اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" میلاد امام حسن عسگری مبارک باد " :

 

" میلاد امام حسن عسگری به امام عصر (  عج  ) تبریک عرض می کنیم

                                    از طرف سربازانت "

 

عاشقا، مستانگى از سر بگیر

ساقى از ره مى‏رسد ساغر بگیر

مرغ دل را از قفس آزاد کن

با پرستوهاى عاشق پر بگیر

پر بزن تا کوىِ یارِ مَه لقا

جا به بامِ خانه دلبر بگیر

گرچو من بشکسته بالى غم مخور

با ولاى یار بال و پر بگیر

جشن میلاد امام عسگرى

آمده عیدى ز پیغمبر بگیر

هر چه مى‏خواهد دلت از یُمن او

از یَدِ پر قدرت حیدر بگیر

طالب عفوى اگر با یا حسن

دامن محبوبه داور بگیر

شیعه مى‏نازد به نام عسگرى

یا اباالمهدى امام عسگرى

 

کیست او بر شیعیان مولاستى

کیست او نور دل طاهاستى

کیست او ابن الرضا، بابُ الهدى

پور حیدر زاده زهراستى

کیست او کز مقدمش هفت آسمان

غرق زینب باشد و غوغاستى

کیست او اندر رهش پیغمبران

دست بر سینه همه برپاستى

کیست او سرمایه هستى حق

یاسِ بى مثل جهان آراستى

کیست او عشق خداى سرمدى

عاشقى را بهترین معناستى

او امام عسگرى باشد که بر

خستگان عشق مولاناستى

شیعه مى‏نازد به نام عسگرى

یا اباالمهدى امام عسگرى

طنز جبهه ( 2 ) :

  بعد از بمباران از دستشویی صدای ناله می آمد منتظر شدم بیاد بیرون ببینم کیه و 

چش شده !  ترکش خورده بود !

 باچفیه رانش رو بستم و لنگان لنگان بردمش بهداری ، دکتر با تعجب به شلوارش

نگاه می کرد نمی دانست ترکش چطوری به پاش خورده ، ولی شلوار سالم مانده !

" شادی روح شهدای بهداری صلوات "

" میلاد شاه عبدالعظیم الحسنی ( ع ) مبارک " :

 

شهر ری با ناله ی عُشّاق مولا آشناست

 جای جایش مرکز دارالشّفای اولیاست

 

 در حریم قدسی عبدالکریمم

این دلم  زائر ذرّیه ی پاک امام مجتبی ست

 

 هر شب جمعه میان مرقد عبدالعظیم

 این دل من میهمان روضه ی خون خداست

 

 تا شنیدم زائران تو (کَمَن زاراَلحُسَین)

 مرغ روحم در حریمت غرق در شور و نواست

 

 زائر قبر تو آقا نینوایی می شود

 خادم کوی تو مولا، خادم کربُبلاست

 

شاعر :  اصغر چرمی

اسماء الحسنی( 2 ) :

واحد :

این اسم شریف نیز 21 بار در قرآن مجید آمده است .

یعنی خداوند در ذات یگانه است . در صفات یگانه است . در افعال یگانه

و بی همتا است .

خواص :

1-امام رضا ( ع ) می فرماید : هر که را مرض سختی باشد و هر روز 101 بار بگوید :

" یا واحد " از آن بیماری صحت و سلامتی یابد .


2- برای الفت و انس در غربت و امتیاز بین خویشان خواندنش فائده بزرگ دارد .

3-یکی از بزرگان گفته است هر کس در راهی یا مکانی از تنهایی بترسد یا از

شخصی ترسان ووحشتناک باشد یا در خلوت متوهم باشد  " 1001 " بار بخواند

نجات یابد و از ترس ایمن گردد . ان شاالله  تعالی

4- کسی که مداومت بر این اسم نماید انس و الفت و عزت یابد ، هر کس

روزی " 100 مرتبه "

5- اگر این اسم را بر طعامی خواند و از آن تناول نماید ، دلش نورانی گردد .

اسماء الحسنی ( 1 ) :

الله :

این اسم مبارک 980 بار در قرآن کریم آمده است که همه صفات جلال

و جمال و کمال در این اسم جمع شده است و اختصاص به ذات مقدسه

الهی دارد .

پس هرگاه " الله " گفته شود گویا همه اسماء الحسنی گفته

شده است .

خواص :

1-از حضرت علی ( ع ) روایت شده که فرمود : هرکس صدآیه از

آیات قرآن را از هرجا که باشد قرائت کند و بعد از آن هفت بار

یا الله  " بگوید ، اگر برسنگی دعا کند هر آینه خداوند تبارک و

تعالی آن را بشکافد .

2-هرکس این اسم شریف را بنویسد و با خود داشته باشد ، هیچ

کاری از کارها بر او سخت نمی شود و به وسیله آن مشکلات بر او

آسان می گردد که آن ذکر بزرگان     اهل خلوت است .

3-هرآیه و هر دعاکه در اول آن  " اللهم " یا " الله " باشد آن به اجابت

نزدیک تر است و از دیگردعاها زودتر به اجابت رسد .

4-از بعضی از اهل باطن نقل شده که هرکس روزی صد مرتبه بگوید :

" هو الله الذی  لا اله الا هو "  خداوند او را از اهل یقین گرداند و به مقام

 اهل تحقیق و درجات ارباب توحیدش برساند.

5-هر وقت بنده ای ده بار " یا الله " بگوید دعایش رد نمی شود .

6-ذکر این اسم شریف در صبح و عصر و ثلث آخر از شب شصت و شش

بار بدون یا  یعنی " الله " برای برآمدن مطالب دنیا و آخرت بسیار مجرب

است و مداومت بر ذکر  این نام مبارک در خلوت موجب مشاهده امور عجیبه

می شود .

7- در هر روز صد مرتبه گفتن آن جهت رفع تمام مشکلات زندگی موثر است .

8- برای رفع مشکلات و خطرات بزرگ زندگی در یک مجلس هزار ویک بار

موثر  است .  جهت شفای بیمار100 آیه قرآن خوانده شود -

که"  بسم الله الرحمن الرحیم  "   یک آیه محسوب می شود - و سپس 7 بار

" یا الله " گفته شود .مریضی که تمام  پزشکان او را جواب کرده اند ، شفا می یابد .

حتی مرگ حتمی و قطعی چند  روزی به عقب می افتد .

" " سبزی ها ؛ میوه ها و غذاهایی که برای حافظه انسان مفید است : "

عده ایی از دوستان که امتحاناتشان نزدیک است خواستار تقویت حافظه خود

 

شدند و ما هم بنا به وظیفه عمل می کنیم :

****************************************************

 

 

میوه های فسفردار :

پرتقال – زردالو – خرما – شاتوت – موز – انجیر – جینکو – چغندر

**********************

سبزی های فسفردار :

پیاز – کرفس – فلفل سبز – جعفری – گل کلم – کلم بروکلی – تره -

 نخود فرنگی سبز– سیب زمینی -  سیب زمینی شیرین ( پندال ) – سیر

کنگر – اسفناج – لوبیا سبز- قارچ – بامیه

***************

خشکبار فسفردار :

کنجد – بادام – گردو – کندر – مویز سبز – پسته – فندوق

*************************

حبوبات فسفردار :

لوبیا چیتی و انواع آن– غلات – عدس –

*****************

لبنیات :

شیرکم چرب  – ماست شیرین – کشک – پنیر

**************************

غذاهای فسفردار :

تخم مرغ – میگو – ماهی – خورش کرفس – خوراک لوبیا – گوشت – بوقلمون

تخم بلدرچین – خوراک لوبیا – گوشت گاو و گوسفند

" آفتاب پنهانی " :

 

 

طلوع می‌کند آن آفتاب پنهانی

ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی

**

دوباره پلک دلم می‌پرد، نشانه ی چیست؟

شنیده‌ام که می آید کسی به مهمانی

^^

کسی که سبزتر است از هزار بار بهار

کسی، شگفت کسی، آن چنان که می دانی

**

کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است

تویی که در سفر عشق خطّ پایانی

^^

تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند

بیا که صاف شود، این هوای بارانی

**

تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد

بیا که می رود این شهر رو به ویرانی

^^

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق

بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

**

سپیده می زند از مشرق زمین هر روز

نفس شماره زند، پس چرا نمی آیی

 

" دکتر قیصر امین پور "

( طنز جبهه 1 ) :

   

  چند تاعراقی دستمال سفید تکان می دادند که اسیر بشوند و من هم که چند تا کلمه

عربی شنیده بودم ، بادست اشاره کردم بیایید و داد می زدم " امشی " " امشی " (بروید )

بیچاره ها هاج  و واج مانده بودند چکارکنند . باید بیایند یا بروند ! دستهایشان راگذاشتن

رو سرشان و همان جا نشستن . " شادی روح شهدا صلوات "

" زیباترین گل آفرینش " :

زندگی آغاز شد و من به این دنیای خاموش قدم نهادم. هیچ  کس نبودم  با دینی که تو بر

 من عرضه کردی معنی گرفتم . زندگی ام رو به خاموشی و گناه بود با وجود راه ها و سخنانت ،

جهانم روشن تر از ماه شد . من نور حکمت تو را جذب کردم و به سعادت ابدی رسیدم جز تو در

چیز دیگری این قدر شکوه ندیدم .

چه کسی جز تو می توانست این صفات خدایی را داشته باشد تو بالاتر از ملائکی .

تو محمدی و همه جهان را متحول کردی و همه را مبهوت خود کردی . تو آمدی تا بشریت رااز

جهل برهانی و راه رستگاری به ما بنمایی .

آری تو تو بهترین بهترین ها هستی .

تو نمونه ایی از آدم هایی که رایحه انسانیت را به مهد آوردند .

(( مهسا روزبهانی ، دوم علوم تجربی ، دبیرستان شیخ الاسلام ))

" می خواهم صدایت کنم و درمانده ام کدام نام را برگزینم ؟ " :

می خواهم صدایت کنم و درمانده ام کدام نام را برگزینم ؟

می دانم ای نهر همیشه جاری ، ای روشنایی بخش

نام ها در برابر تو سجاقکانی هستند که ذرات کوچکی از زلالی ات را می چشند و حلاوتش

 را فریاد می زنند . مقدر ازلی ، بشارت ابدی !

نام تو ای ذره ذره دلدادگی و تعبد عطش خداپرستی را می گسترداند و جوانه های طلوع را

در اقصی نقاط جهان می پروراند .

کودکان جاهل طائفند که بر پیشانی ات سنگ می زنند که تو پیامبر آزادی و عدالت اجتماعی

هستی ، تو پیامبر تمام اعصار هستی .

نام تو ، امید رسیدن به کمال و انگیزه خلقت را دوباره زنده می کند .

نام تو چراغی می شود و ذرات سیاهی ها پاک می کند

هر بار که نامت را می برم ، روحم متبرک می شود و کنگره های عرش را به قدکشیدن

 وامی دارد . هنوز در جست و جوی آن اسم سعیدم که بیکرانی ، می خواه صدایت کنم و

 نام تو جمله به جمله ، صفحه به صفحه ، سرگشته ام کرده است .

نه ! هرگز نمی توانم سرشارتر از نام بیایم  در هر صلوات آری نام تو برده می شود ، چراغ های

 صلوات در جان ها هر لحظه ها فروزان تر می شود .

یاد نوید بخش تو ، هر صبحگاه درب های بهشت را به روی ما می گشاید . دل ها از یاد تو بوی

گل می گیرد . به نام تو رساله ی دلگشای رسل ختم می شود .

  سراسر زمین چشم می شود و گوش و به خط سیر زمین تا آسمان است خیره می ماند ....

(( مهدیه زارعی ، دوم علوم تجربی ، دبیرستان شیخ الاسلام ))

" آمد قرص ماهی زیباتر از قرص شب چهاردهم " :

خورشید تابان اسلام روز 17 ربیع الاول طلوع کرد .

در دامن آمنه چون قرص خورشیدی می درخشید ، اهل آسمان همگی در شادی و سرور ،

هرسنگی ، کلوخی و درختی که در زمین بود همگی در شادی .

چون این خورشید تابان آمد بت ها نیز به سجود آمدند

گویی تمام جهان را قندیل های بهشتی آهیخته اند .

زمانی که حضرت از مادر متولد شد برای توحید نوری از دهان  مبرک آن حضرت خارج شد که

تمام اهل مکه آن را مشاهده کردند .

این نور کافران را می ترساند آن ها احساس خطر کردند .

فرشتگان در آسمان مکه با پرواز رقصان خود شادی می کردند و دسته دسته به زمین می آمدند

این خورشید تابان را ملاقات می کردند و بوسه بر پیشانی آن حضرت می زدند .

آسمان ها و زمین در پوست خود نمی گنجیدند . آن صبحی بود که دیگر جهان مانند آن را نخواهددید.

آسمان شکافته شد و خداوند نعمتی به زمینیان داد که آنان را به سعادت می رساند .

(( فاطمه نظری ، دوم علوم تجربی ، دبیرستان شیخ الاسلام ))

" چاه مکن بهر کسی * اول خودت دوم کسی ! ! " :

شوخ طبعی از نوع شوخی گروه تروریستی داعش

 

"  خبرگزاری مهر "                                                                                                                                                                        

" ضیافت آسمانی ( 2 ) " :

همه جا روشن است دیگر نیازی  به شمع  و فانوس نیست برفرازچکاد نور باران است

من آماده ی رفتن به ضیافت آسمان ها هستم پلکانی از گل های یاس سپید از عرش به

مهد فرو آهیخته با گام هایی آرام از پلکان به سوی عرش می روم تمامی روحم بوی دلاویز

گل های پردیس گرفته ؛ نگاه آسمانی ام را به مهد می اندازم :

نقاطی نورانی می درخشد آن جا جایگاه دوستدار آل علی ( ع ) است و از آن جاها ، الیافی

نورانی به عرش می آیددر طبقه که بالا می آیی نور در نور است و همهمه هایی به پاست :

چهار ملائکه مقرب در حال تدارک هستند .

میلیاردها ملک برای عرشیان گل های پردیس و طبق هایی می برند از پلکان به سوی آن ها

 می روم برادرهایم به استقبال آمده اند، همه چیز واقعی به نظر می رسد گل ها و رایحه

یشان ، وسوسه می شود تخم گل ها را به جیب بگذارم که به مهد آورم اما ملک وحی منع

می کند که اجازه خروج گل های پردیس ندارم !

زیر پاهایم همه جا سبز سبز است سبز بهاری و بوی علف های تازه مرا به خاطرات کودکی ها

 می بردهمه غرقه های پردیس مزین به گل هایی اس که  در وهم نگنجد  ، به پایین پایم

می نگرم !

چه زیباست مهد دیده می شود : بقعه سبز آل رسل و بقیع می بینم و رایحه خوش نرگس های

دشت موعود می آید.این جا هیچ کس تنها نیست و در می آبی راز جاودانگی در عرش که هر

کس در نیابد ، چرا نیایی ؟

وقتی قدم هایت ، نگاهت ، راهت بوی گل های پردیس داشته باشد پدرت ختم رسل همیشه

با توست : او سفارش به این گونه می کند . گروهی از ملائک گل های پردیس را به مهد

 می ریزند:شاید برای همین است که رایحه عرشیان به مهد رسد در فراسوی میلادها .

" آمده ام از عرش به مهد تا انسان را یادآورشوم که آسمانی ام و امانت تو هستم و مرا به پلیدی

نیا لا ، من روح آسمانی ام که در جسم شما آدمیان به امانت ماندم . "

به مهمان های زمینی اجازه داده می شود در پایان ضیافت به دیدار کسانی که دوست شان

 دارند بروند و من  نینوا و بارگاه قسمتی از روحم را برمی گزینم .

(( پایان قسمت  دوم  : دل نوشته رویا پوراحمدگربندی : به مناسبت تولد پیامبراکرم ( ص )   ))

" تو آمدی که رحمتی برای جهان باشی " :

مبارک بادبرتو ای بهترین خلق ، انتخابت به عنوان پیامبر خدا ، تو که مصطفایی و دلیل خلقت

تو که اولین مسلم هستی و خاتم المرسلین .

تو که شاهدی و بشارتگر هشدار دهنده ای و دعوت کننده تو که سراسرلطفی و مهربانی خدا

که چه نیکو برسربندگان منت نهاد و چون تویی را یاور امت قرار داد تا الگویی باشی پاک و

نیک که نجات دهنده بشریّت از باتلاق های خودخواهی و جهالت و سیرکمال و سعادت را

نشانگرباشی .

امت را پا به پا راهنماباشی و همراه حتی اگر تو را گزند و توهین کنند و جسارت را به حد اعلاء

رسانند در حق تو ودر حق اهل بیتت . تویی مایه مباهات و فخر انبیاء تویی ، دعوت کننده به

 سوی حق به فرمان حق و چراغی تابناک و تابنده که بشر فروافتاده در چاه ضلالت و گمراهی

را به سوی سعادت و هوشیازی فرامی خوانی و در این راه فقیر و غنی ، سیاه و سفید ، عرب و

 عجم نمی شناسی  و جویای حال کسی می شوی که خاکستر به سرت ریخت  و می بخشی

 قاتل حمزه سیدالشهداء را .

تو که کلامت از منبع لایزال الهی سرچشمه می گیرد و رفتارت و سیره زندگانیت سیروسلوک

 الی الله است . ای محمد بخوان به اندازه تمام سختی هایی که در طول قرن ها امتت تحمل کرد

و تو بردباری و صبر را در نهایت کمال و اعتدال به کارخواهی بست .

بخوان به اندازه ی همه اجرت نبوتت که همه را در محبت اهل بیت قرار دادی ، بخوان به اندازه ی

راز و نیازت به درگاه حضرت دوست که فرمودی : خدایا مرا یک دم به خودوامگذار و مگر غیر از آن

  است که حضرت حق و یونس پیامبر را یک دم به خود واگذاشت و چنان شد که شد .

" بخوان محمد به به اندازه همه ما بخوان "

تو آمدی که رحمتی برای جهان باشی

(( مرضیه محرابی ، سوم علوم ریاضی ، دبیرستان شیخ الاسلام ))

" ضیافت آسمانی " :

از صخره های کوه ابوقبیس بالا می روم و بر بلندی صخره های سرد خاکستری به دشت

می نگرم : خورشید در حال غروب و گردی طلایی رنگی آسمان و زمین را پوشانده است .

بادسردی در حال وزیدن است و سرمایش تمام وجود آدمی را می لرزاند ماه با قرصی

کامل در حال ورود به صحنه آسمان و همراهانش ستارگان یکی یکی به مهمانی وارد و

جایگاهشان می نشینند .

آمده ام تا تجربه ی آخرین ختم رسل ( ص ) را  با تمام وجودم حس کنم .زمانی که در

غار حرا به مناجات می پرداخت . اما اول باید را تولدش ببینم :

نگاه آسمانی ام را به دور دست ها می دوزم : شب از راه رسیده است و من آسمان را

آبستن رویدادی عظیم می بینم ، همه چیز با بقیه شب ها فرق دارد : ناگاه نوری از سوی

شهر مکه به آسمان می رود و همه جا روشن می شود : آمد .... آمد ......

چنان ذوق زده ام که اگر بال داشتم به مکه می رفتم دق الباب می کردم و مهمان خانه ی

عبدالمطلب می شدم : او مهمان نواز است و همه را می پذیرد !

به غار حرا وارد می شوم و کوله بار خاطره ام را به گوشه ایی می نهم ، سجاده ی عشقم را

می گسترم و قامت می بندم : الله اکبر ! تو بزرگی و رحیمی و کریمی ! در تمامی لحظات با

منی و بی من نیستی و من گاهی فراموشت می کنم ! و شرمنده ام خالق من ، تویی که

هر لحظه عظمتت را نشانم می دهی و با وجودتت من رایحه گل های پردیس می گیرم و

بی تو محو می شوم .

در عرشت ضیافت ها برپاست و برادران در آن جا گرد آمده اند و بی رویای نابه هنگام

ضیافت بر پا نمی کنند ! باید رفت و دید که وصف نمی گنجد ....

به زودی فرشته وحی خواهدآمد و مولود عرش را به عرشیان عرضه می کندو تمامی

ملائکه صف در صف به استقبال آمده اند :

همه جا نورباران است واین جا بر فراز چکادها تنها نیستم و سردم نیست ، بادسرد هنوز

در حال وزیدن است و من با عشق ختم رسل ( ص ) ، گرم و گرمم هست بایدبه ضیافت رفت :

(( پایان قسمت اول : دل نوشته رویا پوراحمدگربندی : به مناسبت تولد پیامبراکرم ( ص )   ))