اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" بوی خوش پردیس " :

 

   قصر کدام سرزمین جایگاه تو بود ؟

فردا که شود ، در گرگ میش سرزمین حجاز به کجا می روی ؟

به کدام کوی و کومه می روی که غم نگاهت را پنهان کنی ؟ !!

شب هنگام پاره از وجودت را در خاک رها کردی

این شب سخت ترین شب تو بوده

کودکانت بی مادر شدند . چه کسی دیگر جز او خانه را گل باران و روشن می کند ؟ !

غم هجرتش علی را از پای در آورد ،

زلالی پاک در مدینه تنها

ای مادر ای فاطمه دخت نبی

ای پاک تر از پاک ترین ها

ما همیشه به تو هستیم

ما هر سال در شب هجرتت به یادتت هستیم

رایحه ی خوش یاس سپید

رایحه خوش پردیس را به سوی ما می آورد

**************************

مهسا روزبهانی ، دوم علوم تجربی ، دبیرستان شیخ الاسلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد