اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

طنز جبهه ( 72 ) :

Image result for ‫تصویر رزمندگان اسلام‬‎

 

 قبل از اعزام واکسن می زدند ، کلی به این در و اون در زد تا واکسن نزنه.


فکرکردیم می ترسه ! نوبتش که شد ،آستینشو بالا زد ، دیدیم دستش مصنوعیه !


می ترسید نذارن بره جبهه ...

 

         " سلامتی همه جانبازها صلوات "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد