنیا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنیا برمی‌گردند و در رکاب حضرت و جزء یاران او خواهند بود. یاران آن بزرگوار هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زنده‌اند و هم از کسانی‌اند که قبل از ظهور از دنیا رفته و دوباره زنده می‌شوند. لذا از ما خواسته شده که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) امام صادق(ع) در روایتی فرمود: هر کس قبل از صبح این دعا را بخواند؛ از یاران قائم(عج) خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج می‌شود. در متن این دعا نیز ما از خدا می‌خواهیم اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم دوباره زنده شویم: "اللهم ان حال بینی و بینه الموت...".

پرسش:

آیا یاران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در شهر یا مکان خاصی

زندگی می کنند ؟

پاسخ: آنچه از روایات استفاده می‌شود، آن است که یاران و پیروان حضرت ضمن آنکه به تقوا و تهذیب نفس و رعایت دستورات الهی توجه دارند، به وظایف یک منتظر واقعی نیز همت می‌گمارند و در این راستا برای زمینه سازی برای ظهور امام زمان(ع) تلاش و کوشش می‌کنند و مردم را برای تحقیق این آینده سبز و پذیرش عدل مهدوی آماده سازند. اینکه در منطقه‌ای از ایران شهری باشد که قابل رؤیت نباشد، دلیل و مدرک قابل قبول ندارد. علاوه اینکه نپذیرفتن و انکار آن بیشتر قابل قبول است.
وقتی بر اساس روایات، خود آن حضرت در میان مردم حاضر می‌شود؛ بر چه مبنایی یاران او در جای مخفی و غیر قابل رؤیت باشند؟ آیا این همه از شیفتگان حضرت چه از علما و چه از رزمندگان و شهدای ما از پیروان حضرت نبوده و نیستند؟
پرسش:

آیا یاران حضرت همه از زنده ها هستند یا کسانی که قبل از ظهور هم از دنیا رفته اند

می توانند جزء یاران حضرت باشند ؟


پاسخ: هنگامی که بنیان گذار حکومت واحد جهانی، حضرت مهدی موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادی واقعی مأمور به تشکیل حکومت می‌شود تعداد 313 نفر از یاران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع می‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشکری و کشوری دولت کریمه مهدی(ع) می‌باشند.
در روایات ترکیب دولت امام مهدی(ع) از انسان‌های وارسته و متقی تشکیل می‌یابد که نام برخی از آنها بدین گونه است:
هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، مالک اشتر، ابودجانه انصاری و قبیله همدان.
امام صادق(ع) می‌فرماید:
�هنگامی که حضرت قائم آل محمد(ص) قیام کند هفده تن را از پشت کعبه زنده می‌گرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم موسی(ع) که به حق قضاوت کرده و با عدالت رفتار می‌کنند، هفت تن از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر�
(تفسیر عیاشی، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر این یاران حضرت هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادی هستند که قبل از ظهور از دنیا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند.

پرسش: آیا یاران حضرت همه جوان هستند ؟

پاسخ: آنچه در روایت مطرح شده این است که یاران حضرت همه جوان هستند و افراد کهنسال و پیر، مانند سرمه در چشم و نمک در غذا هستند.
بنابراین افراد کهنسال نیز در بین یاران هستند؛ ولی نفرات آنها کمتر است. اما اینکه چرا همه جوان هستند، در متون و روایات، علت و دلیلی برای آن ذکر نشده است. البته جوان بودن یاران، مخصوص سپاهیان امام مهدی(ع) نیست.
ما وقتی با پیروان و یاران انبیاء و پیشوایان گذشته(ع) نیز آشنا باشیم، به روشنی می‌بینیم که اکثر آنها جوان بودند. در جوان شور و خروش بیشتر است، جوان از حالت محافظه کاری و احتیاط کمتری برخوردار بوده و برای حرکت و تلاش آمادگی بیشتری دارد. دل کندن و جدا شدن از زندگی و دنیا، در جوان راحت تر و بیشتر است.
امام صادق(ع) فرمود:
جوانان را دریاب، آنان زودتر از دیگران به کار خیر روی می‌آورند.
تاریخ صدر اسلام نیز گواه بر این مطلب است. پیامبر(ص) در کلامی فرمود:
�خداوند مرا به پیامبری بر انگیخت، پس جوانان با من پیمان بستند و بزرگسالان به مخالفتم برخاستند.�
شرح فداکاری‌های امام علی(ع) صفات متعدد تاریخ را به خود اختصاص داده است.
اولین مبلغ پیامبر در مدینه جوانی بود به نام مصعب بن عمیر.
فرمانده سپاه اسلام در اواخر عمر پیامبر جوانی هیجده ساله به نام اسامة بن زید بود.
پرسش: آیا روایاتی که در خصوص یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)که

اظهار داشته اند : اصحاب کهف نیز جزء یاران ایشانند ، صحیح اند ؟


پاسخ: در روایتی مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل می‌کند: هنگام ظهور خداوند 27 نفر را زنده می‌کند که هفت تن آنها اصحاب کهف هستند. (بحار الانوار، ج52، ص346، ح92).
از پیامبر(ص) نیز نقل شده است خداوند اصحاب کهف را برای حضرت مهدی(ع) زنده می‌کند.(بحار الانوار، ج51، ص105، ذیل حدیث 40).
با توجه به این روایات و احادیث مشابه می‌توان گفت از کسانی که در هنگام ظهور رجعت کرده و به دنیا باز می‌گردند، اصحاب کهف هستند.

پرسش: آیا زنان هم جزء یاران حضرت مهدی (عج) هستند ؟

پاسخ: از روایات استفاده می‌شود که زنان نیز جزء یاران امام زمان(ع) می‌باشند.
از امام باقر(ع) نقل شده است:
در میان یاران گروه اول(313 نفر) پنجاه زن وجود دارد. از این روایت به خوبی می‌توان دریافت که وقتی در گروه اول(یاران ویژه)، پنجاه زن وجود دارند، تعداد زنان در میان یاران گروه‌های بعدی بسیار بیشتر خواهد بود.
حضور زنان در جمع یاران، امری طبیعی و عادی است، چرا که آنان نیز همانند مردان در صورت عمل به وظایف دینی، این لیاقت را خواهند یافت که همراه و همگام با امام زمان خود باشند. البته وظیفه‌ای که بر عهده آنان خواهد بود متناسب با ویژگی‌های جسمی و روحی ایشان است.
پرسش:

آیا 313 نفر تکمیل شده اند و آیا ظهور منوط به تکمیل تعداد آنها است ؟


پاسخ: به نظر می‌آید مراد شما این است که آیا در میان این همه افراد، تعداد 313 نفر یار وجود ندارد؟ باید گفت: همان‌گونه که یک رشته علل و عوامل باعث غیبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنین ظهور امام نیز مشروط به تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است و تا این شرایط فراهم نشود، ظهوری نخواهد بود. یکی از شرایط عمده، وجود یاورانی است که به همراه امام بار قیام را بر دوش بکشند و تا آخر از همراهی و یاری رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدیر صیرفی در گفت و گویی با امام صادق(ع) درباره عدم قیام می‌گوید: حضرت مرا به خارج مدینه برد تا آن که وقت نماز، در محلی پیاده شدم. امام صادق(ع) به جوانی که در آن نزدیکی بز می‌چراند نگاهی کرد و فرمود: "ای سدیر! به خدا قسم! اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند، بر جای نمی‌نشستم(و قیام می‌کردم). سدیر گوید: بعد از تمام شدن نماز، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده تجاوز نمی‌کند.(کافی، ج2، ص190، ح4).
تحقق این شرط، لازم است ، ولی کافی نیست، بلکه باید زمینه‌های دیگر نیز فراهم شود که از مهم‌ترین انها، قابلیت مردم برای پذیرش دولت حق است. به این معنا که عموم مردم و جامعه بشری(نه گروهی خاص و در منطقه‌ای خاص) باید به درجه‌ای از معرفت برسند که دریابند حکومت‌ها و مکاتب ساخته‌ی بشر، جوابگوی نیاز مردم نیست و به وسیله‌ی این‌ها، سعادت و عدالت واقعی به بشر هدیه نمی‌شود.
خلاصه آنکه مردم، خود باید ظهور عدالت را بخواهند و جهانیان را با زیبایی‌های دوران ظهور آشنا کنند و روحیه‌ی عدالت طلبی و ظلم ستیزی را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسی، در کتاب تجرید الاعتقاد، علت غیبت امام را کوتاهی مردم می‌داند؛ چرا که اعمال و کردار مردم، باعث شد امام از میان مردم برود. بنابراین باید مردم از راه غلطی که رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گیرد.
و از همین رو، شیخ صدوق در مقدمه‌ی کتاب کمال الدین می‌گوید: ظهور حجت‌های الهی در مقامات پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوری باشد که امام بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد ـ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند و او بتواند اراده‌ی خدا را پیاده کند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که امام نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده غیبت، نهان می‌سازد تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد".


پرسش: آیا ایران کشور امام زمان است و لشکر امام زمان (علیه السلام)از ایران حرکت

می کند ؟


پاسخ: این کشور متعلق به امام زمان(ع) است؛ یعنی، عموم مردم آن شیعه و از محبان اهل بیت(ع) هستند. ایران مرکز صدور معارف و آموزه های شیعه است. به همین جهت مناسب است در اینجا سیمای ایران را در آخر الزمان و هنگام ظهور بررسی کنیم.
با توجه به روایات می‌توان شرایط ایران را تا حدودی این گونه ترسیم کرد: "دانش و معارف دین اسلام و مکتب تشیع، از ایران و قم، به جهانیان صادر می‌شود. لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی ترین مرکز دین اهل بیت(ع) خواهد بود. در روایتی از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: "به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی می‌گردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان می‌شود، از آن شهر رخت برمی‌بندد؛ سپس علم ظاهر می‌شود در شهری به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل می‌گردد(و از آنجا به سایر شهر‌ها پخش می‌شود) به گونه‌ای که باقی نمی‌ماند در زمین جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانه‌ها. این قضیه نزدیک ظهور قائم(ع) واقع می‌شود ... علم، از قم به سایر شهر‌ها در شرق و غرب پخش می‌شود و حجت بر جهانیان تمام می‌شود به گونه‌ای که در تمام زمین، فردی پیدا نمی‌شود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن قائم، قیام می‌کند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) می‌شود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمی‌دارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند"(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خیزش و جنبشی بزرگ برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی می‌دهد. از امام کاظم(ع) نقل شده است: "مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت می‌کند. گروهی، دور او اجتماع می‌کنند که مانند پاره‌های آهن‌اند و باد‌های تند(حوادث) نمی‌تواند آنها را از جای برکند. از جنگ خسته نمی‌شوند و کناره‌گیری نمی‌کنند و بر خدا توکل می‌کنند. سر انجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است".(بحار، ج60، ص216، ح37).
گویا این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر نقل شده است: "گویا می‌بینم گروهی از مشرق زمین خروج می‌کنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمی‌شود. مجدداً برخواسته‌ی خود تاکید می‌کنند ولی جواب نمی‌شنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیر‌ها را به دوش می‌کشند، در مقابل دشمن می‌ایستند تا حق به آنها داده می‌شود، اما این بار قبول نمی‌کنند بلکه قیام می‌کنند و نمی‌دهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))".(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سید حسنی و خراسانی را که در روایات به آنها اشاره شده، می‌توان در این باره دانست. بنابراین، موقعیت اجتماعی آن روز ایران حرکت به سوی حق طلبی و دعوت به آمادگی برای ظهور است.
در بستر این جامعه نیز یاران حضرت شکل می‌گیرند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: "قم را قم نامیدند، چون اهل او، اجتماع می‌کنند با قائم آل محمد(ص) و با او قیام می‌کنند و او را یاری می‌کنند".(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در روایاتی که به نام یاران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌های متعددی از ایران ذکر شده است. خلاصه آن که ایران، مرکز صدور دین و معارف اهل بیت است و زمینه‌سازی برای ظهور می‌کند.
در برخی از روایات اهل بیت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌های غیر عرب است، ولی به احتمال زیاد بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود به ویژه که مرکز ثقل شیعه در ایران است.
مجموعه روایات وارده در مورد ایرانیان نشان می‌دهد که این گروه زمینه‌سازان حکومت حضرت مهدی(ع) در جهان هستند و بیشترین تأثیر را در روند استقرار حکومت آن خورشید عالم‌تاب دارند و در حقیقت حضرت مهدی(ع) به همراه یاران از جمله ایرانیان با دشمنان به مبارزه برمی‌خیزد.
اما سیمای قیام حضرت به صورت خلاصه چنین است:
با توجه به روایات به صورت خلاصه می‌توان چنین گفت:
وقتی مردم جهان آماده پذیرش حضرت شدند، با دیدن علایم ظهور نگاه‌ها متوجه مکه می‌شود. حضرت مهدی(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از یاران در مسجد الحرام ظاهر می‌شوند و با معرفی خود ظهور را اعلام کرده و مردم را به سوی خدا و پیروی از خود دعوت می‌کند. با اعلام ظهور، یاران دیگر حضرت نیز به طرف مکه حرکت می‌کنند تا اینکه جمعیت یاران به ده هزار نفر می‌رسد و حضرت خروج می‌کند. مکه را به تصرف در می‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدینه حرکت می‌کند. با تصرف این شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه می‌افتد. البته در طول حرکت یاران دیگری نیز به سپاه حضرت افزوده می‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمایی، به جنگ با معاندان و لشکر ظالم سفیانی می‌پردازد که در نهایت به پیروزی حضرت و کشته شدن سفیانی و سپاه او می‌انجامد. سپس حضرت برای فتح بیت المقدس اقدام می‌کند. نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) باعث می‌شود افراد زیادی از اهل کتاب به اسلام گرایش پیدا کنند و سر انجام با فرستادن یاران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پیروزی نهایی برای اسلام رقم می‌خورد.
پرسش:

آیا در میان این همه افراد، تعداد 313 نفر یار وجود ندارد تا

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ظهور نمایند ؟


پاسخ: باید گفت: همان‌گونه که یک رشته علل و عوامل باعث غیبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنین ظهور امام نیز مشروط به تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است و تا این شرایط فراهم نشود، ظهوری نخواهد بود.
یکی از شرایط عمده، وجود یاورانی است که به همراه امام بار قیام را بر دوش بکشند و تا آخر از همراهی و یاری رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند.
سدیر صیرفی در گفت و گویی با امام صادق(ع) درباره عدم قیام می‌گوید:
حضرت مرا به خارج مدینه برد تا آن که وقت نماز، در محلی پیاده شدم،
امام صادق(ع) به جوانی که در آن نزدیکی بز می‌چراند نگاهی کرد و فرمود:
�ای سدیر! به خدا قسم! اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند، بر جای نمی‌نشستم(و قیام می‌کردم).�
سدیر گوید: بعد از تمام شدن نماز، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده تجاوز نمی‌کند.
(کافی، ج2، ص190، ح4).
تحقق این شرط، لازم است ، ولی کافی نیست، بلکه باید زمینه‌های دیگر نیز فراهم شود که از مهم‌ترین آنها، قابلیت مردم برای پذیرش دولت حق است. به این معنا که عموم مردم و جامعه بشری(نه گروهی خاص و در منطقه‌ای خاص) باید به درجه‌ای از معرفت برسند که دریابند حکومت‌ها و مکاتب ساخته‌ی بشر، جوابگوی نیاز مردم نیست و به وسیله‌ی این‌ها، سعادت و عدالت واقعی به بشر هدیه نمی‌شود.
خلاصه آنکه مردم، خود باید ظهور عدالت را بخواهند و جهانیان را با زیبایی‌های دوران ظهور آشنا کنند و روحیه‌ی عدالت طلبی و ظلم ستیزی را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسی، در کتاب تجرید الاعتقاد، علت غیبت امام را کوتاهی مردم می‌داند؛ چرا که اعمال و کردار مردم، باعث شد امام از میان مردم برود. بنابراین باید مردم از راه غلطی که رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گیرد.
و از همین رو، شیخ صدوق در مقدمه‌ی کتاب کمال الدین می‌گوید: ظهور حجت‌های الهی در مقامات پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوری باشد که امام بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد ـ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند و او بتواند اراده‌ی خدا را پیاده کند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که امام نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده غیبت، نهان می‌سازد تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد�.

پرسش:

آیا می توان دوران ظهور حضرت مهدی را درک کرد؟ آیا تنها زندگان یاور حضرت هستند؟

پاسخ: ما این امید را داریم که زمان ظهور را درک کرده و در رکاب حضرت باشیم، ولی اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روایات استفاده می‌شود، این است که گروهی از مؤمنان ـ که قبل از ظهور از دنیا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنیا برمی‌گردند و در رکاب حضرت و جزء یاران او خواهند بود. یاران آن بزرگوار هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زنده‌اند و هم از کسانی‌اند که قبل از ظهور از دنیا رفته و دوباره زنده می‌شوند. لذا از ما خواسته شده که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) امام صادق(ع) در روایتی فرمود: هر کس قبل از صبح این دعا را بخواند؛ از یاران قائم(عج) خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج می‌شود. در متن این دعا نیز ما از خدا می‌خواهیم اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم دوباره زنده شویم: "اللهم ان حال بینی و بینه الموت...".

پرسش: آیا یاران همه شیعه و مردم همه باید شیعه شوند ؟ چگو نه ؟

پاسخ: در ابتدا باید توجه داشت:
یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:
الف. 313 که یاران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شیعیان و محبان.
در روایتی از امام جواد(ع) آمده است: "پس هنگامی که این تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامی که برای او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خدای عزوجل خروج می کند".(کمال الدین، ج2، ب36، خ2)
یاران گروه اول و دوم کسانی هستند که ولایت و امامت امام مهدی(ع) را پذیرفته و لیاقت سربازی را در خود ایجاد کردهاند. اما گروه سوم(شاید برخی از افراد گروه دوم) هم میتوانند از افرادی باشند که قبل از ظهور شیعه بوده و لیاقت یاری امام را پیدا کردهاند و هم میتوانند از افراد غیر شیعه باشند که با درک ظهور و شنیدن پیام دعوت امام با توجه به فطرت الهی و عدالت خواه و حق طلب خود حضرت را بپذیرند و با همه وجود سر به اطاعت او بگذارند.
ب. برای ظهور شرایطی ذکر شده است که در صورت فراهم آمدن آنها ظهور تحقق پیدا میکند.
مراد از شرایط انقلاب که ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) نمونه‌ی کامل و بارز آن است، اموری است که پدیده‌ی انقلاب به آنها وابستگی وجودی دارد و تحقق آن، متوقف و مشروط به وجود این امور است. برای انقلاب جهانی و بزرگ امام مهدی(ع) مانند هر انقلاب دیگر، چهار شرط متصور است:
الف. قانون جامع:
یک انقلاب برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو برنامه نیاز دارد: 1. برنامه برای نابودی وضع موجود؛ 2. قانون مناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی.

قیام جهانی حضرت مهدی(ع) نیز این شرط را لازم دارد. برنامه‌ی حرکت، در قسمت اول، بر اساس روایات، حرکت مسلحانه است تا نابودی کامل شرک و کفر. به عبارت دقیق‌تر، حضرت هنگام ظهور ابتدا مردم را دعوت به دین و امامت می‌کند و اگر کسی مخالفت کرد و خواست به راه شرک و ر ادامه دهد، حضرت با وی مقابله می‌کند. این روش بر گرفته از قرآن است: "وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ"(بقره، 193).
برنامه حضرت در بخش دوم نیز، بر اساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است. پیامبر فرمود: "سیره و سنت او سنت من است. مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می‌کند".(کمال الدین، ج 2، ب39، ح6).
ب. رهبری:
شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب، وجود رهبر و پیشوایی آگاه و توان‌مند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف و برنامه‌ها و زمینه‌ها و موانع، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت انقلاب را رهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد.

انقلاب عظیم امام مهدی(ع) نیز دارای این شرط است. رهبر این انقلاب، بزرگ مردی از سلسله امامت است که در دامان امام پرورش یافته و وارث علوم پیامبر و آگاه به قرآن و معارف دین است. پیامبر فرمود: "منا مهدی هذ الامة الذی یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلما؛ مهدی این امت از ما است، کسی که زمین را از قسط و عدل پر می‌کند همان گونه که از جور و ظلم پر شده است".(کمال الدین، ج1، ب24، ح10).
ج. یاران:
شرط دیگر یک انقلاب، وجود یارانی فداکار است که با آشنایی نسبت به برنامه‌ها و اهداف و اعتقاد به آنها، تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده‌ی هر گونه فداکاری باشند. قیام جهانی امام مهدی(ع) نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکاری کنند.

از امام جواد(ع) در ضمن حدیثی نقل شده است که اصحابش به سوی او اجتماع می‌کنند که سیصد و سیزده نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمین ... وقتی این عده جمع شدند خدا امر او را ظاهر می‌کند و چون عقد کامل شد، که ده‌هزار نفرند، خروج می‌کند به اذن خدا. (کمال الدین، ج2، ب37، ح2).
د. آماگی و پذیرش عمومی:
یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی است. اگر مردم آن را نخواهند، حتماً به سرانجام نمی‌رسد. نمونه‌ی آن، قیام خونین کربلا است که مردم نخواستند و به شهادت امام حسین(ع) منتهی شد. (البته وظیفه امام حسین(ع) بر اساس دستور خدا، حرکت و قیام بود).

انقلاب امام مهدی(ع) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند.
از میان چهار شرط یاد شده دو شرط فراهم است و آن، طرح و برنامه و وجود رهبر است، اما آیا شرط سوم و چهارم نیز فراهم شده است؟ آیا یاران فداکاری که معرفت مناسبی داشته باشند، به مقدار کافی فراهم است؟ آیا مردم آمادگی پذیرش انقلاب او را پیدا کرده‌اند؟
بنابراین، آنچه باید اتفاق بیافتد آن است که عموم مردم خواستار آمدن منجی آسمانی و رهایی از وضعیت موجود باشند.

پرسش: برای سربازی امام زمان (عج) چه باید بکنیم ؟

پاسخ: برای سربازی امام زمان(عج) توجه به چند اصل لازم است:
الف. معرفت نسبت به امام و اهداف و برنامه های او؛ یک سرباز امام باید بداند معنای صحیح امامت چیست و امام در نظام هستی در چه جایگاهی قرار دارد و نیز بداند که هدف از قیام چیست.
ب. اعقتاد و باورها؛ سرباز و یاور حضرت علاوه بر ایمان قوی نسبت به خداوند و معارف دین باید دارای اعتقاد محکم به امام و اهداف او باشد و با همه وجود باور کند.
ج. عمل کردن به وظایف دینی و رعایت امور شرعی؛ کسی که بخواهد از یاران امام زمان(عج) باشد، باید نسبت به وظایف شرعی اهتمام جدی داشته باشد. واجبات را انجام دهد به خصوص نماز را در اول وقت اقامه کند. محرمات را ترک کند، حدود دینی و حلال و حرام‌ها را به صورت دقیق رعایت کند.
د. دعا کردن و عهد بستن؛ کسی که بخواهد در گروه یاران قرار گیرد، باید با دعا و توسل از خداوند بخواهد که در او قابلیت سربازی امام زمان(عج) را با انجام وظایف دینی ایجاد کند. باید بکوشد با خواندن دعای عهد(که بعد از دعای ندبه در کتاب مفاتیح الجنان آمده) هر روز با امام، عهد و پیمان خود را تجدید کند.
هـ. تخلق به اخلاق نیکو؛ کسی که یاوری امام را خواستار است، باید صفات نیک را در خود زنده وصفات نا پسند را از خود دور کند. خوش اخلاق و خدمتگزار مردم باشد. طمع در دنیا نداشته باشد و دنبال جمع مال دنیوی نباشد. بکوشد اهل عبادت و زهد باشد. رضایت الهی را بخواهد و صبر در امور را پیشه کند.

پرسش: برخورداری حضرت (ع) و اصحاب از امداد های غیبی ؟

پاسخ: از روایات استفاده میشود در عصر ظهور که حاکمیت حق و عدل و نابودی شرک و کفر در آن رقم میخورد، منادیان راستی از الطاف و امدادهای خاص خداوند برخوردار هستند.
* آنان از لحاظ جسمی قوی بنیه هستند، ریان پسر صلت می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟ حضرت فرمود: من امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر می کند آنگاه که از ظلم و ستم پر شده باشد، چگونه می توانم صاحب آن امر باشم در حالی که ناتوانی جسمی مرا می بینی؟ قائم کسی است که وقتی ظهور کند در سن پیران است ولی به نظر جوان می آید، اندامی قوی و تنومند دارد به طوری که اگر دست را به سوی بزرگترین درخت دراز کند آن را از ریشه بیرون می آرود.(بحار الانوار، ج52، ص322).
در وصف یاران امام مهدی(ع) از امام سجاد(ع) نقل شده است: آنگاه که قائم ما قیام کند، خداوند سستی و ضعف را از شیعیان ما دور می کند و دلهایشان را چون پاره های آهن محکم و استوار می نماید و به هر کدام از آنان قدرت چهل مرد می بخشد و آنان فرمانروایان و بزرگان زمین می شوند(بحار الانوار، ج52، ص317). و امام صادق(ع) فرمود: به هنگام فرا رسیدن امر ما(حکومت امام مهدی(ع)) خداوند ترس را از دل شیعیان ما برمیدارد و در دل دشمنان ما جای میدهد، در آن هنگام هر یک از شیعیان ما از نیزه برندهتر و از شیر شجاعتر می شوند.(بحار الانوار، ج52، ص326).
* لشکر رعب، امام صادق(ع) نقل شده است: قائم ما اهل بیت با ترس و رعب یاری میشود.(مستدرک الوسایل، ج12، ص335).
* فرشتگان و جنیان، امام علی(ع) می فرماید: خداوند، حضرت مهدی(ع) را با فرشتگان، جن و شیعیان مخلص یاری میکند(ارشاد القلوب/ص286) . ابان بن تغلب از امام صادق(ع) نقل میکند: آنگاه که او پرچم پیامبر را به اهتزاز درآورد، سیزده هزار و سیزده فرشته به زیر پرچمش گرد می آیند که با نوح پیامبر در کشتی، با ابراهیم خلیل در آتش، و با عیسی هنگام عروج به آسمان همراه بودند. همچنین چهار هزار فرشته به یاری حضرت می شتابند. آن فرشتگانی هستند که بر سرزمین کربلا فرود آمده بودند تا در رکاب امام حسین(ع) بجنگند ولی اذن این کار را نیافتند و به آسمان رفتند و چون با اذن جهاد بازگشتند امام حسین(ع) را شهید یافتند و در اندوه از دست دادن این فیض بزرگ، همواره ناراحت و اندوهگینند و تا روز رستاخیز، گرداگرد صریح امام حسین(ع) می چرخند و اشک می ریزند. (کامل الزیارات، ص120). و نیز از امام باقر(ع) نقل شده است: فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر(ص) یاری دادند هنوز به آسمان باز نگشته اند تا این که حضرت صاحب الامر را یاری رسانند و تعدادشان پنج هزار فرشته می باشد.(مستدرک الوسایل، ج2، ص448).
بنابراین امدادهای الهی به صورتهای مختلفی شامل حال حضرت و یارانش می شود.

 

پرسش: جمله زیبای امام صادق (ع) که فرموده اند : اگر من زمان او (حضرت مهدی )

را درک می کردم همه عمرم را با خدمتگزاری او سپری می کردم . لطفا بیشتر توضیح

دهید و تفسیر نمایید.


پاسخ: ما معتقدیم که امامان بزرگوار(ع) نور واحد هستند که هر کدام در زمان خود به وظیفه‌ای که خداوند بر عهده آنان گذاشته بود، عمل کردند. آنان افرادی بودند که در قله کمالات و انسانیت قرار داشتند. بر این اساس نمی‌توان از این روایت استفاده کرد که امام زمان(ع) مقام و منزلت بالاتری از امام صادق(ع) دارد. شاید مراد و محتوای روایت چنین باشد: "از آنجا که امام زمان(ع) پس از رحلت امام یازدهم، حجت خدا در زمین بوده و امام و رهبری مردم از طرف خدا بر عهده او قرار دارد و همه وظیفه اطاعت و امتثال از او را دارند و باید در راستای اهداف او حرکت کنند و او را یاری دهند، امام صادق(ع) چنین تعبیری کرده است. بدین معنا که اگر من هم در زمان او باشمع تحت رهبری او خواهم بود. چنانچه وجود مقدس امام حسین(ع) در زمان حیات امام حسن(ع) تحت امامت و رهبری آن بزرگوار بود.

پرسش: چرا یاران حضرت در موقع ظهور 313 نفرند و وجود این تعداد چه تاثیری

در ظهور امام زمان (عج) دارد ؟

پاسخ: همان گونه که می‌دانید هر پدیده و اتفاقی برای نتیجه دادن احتیاج به شرایط خاصی دارد؛ یعنی، از یک عمل در شرایط خاص می‌توان نتیجه مطلوب را گرفت و انجام کاری در هر شرایط ثمر بخش نیست.
ظهور و قیام امام زمان(ع) نیز برای به ثمر رسیدن و نتیجه دادن، احتیاج به شرایطی دارد که به آن �شرایط ظهور� گویند و در صورتی که این شرایط فراهم شود، ظهور اتفاق می‌افتد.
یکی از آن شرایط وجود یاران لایق و کارآمد است. معلوم است که بدون یاران مفید، یک رهبر نمی‌تواند اهداف خود را عملی سازد.
بنابراین برای ظهور نیاز به اصحابی با کفایت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اینان بهترین و بالیاقت ترین افراد هستند و فرمانده و کارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نیز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلکه تعدادی در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنیا برمی‌گردند(مانند اصحاب کهف، مالک اشتر، مقداد، سلمان و ...).
اینکه چرا 313 نفرند؟
باید گفت: دلیل خاصی لازم ندارد بالاخره باید تعدادی یاران اصلی حضرت باشند. البته شاید به جهت یادآوری جنگ بدر است که اولین جنگ پیامبر اسلام بود و تعداد یاران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اینکه آیا 313 نفر پیدا شده‌اند؛ گفتنی است: ظهور شرایط متعددی دارد که یکی وجود یاران است و به غیر آن، پذیرش عمومی مردم و آماده بودن کل جامعه نیز شرط است. پس تنها وجود یاران نیست که باعث ظهور می‌شود. علاوه بر اینکه یاران حضرت تنها 313 نفر نیستند، بلکه آغاز قیام و حرکت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراین امام یاران زیادی لازم دارد که باید آماده جانفشانی در راه ایمان و عدالت شوند و علاوه بر یاران، مردم نیز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سریع‌تر اتفاق افتد.

پرسش: چرا تعداد زنانی که از یاران حضرت مهدی خواهند بود کم است؟

پاسخ: بنابر آنچه از روایات استفاده می‌شود، یاران حضرت را سه گروه تشکیل می‌دهند:
1. 313 نفر یاران خاص که در ابتدای ظهور خدمت حضرت اجتماع می‌کنند؛
2. لشکر و گروه ده هزار نفری که با اجتماع آنان خروج صورت می‌پذیرد؛
3. عموم شیعیان و ارادتمندان که در طول حرکت امام مهدی(ع) به ایشان ملحق می‌شوند.
اگر سخنی از پنجاه زن به میان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روایتی بلند نقل شده است: "....قسم به خدا، 313 تن که در بین آنان، 50 زن هستند در مکه اجتماع می‌کنند ...."(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبیعی است وقتی شمار زنان در گروه اول به این تعداد باشد در گروه‌های بعدی بیشتر خواهد بود.
علاوه بر اینکه پرسش از کم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در میان یاوران حضرت، حرف صحیح و پسندیده‌ای نیست، چرا که یاوری، نه فقط به معنای جنگیدن و سلاح برکشیدن است، بلکه یار و یاور واقعی، کسی است که با همه‌ی وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را که حضرت از او می‌خواهد، انجام دهد. در زمان غیبت و انتظار، به وظیفه یک منتظر واقعی آگاه باشد و آنچه را در این مدت بایسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطیع دستورهای او باشد و امر او را امتثال کند. مگر فاطمه زهرا(س) و زینب کبرا(س) از یاوران پیامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالی که جنگ ظاهری با اسلحه نداشتند؟ هر کس به تاریخ بنگرد به خوبی به نقش بارز و بی بدیل آنان، در یاری رهبر خود پی می‌برد. یاری رهبر در رساندن پیام او و مکتبش بسیار ارزشمند است و اصولاً حرکت فرهنگی، پایه و اساس است و لذا در روایت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: "مداد العلماء افضل من دماء شهداء"؛ چرا که اگر یاری امام در بعد فرهنگی و تبیین معارف دین او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌های امام نباشد، طبعاً، برای کمک به گسترش فرهنگ و مکتب او، سلاح به دست نمی‌گیرند. زنان در این عرصه مهم، به خوبی می‌توانند ایفای نقش نموده و یاری امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشکار کنند.
در مواردی که یاری کردن مربوط به حالت جنگ و قیام و جهاد باشد، طبیعی است که مردان باید حضوری فعال‌تر داشته باشند؛ چرا که خداوند با توجه به ویژگی‌های جسمی و روحی زنان و مردان وظایف و تکالیف را قرار می‌دهد و ویژگی‌ها و مشکلات جنگ، به گونه‌ای است که نه با جسم زن سازگاری دارد و نه با روح او هم خوان است. لذا وظیفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

پرسش: چرا زنان نیز جزء یاوران حضرت هستند ؟

پاسخ: باید توجه داشت که زنان نیمی از پیکره جامعه انسانی را تشکیل می‌دهند. بنابراین بسیار طبیعی است که در زمان ظهور، اینان نیز در نقش یاوران امام عصر(عج) وظیفه یاوری خود را به انجام برسانند. گفتنی است که یاوری فقط شمشیر وسلاح برکشیدن نیست، مگر حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) از یاران امام زمان(ع) خود نبودند؟ یاور کسی است که وظیفه‌ای که بر دوش او نهاده می‌شود عمل کند. لذا زنان نیز می‌توانند در عرصه‌هایی که توانایی دارند (مانند تبلیغ و تبیین دین) وارد شوند و به یاری امام خود بشتابند.

پرسش:

چرا وجود 313 نفر یار جزء شرایط ظهور است و چرا 313 وآیا اینها هنوز پیدا نشده اند؟

پاسخ: معلوم است که بدون یاران مفید، یک رهبر نمی‌تواند اهداف خود را عملی سازد. بنابراین برای ظهور نیاز به اصحابی با کفایت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اینان بهترین و بالیاقت ترین افراد هستند و فرمانده و کارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نیز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلکه تعدادی در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنیا برمی‌گردند(مانند اصحاب کهف، مالک اشتر، مقداد، سلمان و ...).
اینکه چرا 313 نفرند؟ باید گفت: دلیل خاصی لازم ندارد بالاخره باید تعدادی یاران اصلی حضرت باشند. البته شاید به جهت یادآوری جنگ بدر است که اولین جنگ پیامبر اسلام بود و تعداد یاران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اینکه آیا 313 نفر پیدا شده‌اند؛ گفتنی است: ظهور شرایط متعددی دارد که یکی وجود یاران است و به غیر آن، پذیرش عمومی مردم و آماده بودن کل جامعه نیز شرط است. پس تنها وجود یاران نیست که باعث ظهور می‌شود. علاوه بر اینکه یاران حضرت تنها 313 نفر نیستند، بلکه آغاز قیام و حرکت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراین امام یاران زیادی لازم دارد که باید آماده جانفشانی در راه ایمان و عدالت شوند و علاوه بر یاران، مردم نیز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سریع‌تر اتفاق افتد.

پرسش: چه کسانی در هنگام ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

به یاری او می شتابند ؟

پاسخ: هنگام ظهور، وقت عمل است، فقط کسانی می‌توانند این توفیق را به نحو احسن داشته باشند که در زندگی خود قبل از ظهور، دارای ایمان کامل و اعمال نیک، اخلاق حسنه، تقوای الهی و آگاهی بوده و توان خدمت به حضرت و جامعه را در خود مهیا کرده باشند یعنی در تمام جهات، کمالات انسانی و الهی شوند و منتظر واقعی و پیرو استوار امام در ظاهر و پنهان باشند.

پرسش: نخستین کسی که با حضرت بیعت می کند کیست ؟

پاسخ: جبرئیل(ع)، نخستین کسی است که با آن حضرت دست بیعت می‌دهد.
امام صادق(ع) می‌فرماید: �هنگامی که خداوند به �قائم� اجازه خروج و قیام می‌دهد، او از روی منبر مردم را به یاری و ایمان به خود دعوت می‌کند و آنها را به خدا قسم داده به سوی حقوق الهی دعوت می‌کند، و نیز آنها را به اجرای روش و سنت رسول خدا می‌خواند. پس خداوند تبارک و تعالی جبرئیل را نزد آن حضرت در کنار حطیم (در مکه) می‌فرستد. جبرئیل می‌پرسد: به چه چیز دعوت می‌کنی آن حضرت پاسخ جبرئیل را می‌دهد. آنگاه جبرئیل می‌گوید: من اولین کسی هستم که با تو بیعت کرده، دعوت تو را می‌پذیرم، دست خود را بده تا بیعت کنم. و دست خود را بر دست �قائم� می‌کشد و سپس 313 نفر با آن حضرت بیعت می‌کنند و حضرت در مکه آقامت نموده تا یارانش به ده هزار نفر برسند. آنگاه از مکه به سوی مدینه رهسپار می‌شود�. (منتخب الاثر، ص580).
در کتاب منتخب الاثر یازده حدیث در موضوع بیعت با امام زمان(عج) و کیفیت آن آمده است.

پرسش: نقش جوانان در کمک و یاری امام زمان (عج) چیست ؟

پاسخ: آنچه از روایات استفاده می‌شود این است که جوانان در دو زمینه نقش ایفا می‌کنند.
الف. در جریان ظهور: بنا بر روایات اکثر یاران حضرت را جوانان تشکیل می‌دهند(در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است: �اصحاب مهدی جوانان هستند که پیر در میان آنان نیست. مگر مثل نمک در غذا�(بحار، ج52، ص 333)). اینان کسانی‌اند که قبل از ظهور دست به خودسازی زده و خود را برای یاری امام زمان آماده کرده‌اند و در زمان قیام همراه با حضرت مهدی، به مبارزه با مظاهر شرک و ظلم می‌پردازند.
ب. بعد از قیام و دوران حاکمیت عدل مهدوی: در آن دوران جوانان به کسب معرفت و علم همت می‌گمارند و ضمن فراگیری دستورات و معارف دین حضرت را در امر حکومت یاری می‌دهند.

پرسش: نقش زنان در انقلاب امام مهدی چیست؟

پاسخ: نقش زنان در دو بعد قابل بررسی است:
الف. دوران قیام و انقلاب: آنچه از روایات استفاده می‌شود زنان در رکاب حضرت و در جریان جنگ، همراه ایشان هستند و آنچه را که ایشان امر می‌کند، انجام می‌دهند. در بعضی از روایات آمده است: "50 زن در گروه 313 نفری (گروه اول از یاران) حضور دارند. (بحار الانوار، ج52، ص223) طبق بعضی از روایات، گروهی از یاران حضرت زنانی اند که قبل از ظهور از دنیا رفته و هنگام ظهور رجعت کرده و به دنیا باز می‌گردند.(دلایل الانامه، ص260).
ب. دوران پیروزی و حاکمیت عدل مهدوی: در این دوران ـ که دوران رشد و شکوفایی علم و حکمت است ـ زنان حرکت و رشد چشمگیری خواهند داشت. آنان چنان از علم و معارف اسلامی بهره می‌برند که حرکات و رفتارشان، بر اساس قانون خدا است. بر این پایه به بهترین وجه ممکن به تربیت فرزندان با ایمان ـ در کنار حرکت فرهنگی خود ـ اقدام می‌کنند. امام باقر(ع) فرمود: در زمان امام مهدی(عج) به شما حکمت داده می‌شود، تا آنجا که زن در درون خانه‌اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) قضاوت می‌کند".(بحار الانوار، ج52، ص352).

پرسش: یاران امام مهدی چه ویژگی هایی دارند؟

پاسخ: برای یاران امام زمان(ع) ویژگی‌هایی گفته شده است؛ از جمله:
الف. معرفت: آنان معرفت و شناخت عمیقی از خداوند و امام دارند. امام علی(ع) درباره‌ آنان فرموده است: مردانی که خدا را چنان که شایسته است شناخته‌اند". (منتخ الاثرع فصل 8، ب1، ح2). چنین معرفت همچنان امکان پذیر است که انسان، امام زمان خود را بشناسد. امام صادق(ع) به نقل از امام حسین(ع) فرمود ای مردم! خدادوند خلق نکرد بندگان را مگر اینکه او را بشناسند. پس وقتی او را شناخته، عبادتش کنند. پس هنگامی که او را عبادت کردند از عبادت(ذلت در برابر) غیر او بی نیاز می‌شوند. مردی پرسید: ای پسر رسول خدا، پدر و مادر فدایت باد معرفت خدا چیست؟ فرمود: اینکه مردم هر زمانی امام خود را که اطاعتش بر آنان واجب است بشناسند".(بحار الانوار، ج 23، ص83، ح22).
پس معرفت امام راه شناخت خداست و یاران امام مهدای(عج) شناخت عمیقی از امام دارند. این شناخت فراتر از دانستن نام و نشان و نسبت امام است؛ بلکه معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در عالم هستی است.
ب. اطاعت: نتیجه معرفت درست اطاعت از امام است؛ چرا که اطاعت از او، اطاعت از خداست. پیامبر(ص) در توصیف یاران حضرت مهدی(ع) فرمود: "آنان در اطاعت از امام خود کوشا هستند"(بحار الانوار، ج 52، ص309، ح4).
ج. عبادت و صلابت: امام صادق(ع) در بیانی فرمود: شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌رسانند. و در فراز دیگر فرمود: آنان مردانی هستند که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است(بحار الانوار، ج52، ص308).
د. شهادت طلبی: امام صادق(ع) فرمود: "آنان آرزو می‌کنند در راه خدا شهید شوند".(همان)
ه. اتحاد و هم دلی: امام علی(ع) فرمود: "ایشان یکدل و هماهنگ هستند" (یوم‌الخلاص، 224).
و. بصیرت و نورانیت: آنان کسانی اند که دله‌های نورانی داشه و چشم حقیقت بین قلببی آنان باز شده است و دیگران را نیز به راه راست هدایت می‌کنند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان مانند چراغند گویا قلب‌هایشان مانند قندیل می‌درخشد".(بحار الانوار، ج52، ص308).

ماش پلو 153

مناسب برای
4 نفر
3 پیمانه
برنج ایرانی
1 پیمانه
ماش
300 گرم
گوشت گوسفندی
1 عدد بزرگ
پیاز
1 عدد
نارنج
1 قاشق چای خوری
زردچوبه
2 عدد
سیب زمینی
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
روغن
ماش پلو


ماش پلو را می توانید با گوشت قیمه ای ، چرخ کرده و یا مرغ تهیه و سرو کنید .
برای تهیه ماش پلو ، ابتدا برنج را با مقدار کمی نمک کنار بگذارید تا خیس بخورد .
ماش ها را شسته و با مقداری آب روی حرارت قرار می دهیم تا بپزد . فقط دقت کنید تا ماش ها له نشوند . در اواخر پخت مقدار کمی نمک اضافه کرده و بعد آبکش کنید .
گوشت گوسفندی را قیمه ای خرد کنید . یک عدد پیاز را خلالی کرده و در قابلمه ای که کف آن کمی روغن ریخته اید بریزید . گوشت را روی پیازها قرار داده و در قابلمه را ببندید تا رنگ گوشت تغییر کرده و آب بیاندازد . زردچوبه ، فلفل و در صورت تمایل مقداری آب نارنج تازه اضافه کرده و درب قابلمه را می بندیم تا گوشت قیمه ای با حرارت ملایم و باهمان پیازها بپزد و آب بیاندازد . . سپس در اواخر پخت نمک را اضافه می کنیم .
برنج را به مرحله آبکشی رسانده ، سپس ماش های پخته را اضافه کرده و بعد برنج را آبکش می کنیم .
ته قابلمه کمی روغن ریخته و سیب زمینی های ورقه شده را کف آن می چینیم . سپس مخلوط برنج و ماش را در قابلمه ریخته و درب قلبمه را می بندیم تا دم بکشد . کره را داغ کرده و روی ماش پلو می ریزیم .
ماش پلو را در ظرف مورد نظر قرار داده و گوشت های قیمه ای را روی آن ریخته و با سالاد شیرازی سرو می کنیم .

پلو و کباب تاجیکی 152


زمان آماده سازی
60 دقیقه
مناسب برای
2 نفر
2 1/2 پیمانه
برنج
300 گرم
گوشت گوساله
2 عدد
پیاز
3 قاشق غذا خوری
جعفری خرد شده
2 قاشق غذا خوری
سماق
به مقدار لازم
زعفران دم کرده
به مقدار لازم
کره
پلو و کباب تاجیکی


برای تهیه پلو و کباب تاجیکی ، ابتدا برنج را شسته و با کمی نمک می گذاریم تا به مدت ۲ تا ۳ ساعت ( بسته به نوع و تازه یا کهنه بودن برنج ) خیس بخورد .
یک عدد پیاز بزرگ را خلالی خرد کرده و در کمی کره تفت می دهیم تا سبک شود . سپس گوشت گوسفندی خرد شده و یا گوشت گوساله را اضافه کرده و تفت می دهیم تا رنگ گوشت تغییر کرده و کمی سرخ شوند . حالا کمی آب و زعفران اضافه کرده و اجازه می دهیم تا گوشت ها با حرارت ملایم بپزند و بعد نمک و فلفل را اضافه می کنیم .
آّب روی برنج را خالی می کنیم ودر قابلمه در حال جوش می ریزیم .
یکی دوبار برنج را به آرامی هم می زنیم و صبر می کنیم تا برنج به جوش آید و بعد کف روی آن را می گیریم .
کمی که گذشت یکی از دانه های برنج را با ناخن نصف می کنیم . اگر به اندازه یک نقطه سفید وسط برنج خام مانده بود ، وقت آبکش کردن برنج است
برنج را در سبد آبکش ریخته و روی آن آب ولرم می ریزیم تا دانه های برنج به هم نچسبد .
کف قابلمه ته دیگ مورد نظر را قرار داده و برنج آبکش شده را روی ته دیگ ریخته و در قابلمه دمی می گذاریم و زیر حرارت را بلند می کنیم تا برنج کمی بخار کند و بعد زیر برنج را کم می کنیم تا با حرارت ملایم در مدت ۴۵ دقیق برنج آبکش دم بکشد .
سپس کره را که کمی داغ کردهیم را روی برنج می ریزیم .
برنج را به هنگام سرو به چهار قسمت تقسیم کرده و به یک قسمت آن سماق ، به یک قسمت زعفران دم کرده ، به یک قسمت پیاز و جعفری اضافه کرده و یک قسمت را سفید نگه می داریم . سپس هر قسمت از پلو را به ترتیب داخل دیس کشیده و روی آن را با گوشت گوسفند و یا گوساله پر می کنیم .

کم لطفی به جانشین حاج قاسم/ شهیدی که واسطه سردار سلیمانی نزد خداست +عکس



حاج قاسم سلیمانی در وصف شهید میرحسینی می‌گوید: قاسم میرحسینی ، بزرگ لشکر 41 ثارالله بود که واقعاً من امروز در هر مأموریتی جای خالی او را می‌بینم. شهید میرحسینی در بعد خودش در تمام صحنه جنگ تک بود. در مورد شهید میرحسینی هرچه بگویم احساس می‌کنم اصلاً نمی‌توانم حق او را ادا کنم. خیلی روح بزرگی داشت.


شهید حاج قاسم میرحسینی، جانشین و قائم مقام حاج قاسم سلیمانی در لشکر 41 ثارالله از شهدای کم نظیر و کمتر شناخته شده دوران دفاع مقدس است.

رهبر معظم انقلاب در تجلیل از این شهید بزرگوار فرموده اند:«شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر ‪ثارالله می‌باشد، از آن شخصیتهای استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را اینگونه شناختم». اما این شهید بزرگوار علی رغم خدمات بزرگ در دوران دفاع مقدس و با وجود نقش آفرینی ویژه در لشکر همیشه پیروز 41 ثارالله در سطح کشور شهیدی گمنام و مظلوم محسوب می شود این در حالیست که اخیرا وزرات راه و شهر سازی در سیستان و بلوچستان تنها تابلو بزرگ موجود از این شهید را در یکی از جاده های سیستان را از چندی قبل به پایین آورده است!

بر اساس مشاهدات مردمی، تابلوی نمادین شهید میرحسینی پس از برخی اقدامات عمرانی وزرات راه و شهرسازی به زمین افتاده و سقوط کرده است.

البته درباره علت این حادثه، مردم بومی منطقه روایت های مختلفی بیان کرده اند ولی آن چیزی که بیشتر موجب نارضایتی خانواده این شهید و مردم سیستان شده این مساله است که علی رغم پیگیری ها هنوز وزرات راه و شهرسازی حاضر به برپایی مجدد این تابلو که یکی از نمادهای اصلی دفاع مقدس در منطقه محروم سیستان محسوب می شود، نشده است.

ظاهرا در اینباره بنیاد شهید و دیگر مجموعه های انقلابی نیز پیگیری های کرده اند ولی در عمل اتفاق خاصی نیافتاده و تنها تابلو نمادین و اصلی این شهید بزرگ جنوب شرق کشور همچنان بر روی روی زمین در حال خاک حوردن است.


اصلی ترین تابلو شهید میرحسینی در سیستان قبل از تخریب



تابلو شهید میرحسینی پس از تخریب

 

وزرات شهرسازی با گذشت چندین روز هنوز اقدامی برای بازسازی تنها تابلو نمادین شهید میرحسینی نکرده است.


حاج قاسم سلیمانی به کدام شهید بیشتر در سوریه توسل دارد؟


صحنه‌های نبرد با گروه‌هایی که به صورت مستقیم توسط سرویس‌های اطلاعاتی منطقه ای و فرامنطقه ای مرتبا تجهیز و تقویت می شوند، همواره با سختی های زیادی نیز روبه رو بوده است.

یکی از ویژگی های بارز حاج قاسم سلیمانی به گواه همرزمان وی چه در طول دفاع مقدس و چه نبردهای سال های اخیر در عراق، سوریه و لبنان توسلات دائمی و با نشاط وی به شهدا در صحنه های سنگین نبرد و مبارزه است.

به گفته یکی از خبرنگاران ایرانی حاضر در سوریه - خبرنگار شهید محسن خزایی چندی قبل نیز به شهادت رسید- حاج قاسم سلیمانی همواره همرزمان و یاران خود را نیز به توسل به شهدا توصیه می کند.

سردار سلیمانی در زمان نبردهای سنگین با گروه داعش در عراق و به خصوص سوریه در پاسخ به این سوال که در این روزهای سنگین نبرد بیشترین توسل را به کدام شهید دارد، گفته است به شهید حاج قاسم میرحسینی، قائم مقام خودش در لشکر 41 ثارالله بیشترین توسل را دارد.

سردار سلیمانی به این شهید دوران دفاع مقدس بسیار علاقه مند بوده به گونه‌ای که پس از سالها هرگاه نزد وی نامی از شهید میرحسینی برده شود به شدت متحول و منقلب می شود.(1)


سخنان خواندنی حاج قاسم سلیمانی درباره شهید میرحسینی


حاج قاسم سلیمانی در وصف شهید میرحسینی می‌گوید: قاسم میرحسینی ، بزرگ لشکر 41 ثارالله بود که واقعاً من امروز در هر مأموریتی جای خالی او را می‌بینم. شهید میرحسینی در بعد خودش در تمام صحنه جنگ تک بود. در مورد شهید میرحسینی هرچه بگویم احساس می‌کنم اصلاً نمی‌توانم حق او را ادا کنم. خیلی روح بزرگی داشت.
یک مالک اشتر به‌تمام‌معنا بود. من نمی‌دانم مالک هم توی صحنه سخت محاصره جنگ مثل شهید میرحسینی بوده یا نبوده.

شهید میرحسینی فرمانده‌ای بود که همه ابعاد یک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل آقا امیرالمومنین(ع) دارا بود. با معنویت ترین شخصیت لشکر ثارالله بود. صدای دل‌نشین آوای قرآن شهید میرحسینی را هر کس می‌شنید از خود بی‌خود می‌شد.

خداوند این توفیق را به من داد که تقریباً از عملیات والفجر یک تا این اواخر که خیلی هم بود در خدمت ایشان باشم. من واقعاً این را می‌گویم که در میان شهدای جنگ تحمیلی دوستان بسیاری داشتم ولی در عملیات مختلف هیچ‌کس را مانند ایشان ندیدم.

در عملیات کربلای 4 بچه‌ها خیلی نگران ایشان بودند. هیچ عملیاتی شهید میرحسینی بدون زخم از صحنه خارج نشد. از تمام عملیات زخمی بر بدن داشت. به بچه‌ها گفته بود توی عملیات کربلای 4 نترسید که من شهید نمی‌شوم.

قبل از عملیات کربلای پنج شبی داخل سنگر نشسته بودیم و باهم صحبت می‌کردیم. گفت: تیر به اینجای من خواهد خورد؛ و انگشتش را روی پیشانی‌اش گذاشت و همین‌طور هم شد؛ و بی‌سیم‌های لشکر ثارالله تا پایان جنگ دیگر صدای دل‌نشین و ارزشمند و پرمعرفت میرحسینی را نشنیدند. آن صدایی که برای همه بچه‌ها چه کرمانی، چه رفسنجانی، چه زرندی، چه سیرجانی، چه هرمزگانی و چه بلوچستانی امیدبخش بود. دلنواز بود و دوست‌داشتنی. آن صدا خاموش شد.


زندگینامه شهید میرحسینی


شهید میرقاسم میرحسینی در سال 1342 در روستای صفدرمیربیک در نزدیکی شهر زابل به دنیا آمد.
وی کوچک‌ترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود. میرقاسم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد.

پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت شد و پس از چند ماه کار و تلاش صادقانه و خالصانه برای گذراندن دوره عالی برگزیده شد.

با شروع عملیات بیت المقدس میرحسینی به عنوان معاون یکی از گردان‌های عمل‌کننده در این عملیات شرکت کرد.

سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران شد و پس از فراگیری آموزش‌های لازم به تیپ 41 ثارالله(ع) پیوست.

میرقاسم میرحسینی در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منصوب شد و پس از شرکت در عملیات‌هایی چون رمضان و والفجر مقدماتی و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله(ع) منصوب کردند.

وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. در سال 1362 سنت حسنه پیامبر(ص) را بجای آورده و ازدواج کرد. این سرباز گمنام امام زمان(عج) در عملیات والفجر 3، سه شبانه روز چشم به هم نگذاشت تا این عملیات را ساماندهی کند.

در عملیات والفجر 4 نیز ارتفاعات دره شیلر و پنجوین را با یاری خداوند و رشادت رزمندگان اسلام تصرف کرد. وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ منصوب شد و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوری‌های فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچار مسمومیت گازهای سمی شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد.

سردار میرحسینی هنوز از بند جراحات وارد شده رها نشده بود که به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات میمک شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات میمک را فتح نمود.

در سال 1363 مسئولیت طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله(ع) به او واگذار شد. او در عملیات بدر دوباره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.

در سال 1364 به زیارت خانه خدا مشرف شد و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر 41 ثارالله(ع) معرفی شد. در عملیات والفجر 8 پس از رشادت‌ها و شجاعت‌های نیروهای سپاه اسلام شهر فاو آزاد شد.

وی در عملیات کربلای یک که منجر به فتح ارتفاعات قلاویزان شد شرکت داشت و در کربلای 4 که مقدمه کربلای 5 بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثی‌های ظالم را از مرزهای کشور بیرون راند.

سرانجام این سردار رشید اسلام در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای 5 پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


وصیت‌نامه سردار شهید حاج میرقاسم میرحسینی


بار خدایا! یگانگی‌ات و اینکه شریک و همتایی برایت نیست و معبود واقعی هستی را شهادت می‌دهم. بار خدایا! به پیامبر خاتمت حضرت محمد(ص) که فرستاده و رسول توست شهادت می‌دهم. و به اینکه حضرت علی (ع) پیشوا و امام اول شیعیان است و اینکه قیامت و محشر روز رستاخیز حق است شهادت می‌دهم.

بار خدایا! به اینکه نظام جمهوری به رهبری امام عزیز حق است و جنگ عراق علیه ایران به ما تحمیل شده و امروز فرزندان برومند ملت ما ایثارگرانه از تمامیت ارضی، اسلامی، عقیدتی و مکتبی خود دفاع می‌کنند شهادت می‌دهم.

شاید مشیت حضرت داور بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم. به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوخته‌ام نه به بضاعت و توشه خویش. خدا گواه است توشه‌ای ندارم. مدتی در جنگ بودم که شاید بهار عمرم محسوب شود و در کنار وارسته ترین فرزندان این امت، قسمتی از عمرم را سپری کردم که نعمت بسیار بزرگی بود، بسیجیان که جز خدا نمی‌دیدند و جز طریقت خدایی نمی‌پویند و آن خالصانی که تکیه به حقیقت توحید و معاد و عقاید و اخلاق، اعمال و حالات خود را از آلودگی‌ها شسته‌اند و جان و اعضا و جوارح خویش را به نور واقعیت تزئین کرده‌اند. آن کسانی که به نص کلام مولا علی(ع) دنیا را سه طلاقه کرده اند.

" جام جم "

طنز جبهه ( 73 ) :

Related image

       

شوخ و با روحیه بود.


وقتی بهش التماس دعا می گفتیم یا ازش تقاضای شفاعت می کردیم ؛


می گفت: مسئله ای نیست ،


دو قطعه عکس و یه فتوکپی شناسنامه بیار ببینم


چکار برات می تونم انجام بدم !

 

        " شادی روح شهدا صلوات "

اصول چهارگانه زندگی ...

Related image

اصول چهارگانه زندگی ...

 

1- صادق بودن هنگام فقر


2- ساده بودن هنگام ثروتمندی


3- مودب بودن هنگام قدرتمندی


4- سکوت هنگام عصبانیت

عدس پلو با رشته 151

مناسب برای
6 نفر
4 پیمانه
برنج ایرانی
1 1/2 پیمانه
عدس
1 عدد
سینه مرغ
2 عدد
سیب زمینی
1 عدد بزرگ
پیاز
1 مشت
رشته پلویی
1 قاشق چای خوری
زردچوبه
2 قاشق غذا خوری
زعفران دم کرده
1/2 قاشق چای خوری
پودر دارچین
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
روغن
1 عدد
تخم مرغ
2 قاشق غذا خوری
ماست
1 قاشق غذا خوری
آرد
عدس پلو با رشته


برای تهیه عدس پلو با رشته ، ابتدا برنج را با مقدار کمی نمک به مدت 3 ساعت خیس می کنیم .
عدس ها را با مقداری آب روی حرارت می گذاریم تا بپزند . سینه مرغ و سیب زمینی را مکعبی خرد کرده و کنار می گذاریم . پیاز را نگینی کرده و در روغن تفت می دهیم تا سبک شوند . سپس سینه مرغ مکعبی را اضافه کرده و تفت می دهیم تا طلایی رنگ شوند . سیب زمینی های نگینی شده را هم اضافه می کنیم . حالا نمک ، فلفل ، پودر دارچین و زرد چوبه را هم زده و در تابه را می بندیم تا مواد ما بپزند . در پایان رشته پلویی را هم اضافه کرده و کمی تفت می دهیم تا بوی خامی رشته گرفته شده و کمی نرم شوند .
در یک قابلمه متناسب با مقدار برنج آب ریخته و می گذاریم تا به جوش آید . آّب روی برنج را خالی می کنیم و در قابلمه در حال جوش می ریزیم .
یکی دوبار برنج را به آرامی هم می زنیم و صبر می کنیم تا برنج به جوش آید و بعد کف روی آن را می گیریم .
کمی که گذشت یکی از دانه های برنج را با ناخن نصف می کنیم . اگر به اندازه یک نقطه سفید وسط برنج خام مانده بود ، وقت آبکش کردن برنج است . برنج را در سبد آبکش ریخته و روی آن آب ولرم می ریزیم تا دانه های برنج به هم نچسبد .
برای تهیه ته دیگ ، تخم مرغ ، ماست ، آرد و مقدار کمی نمک را باهم مخلوط می کنیم . کف قابلمه کمی روغن ریخته و اجازه می دهیم تا داغ شود و بعد ته دیگ را کف قابلمه ریخته و اجازه می دهیم تا خودش را بگیرد . سپس از مواد بالا ، لابه لای برنج می ریزیم .
زعفران دم کرده را روی عدس پلو با رشته ریخته و دمی می گذاریم . عدس پلو با رشته را روی حرارت می گذاریم تا به مدت 40 تا 50 دقیقه دم بکشد .
عدس پلو با رشته را در ظرف مورد نظر کشیده و با سالاد شیرازی سرو کنید .

مرغ لا پلو با زرشک 150

مناسب برای
2 نفر
2 پیمانه
برنج ایرانی
1 عدد
سینه مرغ
1/2 پیمانه
زرشک
1 عدد
پیاز
1/2 قاشق چای خوری
زردچوبه
2 قاشق غذا خوری
آبلیمو
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
زعفران
1 قاشق مربا خوری
شکر
1 عدد
تخم مرغ
2 قاشق غذا خوری
ماست
مرغ لا پلو با زرشک


برای تهیه مرغ لا پلو با زرشک ، ابتدا برنج را با مقداری نمک به مدت دو ساعت خیس می کنیم .
در یک قابلمه کمی روغن ریخته و یک عدد پیاز را خلالی کرده و ته قابلمه می ریزیم . سینه مرغ را روی پیازها گذاشته و روی حرارت قرار می دهیم . مقدار کمی آب ( نصف پیمانه ) را با نمک ، فلفل ، زردچوبه ، آبلیمو و زعفران مخلوط کرده و به مرغ اضافه می کنیم و زیر حرارت را کم می کنیم تا مرغ با حرارت ملایم بپزد .
بعد از پخت مرغ را ریش ریش کرده و کنار می گذاریم .
در یک تابه مقدار کمی روغن ریخته و زرشک هایی را که از قبل شسته و آبکش کرده ایم را با یک قاشق مربا خوری شکر و زعفران به روغن اضافه کرده و یک تفت کوچک می دهیم و بعد مرغ ها را نیز اضافه کرده و زیر حرارت را خاموش می کنیم .
برنج را نیز به مرحله آبکشی می رسانیم و ته دیگ آن را آماده می کنیم . دو قاشق ماست ، تخم مرغ ، زعفران را باهم مخلوط می کنیم و بعد از آبکش کردن برنج 2 تا 3 قاشق از برنج را نیز به مواد ته دیگ اضافه کرده و هم می زنیم . در یک قابلمه روغن ریخته و روی حرارت می گذاریم تا داغ شود و بعد ته دیگ زعفرانی را ته قابلمه ریخته و اجازه می دهیم تا کمی خودش را بگیرد و بعد از روی حرارت برداشته و برنج و مرغ را به صورت لا به لا در قابلمه ریخته و روی حرارت قرار می دهیم تا مرغ لا پلو با زرشک ما با حرارت ملایم دم بکشد .

طنز جبهه ( 72 ) :

Image result for ‫تصویر رزمندگان اسلام‬‎

 

 قبل از اعزام واکسن می زدند ، کلی به این در و اون در زد تا واکسن نزنه.


فکرکردیم می ترسه ! نوبتش که شد ،آستینشو بالا زد ، دیدیم دستش مصنوعیه !


می ترسید نذارن بره جبهه ...

 

         " سلامتی همه جانبازها صلوات "

انسان ها به 3 دلیل پشت سرتان حرف می زنند :

Image result for ‫تصویر نقاشی علی پوراحمد‬‎
 
 
انسان ها به 3 دلیل پشت سرتان حرف می زنند :
 
1- وقتی نمی توانند در حد شما باشند
 
2- وقتی چیزی که شما دارید را ندارند
 
3- وقتی می خواهند از سبک زندگی شما تقلید کنند اما نمی توانند !!

ماموریت محرمانه سردار هور

شهید علی هاشمی و یارانش سال‌ها در گمنامی ماندند؛ خانواده و همرزمانشان
 
در کوچه‌های غربت پی یارانشان می‌گشتند تا این که در اردیبهشت سال ۸۹ این
 
بزرگواران پرده پنهانی را کنار زدند و پس از ۲۲ سال به آغوش خانواده بازگشتند
 
و بهشتی دیگر آفریدند.
 
 

رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس می‌گوید: کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریباً مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند...
در عملیات تک دشمن در سال 1367 نیروهای دشمن قصد هلی‌برن داشتند به همین دلیل با بالگرد روی جاده نشستند و نیروهایشان را پیاده کردند تا بتوانند راه را ببندند.

شهید علی هاشمی براساس همان منطق «هیهات من الذله» با ماشین به این بالگرد عراقی زد و آنها را به هلاکت رساند.

این صحنه نشان می‌دهد که وی برای این که به اسارت در نیاید، این عملیات شجاعانه و شهادت طلبانه را انجام داده است.


زندگینامه اجمالی از سردار هور شهید علی هاشمی


در سال 1340، کودکی درشهر اهواز چشم به جهان گشود که نامش را علی نهادند. کودکی او مصادف با دوران سیاه ستمشاهی بود، و علی هاشمی از همان زمان با افکار سبزو روشن اسلام پیوندی عاشقانه یافت.
وی ارتباط تنگاتنگ خویش را با کوثر زلال وحی از همانین سنین حفظ نمود و تفسیر قرآن و درس اخلاق را از برنامه های مهم خویش قرار داده و با علاقه و ارادتی که به نماز داشت مرید و مؤذن مسجد شد.هاشمی پس از پیروزی انقلاب با تکیه بر مطالعات عمیق و آگاهی های دینی خود در بحث های گروهک های مختلف شرکت کرده و با بحث های منطقی آنان را به تسلیم در برابر اسلام وا می داشت. وی از همان زمان ابتدا عاشق و دلباخته امام (ره) و پیشتاز مبارزه بود و به همین دلیل به قصد خدمت به نظام وارد کمیته انتقلاب شد و سپس به همراه حسین علم الهدی، آقایی و .... جهت تشکیل بسیج و سپاه تلاش های بسیاری نمود.

زندگی در جنگ مرحله نوینی از دوران پرتلاطم حضور حاج علی در دنیای خاکی بود اوج ایثار و رشادت او در شناسایی هایش نمایان بود، آنچنان که تمام طرح های عملیاتی اش را با تعداد اندکی نیرو با موفقیت به انجام می رساند. با گسترش محورهای عملیاتی، حاج علی تیپ 37 نور را در محور حمیدیه تشکیل داد. و پس از عملیات بیت المقدس توانست سپاه بستان و هویزه را تشکیل دهد. ایجاد پاسگاه های مرزی و مسئولیت پدافندی کل منطقه از فعالیت های دیگر او بود.

وی پس از تشکیل قرارگاه «نصرت» و ارائه طرح کلی عملیات خیبر و بدر، مسؤولیت سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) را عهده دار شد که حاصل آن سازماندهی 13 یگان رزمی و پشتیبانی در استان خوزستان بود و شاید به همین دلیل او را سردار هور نامیدند. سرانجام قرارگاه نصرت در محاصره دشمن قرار گرفت و تعدادی از نیروهای اسلام به اسارت نیروهای بعثی درآمدند و علی هاشمی چهره محبوب و خندان عرصه های عشق و ایمان سرانجام به آسمان پیوست و نامش ستاره درخشانی شد بر تاریک تاریخ ملت ایران تا نسل فردای ایران راه درست زیستن را از او بیاموزند.


ماجرای کشف پیکر سرلشگر شهید علی هاشمی


سردار علیپور از همرزمان شهید علی هاشمی که پیکر شهید را بعد از سالها مفقودالاثر بودن پیدا کرده بود، پیرامون شخصیت شهید علی هاشمی و نحوه شناسایی پیکر او سخن گفت.
وی با اشاره به فعالیتش در کنار شهید علی هاشمی گفت: من در جنوب به عنوان مسئول تخریب قرارگاه کربلا و همچنین به عنوان مسئول تخریب سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) در کنار شهید علی هاشمی انجام وظیفه می‌کردم. در لحظاتی که در قرارگاه کنار ایشان بودم در مورد طرح پیشگیری از نفوذ نیروهای عراقی به جزایر شمالی و جنوبی جلسه‌ای داشتیم. این جلسه در اواخر عمر او برگزار شد وظیفه سنگینی بر دوشم نهادند و آن این بود که می‌بایست تمام راه‌های نفوذی که به جزایر شمالی و جنوبی منتهی می‌شد را منفجر می‌کردند به طوری که عراقی‌ها نتوانند پل بزنند.

همرزم شهید علی هاشمی افزود: این کار بسیار سخت بود و تقریباً مواد منفجره‌مان تمام شده بود در آن شرایط و در نبود امکانات شهید علی هاشمی دلگرمی بسیاری به ما می‌داد. گاهی اوقات من خسته می‌شدم و اجازه استراحت می‌خواستم اما ایشان اجازه نمی‌داد و می‌گفت باید تا صبح بیدار باشیم و مأموریتمان را انجام دهیم. 500 تا 700 متر را توانستیم در این مسیر منفجر کنیم به صورتی که عراقی‌ها نتوانستند کاری بکنند. این نتیجه تدبیر و مدیریت علی هاشمی بود. همانطور که بر خیبر در کارهای شناسایی فوق‌العاده سری به ما دستوراتی داد و توانستیم به موفقیت دست پیدا کنیم در آن مأموریت نیز کار سختی را انجام دادیم.

علیپور با اشاره به نحوه کشف پیکر سرلشکر علی هاشمی گفت: من سالهای بسیاری را با شهید علی هاشمی دوست بودم؛ در جبهه هر زمان دلتنگ می‌شدم نزد او رفته و او مرا دلداری می‌داد. سال 81 اعلام شد وزارت نفت مأموریت سنگینی را در حورالعظیم پیش‌بینی کرده است که کشف فنی نفتی بود. در این عملیات باید هر کدام از مسیرها را به عرض 40 متر از مواد منفجره پاکسازی می‌کردیم. در سال 82 میانه همین عملیات به خطوط مرزی رسیدیم و من به همه نیروهای تحت امرم دستور داده بودم که در مسیر به هر اسکلت یا پوتینی برخورد کردند مرا در جریان بگذارند.

وی افزود: در آن مسیر خطی به نام پنج هزار داشتیم که از صفر مرزی عبور می‌کند. دوستان در مجموعه نفت گفتند نمی‌توانیم به علت مرزی بودن منطقه کار را ادامه دهیم. مسیر را 200 متر عقب کشیدند و دقیقاً پشت قرارگاه خاتم قرار گرفتند؛ من در کمپ نفت بودم که از بیسیم صدا بود خودتان را سریع برسانید ما به یکسری استخوان برخورد کرده‌ایم.

همرزم شهید علی هاشمی در ادامه تصریح کرد: خطی را که پاکسازی کردیم منظره مورد اشاره را در آن دیدم به همراه دوستان با دستمان استخوان‌ها را جمع کردیم و بلافاصله دوستان تفحص را در جریان قرار دادیم. به ایشان تأکید کردم قطع به یقین یکی از این شهدا شهید علی هاشمی است به این ترتیب کشف پیکر ایشان در سال 82 اتفاق افتاد. علی هاشمی فرماندهی بود که تا آخرین فشنگش با نیروهای عراقی مبارزه کرد و نحوه پیدا شدن پیکرش نیز گویای همین امر بود.


" جام جم "