اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

کاپ کیک مربایی


ا


برای تهیه کاپ کیک مربایی ، ابتدا تخم مرغ ها را از یخچال بیرون می آوریم تا با دیگر مواد همدما شود .
آرد ، بکینگ پودر و در صورت تمایل پودر هل را باهم ترکیب کرده ، ۳ بار الک می کنیم و کنار می گذاریم . فر را هم با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد روشن می کنیم تا گرم شود .
تخم مرغ ها ، شکر و وانیل را داخل کاسه ای ریخته و با همزن برقی آنقدر هم می زنیم تا حجم آن دو برابر شده و کرم رنگ شود . ( حدودا پنج دقیقه ) سپس همزن برقی را خاموش کرده و روغن مایع را هم اضافه کرده و دوباره کمی هم می زنیم . حالا شیر و ترکیب مواد خشک را که از قبل الک کرده ایم را هم کم کم و در چند مرحله به مایع کیک اضافه کرده و هم می زنیم تا تمامی مواد کاملا باهم ترکیب شده و مایع یک دستی به دست آید .
داخل قالب های کاپ کیک را با کپسول های مخصوص می پوشانیم و قالب ها را تا ۳/۲ پر می کنیم .
روی کاپ کیک ها مربای آب گرفته شده و یا مارمالاد دلخواه را می ریزیم و با خلال پسته و یا بادام تزئین می کنیم .
قالب های کاپ کیک را داخل فر از قبل گرم شده به مدت ۲۰ دقیقه قرار می دهیم تا بپزند و بعد گریل را روشن می کنیم تا روی کیک ها نیز کمی طلایی رنگ شوند .
سپس کاپ کیک ها را از فر خارج کرده و کنار می گذاریم تا کاملا خنک شوند .
کاپ کیک های مربایی را می توانید با یک لیوان شیر برای افطار سرو کنید .

با جمال خداوند جهان را زیبا دیدن


Related image

 

از رسول خدا(ص) پرسیدند: «بماذا عرفت ربک» خدا را به چه چیزی شناختی؟ 

حضرت فرمودند: «بالله عرفت الاشیاء» به وسیله خدا اشیاء را شناختم. (1)

(من از طریق خدا شناختم که جهانی هست نه اینکه از این جهان بفهمم خدایی هست)

امام سجاد(ع) در دعای سحر ماه رمضان این‌چنین با خدا مناجات می‌کند: «بک عرفتک و
 
انت دللتنی علیک و دعوتنی الیک، ولولا انت لم ادر ما انت» خدایا من تو را به خودت

 شناختم و تو مرا بر وجود خود دلالت فرمودی و به سوی خود خواندی و اگر تو نبودی

 من نمی‌دانستم تو کیستی. (2)

گروهی در پیش روی امام علی(ع) آن حضرت را مدح و ستایش می‌کردند. امام علی(ع)

 فرمودند: «اللهم انک اعلم بی من نفسی و انا اعلم بنفسی، اللهم اجعلنی خیرا مما یظنون

 و اغفرلنا ما لایعلمون» خدایا، تو به من داناتری و من به خود از آنان داناترم. خدایا ما

را بهتر از آنچه گمان می‌برند قرار ده و آنچه را از ما نمی‌دانند بیامرز! (3)

______________________

1- منهاج‌البراعه، ج 19، ص 229

2- مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی

3- نهج‌البلاغه- حکمت 100

معرفت امام حسین(ع) در جان مومنین


تصویر، IMAGE، طبیعت، منظره، چشم انداز، گلزار، گل، قرمز، طبیعت، سرسبز، رودخانه، آلاسکا



قال ‌الله تعالی فی‌الحدیث ‌القدسی:
 
«ان للحسین فی بواطن ‌المومنین معرفهًْ مکتومهًْ»

خدای متعال در حدیث قدسی فرمود: برای حسین در جان مومنین معرفتی
 
پنهان است. (1)

____________________

1- بحارالانوار، ج 43، ص 272

ویژگی‌های دوستان و دشمنان اهل بیت(ع)


Related image

«اصبغ‌بن نباته» نقل می‌کند که در مسجد کوفه و در محضر علی(ع) بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقت به محضر آن حضرت آوردند. بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی(ع)، امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند. آن غلام با دست چپ، دست بریده خویش را در حالی که خون از آن می‌ریخت، برداشته و از محضر امام بیرون رفت.
در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام‌«ابن کوا» خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از دوستداران اهل بیت(ع) بود، به بدگویی برعلیه امام علی(ع) تحریک نماید، لذا به او گفت: ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟ او در جواب «ابن کوا» چنین گفت: دست راستم را کسی برید که پیشوای متقیان و پسرعمو و برادر پیامبر(ص)، شیر روی زمین، باران بیابان‌ها، کوبنده دشمنان و چراغ فروزان در تاریکی‌ها است. دست راستم را پیشوایی قطع کرد که قهرمان نبردهای بدر و احد بود. او سرور مکه و مدینه و ابطح است، و از دودمان هاشم و قریش است.»
بعد از این مدح و ثنای زیبا، بلیغ و طولانی، راه خودش را گرفت و رفت. ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر علی(ع) رسانده و گفت: یا ابالحسنین! تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا می‌گوید. امام دستور داد غلام را حاضر کنند.
 
پس از او پرسید: ای غلام! من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا می‌گویی؟! او پاسخ داد: یا امیرالمومنین! تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریده‌ای و به واجب خدا و رسول او عمل کرده‌ای! چگونه تو را ستایم؟ علی(ع) دست بریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و بعد آن را برجای خود قرار داد. آنگاه عبا را برداشت، دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند. آنگاه به «عبدالله‌بن کوا» روی کرده و فرمود: ای «ابن کوا»! ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعه قطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبت به ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص را در گلوی آنها بریزیم، جز بر دشمنی نسبت به ما نخواهد افزود. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 27، ص 147

پذیرش انواع محرومیت‌ها برای یاری اهل‌بیت(ع)


Image result for ‫کلبه جنگلی در پاییز‬‎

قال‌الامام علی(ع):


«من احبنا اهل البیت، فلیستعد للفقر جلباباً» 


امام علی(ع) فرمود:


هرکس ما اهل‌بیت را دوست بدارد، پس باید فقر و محرومیت‌ها را همچون لباس 


رویین بپذیرد. (یعنی آماده پذیرش انواع محرومیت‌ها باشد) (1)


___________________


1- نهج‌البلاغه، حکمت 112

 

به مناسبت شهادت امام حسن(ع)


کسانی که در صلح امام حسن تردید کردند/ صلح حسنی زمینه قیام حسینی

 

امام حسن
 
 



  
کسانی که اوضاع جهان آن زمان را بررسی نکرده بودند و مردم کوفه و دشمن را نمی شناختند، همین افرد عبارات زشتی به امام حسن مجتبی(ع) گفتند.

 دوران امامت خصوصا دوران خلافت امام حسن مجتبی(ع) در یکی از شرایط سخت و پیچیده تاریخی است و تحلیل و استنباط عملکردهای آن حضرت بسیار سخت بوده است تا به حدی که بسیاری از شیعیان خالص و وفادار هم در آن زمان بر ایشان ایراد گرفته و تصمیم های ایشان را به نادرست تعبیر می کردند.



به مناسبت روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) که در واقع مظلومیت ایشان کم از امام علی(ع) و امام حسین(ع) نیست در گفتگو با سیدمحمد اصغری، استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «عاشورا؛ انقلابی در جانها و وجدانها» و حجت الاسلام محمدجواد مروجی طبسی، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام و نویسنده کتاب «سبط اکبر؛ روایتی تحلیلی از زندگانی الهی - سیاسی امام حسن مجتبی(ع)» به بررسی علل صلح آن حضرت با معاویه پرداختیم که اکنون پیش روی شماست؛

پیشنهاد صلح از سوی معاویه نیرنگ بسیار پیچیده و مزورانه ای بود. پیشنهادی که گاه عناصر خالص و آگاه را بر دو راهی خطرناک تردید و حیرت کشاند و افکار عمومی را پس از جنگها به شدت تحت تأثیر قرار داد

سیدمحمد اصغری گفت: پیشنهاد صلح از سوی معاویه نیرنگ بسیار پیچیده و مزورانه ای بود. پیشنهادی که گاه عناصر خالص و آگاه را بر دو راهی خطرناک تردید و حیرت کشاند و افکار عمومی را پس از جنگها به شدت تحت تأثیر قرار داد. جز شیعیان فهیم و مخلص اهل بیت(ع) که تعداد آنها نسبت به لشکر عراق اندک می نمود، گروه های پرشماری به ورطه تردید افتادند و گروه های دیگری پیشنهاد صلح را پذیرفتند.

وی ادامه داد: نیرنگی که همانند نقشه شوم قرآن بر فراز نیزه ها در روان ساده لوحان خسته از جنگ نقش مؤثری داشت و روشن است که حیرانی و تردید، در جبهه نبرد به سان سم مهلکی پیکره مجاهدان را متلاشی و اراده مبارزه و جنگیدن را از بن ویران می کند.

وی افزود: معاویه پس از تسلط بر عراق و کوفه، جمعی از شیعیان اهل بیت(ع) را از شهر کوفه تبعید کرد و در برابر گروه هایی یاران خود را از شهرهای شام و بصره به کوفه آورد. هر چند این جایگزینی در کوتاه مدت به نفع تبار اموی بود اما در درازمدت موجب گردید که شیعیان وفادار علی(ع) در اقصای امپراتوری اسلامی منتشر گردیده و حقانیت آل علی(ع) را به کرانه ای دور برسانند و اهالی شهرهای دیگر را از حقیقت امر آگاه سازند و ... .

این استاد دانشگاه گفت: شهادت حسن بن علی(ع) در عصر حیات معاویه در بیعت ستاندن از مردم برای یزید، هرگونه مانع را از میان برداشت و معاویه همه شروط صلح نامه را نادیده انگاشت و با بیعتی که به هر وسیله و با هر ترفندی برای فرزند خود گرفت، رژیم خلافت را برای نخستین بار در نظام اسلامی به سلطنت و وراثت تبدیل کرد. جز از چند تن انگشت شمار و در پیشاپیش همه امام حسین بن علی(ع) مخالفتی دیده نشد و شمشیر تیز استبداد و استحمار از یک سو و دنیادوستی و مال اندوزی زهد دامن خود را از جمع و جامعه برچیده بودند، صحنه را برای انحراف بزرگ آماده کرده و تردید و دودلی گروه های پرشماری از مردم در زمان امام حسن(ع) به گونه ای از بی ارادگی و حیرت بدیل گردید که جز با عاشورا و جان بازی های بی نظیر امام حسین(ع) و یارانش آن بیماری مهلک و انحراف عظیم درمان شدنی نبود.

سیدمحمد اصغری اظهار داشت: شیعه در عصر امام حسن(ع) با وجود سرکوب و خفقان شدید به رشد خود ادامه داد و همان طور که مرحوم علامه طباطبایی خاطر نشان می کنند با همه تاریکی ها و تردیدها، جنایات معاویه و دست و پا بریدنهای زیاد بن ابیه، شیعه در گفتار و عقاید و رفتار خود راسخ تر کرد و به همان نسبت که ستم و درنده خویی های بنی امیه خشن تر و گسترده تر می شد خشم و نفرت شیعیان و توده های مردم نیز با وجود همه فشارها و کشتارها افزایش می یافت، هر چند شکستن آن همه رعب و وحشت و تردید و ظلمت به جرقه های ایثار و فداکاری و از جان گذشتگی، نیاز سخت داشت و هزینه های سنگینی را می طلبید.

باید نام این صلح را صلح تحمیلی گذاشت نه صلح امام حسن(ع). این صلح یک پیروزی بود برای امام حسن مجتبی(ع) و نتیجه آن صیانت و حفاظت از یاران امیرمؤمنان و مردم کوفه و شیعیان بوده است

حجت الاسلام مروجی طبسی نیز در مورد صلح امام حسن گفت: باید نام این صلح را صلح تحمیلی گذاشت نه صلح امام حسن(ع). این صلح یک پیروزی بود برای امام حسن مجتبی(ع) و نتیجه آن صیانت و حفاظت از یاران امیرمؤمنان و مردم کوفه و شیعیان بوده است. باطن کار حضرت مجتبی(ع) این چنین بود. به هر حال امام(ع) در برابر بهانه جویانی که می آمدند امام را مورد نکوهش قرار دهند و می گفتند چرا چنین چیزی را قبول کردید؟ جوابهایی داشتند ازجمله اینکه فرمودند کار من برای حفظ شیعیان بوده است یا اینکه می فرمودند به اهل کوفه اصلاً اطمینانی نبوده است یا اگر یارانی داشتم شب و روز با معاویه می جنگیدم یا فرمود: یاران ذلت را برگزیدند، یا فرمود: امت مرا رها کرده بودند، یا فرمود: مردم طالب صلح بودند.

وی افزود: خلاصه اینکه امام در برابر اینها چنین فرمود: اینها نمی فهمیدند معنای اینکه امام صلح کرد، یعنی چه؟ یعنی چقدر در حق شیعیان خدمت کرد. همان طوری که در بیان بسیاری از امامان داریم که کار امام حسن(ع) کار بسیار عجیبی برای حفظ شیعیان بود. در صلح نامه آمده بود که معاویه متعرض شیعیان نشود، وقتی دشمن جایی را فتح کند مسلماً غیر از قتل و غارت و کشتار و هتک نوامیس مردم کار دیگری انجام نمی دهد. اگر معاویه می آمد با همان حالت پیروزی وارد کوفه می شد چیزی برای شیعیان باقی نمی گذاشت و هویتی برای شیعه باقی نمی ماند. امام حسن (ع) بود که این مسأله را به اینجا رساند که دشمن خودش پیشنهاد صلح را داد.

اینکه گفته می شود صلح امام حسن(ع) تعبیر درستی نیست امام هیچ وقت صلح نکرد، بلکه تنها آن صلحی را که معاویه پیشنهاد کرده بود با شرایطی پذیرفت

وی ادامه داد: اینکه گفته می شود صلح امام حسن(ع) تعبیر درستی نیست امام هیچ وقت صلح نکرد، بلکه تنها آن صلحی را که معاویه پیشنهاد کرده بود با شرایطی پذیرفت. برخی از مورخین اذعان کرده اند که درست است که معاویه پیشنهاد صلح داد و به ظاهر پیروز شد اما در واقع شکست با معاویه بود. صلح هیچ وقت به نفع او نبود، چون شروطی را امام حسن(ع) برای صلح گذاشته بود که در تاریخ ثبت شد که اگر معاویه پا را به خطا می گذاشت تاریخ او را محکوم می کرد لذا گفتند در این میان، معاویه بود که شکست خورد نه امام حسن مجتبی(ع).

این کارشناس دینی گفت: معاویه، امام حسن مجتبی(ع) را می شناخت، امام حسن(ع) در زمان پدر فرمانده گروه ۱۰ هزار نفری برای جنگ با معاویه بود. تلاش معاویه بعد از امیرمؤمنان این بود که از جنگ جلوگیری کند چون از جنگ و ادامه آن به شدت وحشت داشت. نمی خواست جنگی اتفاق بیفتد، در صورت جنگ معاویه ادعاهایی را کرده بود اما اصلا آمادگی جنگ نداشت. نیروهایش را از دست داده بود می ترسید در این میان شکست بخورد، لذا سعی و تلاش معاویه بر این بود که با فریب، خدعه و دو به هم زنی، ترس و ارعاب را در میان مردم و نیروها پخش کند و توانست به این وسیله آرام آرام خود را به حوزه اسلام برساند. معاویه چون از جنگ وحشت داشت خودش پیشنهاد صلح داد و برای صلح داوطلب شد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا برخی از خواص مانند حجر بن عدی، سلیمان بن صرد خزاعی و دیگران از صلح امام حسن(ع) انتقاد داشتند، گفت: من فکر می کنم بعضی از یاران امام حسن(ع) به اصطلاح بیش از اندازه داغ بودند بعضی از آنها چندان اوضاع جهان آن زمان را بررسی نکرده بودند و نمی دانستند چه خبر است. بعضی از آنها چندان مردم کوفه را نشناخته بودند. بعضی از آنها اصلاً در جنگ حضور نداشتند، در آن ایامی که امام حسن مجتبی(ع) آماده جنگ می شد اصلاً نبودند مثل ابن عباس. آنهایی که حضور نداشتند و اوضاع جاریه را اطلاع نداشتند مردم کوفه را نمی شناختند، دشمن را نمی شناختند، همین افرد عبارات زشتی به امام حسن مجتبی(ع) گفتند.

وی ادامه داد: امام در برابر یکی از اینها که گفته بود ما را ذلیل کردی، فرمود: چگونه؟ گفت: چون همه ما را زیر بار طاغوت بردی؟ حضرت فرمود: من هیچ چیزی را تحویل ندادم جز اینکه یاران نگذاشتند. اگر من یارانی داشتم شبانه روز با معاویه می جنگیدم. هدف و سیاستم این بود که با معاویه بجنگم، سیاست پدرم هم همین بوده است و آنها را آزمایش کردم و فهمیدم اهل کوفه اهل جنگ نیستند، اگر بودند در زمان امیرمؤمنان(ع) آنچه که حضرت می‌فرمود را انجام می دادند.

وی افزود: یا اینکه سفیان بن ولید که خارجی هم بود به امام گفت: ای سیاه کننده روی مؤمنان! حضرت در پاسخ به او فرمود: وای بر تو ای خارجی! این شما بودید که پدرم را کشتید. این شما بودید که به پای من آسیب رساندید. امام هر کسی را به فراخور حال خودش جواب می داد. این شما بودید که وسایل مرا غارت و به من اهانت کردید. شما وقتی به صفین رفتید که دین جلوی دنیای شما بود یعنی دین مانع دنیای شما بود اما امروز عکس آن حالت است و دنیا، جلوی چشم دین شما را گرفته است. کسی که دینش را به دنیا بفروشد معلوم است که اهل جهاد و جنگ نیست.

حضرت فرمود: علت صلح من با معاویه همان علت صلح پیامبر با مشرکین است. چرا پیامبر با دشمن کنار آمد؟ اولاً عِده و عُده نداشت، اگر جنگ می کردند همین تعداد مسلمان هم قتل عام می شدند

حجت الاسلام مروجی طبسی گفت: حضرت در پاسخ به ابوسعید فرمود: پس از پدرم، من امام هستم یا نیستم؟! ابوسعید جواب داد: چرا؟ حضرت فرمود: من همان نیستم که پیامبر درباره من فرمود: الحسن و الحسین اماما قاما او قعدا؟ گفت: چرا؟! حضرت فرمود: علت صلح من با معاویه همان علت صلح پیامبر با مشرکین است. چرا پیامبر با دشمن کنار آمد؟ اولاً عِده و عُده نداشت، اگر جنگ می کردند همین تعداد مسلمان هم قتل عام می شدند. پیامبر(ص) در یک سالی که از دشمن زمان گرفت به خاطر این بود که مسلمانان زیاد شوند و همین گونه هم شد. پس بنابراین حضرت فرمود: شما به این مسائلی که از ما صادر می شود چندان توجه ندارید. شما با دید محدود خود نگاه می کنید اما من آینده را نگاه می کنیم. بعضی از افراد یاران امام بودند اما جاهل و ناآگاه بودند. هر کس که رئیس قبیله شد یا فرمانده زمان حضرت امیر(ع) بود همه چیز را که اطلاع نداشت.

وی ادامه داد: اگر پذیرش صلح از طرف امام حسن(ع) نبود زمینه ای برای قیام امام حسین(ع) اصلاً به وجود نمی آمد، به جهت اینکه در مواد صلح نامه چیزهایی آمده بود که معاویه اینها را نوشت اما نفهمید که چه کاری انجام داده است و اینها چه عواقب و نتایجی دارد. یکی از مواد صلح نامه این بود که بعد از مرگ، معاویه حق ندارد کسی را به عنوان خلیفه و جانشین تعیین کند و از فرزندان معاویه هیچ کس حق و صلاحیت این کار را ندارد، لذا بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) امام حسین(ع) هم چندسالی به احترام صلح نامه دست به کاری نزدند چون هنوز نصب یزید توسط معاویه انجام نشده بود لذا وقتی معاویه از دنیا رفت، امام حسین(ع) را دعوت کردند که با یزید بیعت کند. در این زمان حضرت ضربه کاری خود را وارد کرد.

وی در پایان اظهار داشت: پس صلح امام حسن(ع) زمینه ای برای قیام امام حسین شد، چون که یزید هیچ حقی در خلافت نداشت. هیچ کس او را تعیین نکرده بود و همچنین برخلاف صلح نامه بود. با اینکه معاویه امضاء کرده بود چنین کاری را انجام ندهد برخلاف صلح نامه این کار را کرد. یزید نه خلیفه و نه رهبر بود. بنابراین با یزید نمی شد بیعت کرد و همین کار زمینه ساز قیام امام حسین(ع) شد.

 

" مهر " 

دوره آخرالزمان کی و چگونه آغاز می شود؟


 Image result for ‫تصویر امام عصر‬‎



هر آغازی را سرانجامی و هر شروعی را پایانی است؛ جز ذات اقدس خدا، که هم آغاز است و هم انجام؛ از این رو برگه های پایانی کتاب زندگی را در زمین، آخرالزمان می گویند.

قرآن کریم در آیات متعددی به دوران آخرالزمان اشاره کرده است و در معارف ارزشمند اسلامی نیز، بارها این واژة آخرالزمان، در دو معنای کلی به کار رفته است:[1]

دو مصداق آخر‌الزمان

1. مدت زمانی که با ولادت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ آغاز می شود و با شروع رستاخیز بزرگ، پایان می یابد و از اینرو آن پیامبر رحمت را، پیامبر آخرالزمان نیز نامیده اند.

2. مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(عج) آغاز می شود و همة اتفاقات عصر غیبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قیامت پایان پیدا می کند. اینک نیز از واژة آخرالزمان همین معنا را اراده می کنند و در همین معنا به کار می رود که خود این قسم نیز دارای دو مرحله می باشد:

دوران نخست: که انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی رسیده، فساد اخلاقی و ستم، همة جوامع بشری را فرا می گیرد و به تعبیر روایت، جهان پر از ظلم و جور می شود.

دوران دوم: که وعدة الهی تحقق پیدا می کند و آن منجی اعظم ظهور کرده و حکومتی جهانی، تشکیل می دهد و به کفر ستیزی و ظلم ستیزی می پردازد و هستی را از عدالت پر می کند، امام رضا (ع) فرمودند: خداوند زمین را به دست قائم(عج) از هر ستمی پاک گرداند. و از هر ظلمی پاکیزه سازد و میزان عدل را در میان مردم نهد..»[2]

نشانه‌های آخرالزمان

این قطعه از زمان که آخر الزمان نام گرفته است، دارای نشانه هایی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم: گفتنی است این خصایص به دوران نخست از عصر آخرالزمان مربوط می شود که انسان در آن عصر، به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی و ستم می رسد:

1.روابط سود جویانه و استثماری:

انسان در ارتباط با انسان دیگر، به سود و سرمایه می اندیشد و با همین انگیزه وارد میدان پیوندهای اجتماعی می شود.

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «... در آخر الزمان اقوامی بر مسلمانان سیطره یابند که تا لب به سخن گشایند آنان را بکشند و اگر لب فرو بندند (خون) ایشان را مباح شمرند تا منابع درآمد آنان (و اموالشان) را ویژة‌خود سازند...»[3]

2.گریز از دین:

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ویژگی های انسان های این دوران را چنین شمرده است: «زمانی بر مردم خواهد آمد که دینشان در همتشان خواهد بود و همتشان، شکمشان و قبله هاشان زنانشان، برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای می آورند. آن ها همواره در حیرت و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانی اند و نه بر مسلک نصرانی.»[4]

3. دنیا پرستی:

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «زمانی بر امت من می آید که در آن زمان، درون های مردم پلید می شود ولی ظاهرشان به طمع مال و دنیا آراسته می گردد؛ به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، کارشان ریا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نیاید و خداوند آن ها را به عذابی فراگیر دچار سازد. آن ها چون غریق خداوند را می خوانند، ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند.»[5]

4. آزمایشهای بزرگ

یکی دیگر از ویژگی های آخرالزمان، امتحاناتی است که انسان ها در این دوران پشت سر می گذارند. امام علی ـ علیه‎ السلام ـ می فرمایند: «و آن زمانی است که از فتنه ها نجات نمی یابد، مگر مؤمنانی که بی نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند، و اگر غایب گردند، کسی سراغ آن ها را نمی گیرد، آن ها برای سیر کنندگان در شب ظلمانی جامعه ها چراغ های هدایت و نشانه های روشنند، نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگیز، نه در پی اشاعة (فحشایند) و نه مردمی سفیه و لغو گو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی شان باز می کند و سختی ها و مشکلاتی را از آن ها برطرف می سازد.»[6]

منابع:

1. عصر زندگی محمد حکیمی و مکیال المکارم ترجمه مهدی حائری قزوینی
2. دادگستر جهان آیت الله ابراهیم امینی، و کتاب جامعه و تاریخ، شهید مطهری.
[1] . مهدویت و مقالات، یادزهمین همایش علمی تحقیقی فجر 78، ص 25، مقاله مهدی موعود در ادیان و مذاهب آقای کاظم ادیب، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 134ـ136.
[2] . عصر زندگی، محمد حکیمی، موسسه بوستان کتاب قم، چاپخانة دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، ص 42 به نقل از کمال الدین 2/372.
[3] . همان به نقل از منتخب الاثر، ص 432.
[4] . مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج11، ص 379.
[5] . کافی،‌شیخ کلینی، ج8، ص 306.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 103.
[7] . الشیعه، و الرجعه، ج1، ص 216.

زمان دقیق ظهور امام زمان(عج)!


Image result for ‫تصویر امام عصر‬‎

 

روایات متعددی برای روز ظهور امام زمان وارد شده است که هر کدامین روایات به روزی

از روزهای هفته و یا مناسبتی(مانند عاشورا، نوروز) اطلاق شده البته که این روایات با

هم دیگر مانعة الجمع نیستند.

از طرفی نیز برخی روایات به ظهور امام زمان در روز جمعه و برخی دیگر به روز شنبه

تاکید کرده‌اند. گرچه این مورد نیز علی‌الظاهر اختلاف بین روایات است ولی در حقیقت

یکی به روز ظهور  و حرکت و قیام امام زمان و دیگری به استقرار حکومت حضرت

اشاره دارد.

زمان ظهور سرّ الهی است

در فرهنگ «مهدویّت» یکی از موضوعات مهم و مورد توجّه، مسأله «وقت ظهور» است؛ ائمه معصومین‏علیهم السلام نیز همواره مسائل مربوط به حضرت مهدی‏علیه السلام - به ویژه زمان ظهور آن حضرت - را از اسرار الهی دانسته و وقت‏گذاران را تکذیب کرده‏اند.

با سیری کوتاه در بوستان کلام الهی و بیانات نورانی ائمه اطهارعلیهم السلام درباره وقت ظهور، به مطالب ذیل بر خواهیم خورد:

1. علم و آگاهی از زمان دقیق ظهور، تنها به خداوند متعال اختصاص دارد.

2. همواره معصومین‏علیهم السلام مردم را از تعیین وقت و وقت‏گذاری درباره ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام، برحذر داشته و وقت‏گذاران را تکذیب کرده‏اند.

3. روایات فراوانی رخداد ظهور را ناگهانی دانسته و احادیث دیگری اصلاح امر فرج را یک شَبِه ذکر کرده است (البته این نیز با تعیین وقت ظهور منافات دارد).

امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرماید: گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا ، روز شنبه ، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود

 

4. اگر چه پنهان بودن زمان ظهور از اسرار الهی است و حکمت الهی اقتضا نموده این وقت نزد مردم مجهول و مکتوم باشد؛ ولی در بعضی روایات به پاره‏ای از حکمت‏های آن، اشاره شده و تا حدودی محدوده زمانی آن معین گشته است.

5. با مراجعه به کلام نورانی معصومین‏علیهم السلام می‏توان چگونگی آگاه شدن حضرت مهدی‏علیه السلام از هنگام ظهور را به راحتی دریافت.

از روایاتی که علم به زمان ظهور را ویژه خداوند دانسته، می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:

در روایت مشهوری آمده است: «وقتی دعبل، شاعر بلند آوازه شیعی، در محضر امام رضاعلیه السلام در ضمن قصیده‏ای، سخن از ظهور و قیام حضرت مهدی‏ علیه السلام بر زبان جاری ساخت؛ آن حضرت در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود، رو به دعبل کرد و فرمود: ای خزاعی! همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جاری ساخت. آیا می‏دانی این امام کیست؟ و چه زمانی قیام می‏کند؟

آن گاه خود آن حضرت به معرفی امام مهدی‏علیه السلام پرداخت. سپس درباره زمان ظهورش چنین فرمود: «وَاَمَّا «مَتی» فَاِخْبارُهُ عَنِ الوَقْتِ. فَقَدْ حَدَّثَنی اَبی عَنْ اَبیهِ عَنْ آبائِهِ‏علیهم السلام اَنَّ النَّبِیّ‏صلی الله علیه وآله قیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَتی یَخْرُجُ القائِمُ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ؟ فَقالَ‏ صلی الله علیه وآله: مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ اَلَّتی لا یُجَلّیها لِوَقْتِها اِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَالاَرْضِ لا تَأْتِیَنَّکُم اِلاَّ بَغْتَةً». «اما اینکه «چه زمانی ظهور خواهد کرد»، این خبر دادن از وقت است.

پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش از رسول گرامی اسلام ‏صلی الله علیه وآله نقل کرده‏اند که وقتی از آن حضرت سۆال شد: ای رسول خدا! چه زمانی قائم از ذریه شما ظهور می‏کند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مانند قیامت است که [خداوند درباره زمان وقوع آن چنین] فرمود: هیچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمی‏سازد. این امر بر [اهل] آسمان‏ها و زمین دشوار است، جز به صورت ناگهانی به سراغ شما نمی‏آید». (اعراف، 187) . (عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج 2، ص 266)

از آنجایی که آن حضرت، مخفی بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز قلمداد فرموده است؛ همان گونه که علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدی‏علیه السلام نیز در عهده خداوند است. در احادیث فراوانی از ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام در کنار قیامت یاد شده است؛ از این رو، برخی از ویژگی‏های آن همانند رستاخیز است.

ظهور

 

خداوند در ادامه آیه یاد شده، علم به قیامت را حتّی از پیامبر خود منتفی ساخته است: «از تو می‏پرسند، چنان که گویا تو از چون و چند آن آگاهی، بگو همانا علم آن نزد خداوند است».

نه تنها این سۆال از اولین معصوم پرسیده شد و ایشان این گونه جواب فرمود که علم به زمان ظهور نزد خداوند است؛ بلکه وقتی از آخرین معصوم نیز چنین پرسشی شد، آن حضرت در ضمن توقیعی این سان جواب داد: «و اما ظهور فرج همانا در اختیار خداوند متعال است و وقت‏گذاران دروغ گفتند». (کتاب الغیبة، ص 291 )

پس روشن می‏شود که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و اندیشه و فکر بشر از رسیدن به آن، سخت کوتاه و ناتوان است.

 

روایات متعدد درباره روز قیام حضرت

روایات مختلفی درباره روز قیام حضرت مهدی (علیه السلام) وجود دارد. در برخی، از نوروز به عنوان روز آغاز قیام، یاد شده است. برخی احادیث دیگر روز عاشورا را روز آغاز قیام ذکر کرده است. در تعدادی از روایات روز شنبه و در تعدادی دیگر، جمعه، روز قیام تعیین شده است. در هم زمانی نوروز، با عاشورا اشکالی به نظر نمی‏رسد؛ زیرا نوروز طبق سال شمسی و عاشورا بر اساس سال قمری محاسبه می شود و یکی شدن این دو روز امکان‏پذیر است و هم زمانی این دو روز با جمعه یا شنبه نیز ممکن است. آن چه مشکل و متعارض به نظر می‏رسد، ذکر دو روز از هفته به عنوان روز قیام است؛ ولی می‏توان این دسته از روایات را نیز توجیه ‏کرد؛ زیرا اگر سند این روایات صحیح باشد، در این صورت احادیثی که جمعه را روز ظهور حضرت، تعیین کرده است، بر روز قیام و ظهور حمل می‏شود و روایاتی که شنبه را روز قیام می‏داند، بر استقرار و تثبیت نظام الهی و نابودی مخالفان تفسیر شود.

در روایات دیگر نیز آمده است که ظهور، صبح روز شنبه و عاشورا می‌باشد که حضرت حجت(عج) پس از طلوع آفتاب، پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) دو رکعت نماز به جا می آورند، میان رکن و مقام ایستاده و اولین خطبه خود را به گوش جهانیان می رساند و پس از معرفی خود، مردم را به بیعت دعوت می‌کنند

 باید توجه داشت که روایاتی که شنبه را روز قیام می‏داند، از نظر سند مورد تأمّل است؛ ولی روایاتی که جمعه را ذکر کرده است، از این نظر ایرادی ندارد. و در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد.

  ظهور در روز شنبه‌ای که مقارن با عاشوراست

امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرماید: گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا، روز شنبه، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.( غیبة طوسی ، صفحه 274 )

امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید: قائم(درود خدا بر او باد) در شب بیست و سوم ماه رمضان، به نام (شریفش) ندا می‌شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بی علی (علیه السلام) در آن کشته شد، قیام خواهد کرد.( غیبة طوسی، صفحه 274 / بحارالانوار، جلد 52 صفحه 290)

در روایات دیگر نیز آمده است که ظهور، صبح روز شنبه و عاشورا می‌باشد که حضرت حجت(عج) پس از طلوع آفتاب، پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) دو رکعت نماز به جا می آورند، میان رکن و مقام ایستاده و اولین خطبه خود را به گوش جهانیان می رساند و پس از معرفی خود، مردم را به بیعت دعوت می‌کنند.

ای آنکه در نگاهت حجمی ‌زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

فراوری: محمدی 

بخش مهدویت تبیان

آثار اعتدال در محبت به اهل بیت(ع)


 

 

Image result for ‫تصویر فصل پاییز‬‎
 
روزی حارث همدانی به حضور امام علی(ع) آمد. حضرت از علت آمدن او
جویا شد. 
او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا کشانیده است.
امام علی(ع) در تایید سخن او فرمود: به خدا همین‌طور است. هیچ انگیزه‌ای
 جزمحبت ما تو را به  اینجا نیاورده است. آنگاه علی(ع) به عنوان تشکر از
 اظهار علاقه این دوست صمیمی خویش به او  فرمود: بدان که هیچ بنده‌ای 
از دوستان ما نمی‌میرد مگر این که درهنگام مردن، مرا آن‌طوری که دوست 
 دارد می‌‌بیند و همچنین از دشمنان و مخالفین ماهم کسی نمی‌میرد تا اینکه در
 هنگام مرگ، در حالی که دلش نمی‌خواهد، مرا می‌بیند وشرمنده می‌شود. (1)

همچنین امام علی(ع) می‌فرماید: از غلو در محبت ما بپرهیزید و اعتقاد داشته
 باشید که ما  مخلوق و پرورده خداییم و آنگاه از فضایل ما هرچه دوست دارید 
بگویید. (2)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- اعلام‌الدین دیلمی، ص 448

2- بحارالانوار، ج 10، ص 92

فواید محبت عملی اهل‌بیت در سخت‌‌ترین حالات


Image result for ‫تصویر فصل پاییز‬‎
 
 
قال‌الامام علی(ع) لحارث«لینفعک حبنا عندثلاث:
 
عند نزول ملک‌الموت، و عند مسألتک فی قبرک، و عند موقفک بین یدی‌الله»
 
امام علی(ع) به حارث فرمود:
 
دوستی و محبت ما اهل‌بیت(ع) در سه جای مهم و سرنوشت‌ساز برای تو سود

 خواهد داشت: 

1- هنگام نازل شدن فرشته مرگ
 
2- و موقعی که در قبر مورد سؤال و بازخواست قرار می‌گیری
 
3- و زمانی که در روز قیامت در مقابل پروردگار ایستاده باشی.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- اعلام‌الدین دیلمی، ص 461

برشتوک نخودچی



آرد نخودچی     250 گرم
125 گرم
پودر شکر
125 گرم
روغن مایع
1 قاشق مربا خوری
پودر کاکائو
1/2 قاشق چای خوری
پودر هل
برای تزئین
خلال پسته
برشتوک نخودچی


برای تهیه برشتوک نخودچی ، ابتدا قالب فلزی مربع و یا مستطیل را چرب کرده و کاغذ روغنی می اندازیم .
آرد نخودچی را الک کرده و کنار می گذاریم .
در یک تابه روغن مایع را ریخته و روی حرارت می گذاریم تا ذوب شود و بعد آرد نخودچی را به آن اضافه می کنیم و به صورت مداوم با کاردک چوبی هم می زنیم تا آرد نخود کاملا تفت خورده وبوی آن بلند شود . ( 10 دقیقه کافی است )
پودر هل را نیز اضافه کرده و چند دقیقه دیگر هم می زنیم .
تابه را از روی حرارت برداشته و پودر شکر الک شده را به آن اضافه کرده و آنقدر هم می زنیم تا پودر شکر کاملا جذب برشتوک شده و در آن حل شود و در پایان خمیر یکدست و نرمی حاصل شود .
حالا مواد برشتوک را به دو قسمت مساوی تقسیم می کنیم و به یک قسمت آن یک قاشق مربا خوری پودر کاکائو اضافه کرده و دوباره هم می زنیم تا کاکائو کاملا با مواد برشتوک نخودچی ترکیب شده و رنگ قهوه ای حاصل شود .
برشتوک کاکائویی را کف قالب مورد نظر ریخته و با پشت قاشق آن را کاملا در قالب پهن کرده و صاف می کنیم .
سپس برشتوک ساده را روی برشتوک کاکائویی ریخته و سطح آن را نیز صاف می کنیم .
برشتوک نخودچی را به مدت 1 تا 2 در یخچال قرار می دهیم تا کاملا سفت شده و خودش را بگیرد .
برشتوک نخودچی رااز قالب خارج کرده و برش می زنیم و در ظرف مورد نظر می چینیم .
در صورت تمایل می توانید روی برشتوک نخودچی را با پودر پسته و یا خلال پسته تزئین کنید .

  1. می توانید پودر کاکائو را از برشتوک نخودچی حذف و برشتوک ساده درست کنید و یا اینکه روی آن را با شکلات آب شده بپوشانید .

پیتزا قارچ و میگو


زمان آماده سازی
30 دقیقه
حداکثر زمان پخت
30 دقیقه
مناسب برای
3 نفر

به مقدار لازم
پنیر پیتزای رنده شده
به مقدار لازم
نمک و فلفل
1 قاشق چای خوری
زردچوبه
1 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی
1 عدد
پیاز
1 عدد بزرگ
فلفل دلمه ای
10 عدد
قارچ              10 عدد
250 گرم
میگو 


پیتزا قارچ و کالباس


برای تهیه پیتزا قارچ و میگو ، ابتدا خمیر آن را آماده می کنیم و یک ساعت درجای گرم قرار می دهیم تا حجم آن دو برابر شود . تا آن زمان مواد پیتزا را اماده می کنیم . یک عدد پیاز را نگینی ریز کرده و در کمی روغن تفت می دهیم تا سبک شود . سپس قارچ و فلفل دلمه ای نگینی شده را نیز اضافه کرده و تفت می دهیم تا آب قارچ ها کاملا کشیده شود . حالا میگو را که قبلابا پیاز رنده شده بخارپز کردید و نگینی خرد کرده ایم را به مواد بالا اضافه کرده و یک تفت کوچک می دهیم . در پایان مقدار کمی نمک ، فلفل و زردچوبه به همراه یک قاشق رب گوجه فرنگی نیز اضافه کرده و تفت می دهیم تا بوی خامی رب نیز گرفته شود و بعد زیر حرارت را خاموش می کنیم .


حالا پف اضافی خمیر را گرفته و آن را به سه قسمت تقسیم می کنیم . سطح کار را آرد پاشی کرده و یک قسمت از خمیر را به قطر نیم سانتی متر روی سطح کار باز کرده و سپس خمیر را داخل قالب پیتزا قرار می دهیم . سپس روی سطح خمیر کمی سس کچاب زده و آن را در سطح خمیر پخش می کنیم . کمی پنیر پیتزا ریخته و بعد از مواد آماده شده روی آن ریخته به طوری که تمام سطح خمیر را بپوشاند . دوباره پنیر پیتزا را روی سطح مواد پخش کرده و در پایان پنیر پیتزا ریخته و در صورت تمایل کمی پودر آویشن نیز روی آن می پاشیم .
دو خمیر باقی مانده را به همین روش آماده می کنیم و کنار می گذاریم .
فر را روشن می کنیم تا گرم شود . سپس پیتزا قارچ و میگو را در فر قرار می دهیم تا خمیر آن بپزد و پنیر روی آن نیز کمی طلایی رنگ شود .

  1. مدت زمان پخت پیتزا در فرهای مختلف متفاوت است . 
  2.  مدت نیم ساعت در دمای 180 درجه پیتزا را در فر قرار داد.

گردش روزگار را ببین ......

Image result for ‫تصویر فصل پاییز‬‎


محدّث بزرگوار سید جزایرى در زهرالربیع از ابن خلکان و حاج میرزا هاشم خراسانى در منتخب التواریخ از اثنى عشریه حکایت مى کنند که: روزى مردى با زن خود مشغول غذا خوردن بود و غذا مرغ بریان بود، سائلى بر درب خانه اظهار حاجت کرد، آن مرد او را محروم کرد و چیزى نداد، بعد از مدّتى روزگار بر او برگشت و ثروت و دارایى اش از بین رفت و زن را نیز طلاق داد.


زن با مرد دیگرى ازدواج نمود. از اتفاقات عجیب آن که، روزى آن زن با شوهر دوّم مشغول غذا خوردن و از جمله مرغ بریان بود که فقیرى بر درب خانه خوراک خواست. مرد گفت: مقدارى غذا و مرغ براى او ببر. وقتى زن غذا را به دست فقیر مى داد، دید گویا او را دیده است، دقّت کرد، سبحان الله، چه مى بینم! همان شوهر اوّلش بود که به این روز افتاده بود. گریه اش گرفت و برگشت.


شوهر سبب گریه را پرسید پاسخ داد: شوهر اوّل من بود، یک روز با او غذا مى خوردم گدایى آمد و او آن گدا را محروم کرد. مرد گفت: خدا گواه است آن سائل من بودم و چون تلخى ناامیدى را دیده ام نمى خواهم کسى از در خانه ام محروم برود