اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

یک ستاره از آن هزار



دانلود عکس گل شقایق صورتی از نمای نزدیک | تیک طرح مرجع گرافیک ایران

ستاره سی و ششم؛ غواص کویر

اخبار جبهه را که می‌شنید منقلب می‌شد و دنبال راه و چاره‌ای بود که بتواند در صف نیروهای اعزامی قرار بگیرد. نه تنها کم سن و سال بود، بلکه قد کوتاهی داشت و این دو، مانع بزرگی برای

اعزام شدنش بودند.

شناسنامه‌اش را دستکاری کرد و سنش را بزرگ، اما وقتی مسئول اعزام نیرو قد و قواره اش را دید گفت؛

- قدت کوتاه است.

از صف اعزام و نیروهایی که لبخند به لب داشتند و با شادمانی برای آنهایی که به بدرقه شان آمده بودند دست تکان می‌دادند و می‌رفتند جا ماند...

با ‌اندوهی عمیق، در نگاهی که رفتن‌ها را می‌دید به خانه برگشت و به فکر چاره افتاد. تصمیم گرفت کفش پاشنه بلندی تهیه کند و بپوشد و به اعزام نیرو برود.

برای اعزام مرحله بعد عزمش را جزم کرد و گوش به زنگ بود.

تازه فراخوان زده بودند. کفش‌هایی که خریده بود را پوشید و رفت که رفته باشد. به صف ایستاد. نگاهی به خودش کرد و نفر جلوئی اش. قدشان برابر بود. لبخندی از روی رضایت و اجرائی شدن نقشه اش،. روی لبش نقش بست که نوبتش شد‌؛

- کفش‌هایت را در بیار...

کفش‌هایش را در آورد و راست ایستاد ‌؛

- قدت کوتاه... نمی‌تونی بری...

-خوب چه کار کنم. قدم کوتاه. گناهه...

-نفر بعدی...

ناامیدانه برگشت و لبخندهایی را می‌دید که آتش رفتن را در دلش شعله ور‌تر می‌کرد. رفت توی صف انتظار.. انتظار اعزام بعدی... فرصت بعدی..

باخبر می‌شود که فراخوان زده‌اند. کیف و کلاه و کفش‌هایش را جفت و جور می‌کند و این‌بار، شلوار بلندی می‌پوشد. پاشنه‌های بلند کفش را پاچه‌های شلوار می‌پوشاند و با رضایت به محل اعزام نیرو می‌رود. به صف که می‌ایستد، آدم قبلی را نمی‌بیند. او هم به جبهه رفته است.

لبخند رضایت روی لبش نقش می‌بندد و برق خوشحالی از مردمک چشمش بیرون می‌زند. این بار می‌رود که رفته باشد. با خوشحالی تمام برای آنهایی که در صف ایستاده‌اند، برای آنهایی که با شوق مسافران کربلای وطن را بدرقه می‌کنند و برای مادرش که اشک خوشحالی را از گوشه چشمانش پاک می‌کند، دست تکان می‌دهد و می‌رود. محمد را می‌گویم. محمدناصری.

در خانواده خونگرمی از خطه جنوب خراسان، بشرویه به‌دنیا آمد . نوروز 1361 برای آموزش نظامی به پادگان آموزش بجنورد اعزام و بالاخره پس از پایان آموزش به جبهه اعزام شدند. محمد خونگرم بود و ساده و صمیمی. این خصلت نشات گرفته از طبع جغرافیای محل رشد و زادگاه و خانواده‌اش بود. همین خونگرمی باعث شد که خیلی زود با نیروهای هم رزمش انس بگیرد.

از جبهه نه تنها برای پدر عباس و مادرش نامه می‌نوشت بلکه برای دوستان و همکلاسی‌هایش از حال و هوای جبهه و شوق حضورش می‌گفت.

حضور در جمع نیروهای لشکر 21 امام رضا‌(ع) و عملیات مهران و والفجر 3، اولین تجربه حضور در عملیاتش بود که با اصابت تیر به پایش مجروح شد. پس از بهبودی مجددا به جبهه رفت.

صبورانه، توانائی و چالاکی اش را به رویت فرمانده وقت تخریب نشان داد و رفت واحد تخریب. قد کوتاه و شجاعت و سر نترس و چالاکی اش دلیل خوبی برای انتخاب شدنش بود. حضور در مقاطع مختلف آموزش و تجربه‌ای که به دست آورده بود از او مرد جنگ و نیروی کارآزموده‌ای ساخته بود و حالا محمد، شده بود تخریبچی و یکی از نیروهای خبره اطلاعات عملیات 21 امام رضا‌(ع).

با همان پشتکاری که داشت و به مرور زمان و ماه‌های حضور در منطقه عملیاتی و تجربه‌های تک تیراندازی، تخریب، حضور در واحد اطلاعات عملیات برای غواصی معرفی شد و پس از آموزش طولانی و سخت، مهیای عملیات عبور از اروند گردید.

نیمه شب هفتم دی ماه 65، رمز عملیات اعلام شده بود، محمد جزو اولین نیروهایی بود که به خط زده بودند. باید پس از عبور از اروند، نقطه مقابل و سنگرهای دشمن را پاک‌سازی می‌کردند تا نیروهای پیاده‌ای که به آن طرف اروند می‌آیند

راه‌شان را ادامه دهند.

عملیات کربلای 4، وعده‌گاه حضورش برای رسیدن به معبود و خالقش بود، دشمن سطح اروند را زیر آتش تیر دوشیکا و ضد و هوایی گرفته بود و هرگونه مهماتی که داشتند را روی سربچه‌های غواص می‌ریختند و محمد بر اثر اصابت تیر کالیبر دشمن، همچون مولایش حسین بن علی‌(ع) بدون سر به ملاقات خالقش شتافت و ستاره‌ای شد در آسمان کویری بشرویه تا نظاره گر ما و اعمال مان باشد که پس از او و امثال او که ستاره شدند چه می‌کنیم...

موضوع: تخریبچی و غواص شهید محمدناصری

ابوالقاسم محمدزاده

پرواز همای


زیباترین گلهای جهان |عکس های مزارع گل - متمم

من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد


من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد


نه گل که خوشه‌ انگور گور خود شده‌ ای
که روی‌ شاخه دلش خون‌ شد و شراب نشد


پیامبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد


نه من که بال هزاران چو من به‌ خون غلطید
ولی بنای قفس در جهان خراب نشد


هزار پرتو نور از هزار سو نیزه
به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد


به‌ خواب رفت جهان آنچنان که تا به ابد
صدای هیچ خروسی حریف خواب نشد

از روی نادانی به خودت بدی نکن !


خاک مناسب درخت انار چیست (کود مناسب خاک درخت انار) - آموزش مجازی نگهداری گل  و گیاه جوانه بان

شخصی به ابوذر غفاری نامه‌ای نوشت و تقاضا کرد که ابوذر پند جامعی برای او بنویسد که راهنمای همیشگی زندگی او باشد. ابوذر در جواب نوشت: «به آن کس که از همه مردم پیش تو عزیزتر و محبوب‌تر است بدی نکن!»

همین که این جواب به دست شخص سوال‌کننده رسید تعجب کرد و گفت: این مطلب که احتیاج به سفارش ندارد(بدیهی است انسان به کسی که علاقه‌مند است و مخصوص آن کسی که از همه محبوب‌تر و عزیزتر است بدی نمی‌کند) لذا از ابوذر توضیح خواست و ابوذر گفت: محبوب‌تر و عزیزتر از همه مردم پیش تو خودت هستی. انسان به خودش، بیش از همه چیز و همه‌کس علاقه‌مند است، زیرا همه چیز و همه کس را برای خودش می‌خواهد، مقصود من این بود که گناه نکن، اعمال ناشایسته انجام نده، از روی نادانی به خودت بدی نکن. (۱)

____________

۱- داستان‌های اصول کافی، ۵۴۱


فساد و صلاح اخلاق


مشرق نیوز - عکس/ برداشت انار از باغات فارس

قال الامام علی(ع):

«فساد الاخلاق بمعاشرهًْ السفهاء و صلاح الاخلاق بمنافسهًْ العقلاء و الخلق اشکال،

فکل یعمل علی شاکلهًْ».

امام علی(ع) فرمود: معاشرت با نابخردان، اخلاق را فاسد و رقابت با عقلا اخلاق را اصلاح می‌کند،

و مردم متفاوتند، و هر کس برحسب شاکله و شخصیت درونی خود عمل می‌کند.(1)

____________

1- بحار‌الانوار، ج 78، ص 82، ح 78

شیوه محاسبه نفس



عکس‌هایی با چاشنی انار و پاییز از کوچه باغ‌های نجف‌آباد

امام علی(ع) در پاسخ به سوالی نحوه محاسبه نفس را چنین بیان فرمودند: آدمی چون صبح را به شب رساند، به سراغ نفس خود برود و به او بگوید: ای نفس! امروز گذشت و دیگر هرگز برنمی‌گردد.

خداوند از تو خواهد پرسید که این روز را چگونه سپری کردی؟ در این روز چه کردی؟! آیا خدا را یاد کردی، سپاس و ستایشش را گفتی؟ آیا حق برادر مومنی را ادا کردی؟ آیا بار غمی از دل او برداشتی؟ آیا در نبود او هوای زن و فرزندان او را داشتی؟ آیا وقتی مرد به بازماندگان او رسیدگی کردی؟ آیا با استفاده از مقام و موقعیت خود از غیبت برادر مومنی جلوگیری کردی؟ آیا مسلمانی را یاری رساندی؟

چه کاری برای او کردی؟ آنگاه کارهایی که کرده است را بشمارد، اگر کار خیری از وی سرزده باشد، خدا را سپاس گوید، و به شکرانه توفیقی که به وی عنایت کرده، خدا را به بزرگی یاد کند و اگر دید گناهی یا تقصیری از او سرزده است، از خداوند عزوجل آمرزش بخواهد و تصمیم بگیرد که دیگر آن را تکرار نکند. (۱)

____________

۱- بحارالانوار، ج ۶۷، باب ۴۵ مراتب‌النفس و عدم‌الاعتماد

محاسبه نفس راهکار شناخت ضعف‌ها و قوت‌های اعمال



بازدید از بزرگ ترین باغ انار جهان در مهریز - خبرگزاری حوزه

قال الامام الکاظم(ع):

«لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم،

فان عمل خیرا استزادالله منه و حمدالله علیه،

و ان عمل شیئا شرا استغفرالله و تاب‌الیه»

امام کاظم(ع) فرمود:

از ما نیست کسی که هر روز به حساب خود رسیدگی نکند،

و ببیند که اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند توفیق انجام بیشتر آن را بخواهد،

و خدا را بر آن سپاس گوید، و اگر کار بدی انجام داده است، از خدا آمرزش بخواهد و توبه کند. (1)

____________

1- الاختصاص، شیخ مفید، ص 26.