ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سلام ، ای سفای تشنه لب ! ای پسر ام البنین !
سلام ، ای عموی آب ها ! و ای اسوه برادری و ایثار و وفا !
سلام ، ای پشت و پناه حسین ! ای حامی و هم رکاب ولایت !
ای بهترین اسوه ی پیروی از امامت !
ای که تنها بهانه آمدنت این بود که عشق ، در روز مبادا تنها نماند .
ای که بودنت ، رنج های ابا عبدالله را کم می کرد و رشته های غم پیشانی اباعبدالله به لبخند تو گسسته می شدند !
اباالفضلی ها ! مدام عباس ، حمایت از ولایت تا آخرین قطره ی خون بود .
مسلک عباس ، پیروی از امامت تا آخرین لحظه ی عمر بود .
تمام تلاش ها و موضوع گیری های او در مسیر ولایت قرار داشت ؛ چون خط سیاسی او پیوسته براطاعت از امام و مخالفت
رفتاری و گفتاری با دشمنان امام استوار بود .
او ، این ویژگی را تا لحظه شهادت زنده نگه داشت که بهترین گواه بر این سخن .
تقاضای دشمن برای جدا شدن او از وصف هواداران ولایت و رد کردن آن از سوی حضرت عباس ( ع) بود .
فریاد کشید و گفت : " دست هایت بریده باد ! خداوند تو و امان نامه ات لعنت کند . آیا به امان می دهی ؟ !
در حالی که پسررسول خدا ( ص ) ، امام حسین ( ع) امان ندارد ؟ "
به ما امر می کنی که به اطاعت این نفرین شدگان الهی و فرزندان ملعون و پلید آن ها در آییم ؟
او این گونه بر قله ی افتخار ایستاد و بلندترین قصیده را ولایت پذیری سرود . سلام بر تو ای پدر فضیلت !
فضیلت دستان بریده ات ، در راه اطاعت و حمایت از ولایت ، هنوز برشاخه های خاک ، سنگینی می کنند و کودکان خیمه ها ،
شرمنده ی دست های بریده ات ، لباس های سوخته شان را مداوم بالا می گیرند تا دست هایت را نبینند .
سلام برتو ای اباالفضل ! ای الگوی ولایت مدار
( فاطمه دهقانی فورخورجی " اصغر " ، دوم علوم ریاضی ، دبیرستان شیخ الاسلام )