اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" تاثیر فرهنگ عاشورایی بر ادبیات ( بخش دوم ) " :

 

 

 

( بخش اول در تاریخ 1/9/1392 ارائه شده است )     

  

 

عاشورا، نقطه پرگار شاعران عرب 

 

حرکت انقلابی امام حسین (ع) در تاریخ ادبیات عرب، مکتب ادبی خاصی را پدید آورد که پیش از آن وجود نداشت. قبل از قیام امام حسین(ع)، جریان متعهد در ادبیات عرب مربوط به اشعار اخلاقی و آداب اجتماعی محض بود اما پس از واقعه کربلا، این جریان در ادبیات عرب متحول شد و رنگ عدالت‌طلبی و بیداد ستیزی به خود گرفت.

تقریبا بخش مهمی از‌ شاعرانی که در ادبیات عرب به خلق اثر پرداخته‌اند، سروده‌هایی را به واقعه عاشورا اختصاص داده‌اند. در واقع انقلاب کربلا عنصرهایی را به ادبیات عرب تزریق کرده که در تاریخ ادب عرب کمیاب و چه بسا نایاب هستند.

اولین اشعار عاشورایی در ادبیات عرب در فضای خفقان عصر اموی و عباسی سروده شد و سرایندگان آن با بیم جان در رثای امام حسین(ع) شعر می‌سرودند. شاعرانی نظیر کمیت، سید اسماعیل حمیری، منصور نمری و عبدی کوفی در فضایی رعب‌انگیز و هراس‌آور در دوره حکومت بنی‌امیه، اشعار ارزنده‌ای در جهت انتقام خون امام حسین(ع) سرودند و خاندان بنی‌امیه را مورد هجو و لعن خویش قرار دادند. کمیت اسدی می‌گوید: «و امام حسین(ع) کشته‌ای است که در میان فرومایگان و اوباش افتاده است.» 

سید اسماعیل حمیری، شاعر عرب‌زبان ضمن این‌که از دشمنان اهل بیت(ع) تبری می‌جوید، ‌در رثای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) می‌گوید:

«ای آل یاسین، ای کسانی که مورد اطمینان من هستید، شما سروران من در زندگانی می‌باشید، از دشمنان شما یعنی آل حرب، آل زیاد و آل مروان تبری و بیزاری می‌جویم ـ ابن زیاد با چوب‌دستی به دندان‌های حسین‌بن‌علی می‌زد ـ در حالی‌که من بارها پیغمبر را دیدم که آن دندان‌ها را می‌بوسید و من بر این امر شاهدان بسیار دارم.»

در دوره‌ بنی‌‌عباس شاعری به نام منصور نمری پس از واقعه تخریب حرم امام حسین(ع) توسط متوکل عباسی، در اشعار خویش بنی‌عباس را هم‌پایه با بنی‌امیه معرفی کرد و مورد تعقیب قرار گرفت. از این شاعر اشعار زیادی با موضوع عاشورا بر جای مانده است.

در ادبیات عرب، شاعرانی را که متأثر از واقعه عاشورا شعر سروده‌اند می‌توان به 3 دسته شاعران شیعه، شاعران سنی و شاعران غیرمسلمان تقسیم کرد:   

 

شاعران شیعه   

بسیاری از شعرهایی که برای امام حسین(ع) سروده شده، توسط عالمان شیعه بوده است که فقط برای تقرب به اهل بیت شعر می‌سرودند. عالمان برجسته‌ای نظیر هاشم الکعبی، علامه بحرالعلوم و سیدحیدرحلی در این میان اهمیت ویژه‌ای دارند.

اما این‌گونه شاعران فقط به ذکر مناقب اهل بیت(ع) و بویژه امام حسین(ع) و یارانش بسنده می‌کردند. در کنار این دسته از شاعران شیعه، شاعران شیعه دیگری هستند که در واقعه عاشورا ذوب شده و آن ‌را به بهترین گونه در آثار و سروده‌های خود جاودان کرده‌اند.

نمونه‌ بارز این گروه که سرآمد همه‌ شاعران شیعه است، دعبل خزاعی است که در قصیده‌ تائیه واقعه کربلا و مصائب اهل بیت(ع) را به گونه‌ای زیبا توصیف کرده و می‌گوید: «آل رسول‌الله در بیابان تشنه و سرگردانند، حال آن‌ که خاندان یزید در قصرها و خیمه‌های آراسته زندگی می‌کنند

این شاعر شیعی که در زمان امام رضا(ع) زندگی می‌کرد در بخش دیگری از قصیده‌ تائیه‌ که از زیباترین قصیده‌‌ها در مدح و مرثیه‌ اهل بیت(ع) به شمار می‌رود، می‌گوید:

«ای فاطمه(س) اگر تصور می‌کردی که حسین(ع) در خون خود غلطید و لب تشنه در کنار فرات  جان داد، به صورت خود سیلی می‌زدی و اشک دیده‌ات برگونه‌هایت جاری می‌شد، آنها تشنه جان دادند، ای کاش من هم پیش از آن مرده بودم

همچنین حمیری که در رثای سالار شهیدان(ع) و یارانش به صورت جدی به سرودن شعر پرداخته و در یکی از قصاید خود گفته است:

«من پیوسته به دوستی حسین(ع) عشق می‌ورزم و خود را فدایی راه او می‌دانم و همیشه زبان به مدح او و یارانش می‌گشایم

شاعران شیعه‌مذهب در تمام دوره‌ها با اشاره به واقعه‌ عاشورا، ادبیات متمایزی را خلق کرده‌اند و در پرتوی این تلاش، اصطلاحات و گفتارهای زیبایی را با محوریت عشق، فداکاری و ایثار، نشانگر خاص این حادثه در متون ادبی عرب قرار داده‌اند. کمیل نیز از دیگر شاعران شیعی است که اشعارش در دفاع از امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان در محافل مختلف قرائت می‌شد.

به نظر می‌رسد شاعران شیعه‌مذهب در توصیف واقعه‌ عاشورا، بیشتر به اهداف اصلی و آرمان‌خواهانه‌ امام حسین(ع) بویژه امربه ‌معروف و نهی‌از منکر اشاره کرده و پیرامون آن شعر سروده‌اند، اما شاعران و ادیبان دیگر مذاهب با تمرکز بر موضوع اصلاح‌گری،‌ این واقعه را توصیف کرده‌اند و در آثار این‌گروه هدف امام حسین(ع)‌ اصلاح جامعه‌ منحرف آن‌ زمان ذکر شده که در پرتوی فداکاری و ایثار به گونه‌ای عمیق حاصل شده است.

همچنین احمد امین ناقد مصری در این‌باره می‌گوید: «حقیقت این است که ادبیات شیعه، ادبیات عرب را غنی و پربار کرده و علت آن نیز موقعیت شیعه بود که به صورت طبیعی موجب شعله‌ور کردن عاطفه و تحریک آن می‌شد؛ عاطفه‌ای که بهترین پشتوانه ادب محسوب می‌‌شود‍.»   

شاعران سنی مذهب  

در تاریخ ادبیات عرب، شاعران اهل تسنن نیز آشکارا به سرودن اشعار ویژه‌ امام حسین(ع) مبادرت ‌ورزیده‌اند. یکی از این شاعران سنی‌مذهب، ابن ثناءالملک است که تمام ارزش و اعتبار شخصی خود را ناشی از علاقه به امام حسین(ع) دانسته و بصراحت شیعه و سنی را عزاداران این مصیبت می‌خواند.

بعضی از منتقدان ادبی معتقدند هر چه شاعران و نویسندگان شیعی واقعه‌ عاشورا را از دیدگاه حقانیت و قداست نگریسته‌اند، نگاه شاعران و نویسندگان اهل سنت،‌ نسبت به این واقعه سیاسی بوده است.

نزار قبانی شاعر سنی‌مذهب، داستان مقاومت مردم فلسطین و جنوب لبنان را برگرفته از کربلا می‌داند و جنوب را به عنوان پوشنده‌ عبای امام حسین(ع) و تصویری که برگرفته از صحنه کربلاست، بیان می‌کند. قبانی در یکی از اشعار خود سروده است:

«اگر می‌خواهیم دوباره متولد شویم از خیمه حسین(ع) و اهل‌بیت او بر پوست شما، علامت شهادت نصب می‌شود و از دل روزگار همچون جوشیدن‌ آب و پیام بیرون می‌آید؛ پیامی که کربلا، احد، بدر، حسین(ع) و فاطمه(س) یک صدا ندا می‌زنند تا ما تاریخ‌مان را اصلاح کنیم.»

شاعر معروف دیگری در ادبیات عرب به نام عبدالرحمان شرقاوی می‌گوید:

«جایگاه سر حسین(ع) در قلب من‌ است. به دنبال راس حسین نباشید بلکه از ارزش و جایگاه شهادت او آگاه باشید.»  

 

واژه‌های عاشورایی در ادبیات عرب  

‌    تاثیرات دامنه‌دار واقعه‌ عاشورا در متون ادبی نویسندگان و شاعران عرب تا بدان‌جاست که برخی از واژگان هچون فداکاری، ایثار، مبارزه با ظلم و... به طور ناخودآگاه به واقعه‌ عاشورا استناد داده می‌شود و این تاثیرات پس از گذشت 14 قرن هنوز دامنه‌دار است.

همچنین واژه‌هایی مثل عطش، آب، تیرهای مسموم، خیمه‌گاه، فرات،‌ ثارالله، یالثارات، راس‌الحسین و... در شعر شاعران عرب به نماد عشق و ایثار بدل شده‌اند و استفاده از این نمادها را می‌توان حتی در شعر شاعران سوسیالیست هم مشاهده کرد. بیاتی شاعر عراقی را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از این شاعران ذکر کرد که زندگیش را در تبعیدهای پی‌درپی گذرانده و واژه‌های کربلا، فرات، شهید و... در شعر او برجسته است. این شاعر در یکی از قصاید خود چنین سروده است: «از هزار سال قبل صدای گریه بلند است بر شهید کربلا و پیوسته خون امام حسین(ع) رنگ آب فرات را سرخ و نخل‌ها را خونین نموده است.»

واژه‌های عاشورایی در ادبیات عرب آنقدر زیاد هستند که تبدیل به یک کلید‌واژه در گنجینه‌ ادبیات عربی شده‌اند و این واژه‌ها، نشانه‌ اشعار سروده شده برای واقعه‌ کربلا محسوب می‌شوند. نکته‌ قابل توجه این است که هر چه از واقعه‌ عاشورا زمان بیشتری ‌گذشته، از تکرار این واژه‌ها کاسته نشده است.  

 

فلسفه عاشورا در شعر عرب  

بیشتر شاعران و نویسندگان عرب در آثار و سروده‌های خود به واقعه‌ عاشورا به‌عنوان یک مساله‌ فردی نگاه نکرده‌اند، بلکه شاعران عرب در اشعار خود عاشورا را واقعه‌ای مربوط به تعیین سرنوشت مردم آن روزگار و حامل پیام صلح و آزادی برای همه‌ بشریت ذکر کرده‌اند.

در حالی‌که تعدادی از شاعران و نویسند‌گان عرب‌زبان در بیان انقلاب عاشورا صرفا به مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش توجه کردند و مصیبت‌هایی را که در این حادثه برای اهل بیت پیامبر(ص) به‌وجود آمده را به صورت وسیع ذکر کردند، گروهی دیگر علاوه بر ذکر مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش به فلسفه‌ قیام عاشورا توجه کرده و اهداف اصلی امام حسین(ع) از قیام عاشورا را در آثار خود منعکس کرده‌اند؛ به عنوان مثال در اشعار دعبل خزاعی فلسفه‌ قیام امام حسین(ع) تا حد زیادی از منظر هدف امر به معروف و نهی از منکر وصف شده است.  

 

شعر مقاومت، زاییده شعر عاشورایی   

در دوران معاصر، بهره‌برداری سیاسی از عاشورا در آثار شاعران بیش از پیش شایع شد و شاعران موضوعاتی نظیر شکوه از حاکمان و ذلت اعراب را مورد توجه خود قرار دادند و شاعران شیعه، سنی، مسیحی و کمونیست مجذوب قیام امام حسین(ع) شدند که پیام آزادگی، سازش‌ناپذیری و ظلم‌ستیزی را منتشر می‌کرد. در این زمان شعر حسینی با حوادث و نیازهای روز می‌تپد و از عمق درد و نیاز مردم با آنان سخن می‌گوید.

شاعران عرب در قرون اول و دوم هجری بیشتر به تحریک احساسات حزن‌انگیز مردم پرداخته‌اند به این‌علت که وقوع حادثه‌ عاشورا به آنان نزدیک‌تر بود. این‌گروه در آثار خود بیشتر به مظلومیت خاندان پیغمبر اشاره کرده‌اند اما در دوره‌های بعد، شاعران معاصر در آثار خود واقعه عاشورا را از منظر آزادگی و پیام بیداری نگریسته و به همین دلیل مقاومت مردم لبنان و فلسطین و مبارزان علیه باطل را به عنوان درسی از کربلا معرفی کرده‌اند. بنابراین می‌توان گفت که شعر مقاومت در ادبیات عرب، زاییده شعر عاشورایی است.    

 

شعر آیینی فارسی، متاثر از ادبیات عرب   

حکومت صفوی که خود را پیرو آیین اهل بیت می‌دانست با آزادی مردم در برگزاری محافل و مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع)، زمینه رشد شعر آیینی را در ادبیات فارسی فراهم آورد و شعر عرب، الگوی شاعران آیینی‌سرای پارسی بویژه در زمینه شعر عاشورایی شد، زیرا «مقاتل» که خود زمینه‌ساز شعر آیینی عرب بود، در اصل به زبان عربی سروده شده بود و شاعران بزرگی چون کمیت، سیدحمیری، دعبل خزایی و... که در زمینه سیره‌سرایی و منقبت‌نویسی اهل بیت آثاری درخور آفریده‌اند الگویی مناسب برای شاعران آیینی ایران فراهم آورده‌اند.

اما به نظر می‌رسد اکنون شعر عاشورایی فارسی، نه تنها مستقل از شعر عاشورایی زبان عربی شده است؛ بلکه از آن پیشی‌ گرفته و گوی سبقت را از استاد خود ربوده است. (۸)

شهادت امام حسین و عاشورا حادثه‌ای است که امروز به‌عنوان یک فرهنگ به آن نگریسته می‌شود. هیچ حادثه‌ای را در تاریخ سراغ نداریم که تا این اندازه تکرار و واخوانی شده باشد و تأثیر شگفت این حادثه در طول تاریخ در قالب آثار متعدد هنری، از جمله شعر عاشورا بازتاب داشته است.   

 

آغاز سرایش شعر عاشورایی   

شعر عاشورایی، یعنی گونه‌ای از سخن که مسائل مربوط به قیام الهی امام حسین (علیه السلام) و اخبار مبتنی بر شهادت آن حضرت و حوادث مرتبط با این نهضت بی‌نظیر، از مکه تا کربلا و از کربلا تا مدینه و بازتاب آن در زمان‌های پس از واقعه را شامل می‌شود.

در واقع آغاز سرایش شعر عاشورایی را باید دقایقی پس از اتمام واقعه دانست و آثار ضبط شده در این باره دیرینگی آن را در زبان عربی و براساس منابع قابل اعتنا و اعتماد، به اندکی پس از واقعه‌ی طف و عصر امام سجاد می‌برد و اگر اشعار شخص حضرت اباعبدالله در روز حادثه را شعر عاشورایی بدانیم، شعر عاشورا و عاشورا را باید همزمان دانست:  

1-اشعار امام حسین درحادثه کربلا  

یا دهر اُف لک من خلیل

کم لک بالاشراق و الاصیل

من سالب و صاحب قتیل

و الدهر لایقنع بالبدیل...(۹)  

صاحب لهوف اشعاری از حضرت امام سجاد، ام کلثوم، رباب، ام البنین و بشیر بن حذلم، یعنی اصحاب عاشورا، آورده است که ادِعای همزادی واقعه‌ی عاشورا و شعر عاشورا را اثبات می‌کند. چنان که این ابیات از حضرت امام سجاد (ع):  

2-اشعار امام سجاد روز عاشورا  

لاغر و ان قتل الحسین و شیخه

قد کان خیراً من حسین و اکرما

قتیل بشط النهر روحی فداه

جزاء الّذی اراده نار جهنما(۱۰)  

3-و یا شعر بشیر بن جذلم ر در هنگام ورود قافله‌ی اسیران به مدینه چنین سرود:  

یا اهل یثرب لامقام لکم بها

قتل الحسین فادمعی مدرار

الجسم منه بکربلا مضرج

والرأس منه علی القناه یدار(۱۱)  

آری با اتکاء به منابع معتبر نظیر مجالس شیخ مفید، اغانی ابواافرج، آثار ابن جوزی، مجالس المؤمنین قاضی نوراله شوشتری و النقض قزوینی به نام‌های فراوانی به عنوان شروع کنندگان در مرثیه‌ محرم بر می‌خوریم که از آن جمله‌اند:  

عقبه بن عمرو السهمی،

سلیمان بن تئه عدوی تمیمی،

همان بن غالب (فرزدق)،

ام هانی،

اسماء بنت عقیل،

فضل بن عباس عتبه،

عبدالقیس،

ابودعبل حجمی،

ابوالاسود دئلی،

کثیر عزه،

شهید منصور بن زبرقان،

دیک الجن،

ابن رومی،

حمانی علوی،

جعفربن بن عفان طایی،

حسین بن ضحاک  

و بسیاران بسیاری دیگرکه غالباً غیر ناموران به شاعری هستند و شاعران معروفی نظیر کمیت و سید حمیری و دعبل و ... نیز جای خود دارد.

در سخن پارسی نیز این نوع ادبی همپای شعر دری شناخته شده است که «شعر عاشورا در زبان فارسی قدمتی به دیرسالی شعر مکتوب دری دارد.»(1۲)

شایسته‌ترین دلیل برای همزادی شعر دری با شعر عاشورا ظهور طایفه‌ای موسوم به مناقبیان است که عصر پیدایش آنان با آغازین سال‌های رواج شعر فارسی همزمانی نسبی دارد. مناقبیان از دوره‌ آل بویه در طبرستان و بعضی نواحی عراق سرگرم کار بودند و قصایدی را در مدح حضرت علی و سایر ائمه اطهار در کوی و برزن و بازار می‌خواندند.(۱۳)

بی‌گمان منقبت خوانان بازاری یا همان مناقبیان نیازمند متنی برای خواندن بوده‌اند که باید شعر آن به وسیله‌ شاعران سروده می‌شد و این موضوع دیرینگی شعر عاشورا را به خوبی ثابت می‌کند و نخستین شاعر مرثیه سرا در زبان فارسی از دو ـ سه تن بیرون نیست: 

شاید ابوالحسن مجدالدین کسایی مروزی (متولد 341 هـ.ق) نخستین شاعر فارسی زبان شیعی باشد که سوگ‌سروده‌ او در مراثی سیدالشهداء و اصحاب وفادار آن حضرت در پیشینه‌ شعر مکتوب عاشورا به ثبت رسیده است.(۱۴)

و شعر وی چنین است:  

باد صبا در آمد، فردوس گشت صحرا

آراست بوستان را نیسان به فرش دیبا

دست از جهان بشویم، عز و شرف نجویم

مدح و غزل نگویم، مقتل کنم تقاضا

میراث مصطفی را، فرزند مرتضی را

مقتول کربلا را تازه کنم تولا

آن میر سر بریده در خاک خوابنیده

از آب ناچشیده گشته اسیر غوغا...(1۵)  

عبدالجلیل قزوینی، صاحب کتاب «النقض»، فردوسی را نخستین شاعر فارسی‌سرای شیعه خوانده است و دکتر امامی اعتقاد دارد که قدیم‌ترین مراثی مذهبی موجود در زبان فارسی باید متعلق به قوامی رازی، شاعر نیمه‌ اول قرن ششم باشد و البته همین نکته را دکتر صفا نیز در تاریخ ادبیات ابراز داشته است. امامی در کتاب خود، «مرثیه‌سرایی در ادبیات فارسی»، در ادامه‌ی مبحث به نقل از شادروان محدِث آورده است:

در دیوان قوامی دو مرثیه یافته‌اند که اولی قطعه‌ای است شش بیتی، با این بیت که:  

میر و امام‌زاده که چون او نیافرید

تا از عدم خدای همی بنده آورد

مرثیه‌ دوم قصیده‌ای است با این مطلع:

روز دهم ز ماه محرم به کربلا

ظلمی صریح رفت به اولاد مصطفی(۱۶)  

همچنین توضیح داده‌اند که منظور از امام‌زاده، حسین بن علی علیه السلام است و استدلال به بیت آخر آن شده است، یعنی:

آرد به زعفران‌جا هر سال گریه‌ها

آن زعفران که خاصیتش خنده آورد

و توضیح داده‌اند که «زعفران‌جا» مکانی در قم بوده است که شیعیان در ایام محرم، موسم عاشورا در آنجا اقامه‌ عزای سیدالشهدا می‌کرده‌اند.

آری از این میان باید کسایی را برگزید چونکه اولا ایشان با فردوسی معاصر است. ثانیا  به این دلیل که شعر مرثیه از فردوسی به دست نرسیده است و قصیده‌ کسایی مضمون مرثیه دارد.

خلاصه آنکه شعر عاشورایی به نقلی، همزاد شعر دری شناخته شد، بنابراین عصری پیش از صفویه و دوره‌ای پس از انقراض و پایان قاجاریه دارد.  

۸- امیرحسین بلاغت / جام‌جم

۹- -(لهوف .سید بن طاووس،ترجمه سید ابو الحسن میر ابو طالبی ص122.قم.نشردلیل.سال 1380)

۱۰- ( لهوف .سید بن طاووس،ترجمه سید ابو الحسن میر ابو طالبی.ص 176قم.نشردلیل.سال 1380)

۱۱-( لهوف .سید بن طاووس،ترجمه سید ابو الحسن میر ابو طالبی.ص 198.قم.نشردلیل.سال 1380،)

۱۲-(شکوه شعر عاشورایی،محمد علی مجاهدی،ص 13چاپ اول سال 1379،قم،پزوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه)

1۳-(ذبیح الله صفا،تاریخ ادبیات ایران ،چاپ1369، ج2، ص192)

1۴-(ذبیح الله صفا،گنج سخن، چاپ 1355، ج1 ص68)

1۵-(محمد امین ریاحی، کسایی اندیشه وشعر او،چاپ توس1367 ص 37)

1۶-(دکترامامی،مرثیه سرایی در ادبیات فارسی،ص60 چاپ 1369

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد