اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" توفان واژه ها " :

تصویر گل قشنگ

 

                       

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد

در خود، تمام مرثیه ها را مرور کرد

**

ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد

شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

**

احساس کرد از همه عالم جدا شده است

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است

**

در اوج روضه، خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

**

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت

مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

**

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست

شاعر شکست خورده توفان واژه هاست

**

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

**

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید

بر روی خاک و خون، بدنی را رها کشید

**

او را چنان فنای خدا بی ریا کشید

حتی براش جای کفن بوریا کشید...

***

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...

پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن...

**

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...

شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...

**

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...

 

سیدحمیدر ضا برقعی

نظرات 3 + ارسال نظر
نگان یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 20:14 http://negan-80.blogsky.com

بسیار زیبا
قالب جدید مبارک

سپاسگذارم

نگان دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 17:26 http://negan-80.blogsky.com

بسیارزیبا

ممنون از خواهرخوبم

رویا سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 23:44 http://www.p14masom.blogfa.com

زندگی را سوار بر گلبرگ های شقایق در تند باد زندگی

زیبا دیدم :

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد