اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

میلاد حضرت زینب کبری (س) مبارک




پوستر ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها (1) | سامانه اشتراک محتوای حرم  مطهر رضوی


گل سوسن ، گل سنبل

بیارم دسته دسته

برعرش طاق بسته


گل زیبای من

گل عطرآگین پردیس

آید امروز برمهد


نگارینا کجایی ؟

که با هم

از مهد تا عرش

بکاریم و بپوییم

من و برادرهایم            1

بیاییم از عرش

 برترین گل پردیس

تقدیم قدومت گردانم


ای دخت علی ( ع)

یار حسینم ( ع)

قدم هایت ز ازل تا به ابد

رایحه ایی است

که با آن

می گردم و می چرخم و می پویم

با زینب ( س ) و زیبنیان هستم


این طاق گل یاس است

این مژده آمدن

زینب ( س )

جا پای تو بگذارم

شاید برهم ز این وادی

بوی گل سوری نبی ( ص ) آمد

میلاد دخت نبی پیک کرب و بلا آمد


************

1- شهدا

سروده : رویاپوراحمدگربندی - یکشنبه ساعت 8:37 صبح

میلاد حضرت زینب کبری (س) مبارک ..... 2

بسمه تعالی

پایگاه مقاومت چهارده معصوم (ع) در سال ۱۳۷۶ تاسیس گردید.


عکس ولادت حضرت زینب (س) ویژه سالروز میلاد بانوی کربلا | ستاره

 

 

آمدی و بیت وحی از مقدمت پر نور و زیباتر شده

 پُر فضا بار ِ دگر از رشحه های سوره ی کوثر شده

شور و شادی کار پیغمبر شده

مرحبا،قنداقه ات چون مصحفی جلوه بر آغوش ِ خوش ِ مادر شده

آمدی و فاتح خیبر یل بدر و حنین و حجت داور،علی بن ابیطالب،

امیر ِ مؤمنان

صاحب ِ دختر شده

ای به آسمان ِ عشق چون کوکب

عمه ی سادات یا زینب...

 

ای تمام ِ هستی من نذر نور نام تو

مرغ دل پر میزند بر بام ِ تو

معجزات عیسَوی هم هست فیض عام ِ تو

میلاد حضرت زینب کبری (س) مبارک ..... 1

دلنوشته تبریک روز پرستار

 

 

امشب ز اوج آسمان باران اختر می‌چکد

از انتهای کهکشان مینای کوثر می‌چکد

از دست ساقی تا سحر جرعه ز ساغر می‌چکد

بر دل رسیده کیمیا از دیده ها زر می چکد

امشب شب مولودی دردانه زهرا بود

 

بر مقدم او از سما اختر نشانی می شود

ساغر به رقص آید کنون می جاودانی می شود

رنگین کمان در سجده اش قامت کمانی می شود

با یک اشاره از ازل دل آسمانی می شود

عشق از پی تفسیر او سرگشته معنا بود

امشب شب مولودی دردانه زهرا بود

 

شعر میلاد حضرت زینب کبری (س)

هوشیاری آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در برابر توطئه موذیانه رضاخان


ایرنا - پاییز شهر توریستی سی سخت


اوایل حکومت رضاخان که روزنامه‌ها یک مقدار آزاد شده بودند، گاهی مطالبی می‌نوشتند که برای رضاخان قابل تحمل نبود، لذا او می‌خواست بهانه‌ای به دست آورد و روزنامه‌ها را تعطیل کند و جلوی آزادی آنها را بگیرد. تا اینکه یکی از روزنامه‌ها در ضمن مطلبی، جمله‌ای به این مضمون چاپ کرد: «جار زد این جارچی مسخره، الدنیا مزرعهًْ الاخرهًْ».
با توجه به اینکه عبارت «الدنیا مزرعهًْ الاخرهًْ» یکی از روایات منسوب به پیامبر اکرم(ص) است، این مطلب به ظاهر خیلی توهین‌آمیز بود. خلاصه رضاخان همین را بهانه کرد و یک عده‌ای از ظاهرالصلاح‌ها را تحریک کرد و پیش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی فرستاد که از ایشان مجوز شرعی بگیرد تا به حساب روزنامه‌ها برسند و در واقع مشکل خودشان را با مطبوعات حل کنند. این عده هم به قم می‌روند و نزد آقای حائری داد و بیداد می‌کنند و فریاد وااسلاما! سر می‌دهند که؛ ای مرجع بزرگوار چرا نشسته‌ای که به پیغمبر اسلام توهین شده است. آنها روزنامه مزبور را هم با خود می‌برند و به آقای حائری نشان می‌دهند تا او را تحریک کنند که سخنی بگوید یا فتوایی درباره آن صادر کند و بهانه‌ای به دست رضاخان برای تعطیل کردن روزنامه‌ها و جلوگیری از آزادی مطبوعات داده شود.
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری هم در پاسخ به سخنان معترضین می‌گوید: اولا معلوم نیست که این روایت، قول پیامبر(ص) باشد. (این زرنگی آقای حائری را می‌رساند).
ثانیا اگر هم روایت باشد، از کجا معلوم که سند روایت معتبر باشد؟
ثالثا اینکه نوشته: جار زد این جارچی مسخره، منظورش پیامبر نبوده، بلکه لابد یک کسی داشته در خیابان راه می‌رفته و شعر یا چیزهای دیگر می‌خوانده. مثل دراویشی که سابق کشکول به دستشان بود و در خیابان‌ها می‌گردیدند و می‌خواندند، منظور نویسنده از جار زد این جارچی مسخره اینها باشد.
بالاخره مرحوم حائری بهانه‌ای به دست آنها نداد. لذا این قضیه که یک توطئه‌ای بود و حتما هم از طریق خود رضاخان و ایادی دربار او هدایت می‌شد که بروند آقای حائری را به عنوان رئیس حوزه علمیه قم تحریک کنند و برای تعطیل کردن مطبوعات و جلوگیری از آزادی آنها مجوزی بگیرند، با هوشیاری آن مرد بزرگ خنثی
شد. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- کتاب «فقیه موسس»؛ (خاطرات و اسنادی منتشر نشده درباره آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره)، ص 758). به نقل از ماهنامه مکتب اسلام. ش 710

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۹ ساعت 0:1 توسط شجره طیبه  | نظر بدهید

به جای خدا حکم صادر نکنید!

بسمه تعالی


منظره پاییزی چشم انداز طبیعت پاییز برگریزان فصل پاییز2


پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: روزی مردی گفت: به خدا قسم که خداوند، فلانی را نمی‌آمرزد!

آنگاه خداوند عزوجل فرمود: چه کسی بر من حتم کرد که فلانی را نمی‌آمرزم؟!

من فلانی را بخشیدم و در عوض عمل صالح آن شخص را باطل کردم، چون بر من حتم کرد

که فلانی را نمی‌بخشم! (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 6، ص 4

آثار عشق‌های کاذب


15 ایده برای عکس های پاییزی + عکس - غیرمنتظره - سایت خبری گیلان




قال الامام‌ علی(ع): من عشق شیئاً اعشی بصره و امرض قلبه، فهو ینظر بعین غیر صحیحهًْ و

یسمع باذن غیر سمیعه،‌ قد خرقت الشهوات عقله و اماتت الدنیا قلبه


امام علی(ع) فرمود: هر کس به چیزی عشق ورزد، همان چیز چشمانش را کور و گوش‌هایش

را کر و قلبش را بیمار می‌سازد. او با چشم معیوب و گوش ناشنوا می‌بیند و می‌شنود.

خواسته‌های دل عقلش را تباه ساخته و دنیا قلبش را می‌میراند. (1)


ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- نهج‌البلاغه، خطبه108

شعر انتظار ......


دانلود عکس گل نرگس برای پروفایل

 

جمعه آخر...

 

جمعه ها یعنی عبور انتظار

 جمعه ها یعنی دلی مجنون یار

 

همچو سایه تو همیشه با منی

جمعه ها یعنی کمی نزدیکتر

 

ندبه ها یعنی دلم تنگه برات

 گریه ها یعنی ندارم من قرار

 

جمعه با یاد تو گویم غزل

جمعه ها دیگر ندارم اختیار

 

روزها می آید من مانده ام

 جمعه ها می رود و من ماندگار

 

من چو باشم ناتوان خسته ترین

جمعه ها گویم بیا دستم بگیر

 

جمعه ها یعنی دلم در انتظار

 جمعه ها یعنی شرح حال بیقرار

اولین عکس (یک شهید، یک خاطره)


پاییز زیبا - ویسگون




معصومی، علی آبادی، تاجیک و غلامعلی حیدری دوستانی بودند که همگی به کمک اهالی در ساخت مسجد روستا کمک می‌کردند. غلامعلی، حین کار همیشه به آنها می‌گفت:
- «اولین عکس شهیدی که پس از ساخت مسجد، این‌جا نصب بشه، عکس من است.»
***
هنوز ساخت مسجد روستا تمام نشده بود که عکس شهید غلامعلی حیدری را بر دیوار مسجد نصب کردند؛ بعد از آن هم عکس شهدا تاجیک، معصومی و علی‌آبادی را.

خاطره‌ای از شهید غلامعلی حیدری  
راوی: برادر شهید

  مریم عرفانیان

بـــوی خاطــــره‌‌ها


 

پوستر منظره پوستر پاییز پوستر منظره پاییز پوستر پاییزی پوستر طرح پاییز
 
 
  شب است و باغچه‌‌های تهی ز میخک من
و بـــوی خاطــــره‌‌ها در حیــــاط کوچک من


حیاط خلوت من از سکوت سرشار است
کجاست نغمه غمگینت ای چکاوک من؟


به سکه ‌سکه اشکم تو را خریدارم
تویی بهــای پس‌اندازهای قلّک من


بگیر دست مرا ای عـــروس دریایی
بیا به یاری دنیای بی‌عروسک من


تورا به رشته‌ای از آرزو گـره زده‌اند
به پشت پنجره سینه مشبّک من


کسی نیامده - حتّی کلاغ‌‌های سیاه –
به قصد غارت جالیــــز بی‌مترسک من


کبوترانه بیـــا تخـــم آشتـــــی بگذار
میان گودی انگشت‌‌های کوچک من


شب است و خواب عمیقی ربوده شهر مرا
کجــاست شیطنت کودکـــی و سوتک من؟


بترس از این همه لولو که پشت پنجره‌اند
بخواب شعر قشنگم، بخواب کودک من...

 

سعید بیابانکی

حیــرتم از هـوش رفـت


 

نژاد مردم ایران از لحاظ رنگ پوست چیه؟ | طرفداری


 
  نگاهت از شب باغ نظر‌، شیرازتر
دیگران نازند و تو از نازنینان ، نازتر


چنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیست
چنگی از تو چنگ‌تر‌، یا سازی از تو سازتر


قصه گیسویت از امواج تحریر قمر
هم بلند آوازه تر شد ، هم بلند آوازتر


گشته‌ام دیوان حافظ را ولی بیتی نداشت
چون دو ابروی تو از ایجاز ، با ایجازتر


چشم در چشمت نشستم‌، حیرتم از هوش رفت
چشم وا کردم به چشم‌اندازی از این بازتر


از شب جادو عبورم دادی و‌، دیدم نبود -
جادویی از سِحر چشمان تو پُر اعجازتر


آن که چشمان مرا تَر کرد‌، اندوه  تو بود
گر چه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر

 

  علیرضا قزوه

مال بیت‌المال بود، مواظب بودم خیس نشه!


پروفایل عکس گل نرگس



  زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود. بچه‌ها لباس‌هایش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباس‌های آنها را بشوید. گفتم: «برادر احمد، پاتون رو تازه گچ گرفتند، اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت می‌کنه! » گفت: «هیچی نمی‌شه.» رفت توی حمام و لباس همه بچه‌ها را شست. نصف روز طول کشید. گفتیم: الان تمام گچ، نم برداشته و باید عوضش کرد. اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود. می‌گفت: «مال بیت‌المال بود، مواظب بودم خیس نشه.»
یادگاران، کتاب حاج احمد متوسلیان، ص 30،
انتشارات روایت فتح

نابودی قدرت حاکم با ظلم


پوستر منظره پوستر پاییز پوستر منظره پاییز پوستر پاییزی پوستر طرح پاییز



قال‌الامام(ع):

من جارت ولایته زالت دولته»

امام علی(ع) فرمود:

کسی که در دایره حکومتش ظلم و ستم کند، حکومتش از بین خواهد رفت. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 187