اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

عید قربان در شعر آئینی/ بر کویر دل ما، نعمت باران آمد


عید قربان در شعر آئینی/ بر کویر دل ما، نعمت باران آمد

 

و اما این جشن بزرگ الهی، در اشعار آئینی فارسی، جلوه ای خاص دارد:



ای عزیزان، به شما هدیه ز یزدان آمد


عید فرخنده و نورانی قربان آمد



حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول


رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد



عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم


آفتابی به شب ظلمت انسان آمد



جمله دل‌ها چو کویری ست پر از فصل عطش


بر کویر دل ما، نعمت باران آمد



خاک می‌سوخت در اندوه عطش با حسرت


نقش در سینه ی این خاک، گلستان آمد



امر شد تا که به قربانی اسماعیلش


آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد



امتحان داد به خوبی به خدا، ابراهیم


جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد



آن حسینی که ز حجّ رفت سوی کرب و بلا


به خدا بهر سرافرازیِ قرآن آمد


 

رضا اسماعیلی یکی از شاعرانی است ر که این عید خجسته را در کلمات خود پاس


داشته است و آن را نشانه ای از توحید می‌بیند:


 

اول عشق ست ای جان! قُل هُوَ اللهُ أحد


دف بزن؛ ساغر بچرخان؛ قل هو الله احد



گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان


آه از این مضمون سوزان! قل هو الله احد



حضرت لیلی! بیا در صحنه و چرخی بزن


یک غزل مجنون برقصان؛ قل هو الله احد



ساغری آغوش وا کن؛ یک تبسّم مِی بریز


اندک اندک جمع مستان ... قل هو الله احد



می کنم سجّاده را رنگین به مِی، فتوا بده


زُهد من را مِی بنوشان، قل هو الله احد



بر سر آنم به حکم عشق، رقص خون کنم


با دلی عاشق، غزلخوان، قل هو الله احد



در کمند زلف تو پیچید دل، یا لَلعَجَب


دید صدها عید قربان، قل هو الله احد



زیر شمشیر غمت، عشق ست سر دادن به شوق


دست افشان، پایکوبان، قل هو الله احد



من شبی تاریک تاریکم؛ تبسم کن مرا


جلوه کن ای ماه تابان! قل هو الله احد



تشنه ی وصلم؛ الا یا ایّها السّاقی! وصال


اول عشق ست ای جان! قل هو الله احد


 

و اینک شعری از علیرضا قزوه را به مرور می‌نشینیم؛ شعری که شاعر در 


آن، روزها و شب‌های مبارک و منحصر بفردی مانند شب قدر و روزهای


 عید فطر و قربان را درحقیقت وجودی خود، یکسان می یابد:


 

چرخ زدم چه ناگاه؛ نور شدم چه آسان


روح من از مدینه ست؛ خاک من از خراسان



کیست برابر من؟ آن سویِ مشعرِ من


کُشته ی آن نگاهم در شب عید قربان



سنگ بزن که در من، آینه ای برویَد


سنگ بزن که در من شور گرفته شیطان



نذر دلم کن امشب؛ سِلسله الذَّهَب را


چیست به غیر زنجیر، سلسله های عرفان



دف بزنید امشب؛ با دل من بچرخید


عقل بگو بچرخد؛ عشق بگو بچرخان



این تب لیله القدر یا تب عید اضحی ست


این شب عید فطر است یا شب عید قربان؟



 

و این مستیِ عید قربان، نه تنها در اشعار گذشته، که در شعر محمد رجب زاده 


هم آشکارا دیده می شود:


 

ساقی، مِیِ نابم ده؛ دیوانه و مستم کن


دیوانه ی دیوانه، زنجیر به دستم کن



 هر دم بده پیمانه با ساغر جانانه


بی خود ز خودم بنما؛ بی هیچ ز هستم کن 



جان را چه کنم دیگر؛ جانانه به بر دارم


زَن شعله به این جان و بی پایه و بستم کن



انداز تو جانم را اندر خمِ می، ساقی


هفت غسل بده آن را؛ پاک از همه پَستم کن



دنیا و ما فیها، دیگر به چه کار آید


زنجیر عبودیّت بر گردن و دستم کن



با خنجر پولادین بر گیر ز من دیده


آزاد کن این دل را؛ دلدار پرستم کن



بر درگهِ معشوقم؛ مشتاق وصالم من


انگشتریِ عقدش، جانا تو به دستم کن



آموز به من ساقی؛ تو رسمِ وفاداری


یادآوری عهدم از روز اَلَستم کن



پیمانِ الستِ حقّ یا عقدِ عبودیّت


فخر است برای من؛ مانع ز شکستم کن



 

و اما ماجرای آزمایش الهی حضرت حق برای حضرت ابراهیم (ع) و سربلند شدن


 این پیامبر حنیف در این آزمایش، مطلبی است که در شعر غلامرضا سازگار به آن


اشاره شده است:


 

عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید


در منای دل وقوف از حج روحانی کنید



تا نیفتاده ست جان در پنجه ی گُرگِ هوا


گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید



سنگها از مشعر وصل الهی کرده جمع


جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید



بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن


حُلّه ی احرام از انوار ربّانی کنید



در مسیرِ "وَجه رَبّک" پای جان بگذاشته


گام اول در "هُوَ الهو" خویش را فانی کنید



پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت


گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید



از سر من، موی بتراشید و محو هُو شوید


تا همه لبریز از نور جمال او شوید



شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین


حُلّه احرام پوش از شهپر روح الامین



پاک کن آئینه را از زنگ تزویر و ریا


تا شَوی سر تا قدم آئینه حق الیقین



گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ


تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین



تیغ از الماس در دست پدر بُرّنده تر


ای عجب نازکتر از گل آن گلوی نازنین



نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید


هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین



پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز


از چه کُندی می کنی در امرِ ربّ العالمین



تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب، پُر


تو به من گویی ببر اما خدا گوید نَبُر



ناگهان آمد ندا از جانب ربّ جلیل


مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدق ات را دلیل



تا بماند نور ختم المرسلین در صُلب تو


فدیه آورده ست بر فرزند پاک ات جبرئیل



ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را


تو خلیلی؛ تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیل



ما تو را در بوته ی اخلاص کردیم امتحان


ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل



هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید


هم جلال و عزّت تو کرد شیطان را ذلیل



کُشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت


چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل



تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود


بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود



ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست


تا قیامت زنده این سنّت به صحرای مناست



 

و این نیز، شعر دیگری از همین شاعر متخلّص به «میثم» در پاسداشت


عید سعید اضحی است که البته با ذکر امام حسین(ع) و مِنای حماسه و 


خون به پایان می رسد:


 

ای مِنای معرفت، دلهایتان


روی جانان شمع محفلهایتان



در هُوَ الهُو خویش را فانی کنید


عید قربان است؛ قربانی کنید



مشعر و خیف و منا را بنگرید


با نگاه دل خدا را بنگرید



سینه نورانی، نفَسها مُشک خیز


چشمها چون ابر رحمت اشکریز



خاک با مُشک و عبیر آمیخته


اشک مهدی در بیابان ریخته



ای منا! آهنگ دیگر ساز کن


دفتر اسرار خود را باز کن



وصف آن پیر خداجو را بگو


قصّه ی قربانی او را بگو



عشق اینجا خودنمایی می کند


مرگ، دائم، دلربایی می کند



کارد لرزد در کف دست پدر


روح رقصد در تن پاک پسر



بوسه های تیغ روی حنجر است


یا نوازشهای دست هاجر است



عشق می جوشد به رگهای خلیل


تیغ می گوید که "یَنهانی جلیل"



دوست بهر دوست خود را ساخته


تیغ اینجا رنگ خود را باخته



اَللَّه، اَللَّه همّتی کن جبرئیل


تا بگیری تیغ از دست خلیل



این که کرده جان خود تسلیم دوست


لحظه ای، آنی نمی گنجد به پوست



در جبینش نور احمد را ببین


دیده بگشا و محمّد را ببین



ای قضا ز امر خدا تعجیل کن


خلق را قربان اسماعیل کن



ای فلک دست دعا از دل برآر


ای ملک از عرش قربانی بیار



آی حُجّاج این ندا را بشنوید


بشنوید اینک خدا را بشنوید



در منا از سوی ربّ العالمین


گوسفند آورده جبریل امین



کای خلیل از تو پذیرفتیم ما


امتحان بود آنچه را گفتیم ما



کردی اجرا آنچه را ما خواستیم


بر خلیلیّت تو را آراستیم



هر چه هست و نیست در فرمان ماست


تیغ در دست تو، حکم از آنِ ماست



بندگی کردی خلیل ما شدی


همدمی بر جبرئیل ما شدی



این ذبیح ماست؛ رویش را ببوس


تیغ بگذار و گلویش را ببوس



گر چه طفل ات تیغ ما را مشتری است


آنکه باید ذبح گردد؛ دیگری است



او سراپایش نشان هر بلاست


قتلگاهش در مِنای کربلاست




پیش از آن کآید وجودت در وجود


بوده بر سجّاده ی خونش، سجود



پیشتر از خِلقت این روزگار


کرده اسماعیلها بر ما نثار



تو خلیل مایی؛ امّا او ولیّ ست


نام زیبایش حسین بن علی ست



عشق تا شام ابد مرهون اوست


اشک "میثم" ها نثار خون اوست


کد خبر 4075342
 
" خبرگزاری مهر "

عید قربان مبارک


Image result for ‫منظره طیبعت پرگل‬‎

 


عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم


همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم


 

حاجیان اندر دیار کعبه گشتند مهمان


میزبان من بیا تا من که مهمانت شوم


 

عید قربان است و هر کی میدهد قربانی اش


آرزو دارم که قربانی قربانت شوم


 

عید روزه رفت و عید قربان، میرسد نوروز هم


روز نوروز میرسی تا سبزی خوانت شوم


 

باغبان از شوق گلبن میرود در خواب مست


گلشن باغم بیا تا مست مستانت شوم


 

دشت ها پر لاله و باغها پر سنبل شده


تا بکی خواهی که مجنون بیابانت شوم


اخلاق هلاک‌کننده


  Image result for ‫تصویر فصل پاییز‬‎


قال‌النبی(ص): «ثلاث مهلکات: شح مطاع، و‌هوی متبع، و اعجاب المرء بنفسه»

پیامبر گرامی(ص) فرمود: سه خلق بد مایه هلاکت افراد است؛

اول: بخلی که شخص بخیل مطیع آن باشد.
 
دوم: هوای نفسی که آدمی از فرمانش پیروی نماید، و
 
سوم آن که: شخص خود و کارهای خود را با چشم غرور و اعجاب بنگرد.(1)

___________________

1- وسائل الشیعه، ج 1، ص 102

گناهانی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهد


Related image
 


ابوخالد کابلی می‌گوید: از امام‌سجاد(ع) شنیدم که همیشه می‌فرمود: گناهانی که نعمت‌ها 

را تغییر می‌دهد پنج تا است که عبارتند از:
 
1- ظلم و ستم به مردم
 
2- ترک عادت نیک
 
3- ترک اختیار معروف
 
4- کفران نعمت
 
5- شکر نعمت نکردن 

در ادامه امام سجاد(ع) به این آ‌یه شریفه قرآن استناد می‌فرمایند: «ان الله لا یغیر ما بقوم

 حتی یغیروا ما بانفسهم» خداوند نعمت‌های خود را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه مردم (بر اثر

 اعمال و رفتار و اندیشه ناسالم) در خود تغییراتی را بوجود آورند. (1)

___________________

1- وسائل الشیعه، ج 11، ص 519

شعر دعای عرفه 2




Related image



چه خوب شد عرفه دلبرم صدایــم کرد

خدا به خاطر ارباب این عطایـــم کرد

به دامن جبل الرحمه پا به پای حبیـب


 

به آستان رفیع دعا رهایـــــــم کرد

چه فرصتی که به همراه کاروان حسین

مسافر سفر دشت نینوایــــــــم کرد


 

زسعی مروه و سعی صفا عــــبورم داد

به طواف حج حقیقی دل آشنایـم کرد

چه منتی که در این روز معرفت،اربـاب


 

به خوان نعمت العفو خود گدایــم کرد

منی که هیچ نبودم به شی مذکــوری

به حب فاطمه شایسته ثنایم کـــــرد


 

به افتخار علی ره به بام هــــــم داد

که هم نشین تمام فرشته هایــم کرد

ز گریه حوله احرام دلبرم خیس اسـت


 

صدای ناله ارباب مبتلایم کـــــــرد

همه به حال دعای حسین می گـریند

نوای یارب زینب پر از نوایــــم کرد


 

به دیده اشک مناجات کئکان زیباست

زگاهواره خود کودکی ندایم کــــــرد

علی اکبر و طعم فراز های دعـــــــا


 

به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد

به اشک چشم علمدار کاروان سوگــند

حسین بود که دلداده خدایم کـــــرد


 

همان حسین که با جلوه کرامت خــود

کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد

شعر دعای عرفه 1



Related image



یک نخ از جامه احرام تو ما را کافیست

نه که ما را همه خلق جهان را کافیست

 

پسر حضرت نرگس به جمالت نازم

گوهر مهر تو ما را ،به دو دنیا کافیست

 

در منی یا به حرم یا عرفات یا مشعر

لحظه ای یاد کنی از من شیدا کافیست

 

گر تو راضی شوی از من،همه روزم عرفه است

نامه ای گر شود از سوی تو امضا کافیست

 

صبوری



Image result for ‫تصویر ساحل بندرعباس‬‎


 

 دارم هی پا به پای نرفتن صبوری می‌کنم 



صبوری می‌کنم تا تمام کلمات عاقل شوند 



صبوری می‌کنم تا ترنم نام تو در ترانه کامل تر شود 



صبوری می‌کنم تا طلوع تبسم، تا سهم سایه،‌ تا سراغِ همسایه ... 



صبوری می‌کنم تا مَدار، مُدارا، مرگ ... 



تا مرگ ، خسته از دق‌البابِ نوبتم 



آهسته زیر لب ... چیزی، حرفی ، سخنی بگوید 



مثلا وقت بسیار است و دوباره باز خواهم گشت! 



...



تا تو دوباره بازآیی 



من هم دوباره عاشق خواهم شد!



 

"سیدعلی صالحی"

ترک دروغ، سرچشمه ترک همه گناهان


  
Related image

شخصی به حضور پیامبر اسلام(ص) رسید، عرض کرد: نماز می‌خوانم و عمل منافی عفت انجام می‌دهم، و دروغ هم می‌گویم! کدام را اول ترک گویم؟!

پیامبر(ص) فرمود: دروغ، او در محضر پیامبر(ص) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید. هنگامی که خارج شد وسوسه‌های شیطانی برای عمل منافی عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت که اگر فردا پیامبر(ص) از او در این باره سوال کند چه بگوید، بگوید
 
چنین عملی را مرتکب نشده است، اینکه دروغ است، و اگر راست بگوید حد بر او جاری می‌شود، و همین‌گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف او این طرز فکر و سپس خودداری و اجتناب برای او پیدا شد و به این ترتیب ترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان او گردید. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- تفسیر نمونه، ج 11، ص 413.

عدم تاثیر مقام در انسان خودساخته


  Image result for ‫منظره طیبعت پرگل‬‎


قال‌الامام علی(ع):
 
«ذو الشرف لاتبطره منزلهًْ نالهاوان عظمت، کالجبل الذی لاتزعزعه الریاح»

امام علی(ع) فرمود:
 
انسان با شرف اگر در جامعه به بزرگترین مقام و پایه نایل شود، هرگز خود 

را نمی‌بازد و از مسیر فضیلت خارج نمی‌شود، او مانند کوه پابرجاست که

 وزش بادها قادر نیست او را متزلزل نماید. (1)
 
ــــــــــــــــ

1- غررالحکم، ص 407

شهادت امام محمدباقر ( ع) تسلیت عرض می کنیم

 

 

 Related image

 

 باقر به علم شهره هرخاص وعام شد


مسموم زهر کینه ی کور هشام شد


 

هر چند زهر کین بشد اسباب مرگ او


مرگش زکربلا ز برایش پیام شد


 

آنگه که بین بستر بیماریش فتاد


با یاد کربلا و پدر تشنه کام شد


 

یادش بیامد آن دم آخر که جد او


هل من معین بگفت و پدر اشک تام شد


 

او پنج ساله بود به صحرای کربلا


دیدش که بهر قتل حسین ازدحام شد


 

آن دم که دید نعش شهیدان به قتلگاه


با عمه زبنبش به فغان هم کلام شد


 

کردی مواظبت زپدر عصر روز خون


آنگه که غرق آتش وغارت خیام شد


 

یاد آمدش اسارت وکوفی وشامیان


خونین جگر پدر زسوی اهل شام شد


 

بایاد کربلا جگر از زهر پاره شد


یا فاطمه به لب دگر عمرش تمام شد


خواص الاسماء الحسنی ( 50 ) :



عفو

 

خداوند عفو است یعنی بدی های بندگان را محو می کند و از گناهان چشم پوشی می نماید .

 

خواص:

 

1- مداومت بر این اسم شریف جهت آمرزش گناهان و توفیق یافتن به توبه نافع است .


2- صاحب مفاتیح النجاة می گوید :  "  هرکس این ذکر را بسیار بگوید ، وسواس از


 او زایل می شود .


3-جهت محو سیّات و تبدیل آن به حسنات تاثیر عظیم دارد .


4-به جهت محو و بخشوده شدن گناهان و کسب نورانیت در طی شبانه روز براسم


 " العفوّ " مداومت شود .


5-جهت رفع وسواس در عبادات و نجاسات ، این ذکر زیاد خوانده شود .

مرغوب‌ترین انجیر سیاه سفیدبخت نشد


جهنم دلالان برای میوه بهشتی/ گمنامی زودرس‌ترین انجیر دنیا



زودرس‌ترین انجیر جهان است اما همچنان در بن‌بست بسته‌بندی و فرآوری اصولی مانده است، این حکایت میوه بهشتی است که این روزها در جهنم دلالان و کمبود صنایع تبدیلی و تکمیلی روزگار می‌گذراند.

خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها: استان لرستان با آب‌وهوای مناسب و رودهای پرآب و خاک حاصلخیز استعداد ویژه‌ای برای کشاورزی دارد به‌طوری‌که پایه اصلی اقتصاد مردم این استان را کشاورزی تشکیل می‌دهد.  

این در حالی است که محصولات کشاورزی و باغی شهرستان پلدختر در استان لرستان را بیش از هر چیزی بانام «انجیر سیاه» می‌شناسند، انجیری که به‌واسطه زودرس بودن پیش از هر نوع انجیری راهی بازار می‌شود و خواهان زیادی در سراسر کشور و دنیا دارد.

این محصول در سطح وسیعی از شهرستان پلدختر پرورش داده می‌شود و علاوه بر ایجاد فرصت‌های اشتغال این شهرستان را مستعد تبدیل به قطب صادرات انجیر به کشورهای مختلف دنیا کرده است.

بنا بر آمار ارائه‌شده از سوی مسئولان، ۳۳ درصد انجیر سیاه‌آبی کشور در لرستان تولید می‌شود و لرستان در پرورش و تولید انجیر سیاه در کشور رکورددار است. این در حالی است که ۹۲ درصد این میوه در شهرستان پلدختر تولید می‌شود.




اما معضل همیشگی دلالان و واسطه گران کام باغداران انجیر سیاه پلدختر را تلخ کرده است؛ جای خالی یک تعاونی با حضور باغداران انجیر پلدختر باعث شده تا همچنان دست دلالان از فرآیند بسته‌بندی و عرضه این محصول به بازار قطع نشود.

این در حالی است که اگر باغداران در قالب تشکل‌ها و گروه‌هایی مانند تعاونی‌های ویژه کشاورزی و باغداری با یکدیگر همکاری کنند می‌توانند علاوه بر اینکه برند ویژه خود را داشته باشند، با دریافت تسهیلات ویژه‌ای که از سوی وزارت جهاد کشاورزی ارائه می‌شود، صنایع تبدیلی و تکمیلی انجیر سیاه را راه‌اندازی و توسعه دهند؛ موضوعی که همچنان در قطب تولید انجیر سیاه کشور مغفول مانده است.

انجیر سیاه پلدختر همچنان در گمنامی و بدون برند ویژه خود و از سوی واسطه گران به بازارهای داخلی و خارجی عرضه می‌شود. همین امر موجب شده تا سود تولید مرغوب‌ترین و زودرس‌ترین انجیر سیاه ایران به جیب باغداران نرود و همچنان واسطه گران بهره‌بردار اصلی این میوه بهشتی باشند


«پلدختر» بر سکوی نخست تولید انجیر سیاه ایران


علیرضا احمدوندی مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی لرستان در این رابطه به مهر گفتپلدختر مقام نخست تولید انجیر سیاه کشور را به خود اختصاص داده است.



وی با اشاره به اینکه سطح زیر کشت انجیر در لرستان ۱۶۰۰ هکتار است، اظهار داشت: از این مقدار ۱۴۲۰ هکتار بارور بوده و ۱۸۰ هکتار به‌صورت نهال است و به باروری نرسیده است.

مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی لرستان تصریح کردامسال ۲۵ هزار و ۳۵۰ تن انجیر از باغات استان برداشت می‌شود.

۱۲۰۰ بهره‌بردار به‌طور مستقیم و بین ۶ تا ۷ هزار نفر به‌صورت غیرمستقیم درباغات انجیر مشغول به کار هستند

مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی لرستان میانگین برداشت انجیر باغات لرستان را ۱۷ تن و ۸۰۰ کیلوگرم اعلام کرد و افزود: تعداد ۱۲۰۰ بهره‌بردار به‌طور مستقیم و بین ۶ تا ۷ هزار نفر به‌صورت غیرمستقیم در باغات انجیر مشغول به کار هستند.

احمدوندی تصریح کرد: به علت ماندگاری کم انجیر،  این محصول بیشتر به‌صورت تازه خوری مصرف می‌شود اما در صنایع شیرینی‌پزی، مربا، سرکه، مارمالاد، شربت ٬و شکلات انجیر نیز فرآوری شده و همچنین به‌صورت خشک مورداستفاده قرار می‌گیرد.


تأسیس تعاونی انجیر کاران پلدختر


وی بابیان اینکه ۸۵ درصد باغات انجیر لرستان در شهرستان پلدختر به‌صورت مجتمع کشت‌شده و میانگین عملکرد تولید انجیر در این شهرستان ۲۰ تن در هکتار است، تصریح کرد: در نظر داریم با تأسیس تعاونی انجیر کاران پلدختر، این تعاونی را به زنجیره تولید به مصرف کشور وصل کنیم.



اما هرساله انجیر کاران پلدختر با مشکل کمبود آب مواجه بودند و خشک شدن رودخانه «مادیان رود» باعث شده بود تا درختان چندین ساله انجیر در باغات پلدختر در آستانه نابودی قرار بگیرند.

امسال خوشبختانه باوجود کم‌آبی رودخانه «مادیان رود»، اما توسعه سیستم‌های نوین آبیاری در سطح باغات و بهره‌برداری از ایستگاه پمپاژ آب «سرنجه زیودار» باعث شد تا باغداران پلدختری با مشکل کمبود آب مواجه نشوند.

جبران کمبود آب باغداران انجیر پلدختر با احداث ایستگاه پمپاژ آب «سرنجه زیودار» وتوسعه سیستم‌های نوین آبیاری

مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی لرستان در این رابطه اظهار کرد: به‌منظور جبران کمبود آب موردنیاز باغداران انجیر شهرستان پلدختر در ابتدای سال جاری ایستگاه پمپاژ «سرنجه زیودار» به ظرفیت ۳۰۰ هکتار مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

علیرضا احمدوندی ادامه داد: از کشاورزان منطقه انتظار داریم با تشکیل پرونده در مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان پلدختر نسبت به مجهز کردن باغات خود به سیستم آبیاری قطره‌ای اقدام کنند.  



وی یادآور شد: به همین منظور دولت تسهیلات مناسبی را در نظر گرفته و برای هر هکتار مبلغ ۱۵ میلیون تومان به‌صورت بلاعوض هزینه می‌کند.

مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی لرستان گفتبه‌منظور تقویت بنیه مالی صنایع تبدیلی و فرآوری، این سازمان آمادگی دارد کمک‌های اعتباری خود را از طریق زنجیره تولید به مصرف کشور به متقاضیان اعطا کند.


جشنواره مرغوب‌ترین انجیر سیاه ایران برگزار می‌شود


سید حبیب‌الله موسوی بخشدار معمولان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: جشنواره انجیر با حضور استاندار لرستان، نماینده مردم پلدختر و معمولان در مجلس شورای اسلامی، جمعی از مدیران استانی و شهرستانی، کشاورزان و باغداران در منطقه «زیودار» پلدختر برگزار می‌شود.

وی افزود: در این جشنواره تمبر متناسب با این محصول استراتژیک که یکی از ظرفیت‌های شهرستان پلدختر و از محصولات منطقه «زیودار» است رونمایی می‌شود.



موسوی تصریح کرد: این جشنواره در تاریخ یکم شهریورماه امسال در منطقه «زیودار» برگزار می‌شود.

سالیانه ۲۰ هزار تن انجیر از باغات «زیودار» برداشت می‌شود

بخشدار معمولان گفت: منطقه «زیودار» دارای ۱۵ روستا و هشت نفر دهیار با جمعیتی بیش از پنج هزار نفر است که در باغات این منطقه سالیانه ۲۰ هزار تن انجیر تولید می‌شود.

موسوی بابیان اینکه سطح زیر کشت انجیر منطقه «زیودار» حدود هزار هکتار بوده که از این میزان ۸۶۵ هکتار باغات انجیر بارور است، گفت: ۹۲ درصد بازار انجیر استان لرستان را باغات شهرستان پلدختر به‌ویژه این منطقه به خود اختصاص داده است.

وی تصریح کرد: انجیر سیاه پلدختر ۲۵ تا ۳۰ درصد بازار انجیر کشور را تأمین می‌کند و گردش مالی این محصول ۲۰۰میلیارد تومان بوده که رقم بسیار بالایی است.

بخشدار معمولان بابیان این‌که سوره‌ای در قرآن به نام «انجیر» آمده است و این موضوع اهمیت این میوه پربرکت را می‌رساند، گفت: انجیر دارای ۳۲ خاصیت پزشکی است و این محصول می‌تواند در سطح ملی برند مشخصی برای شهرستان پلدختر باشد.

به‌هرروی امید می‌رود با ایجاد و توسعه زیرساخت‌های صنایع تبدیلی و تکمیلی و تعاونی‌های روستایی و منطقه‌ای، انجیر سیاه پلدختر که پایش به بازارهای جهانی هم بازشده بتواند جایگاه خود را در این بازار تثبیت کند و با برند ویژه خود عرضه شود، موضوعی که می‌تواند برای پلدختر درآمد و ارزش‌افزوده قابل‌توجهی به همراه داشته باشد.

کد خبر 4378157
 

" خبرگزاری مهر "

سفیر آلمان تعطیلات خود را در بین عشایر بختیاری گذراند +تصاویر



سفیر آلمان در ایران در توئیتر خود خبر داد: 


مهمان خانواده مهربان بختیاری بوده ام


 

 
  
میشائل کلور برشتولد، سفیر آلمان در ایران برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود با
 
عشایر بختیاری در دره کوهرنگ زاگرس همراه شده است. به گزارش جام جم آنلاین 
 
از جماران، تصاویری از حضور سفیر آلمان با عشایر بختیاری را در زیر مشاهده کنید.

  

  


" جام جم "

سرعت تاثیر کار بد در انسان


Related image


قال‌الامام الصادق(ع):
 
«ان العمل السیئ اسرع فی صاحبه من السکین فی اللحم»

اما صادق(ع) فرمود:
 
تاثیر کار بد در شخص از «کارد در گوشت سریعتر است.»(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1- اصول کافی، ج 2 ص 272

قافلۀ شوق (۱۴)


Related image


اوائل توی جبهه، وقتی گلولۀ توپ یا خمپاره، به دُور و بر سنگر و خاکریزمان می‌خورد، از جایم تکان نمی‌خوردم. تازه خدا را هم شکر می‌کردم که گلوله به من نخورده! هنوز چیزی از ترکش هایِ لنگه‌ گیوه‌ای نمی‌دانستم. خیال می‌کردم خود گلولۀ توپ یا خمپاره باید به آدم بخورد تا ناکارش کند. یکی از بچه‌های همسنگر که خبطم، کم‌کم دستش آمده بود، یک‌بار با شنیدن سوت خمپاره، به طرفم دوید و روی زمین درازم کرد.
 
گرد و غبار انفجار که نشست، گفت؛ «آدم حسابی! هر گلوله هزار تکه میشه و هر تکه میتونه، تو رو بسته‌بندی شده بفرسته ولایت!». از آن روز به بعد بود که هر وقت سوت گلوله به گوشم می‌خورد، فوری روی زمین خیز برمی‌داشتم.
حالا باز هم اهواز بودم. البته بعدِ جنگ، سه چهار باری آمده بودم اهواز. باری طبق قرار باید از محل اسکان کاروان‌های راهیان نورِ کردستان بازدید می‌کردیم و برای تجهیز محل و تامین سایر مایحتاج کاروان‌های اعزامی تصمیم می‌گرفتیم. هنوز اعزام‌ها شروع نشده بود. تاریخ اولین اعزام از کردستان، هفده اسفند بود. یعنی شانزده روز بعد. توی مینی‌بوس زردقناری، از کمربندیِ شمالی اهواز، به طرف محل اسکان می‌رفتیم و من از پنجرۀ مَرکب، دنبال جایی به اسم «چارشیر» می‌گشتم. سؤالی توی ذهنم بود. زمان جنگ، اغلب ‌تانکرهای خطوط جبهۀ اهواز و سوسنگرد را، از آب چارشیر پُر می‌کردند. من پیش خودم فکر می‌کردم حتما توی چارشیر، چهار تا شیرْفلکۀ آبرسانی گذاشته‌اند و چارشیر هم، اسمش را از آن گرفته! دو سه سالی که اهواز بودم، گذرم به آن طرف‌ها نیفتاد. حالا بعد از نزدیک سی سال، وقتی به چارشیر رسیدیم، عوض چهار تا شیرفلکۀ آب، مجسمۀ سنگیِ چهار تا شیر یالدار می‌دیدم که در چهار طرف میدان نصب کرده بودند.

 محل اسکان کاروان‌های کردستان، سوله نسبتا بزرگی بود که مساحتش، بیشتر از هزار مترمربع می‌شد. برای لوله‌کشی آب و روشناییِ سوله، از کردستان نیروی فنی آورده بودند. تأسیساتچی لوله‌کش و برقکار از بچه‌های سنندج و از قضا آشنا بودند. از بین کاروان، آنهایی که توی این قِسم کارها، سرْرشته داشتند، پخش شدند توی سوله، برای ارزیابی و رفع نقائص. سردار نورالهی که مسؤلیت اعزام کاروان‌ها با او بود، راجع به ظرفیت اسکان و کمبودهای آنجا توضیح می‌داد. سهمیۀ کردستان ۱۵هزار نفر تعیین شده بود. از این سهمیه، هشت هزار نفر به مناطق جنوب اعزام می‌شدند و مابقی به جبهه‌های میانی و غرب. استان کردستان خودش جزء مناطق غربی محسوب می‌شد و به خاطر شرائط آب و هوایی‌اش، هر سال از تیر ماه به بعد، پذیرای کاروان‌های راهیان نور از سراسر کشور بود. این پانزده هزار نفر، هم اتوبوس می‌خواستند، هم غذا و وسائل خواب، و هم جا برای خواب. زمین محل اسکان را، استان خوزستان برای دیگر استان‌ها تأمین می‌کرد، اما ساخت محل اسکان و تأمین بقیۀ نیازها بر عهدۀ هر استان بود. قرار شد فرداشب نشستی در ساختمان استانداری خوزستان برگزار بشود و برای پشتیبانی از این پانزده هزار نفر، بین دستگاه‌های عضو ستاد راهیان نور کردستان، تقسیم کار کنند. در ضمن اعضاء کمیتۀ فرهنگی ستاد، طبق دستورالعمل مرکز شکل گرفته بود و من عضو و مسئول همین کمیته بودم. ارزیابی از وضعیتِ آماده‌سازی سولۀ اسکان، نیم ساعتی طول کشید و قول و قرارهای سرپایی، بین اعضا رد و بدل شد.
 
منصور ایمانی
 
" کیهان "